نگاهی به خیریه‌ها در کشورهای حاشیه خلیج ­فارس؛ از همکاری با دولت‌ تا تعامل گسترده بین‌المللی
وابستگی به شخص حاکمان و خاندان آن‌ها، همکاری با دولت‌ها در مسیر اهداف توسعه پایدار، سرمایه‌گذاری‌های خلاق در حوزه تأمین منابع مالی، تعامل گسترده بین‌المللی و ایجاد دفاتر و شعب برون‌مرزی از اشتراکات اکثر بنیادهای خیریه فعال در حاشیه کشورهای خلیج فارس است.  

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، سازمان‌های خیریه به شکل و شمایل امروزی در کشورهای اسلامی و جهان عرب، سابقه­‌ای چند­دهه‌­ای بیشتر ندارند، اما اقدام و عمل خیرانه در طول تاریخ، بخشی از باورها و ارزش­‌های اصلیِ جوامع اسلامی را تشکیل­ داده­ و فرهنگ وقف، آیین اطعام، زکات مال و مانند آن، همواره در جوامع اسلامی وجود ­داشته ­است. 

با استقلال کشورهای خلیج ­فارس و تاثیر درآمدهای نفتی، در زندگی اعیان، اشراف و روسای قبایل و شیخ­‌نشین‌ها، به تدریج، تاسیس بنیاد خیریه و یا موسسات خیریه خانوادگی، مخصوصا در طبقه حاکم و ثروتمندان رایج ­شد. این رواج در دهه­‌های اخیر به صورتی درآمده که تقریبا همه خاندان‌های سرشناس، خیریه‌­های خانوادگی مخصوص به خود را دارند. از تجار سرشناس تا خاندان‌­های سلطنتی، همه جا ردپای "خیریه"، به چشم ­می‌­خورد.

خیریه­‌های خانوادگی در کشورهای حاشیه خلیج فارس، در ابتدا با هدف کاهش برخی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی به صورت سنتی به ­وجود ­­آمدند و با افزایش تعاملات بین‌المللی در سال‌­های اخیر از لحاظ ساختاری و حوزه‌­های فعالیت به ساختار موسسات غربی نیز  نزدیک­ شده‌­اند. با گسترش صندوق­‌های ذخیره ارزی، دولت‌ها نیز سهم عمده­ای را نیز در گسترش و حمایت از خیریه­‌های نیمه‌خصوصی، ایفا کردند که بیشتر با نام صندوق­‌های خیریه مشهور­ شده­‌اند.

 امروزه عمده­‌ترین فعالیت موسسات خیریه این کشورها در زمینه مشکلات فقر، خدمات بهداشتی، مسکن، ترویج ادغام اجتماعی و صلح مدنی، مبارزه با افراط‌گرایی و آموزش در درون جوامع خود و یا در سایر کشورهای اسلامی می­باشد. در ده‌سال اخیر حتی دامنه فعالیت این بنیاد­های خیریه به کشورهای غیر مسلمان مخصوصاً در آمریکای­جنوبی، جنوب­شرق ­آسیا، آفریقا و یا حتی بسیاری از کشورهای اروپایی نیز کشیده و نقطه وصل اشتراک همه آنان، احترام و ترویج ارزش­های اسلامی می­باشد. 

 بنیاد­های خیریه جهان عرب و مخصوصاً کشورهای حاشیه خلیج ­فارس، در زمینه وصول به اهداف «توسعه پایدار»، با برنامه‌های بلندمدت کشورشان هماهنگ ­شده‌اند و به شکلی غیر مستقیم در راستای اهداف دولت­‌هایشان، گام بر­داشته و در عین حال در انجام نقش‌ها و فعالیت‌های خود استقلال نسبی دارند. بنیادها، موسسات خیریه و سازمان‌های غیرانتفاعی در این کشورها و  در واقعیت، نه به بخش دولتی و نه به بخش خصوصی و نه جامعه مدنی تعلق دارند. بنیادهای خیریه کشورهای حاشیه خلیج فارس توسط حاکمان و خانواده آن‌ها تأسیس می‌شوند و بعد با یک استقلال نسبی، توسط کارشناسان خبره‌ای که استخدام می‌شوند، مدیریت می‌شوند. این بنیادها با اهداف ملی توسعه همسو،  بوده  و در راستای برنامه‌های جهانی و اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد و البته با شعار تکیه بر ارزش‌های فرهنگی عربی و اسلامی، حرکت می‌کنند.

