یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت یک سازمان، رهبری قوی آن است. برای هر شرکت، داشتن یک فرد شایسته در جایگاه رهبری بسیار ضروری است و این موضوع برای سازمانهای غیرانتفاعی و خیریهها بیش از یک شرکت صادق است. رهبران یک سازمان غیرانتفاعی اغلب برای حفظ منابع سازمان تلاش میکنند و در برابر مردم، رسانهها، هیئتمدیره و دولت مسئولیت پاسخگویی دارند. در این شرایط، رهبری موثر برای ادامه فعالیت و بقای سازمان، بسیار ضروری است.
رهبری موثر در سازمان غیرانتفاعی به معنای توانایی ارتقای مأموریت سازمان، ایجاد روحیه کار تیمی، تعیین اهداف روشن و استراتژیهای موثر، مدیریت منابع و برقراری ارتباطات قوی با جامعه است. رهبر باید برای ایجاد اعتماد و همبستگی درون سازمان و همچنین جلب حمایت و اعتماد جامعه، نقش مؤثری داشته باشد. او باید بتواند تغییرات را مدیریت کند، به چالشها پاسخ دهد و تصمیمات صحیحی را اتخاذ کند.
دربارهٔ مدلهای رهبری، باید گفت که چندین مدل مختلف برای توصیف و تحلیل رفتار رهبری وجود دارد. این مدلها بر اساس نظریات و تحقیقات متنوعی توسعه یافتهاند و به منظور بهبود فهم ما از رفتار رهبران به کار گرفته میشوند. یکی از مدلهای رهبری معروف، مدل سبکهای رهبری لوئیس هرسی و کن بلانچارد است. در این مدل، چهار استایل رهبری مشخص شده است. این مدل تأکید میکند که هر رهبر میتواند در موقعیتهای مختلف از سبکهای مختلف رهبری استفاده کند و هیچ سبک غالبی وجود ندارد.
دیگر مدلها شامل مدل رهبری تحولگرا، مدل رهبری شارهرت، مدل رهبری تفکر سیستمی و مدل رهبری تعادل شناختی هستند. این مدلها با توجه به جوانب مختلف رهبری مانند اثربخشی، انگیزش، تعاملات و تصمیمگیریهای رهبران توضیح میدهند.
مدلهای رهبری به ما کمک میکنند تا بهتر درک کنیم که چگونه رهبران بر تعاملات و عملکرد گروهها و سازمانها تأثیر میگذارند. این مدلها به ما امکان میدهند تا بهبودهای لازم در رهبری اعمال کنیم و به رشد و پیشرفت سازمانها کمک کنیم.
در حوزه مدیریت غیرانتفاعی، مدل رهبری هرسی-بلانچارد یک چارچوب ارزشمند است که به درک و اجرای استراتژیهای رهبریِ مؤثر کمک میکند. این مدل، که توسط پل هرسی و کنت بلانچارد ابداع شده است، بر اهمیت تطابق سبکهای رهبری با آمادگی و سطح توسعه فردی کارکنان و داوطلبان تأکید میکند. در این مقاله، مفاهیم کلیدی مدل هرسی-بلانچارد را بررسی خواهیم کرد و کاربرد آن را در زمینه سازمانهای غیرانتفاعی مورد بررسی قرار خواهیم داد.
مرور کلی و مفاهیم کلیدی نظریۀ «رهبری موقعیتی»
مدل رهبری هرسی-بلانچارد چارچوب ارزشمندی را برای رهبران غیرانتفاعی ارائه میدهد تا سبک های رهبری خود را بر اساس آمادگی و سطح توسعه اعضای خود تطبیق دهند. رهبران با درک توانمندیها و آمادگی روانی داوطلبان یا کارمندان خود، میتوانند حمایت، راهنمایی و توانمندسازی مناسبی را ارائه کنند. این مدل رویکردی پویا و انعطافپذیر به رهبری را ترویج میکند و در نهایت به موفقیت و تأثیر سازمانهای غیرانتفاعی کمک میکند.
آمادگی برای انجام وظایف به مهارتها، دانش و تجربه افراد در ارتباط با وظایفی که در دست دارند، اشاره دارد. از طرف دیگر، آمادگی روانی به اعتماد، انگیزه و تعهد افراد اشاره دارد. این مدل چهار سبک رهبری را پیشنهاد میکند.
چهار سبک رهبری در مدل رهبری هرسی - بلانچارد
1. کارگردانی (Directing): این سبک زمانی مناسبتر است که منابع انسانی تحت اختیار او، آمادگی کار پایین و آمادگی روانی پایینی داشته باشند. در این سبک، رهبری سازمان، دستورالعملهای مشخصی را ارائه میکند، بر کار نظارت دقیق دارد و از طرف اعضای تیم تصمیم میگیرد.
