به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، مستند «بومرنگ» که با محوریت خیریهها و خیرین هر شب ساعت ۲۰ در ماه مبارک رمضان از شبکه مستند سیما پخش میشود، در قسمت یازدهم خود (مورخ سوم فروردینماه) همچون قسمت قبلی؛ قسمت دهم، به معرفی موسسه خیریه «مهرآفرین» و شخصیت فاطمه دانشور پرداخت.
در قسمت قبل در جریان چگونگی و هدف تاسیس این خیریه قرار گرفتیم و متوجه شدیم تاسیس «مهدهای مهر» چه تحولی در «مهرآفرین» ایجاد کرد. در این قسمت به برخی دیگر از اتفاقاتی که در این موسسه در جریان است، پرداخته شد.
راهاندازی مراکز «شبه خانواده»
وقتی بچهها به سن مدرسه میرسیدند باید از مهدهای مهر خارج میشدند. اگر کودکان به خانه میرفتند خیلی زود تلاشهایی که برای آنها شده بود، میسوخت. در ادامه باید کاری صورت میگرفت که آن حلقه آموزشی حفظ شود. اینگونه بود که مراکز شبه خانواده در مهرآفرین تاسیس شد. در قدم اول چهار خانه راهاندازی شد. خانه اول در کرمان مختص نگهداری دختران هفت تا ۱۲ سال . خانه دوم نیز در کرمان برای دختران ۱۲ تا ۱۸ سال در نظر گرفته شد. خانه سوم، خانه پدری فاطمه دانشور در تهران است که پذیرای دختران هفت تا ۱۲ سال است. خانه چهارم در کرج ویژه نگهداری پسران هفت تا ۱۲ سال است که فروردین ۱۴۰۱ به بهرهبرداری رسید.
فاطمه دانشور؛ مدیرعامل موسسه خیریه مهرآفرین در مورد مراکز شبه خانواده گفت: باید خانههایی تاسیس میکردیم که بچهها بعد از هفت سالگی به آنجا میرفتند. حدود ۱۵، ۱۶ بچه در آن خانهها نگهداری میشد که عمدتاً از همان مهدهای مهر به آنجا ارجاع داده شده بودند. یک خانه برای دختران ۱۲ تا ۱۸ سال داریم که لازم است در آینده تعداد این خانهها افزایش یابد.
«مهرآفرین» زنان بدسرپرست و آسیبدیده را نیز رها نکرده است. یکی از راههای جذب و پذیرش زنان معتاد در مهرآفرین از طریق مددکاری بیمارستان است. راههای دیگر به مرور به آن اضافه شد که از آن جمله میتوان به شبگردی اشاره کرد. شبگردی، زمان پناه دادن به مادرانی است که هر یک زمانی عزیز خانهای بودند و دست تقدیر، آنها را به مخروبه و پارکی کشانده است. اکثر این زنان به دلیل شرایط زیستی، مورد آزار قرار گرفتهاند و باردار هستند. مهرآفرین یک روز در هفته، هزار پرس غذا بین پاتوقهای معتادان توزیع میکند.
شبگردی یکی از روشهای شناسایی بچههای معتاد است
دانشور یکی از روشهای شناسایی بچههای درگیر اعتیاد را شبگردی دانست و افزود: ما این کار را در محلات پرخطر انجام میدهیم. تیم شبگردی ما شامل مددکار، مراقب و تعدادی داوطلب است. آنها غذا را به عنوان وسیله ابراز محبت به محلههای پرخطر میبرند و کاری ندارند که افراد مجرم و یا گناهکار هستند یا نه زیرا رسالت مهرآفرین، مهرورزی است فارغ از اینکه افراد مجرم باشند یا نه. غذا بهانهای برای محبتکردن است. ما کنار زنان معتادان مینشینیم و با آنها صحبت میکنیم. بین زنان بستههای بهداشتی توزیع میکنیم. آنها در فصولی نیاز به پتو دارند که ارائه میدهیم. از این فضا برای شناسایی بچههای درگیر اعتیاد استفاده میکنیم.
