نگاهی تاریخی-تحلیلی بر ابعاد نیکوکاری در قارۀ آفریقا
در بسیاری از فرهنگ‌های آفریقایی، مفهوم «اوبونتو» یا «انسانیت نسبت به  دیگران» (از آفریقای جنوبی) بر همبستگی، انسانیت و حمایت از یکدیگر  دلالت دارد و نشان می‌دهد که رفاه یک فرد با رفاه جامعه گره خورده است. خانواده‌های  گسترده، قبایل و روستاها در آفریقا به‌ طور سنتی منابع خود را به اشتراک می‌گذارند و به رفاه تمام اعضای جامعه توجه می‌کنند.

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، روایت‌های جریان اصلی درباره آفریقا، این قاره را به عنوان منطقه‌ای فقیر و نیازمند کمک توصیف می‌کنند که همواره در انتظار یاری جوامع غربی است. در حالی که تاریخ نوع‌دوستی در آفریقا بسیار غنی است و اَشکال مختلف سخاوت و کمک به هم‌نوع، بخشی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ‌های آفریقایی بوده است که عمیقاً با شیوه‌های فرهنگی، زمینه‌های تاریخی و پویایی‌های اجتماعی - سیاسی آن درهم‌تنیده است. 

 از نظر تاریخی، جوامع آفریقایی مدت‌ها قبل از ظهور مفاهیم مدرن بشردوستی، درگیر اَشکال مختلف کمک‌های متقابل بوده‌اند. شیوه‌های سنتی مانند کشاورزی جمعی، انجمن‌های تشییع جنازه و حمایت از افراد مسن و آسیب‌پذیر از قرن‌ها پیش رایج بود. این شیوه‌ها یک شبکه حمایتی امن برای اعضای جامعه فراهم می‌کرد و مسئولیت جمعی را نسبت به یکدیگر نشان می‌داد که با ارزش‌های اجتماعی همبستگی، همکاری، شفقت و کمک متقابل درهم‌تنیده است و در مراحل مختلف تاریخی -از پیش از استعمار تا پس از آن- تکامل یافته و منجر به چشم‌اندازی غنی و متنوع از فعالیت‌های بشردوستانه در آفریقای امروزی شده است.

 زمینه‌های تاریخی بشردوستی در آفریقا

 در جوامع قدیم آفریقا، بشردوستی ریشه در سیستم‌های حمایتی جمعی داشت. هدیه دادن و کمک‌های متقابل جزء جدایی‌ناپذیر انسجام اجتماعی بودند و نوع‌دوستی مبتنی بر همکاری به‌عنوان یک اصل اخلاقی برای حمایت از نیازمندان پذیرفته شده بود. برای نمونه، در فرهنگ سنتی یوروبا در غرب آفریقا، مفهوم «Ìfifúnni» به معنای کمک بدون انتظار پاداش است. [1] یوروباها به خاطر مهمان‌نوازی و لطف خود شناخته شده‌اند و این ویژگی را هم به اعضای قبایل خود و هم به بیگانگان نشان می‌دهند.

 به‌ طور مشابه، در بسیاری از فرهنگ‌های آفریقایی مفهوم «اوبونتو» [2] یا «انسانیت نسبت به دیگران» (از آفریقای جنوبی) بر مفهوم همبستگی، انسانیت و حمایت از یکدیگر دلالت دارد و نشان می‌دهد که رفاه یک فرد با رفاه جامعه گره خورده است و فرهنگ بخشش و حمایت را در خانواده‌ها و جوامع تقویت می‌کند. خانواده‌های گسترده، قبایل و روستاها در آفریقا به‌ طور سنتی منابع خود را به اشتراک می‌گذارند و به رفاه تمام اعضای جامعه توجه می‌کنند.