2. مربیگری (Coaching): سبک مربیگری زمانی مناسب است که اعضای تیم آمادگی کار پایین اما آمادگی روانی بالایی داشته باشند. رهبر همچنان راهنمایی و هدایت می کند، اما همچنین بر توسعه مهارت ها و اعتماد به نفس پیروان از طریق مربیگری و بازخورد تمرکز می کند.
3. حمایتی (Supporting): وقتی اعضای تیم آمادگی کاری بالا اما آمادگی روانی پایینی دارند، سبک حمایتی مناسب است. رهبر به پیروان قدرت می بخشد، مشارکت آنها را تشویق می کند و در صورت نیاز پشتیبانی و منابع را فراهم می کند.
4. تفویض اختیار(Delegating): شیوه تفویض اختیار زمانی بیشترین تأثیر را دارد که اعضای تیم از آمادگی کار بالا و آمادگی روانی بالایی برخوردار باشند. در این سبک، رهبر به اعضا استقلال میدهد و به آنها اجازه میدهد تصمیم بگیرند و مالکیت کار خود را به دست بگیرند.
پیاده سازی مدل رهبری موقعیتی در سازمانهای غیرانتفاعی
مراحل پیادهسازی مدل هرسی-بلانچارد در یک موسسه خیریه و غیرانتفاعی عبارتند از:
۱. تشخیص سطح آمادگی: در مرحله تشخیص سطح آمادگی، رهبر موظف است آمادگی اعضای تیم خیریه و موسسه غیرانتفاعی را به دقت ارزیابی کند. این ارزیابی شامل بررسی دانش، مهارتها، تجربه و اعتماد به نفس افراد میشود. تاکید میشود که هر فرد ممکن است در سطوح آمادگی مختلفی قرار بگیرد، از اینرو رهبر مسئول است تا سطح آمادگی هر فرد را با دقت شناسایی کند. این شناسایی به منظور تعیین نیازها و توانمندیهای هر فرد و همچنین تعیین سطح پشتیبانی و راهنمایی مورد نیاز افراد انجام میشود. با این اطلاعات، رهبر قادر خواهد بود برنامههای مناسبی را برای استفاده از توانمندیها و رشد افراد طراحی و اجرا کند.
تشخیص سطح آمادگی افراد میتواند از طریق روشهای مختلفی صورت بگیرد. در زیر چند روش و راهکار برای تشخیص سطح آمادگی اعضا را بررسی میکنیم:
۱. مصاحبه: انجام مصاحبههای شخصی با اعضا به شما کمک میکند تا سطح آمادگی آنها را به صورت مستقیم شناسایی کنید. در این مصاحبهها، میتوانید به سوالاتی در مورد دانش، مهارتها، تجربه و اعتماد به نفس اعضا پرداخته و پاسخهای آنها را بررسی کنید.
۲. مشاهده مستقیم: با مشاهده فعالیتها و عملکرد اعضا، میتوانید نحوه عملکرد، مهارتها و تجربه آنها را ارزیابی کنید. این مشاهده میتواند از طریق مشاهده مستقیم در محیط کار یا حضور در پروژهها و فعالیتهای اعضا صورت گیرد.
۳. ارزیابی عملکرد گذشته: بررسی عملکرد گذشته اعضا و ارزیابی نتایج کارهایی که انجام دادهاند، میتواند نشان دهنده سطح آمادگی آنها باشد. این شامل ارزیابی نمرات، بازخوردهای قبلی و ارزیابی عملکرد توسط مدیران یا همکاران است.
۴. استفاده از ابزارها و تستها: استفاده از ابزارها و تستهای روانشناسی و عملکردی میتواند به شما کمک کند تا سطح آمادگی اعضا را ارزیابی کنید. این تستها میتوانند شامل آزمونهای شخصیتی، آزمونهای دانش و مهارت، و سایر ابزارهای ارزیابی باشند.
با استفاده از ترکیبی از این روشها، میتوانید سطح آمادگی اعضا را به طور جامع تشخیص داد و بهترین سبک رهبری را برای هر فرد در موسسه خیریه و غیرانتفاعی تعیین کنید.
۲. انتخاب سبک رهبری: با توجه به سطح آمادگی اعضا، رهبر باید سبک رهبری مناسب را انتخاب کند. در اینجا، مدل هرسی-بلانچارد چهار سبک رهبری را شامل میشود: هدایت، مربیگری، حمایت و واگذاری اختیار. سبک رهبری مناسب بر اساس سطح آمادگی و نیازهای اعضا تعیین میشود.