برخی چالش‌های رفاهی با وجود درآمد بالای کشورها

 برخلاف تصور موجود از وضعیت رفاه در کشورهای حاشیه خلیج ­فارس، با توجه به نوسانات قیمت نفت، جنگ‌­ها، تنش‌های منطقه‌­ای، وضعیت اقتصادی و سطح رفاه بخشی از مردمان این جوامع، با چالش­‌های مختلف مواجه­ بوده است. به عبارت دیگر، میزان بالای تولید ناخالص داخلی (GDP) در این کشورها به معنای این نیست که در این کشورها مشکلات رفاهی وجود ندارد. 

 از جمله چالش‌های آموزشی در کشورهای حاشیه خلیج فارس می‌توان به این نکته اشاره کرد که با وجود سرمایه‌گذاری‌های بزرگ در حوزه آموزش، در حال حاضر، در کشورهای امارات و قطر، به ترتیب: 30 و 31 درصد مدارس دولتی هستند (در ایران قریب به 90 درصد مدارس دولتی هستند) . حتی در بحرین، کویت و عربستان نیز با وجود آنکه به ترتیب: 70، 76  و 80 درصد مدارس دولتی هستند، نابرابری آموزشی و عدم دسترسی آسان به زیرساخت‌های آموزش در برخی مناطق این کشورها (بخصوص کویت)، از معضلات است.  

  همچنین با تداوم افزایش جمعیت جوان و بالا­رفتن مستمر قیمت‌­ها، تقاضاهای اجتماعی در مورد خدمات درمان، اشتغال و مسکن بیشتر شده ­است.

توجه ویژه به آموزش و علم توسط خیریه‌ها

 از جمله محبوب‌ترین موضوعات در حال حاضر جوانان، آموزش و علم است،  حوزه‌هایی که مربوط به چالش‌های عمده کشورهای خلیج فارس و منطقه  هستند. هر شش کشور خلیج فارس دقیقاً در مقطعی که درآمدهای نفتی شروع به کاهش می‌­کند، شاهد افزایش جمعیت جوان خود هستند. بنابراین تامین خواست­‌ها و تامین نیاز جوانان، اولویت اصلی بنیادهای خیریه‌­ای چه در زمان رونق و چه در دوران رکود اقتصادی می‌­باشد. این بنیاد­ها معمولا برای کمک به توسعه مهارت‌ها و برنامه‌های مورد نیاز جوانان نسل بعدی به سمت «اقتصاد، توانمند­سازی، دانش و آموزش» پیش می‌رود. برای مثال یکی از موسسات خیریه معروف در امارات بنیاد­های "مؤسسات الشيخ محمد بن راشد آل مكتوم"، که در هر چهار زمینه به صورت تخصصی کار می­‌کند. 

خدمات معیشتی، مذهبی و درمانی

ازدیگر فعالیت­‌های این بنیاد­ها می­شود به ارائه کمک های مالی به خانواده ها و افراد تحت پناه،خدمات عمومی، نگهداری و تجهیز مساجد و حمایت از مدارس، حفظ قرآن کریم و ارائه خدمات اجتماعی به کودکان، سالمندان، ایتام، معلولان و سایر اقشار خاص (مانند بنیاد خیریه حمایت از افراد و کودکان کم‌توان در عربستان)، کمک به آسیب دیدگان از بلایا و حوادث، انجام پروژه‌های خیریه فصلی، کمک به برنامه‌های آگاهی اسلامی، مبارزه با بی سوادی و  کمک به بیماران و تسهیل درمان آن‌ها (مانند مؤسسه خیریه KACCH در کویت) اشاره کرد. 