در شبگردیها، مددکار با مددجو ارتباط برقرار میکند و تلاش میکند که مددجویان از حمایت خانواده برخوردار شود، در غیر این صورت زنان را به مراکز ترک اعتیاد مورد تایید مهرآفرین سوق میدهند. مهرآفرین همچنین «دپارتمان مهرآفرین» را برای حمایت از این زنان و کودکانشان در نظر گرفته است. در این دپارتمان زنان آموزش میبینند که چگونه کودکانشان را مدیریت کنند تا بتوانند به زندگی عادی برگردند.
«همراهسرا»؛ سرپناهی برای مادرانی که با بچه سرگردانند
با گذشت زمان آمار گزارشهای مردمی و مددجویان خودمعرف بیشتر شد. اغلب گزارشها مربوط به مادران و کودکانی است که مورد اذیت و آزار قرار گرفته بودند و امنیت جانی نداشتند. باید سرپناهی برای این مادران به وجود میآمد. همین مسئله، جرقه تولد «همراهسرا» شد و خانهای بزرگ بدین منظور توسط مهرآفرین خریداری شد.
مدیرعامل مهرآفرین با بیان اینکه ساختمان همراهسرا دو طبقه است که در شرایط عادی ۲۵ نفر و در مواقع اضطراری تا ۵۰ نفر را در آن اسکان میدهیم، عنوان کرد: مادرهایی با بچه در محلات پرخطر دیده میشوند که جای خواب ندارند. ما یک مرکز اسکان موقت برای این گروه داریم. شهرداری مکانهایی برای بیخانمانان در نظر گرفته است اما این خوابگاه ها یا مختص زنان است یا مردان و شامل مادرانی که همراه فرزند هستند، نمیشود.
وی اظهار داشت: در شبگردیها، دختران فراری را شناسایی و تلاش میکنیم آنها را از مسیری که رفتند، بیرون بکشیم تا غرق نشوند. علاوه بر این، زنان باردار را نیز شناسایی میکنیم. هر کدام از افرادی که شناسایی میشوند روش مداخله خاص خود را دارند.
یکی از معضلات شهرنشینی کودکان کار است که برای کسب معاش چارهای جز کار ندارند و مهرآفرین برای این گروه نیز اقداماتی انجام میدهد.
90 درصد کودکان کار خانواده دارند
دانشور با اشاره به اینکه کودکان کار یکی از طیفهای بچههای بدسرپرست هستند، افزود: کودکان کار بر خلاف تصور عموم که فکر میکنند باند مخوفی پشت آنها هستند، دارای خانوادهاند. تنها پنج درصد این کودکان در باند هستند و بالای ۹۰ درصد خانواده دارند و برای امرار معاش کار میکنند. اکثر کودکان کار، بچههای مهاجرانی هستند که از افغانستان به ایران آمدند. والدین آنها نسل دوم و یا سوم این مهاجران هستند؛ یعنی پدربزرگ ۳۰ سال پیش به ایران آمده است و بچه و نوه در ایران به دنیا آمدند.
وی ادامه داد: این بچهها هیچ اطلاعی از افغانستان ندارند از طرفی هویت ایرانی هم ندارند برای همین این بچهها دچار بحران هویت هستند. بچهای که اوراق هویت ندارد، نمیتواند کاری کند. با گرفتن نامه از فرمانداری میتوان آنها را در مدارس ثبتنام کرد اما آنها نمیتوانند به دانشگاه راه پیدا کنند و برای پیداکردن شغل نیز با محدودیت مواجه هستند. آنها نمیتوانند طرف قرارداد و کارمند سازمانی شوند.