۳. اجرای سبک رهبری: در این مرحله، رهبر مسئول است که سبک رهبری خود را در عمل اجرا کند. برای اجرای سبک رهبری، رهبر باید اقدامات زیر را انجام دهد:
1. برقراری ارتباط: رهبر باید ارتباط مؤثری با اعضا برقرار کند. این شامل گوش دادن فعالانه به نیازها و مشکلات اعضا، ارائه توجه و احترام به آراء آنها و برقراری ارتباط دوطرفه است.
2. تعیین اهداف: رهبر باید اهداف مشترک و قابل دسترس برای تیم را تعیین کند. این اهداف باید مرتبط، قابل اندازهگیری و قابل تحقق باشند تا اعضا را به سمت پیشرفت و تلاش مستمر سوق دهند.
3. تعیین راهبردها: رهبر باید راهبردهای مناسبی را برای دستیابی به اهداف تعیین کند. این شامل تعیین کارها، توزیع منابع، برنامهریزی زمان و انجام فعالیتهای مربوط به اهداف است.
4. فراهم کردن حمایت و انگیزه: رهبر باید حمایت و انگیزه لازم را برای اعضا فراهم کند. این شامل ارائه بازخورد مثبت، تشویق و تمجید از تلاشها و دستاوردهای اعضا، ایجاد فضای مشارکتی و ارائه منابع و امکانات لازم برای انجام کار است.
5. مشاوره و راهنمایی: رهبر باید به عنوان یک منبع مشاوره و راهنمایی برای اعضا عمل کند. این شامل ارائه راهنمایی فنی، ارائه انگیزه و اعتماد به نفس، تسهیل فرآیند یادگیری و حل مشکلات است.
با اجرای این اقدامات، رهبر قادر خواهد بود سبک رهبری خود را به عمل بیاورد و تیم را به سمت دستیابی به اهداف سازمانی هدایت کند. این اجرا باعث ایجاد محیطی مثبت و متعادل برای اعضا میشود و به بهبود عملکرد و توسعه افراد کمک میکند.
۴. تنظیم سبک رهبری: در تنظیم سبک رهبری بر اساس تغییرات در سطح آمادگی و نیازهای اعضا، مراعات موارد زیر میتواند مفید باشد:
1. مرور سبک رهبری: در نظر داشته باشید که سبک رهبری مناسب در گذشته ممکن است با تغییرات در سطح آمادگی و نیازهای اعضا تغییر کند. بنابراین، به سبک رهبری خود نگاهی دوباره بیندازید و بررسی کنید که آیا همچنان با سطح آمادگی و نیازهای فعلی اعضا سازگار است یا نیاز به تنظیم دارد.
2. تحلیل تغییرات: بررسی دقیق تغییرات در سطح آمادگی و نیازهای اعضا را انجام دهید. بررسی عواملی مانند تجربه جدید، آموزش و پیشرفت شخصی، تغییر شرایط کاری و غیره کمک میکند تا بهتر درک کنید که چه تغییراتی در سطح آمادگی و نیازها رخ داده است.
3. تنظیم سبک رهبری: با توجه به تحلیل تغییرات، سبک رهبری خود را تنظیم کنید. ممکن است نیاز باشد سبک رهبری را به سمت توجیه، راهنمایی، حمایت یا واگذاری اختیار تغییر دهید. هدف شما باید این باشد که با سبک رهبری مناسب، بهترین حمایت و هدایت را برای اعضا فراهم کنید.
4. ارتباط با اعضا: تغییر سبک رهبری را با اعضا در میان بگذارید و با آنها درباره تغییراتی که قصد دارید اعمال کنید گفتگو کنید. شفافیت و ارتباط با اعضا باعث ایجاد آگاهی و تعامل موثر میشود و آنها را درک کمک میکند.
5. پیگیری و بازخورد: پس از اعمال تغییرات در سبک رهبری، پیگیری کنید و بازخورد از اعضا دریافت کنید. بازخورد به شما کمک میکند تا بفهمید آیا تغییرات مورد نظر موثر بودهاند و آیا سبک رهبری فعلی با سطح آمادگی و نیازهای اعضا همخوانی دارد یا خیر.
با توجه به تغییرات در سطح آمادگی و نیازهای اعضا، تنظیم سبک رهبری خود یک فرآیند پیوسته است. همواره به تغییرات و نیازهای اعضا واکنش نشان داده و سبک رهبری خود را با توجه به این تغییرات بهبود دهید. مهمترین نکته این است که با اعضا در تعامل باشید، به نظرات آنها گوش دهید و به مواردی که برای آنها مهم است توجه کنید.
با استفاده از این مراحل، رهبر موسسه خیریه و غیرانتفاعی قادر خواهد بود سبک رهبری مناسب را انتخاب و اجرا کند و با تنظیمات لازم، به تغییرات در سازمان و اعضا پاسخ دهد.
مجید ولیمحمدی، پژوهشگر و فعال حوزۀ کارآفرینی اجتماعی
دیدگاه خود را بنویسید