مرز باریک همکاری با دولت و وابستگی به دولت

همکاری نزدیک با دولت از اصلی­‌ترین اشتراکات بنیاد­های حاشیه خلیج ­فارس است. ترکیبی از حمایت­‌های قانونی، مالی و عملی که دولت­‌ها برای خیریه‌­ها فراهم می‌­کنند، علی‌رغم استقلال سیاسی و مالی، این بنیادها را به سمت تمایل به همکاری با دولت‌های ملی می‌کشاند، امری که در کشور­های غربی رایج نیست.

از نظر قانونی، در کشور­های شورای همکاری خلیج فارس، بنیادها و موسسات غیر­دولتی باید با فرمان سلطنتی راه‌اندازی شوند و یا به یک شرکت خصوصی انتفاعی مرتبط باشند.

قوانین سختگیرانه مبارزه با تامین مالی تروریسم(پولشویی) نیز تا حد زیادی جمع‌آوری کمک‌های مالی عمومی را ممنوع می‌کند، مگر از طریق رویدادها یا کمپین‌های مورد تایید دولت. در نتیجه، بسیاری از بنیادهای خلیج فارس یا مستقیماً برای تأمین مالی به دولت متکی هستند، یا از دولت برای ایجاد یک مرکز تهاتر برای جمع آوری کمک های مردمی کمک می گیرند، یا توسط ثروت یکی از اعضای خانواده حاکم حمایت می شوند.

 بنابراین دولت در همه عرصه‌های فعالیت این بنیاد­ها به بهانه مبارزه با پولشویی نظارت دارد. به گفته سوزان کیپلز، محقق «بنیاد تحقیقات شیخ سعود بن صقر القاسمی» در راس الخیمه امارات، بسیاری از سازمان­‌های بشردوستانه جدید در خلیج ­فارس از بنیادهای خانوادگی خصوصی در ایالات متحده الگوبرداری شده‌اند و در حالی که با بسیاری از فرآیندهای داخلی و برندسازی خارجی آشنا به نظر می‌رسند، نظارت و ارزیابی یکی از حوزه‌هایی است که توسعه‌نیافته، باقی مانده است.

تعامل بین‌المللی؛ ابزار مشروعیت‌ساز و البته مؤثر

  کیپلز می‌گوید که همکاری با سازمان ملل متحد و سایر سازمان‌های معتبر و چندجانبه به کار خیریه‌های کشورهای حاشیه خلیج، اعتبار می­دهد و همچنین بستری را برای گسترش دامنه فعالیت بنیادها در سطح بین‌المللی ارائه می‌دهد. اکثریت قریب به اتفاق  این سازمان‌های خیریه، در خارج از کشور شعباتی دارند که تنها برای دریافت کمک‌های مالی نیستند و در هر مکانی که شعب و دفاترشان را دایر می‌کنند، به جمعیت آن منطقه نیز خدمات رسانی می‌کنند. از ویژگی‌های مهم دیگری که این خیریه‌ها دارند و آنان را از همتایانشان در ایران متمایز می‌کند، مساله همکار ی، تعامل و مشارکت با نهادهای بین‌المللی و سازمان ملل متحد است. این خیریه‌ها معمولاً به صورت سازمان‌های حمایتی از پروژه‌‌های سازمان ملل متحد در سراسر دنیا حمایت می‌کنند و یا حتی علی‌رغم داشتن منابع گسترده مالی، از برخی از کمک‌های فنی، مالی و علمی سازمان ملل متحد و آژانس‌های وابسته به آن که در زمینه خیریه و بشردوستانه فعالند، استفاده می‌کنند. برای مثال «بنیاد محمد بن سلمان» مستقر در عربستان، شریک اصلی مؤسسه فناوری ماساچوست و هاروارد است. 