این خیّر با بیان اینکه بچههای مهاجران افغانستانی نمیتوانند به جز دستفروشی کاری کنند، عنوان کرد: به نظرم دستفروشی شرافتمندانهترین شغلی است که آنها میتوانند داشته باشند. گاهی شهرداری اقدام به جمع آوری این بچهها میکند اما آیا کسی مطالعه و تحقیق کرده است که چرا آنها دست فروشی میکنند؟ آیا باید دزدی و سرقت کنند؟
تاسیس مرکز «پرتو» با هدف آموزش خودمراقبتی و مهارت به کودکان کار
دانشور اظهار داشت: این بچهها چون هویتی ندارند به نوعی بلاتکلیف هستند. در بین این گروه، کودکهمسری بسیار دیده میشود. با کمک شهرداری مرکز «پرتو» را با هدف کمک به این بچهها تاسیس کردیم. به آنها خدمات کاهش آسیب میدهیم و بیشتر خدمات ما آموزشی است. تلاش میکنیم تا مهارت این بچهها را بالا ببریم و به آنها سواد خواندن و نوشتن یاد دهیم.
مدیرعامل مهرآفرین یکی از چالشهایی که در مورد کودکان کار با آن مواجه است را بیماری ذکر کرد و گفت: بیمارستان به دلیل اینکه این بچهها اوراق هویتی ندارند رقمهای عجیب و غریبی طلب میکند. دختر بچه ۱۰ سالهای داشتیم که ۲۵ درصد سوخته بود و بیمارستان ۲۰ میلیون تومان برای هزینه بستری و درمان طلب کرده بود. پدر دختر زبالهگرد بود و به دلیل نداشتن هزینه درمان، دختر را به منزل برده بود. مددکار ما دختر را در معرض عفونت دید و به ما گزارش کرد. ما ۲۰ میلیون تومان را کامل به بیمارستان دادیم و کودک درمان شد و از خطر مرگ نجات پیدا کرد.
آموزش خودمراقبتی یکی از کارهایی است که در مرکز پرتو مهرآفرین صورت میگیرد و دانشور در مورد آن تصریح کرد: بچههایی که در سر چهارراه کار میکنند در معرض آسیبهای جنسی هستند و ممکن است از آنها سوء استفاده جنسی شود. ما به مادران و این بچهها آموزش خودمراقبتی میدهیم که خوشبختانه نتیجه خوبی داشته است. مواردی نیز داشتیم که از آنها سوء استفاده شده و روانشان به هم ریخته است. با خدمات مشاوره روانشناسی سعی کردیم که آنها را ترمیم کنیم. طیفهای مختلفی به ما معرفی میشوند از افراد خیلی آسیبدیده تا افرادی که در معرض آسیب هستند که هر یک برنامههای خاص خود را میطلبد.
«مهرآفرین» 30 شعبه و 15 هزار حامی دارد
موسسه خیریه مهرآفرین در حال حاضر ۳۰ شعبه در ایران دارد و به مادران و کودکان بیسرپرست و بدسرپرست خدمات متنوعی میدهد. مهرآفرین طبق زمانبندی مشخصی که در تقویم خود دارد به مددجویان کمکهای مناسبتی و فصلی ارائه میکند. اهدای کیف و لوازم تحریر به دانشآموزان تمام شعب، اهدای تبلت به دانشآموزان در ایام کرونا، تهیه بخاری، کولر، کفش و لباس، توزیع منظم ارزاق، پرداخت هزینه درمان و همچنین اجارهبها از جمله کمکهای مهرآفرین است که هزینه آن با پویشی به نام «پنجشنبههای مهرورزی» تامین میشود.
دانشور یکی از بحرانهای خانوادههای تحتپوشش را مسئله ودیعه و اجاره مسکن دانست و افزود: این مسئله کابوس شبانه خانوادهها شده است. ودیعهای که پنج میلیون تومان بوده به ۳۰ میلیون تومان رسیده است و خانوادهها نمیتوانند جایی برای سکونت پیدا کنند. برای رفع این گونه مشکلات کمپینهایی را راهاندازی و با استفاده از فضاهای مجازی مانند صفحه اینستاگرام و سایت مهرآفرین اطلاعرسانی میکنیم. در سه سال اخیر بیش از ۶۰۰ مورد ودیعه مسکن دادیم. در مورد اقدامات و هزینهها گزارش میدهیم و همین پاسخگویی و شفافیت باعث شده است که همراهان ما، وفادار بمانند و ما را همچنان همراهی کنند.