اشتراکات

اگرچه آمار دقیقی از تعداد مؤسسات و سازمان‌های خیریه در کشورهای عربی حاشیه خلیج ­فارس وجود­ ندارد اما  اشتراکات موسسات خیریه در این کشورها بسیار فراوان و مشابه است که عمده­‌ترین آن­ها، شامل موارد زیر می‌­شود:

-فعالیت‌های داخلی این بنیادها عمدتاً بر رونق اقتصاد، توانمند­سازی، گسترش دانش و آموزش متمرکز است.

-فعالیت­‌های خارجی و بین‌­المللی این بنیادها بیشتر در حوزه­های بلایای طبیعی است. مانند کمک به آسیب‌دیده‌های سیل، آتش‌سوزی، زلزله و جنگ‌زدگان در کشورهای دیگر. 

-تأسیس و مدیریت این بنیادها عمدتاً توسط خاندان سلطنتی و یا افراد رده‌بالای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، انجام می‌شود. این رهبران، حمایت رسمی، مدنی و مالی (بخش خصوصی) بزرگی را برای این موسسات فراهم می‌کنند.

-به منابع وقفی دسترسی­ دارند و واقفان، املاک و درآمدهای پایداری را در اختیار تعدادی از این بنیادها قرار داده است. 

-تأکید بر احترام و ترویج ارزش‌های اسلامی

-تعداد قابل توجهی از این مؤسسات خیریه با تنوع بخشیدن به منابع خود، بخشی از درآمد خود را در پروژه‌ها و فعالیت‌های اقتصادی سرمایه‌گذاری کرده‌اند. برای مثال، انجمن البیر در ریاض از سال 2018 در فعالیت‌های تجاری و املاک سرمایه‌گذاری می کند. این سرمایه‌گذاری ها بیش از 24.7 درصد از درآمد انجمن را تشکیل داده­است.

-همکاری وسیع با دولت و همچنین تعامل گسترده با نهادهای بین‌المللی و سازمان ملل متحد

-ایجاد دفاتر و شعب برون‌مرزی در کشورهای مختلف 

جمع‌بندی

بنیاد­های خیریه کشورهای­ خلیج ­فارس با منابع مالی فراوان و البته برنامه‌ریزی‌های استراتژیک و تعامل بین‌المللی گسترده توانسته­‌اند علاوه بر تحقق اهداف خیرخواهانه خود در سطح داخلی و بین‌­المللی به اعتبار قابل قبولی در میان مردمان کشورهای اسلامی دست یابند؛ رویکردی که باعث شده است، از  پاکستان تا  شمال آفریقا و خاورمیانه، مخصوصا مردم فلسطین اشغالی، با طرح­‌های حمایتی و خدمات­‌رسانی این بنیادهای خیریه آشنا باشند. از نقاط قابل نقد در فضای خیر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس می‌توان به وابستگی شدید این مؤسسات به حاکمیت و دولت اشاره کرد. همچنین نقش مردم عادی در تأسیس، اداره و تأمین منابع مالی خیریه‌ها کم‌رنگ ارزیابی می‌شود. 

گزارش از زهرا میرابیان

منابع:

  • https://darpe.me/top-6-arab-donor-organizations/
  • https://link.springer.com/referenceworkentry/10.1007/978-0-387-93996-4_589
  • https://ngobase.org/cwa/AE/HLT/health-ngos-charities-united-arab-emirates
  • https://www.lgt.ch/export/sites/inta_lgtch_v2/en/services/philanthropy-advisory/lp_gcc-study/Downloads/202210_Philanthropy_Study_GCC_en.pdf
  • https://www.devex.com/news/5-things-to-know-about-gulf-philanthropy-90262
  • https://www.arabnews.com/node/2096176/middle-east
  • العمل الخيري والاستقرار السياسي فى دول مجلس التعاون الخليجي : د. حسنين توفيق إبراهيم أستاذ العلوم السياسية بجامعتي القاهرة وزايد بحث مقدم إلى مؤتمر العمل الخيري الخليجي الرابع الذي تنظمه جمعية التربية الإسلامية بمملكة البحرين 


لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...