مهرآفرین که از حمایت ۱۵ هزار حامی برخوردار است حتی در حوادث طبیعی نیز نقش پررنگی دارد. در بحرانهایی مثل کرونا و حوادثی همچون سیل و زلزله از مهرآفرین انتظار میرود که کمک کند و همچنین کمکها را به دست نیازمندان برساند.در چنین مواقعی ستادی موقت در مهرآفرین تشکیل میشود و مددکاران به مناطق آسیب دیده میروند.
دانشور با اشاره به اینکه در زلزله کرمانشاه ۱۲ میلیارد تومان هزینه کردیم، بیان کرد: کالاهای اضطراری مانند چادر و پتو را تامین و هزار کانکس اهدا کردیم. در سال ۹۸ درسیل خوزستان، لرستان و سیستان و بلوچستان کمکرسانی داشتیم. در دوران کرونا مددکاران ما به مناطق پرخطر میرفتند تا به خانوادهها استفاده از ماسک و الکل را آموزش دهند و آنها را نسبت به خودمراقبتی حساس کنند.
ورود «مهرآفرین» در بحرانها و حوادث طبیعی
وی تصریح کرد: ما در بحرانها ورود پیدا میکنیم. غذا، پتو و آب خدمات اولیه ماست اما بعد از مدتی به دنبال جامعه هدف خود هستیم، به عنوان مثال در کرمانشاه بیش از سه سال ساکن شدیم و جامعه هدف خود را شناسایی کردیم. در زلزله کرمانشاه خانمی بود که قبل از زلزله شوهرش او را زده و گردن او شکسته بود. ما اینگونه افراد را شناسایی میکردیم و خدمات اختصاصی به آنها میدادیم.
مهرآفرین با گذشت چند سال به این نتیجه رسیده است که مردم بیش از هرچه به آموزش نیاز دارند، به همین منظور در چند سال اخیر به کمک یاوران و خیرین اقدام به ساخت مدارسی در جنوب کرمان و سیستان و بلوچستان کرده است، مدارسی که اغلب به دلیل صعب العبور بودن به طور پیش ساخته در محل قرار گرفتهاند. مهرآفرین در زلزله کرمانشاه، مدارس پیشساختهای در مناطق صعب العبور احداث کرد تا این اتفاقات مانع تحصیل دانش آموزان نشود.
مدیرعامل مهرآفرین با بیان اینکه مجوز ما ملی است، عنوان کرد: در نواحی مانند سیستان و بلوچستان محرومیت بسیار بالاست. بچهها در این مناطق عاشق درس هستند اما از فضای آموزشی برخوردار نیستند. ما برای ساخت مدرسه به مناطق صعب العبور مثل مهرستان رفتیم که جاده و امکاناتی نداشت.
اجرای حدود 70 پروژه مدرسهسازی به همت «مهرآفرین»
این خیّر خاطرنشان کرد: در سیستان و بلوچستان کار مدرسهسازی را شروع کردیم. در مناطق محروم به ویژه سیستان و بلوچستان بالای ۷۰ پروژه اجرا کردیم که عمده آنها مدرسه و یکی، دو مورد هم خانه بهداشت بود که باید آنها را توسعه دهیم. محرومیت در سیستان و بلوچستان آنقدر بالاست که اولین چیزی که به چشم میآید، مسئله آگاهی است. هنوز مصمم هستیم که در حوزه مدرسهسازی در سیستان و بلوچستان کار کنیم. امیدواریم روزی برسد که دیگر نیاز نباشد آنجا مدرسه بسازیم و سراغ کارهای مهمتر دیگربرویم.
دانشور ادامه داد: آموزش و پرورش خود را مکلف کرده است که در اگر روستاها مدرسه ساخته شود، آنرا به معلم تجهیز کند. ما در مناطق محروم مدرسه ساختیم و معلم میآمد و آموزش دایر میشد. معلم نقش مددکار را هم ایفا میکرد یعنی حداقل اطلاع رسانی میکرد .به عنوان مثال معلم میدانست اگر بچهای مبتلا به سرطان است او را به کدام خیریه معرفی کند.
از ارائه خدمات به خانواده کولبران تا راهاندازی تیم فوتبال
ارائه خدمات به خانوادههای کولبران یکی دیگر از خدمات مهرآفرین است که دانشور به آن اشاره کرد و افزود: ۵۰ نفر از این خانوادهها در کردستان و آذربایجان غربی تحت پوشش ما هستند در نگاه اول این سوال پیش میآید که چرا کولبری؟ آنها شغلی ندارند و مجبور به این کار میشوند. وقتی هم که اتفاقی برای نانآور خانواده میافتد وضعیت خانواده شکننده میشود.
راهاندازی تیم فوتبال مهرآفرین از دیگر اقدامات این موسسه خیریه است. این تیم از بین نوجوانان مستعد مهرآفرین در این رشته ورزشی انتخاب شده است و هدف علاوه بر آموزش حرفهای فوتبال، مدیریت زمان نوجوانان است که زمان مرده، آنها را به راهی که والدینشان رفتند، نکشاند.
بزرگترین آرزوی فاطمه دانشور برای بسیاری از ما امری سهل و آسان است اما او این کار را برای خود ناممکن دانست و گفت: گاهی که کارمندان به مرخصی میروند به آنها میگویم:«خوش به حالتان که میتوانید مرخصی بروید.» آرزویم این است که پنج روز استراحت کنم بدون اینکه موبایلم زنگ بخورد. میدانم که تا زندهام این اتفاق نمیافتد چون نگران هستم که اتفاقی بیفتد و درست راهبری نشود.
بزرگترین آرزویم پنج روز مرخصی بدون موبایل است
وی ادامه داد: ساعت یک نصف شب به من زنگ زده میشود که مادری در میدان آزادی بچهاش را رها کرده است و یا ۱۱ شب به من میگویند: «دیوانهای، زن و بچهاش را آتش زده است. چه کنیم؟» گزارشات تلخ این چنینی باعث میشود که من تعطیلات و عیدی نداشته باشم. در چنین اتفاقاتی مددکار باید حرفهای باشد. صحنهها تلخ هستند. خودکشی نوجوان یا سوختگی خانوادهای که پدر آنها را به آتش کشیده، دردناک است. اینجا مهارت لازم است. باید بر هیجانات غلبه پیدا کرد و بتوان تصمیم درست گرفت. من همیشه پشت و حامی مددکار هستم و راهنماییهای لازم را میکنم.
اینها تنها گوشهای از خدماتی بود که مهرآفرین به جامعه هدف ارائه داده است. حال سالها از عهدی که فاطمه دانشور با خدا بسته است، میگذرد؛ عهدی که قرار بود برای رفع تکلیف و سپاسگزاری از خدایی باشد که دعایش را مستجاب کرده است. دانشور نمیدانست که اهداف و مشکلاتش بهانهای است برای هدایت به راهی که خدا برای او در نظر گرفته است؛ مسیری که رسالت فاطمه در این دنیاست. کارهایی که زیبایی آن زمانی هویدا میشود که دانههایی که مهرآفرین بذر آنها را کاشته است، سبز شود و به بار بنشیند. دانه هایی که همان کودکانی هستند که تقدیرشان به دست مهرآفرینان، متفاوت از والدینشان رقم زده شد.
گزارش از مریم داوری
دیدگاههای بازدیدکنندگان
ناشناس
گزارش جالب و اثرگذاری بود ممنون از تهیه کنندگان