 هارامبی [3] (از کنیا) نیز به معنای «همبستگی برای پیشرفت» است و مفهوم همکاری جمعی را رواج می‌دهد. این فلسفه به مردم یادآوری می‌کند که باهم می‌توانند به اهداف بزرگ‌تری دست یابند؛ به ویژه در زمینه‌هایی مثل کمک به نیازمندان و توسعه محلی. ابونتو و هارامبی دو فلسفه مهم هستند که بر همبستگی، مسئولیت جمعی و حمایت متقابل در جوامع تأکید دارند. اِسوسو [4] (در غرب آفریقا) به انجمن‌های گردشی پس‌انداز و اعتبار اشاره دارد که اعضا به‌طور منظم وجوهی را به این انجمن‌ها واریز می‌کنند و این امکان را برای افراد فراهم می‌آورند تا در مواقع اضطراری یا برای پروژه‌ها به مبالغ کلان دسترسی پیدا کنند.

 زکات شیوه دیگری از نوع‌دوستی است که میلیون‌ها مسلمان در سراسر آفریقا به آن عمل می‌کنند. آمارها نشان می‌دهد که این کمک‌ها به میلیاردها دلار در سال می‌رسد و به تأمین مالی طرح‌های آموزشی، بهداشتی و رفاه اجتماعی کمک می‌کند. کمک‌های غیرنقدی نیز شامل دادن غذا، اختصاص زمان، کار و مهارت‌ها است که یکی دیگر از شکل‌های رایج نوع‌دوستی به شمار می‌آید. این اقدامات ارتباطات اجتماعی را تقویت و از تأمین نیازهای اولیه افراد درون جوامع اطمینان حاصل می‌کند.

 سایه استعمار بر سر فعالیت‌های خیریه

 در دوران استعمار و امپریالیسم، فعالیت‌های خیریه در آفریقا تحت تأثیر عمیق این نظام‌های سیاسی و اجتماعی قرار گرفتند. برنامه‌های خیریه و کمک‌های انسانی که توسط قدرت‌های استعماری ارائه می‌شدند، به گونه‌ای طراحی می‌شدند که نه تنها نیازهای محلی را پوشش دهند، بلکه به تداوم سلطه استعماری و ارتقای منافع سیاسی و اقتصادی آن قدرت‌ها نیز کمک کنند. در برخی موارد، فعالیت‌های خیریه سعی داشتند با پیامدهای منفی استثمار، مانند فقر و بیماری، مقابله کنند. اما این کمک‌ها اغلب سطحی و مقطعی بودند و نمی‌توانستند به ریشه‌های واقعی مشکلات بپردازند؛ زیرا خود بخشی از نظامی بودند که موجب این مشکلات شده بود.

 از سوی دیگر، فعالیت‌های خیریه معمولاً براساس دیدگاه‌ها و تمایلات دولت‌های استعماری شکل می‌گرفتند. به این معنی که کمک‌ها و تلاش‌های خیریه معمولاً از منظر غربی تعریف می‌شد و بیشتر به مشکلاتی که غربی‌ها آن‌ها را مهم می‌دانستند، توجه می‌کردند و نمی‌توانستند یا مایل نبودند نیازهای واقعی و عمیق جوامع محلی را به‌ طور کامل در نظر بگیرند. به همین دلیل، در بسیاری از موارد، پروژه‌های خیریه نمی‌توانستند به‌ طور مؤثر و پایدار موجب بهبود شرایط در جوامع محلی شوند.

 این رابطه پیچیده میان بشردوستی و استعمار نه تنها بر روی نوع و نحوه ارائه خدمات خیریه در آفریقا تأثیر گذاشت، بلکه بر روی روایت‌ها و تصویری که از نیازهای واقعی جوامع آفریقایی در آن زمان وجود داشت نیز تأثیر عمیقی برجا گذاشت. این روایات که ریشه در ایدئولوژی‌های استعماری داشت، مفهوم «دیگری یا آفریقایی درمانده» را که نیاز به نجات دارد، تداوم بخشیده است و به طور قابل توجهی درک معاصر از جوامع آفریقایی را به ویژه در تلاش‌های بشردوستانه شکل داده و بر انگیزه‌ها و چارچوب‌های ابتکارات بشردوستانه مدرن تأثیر گذارده است. 

 وب‌سایت‌های بشردوستانه و پلتفرم‌های دیجیتال اغلب با نادیده گرفتن توانایی و عاملیت کودکان [و جوامع] آفریقایی، آن‌ها را در نقش قربانی و نیازمند و نهادهای غربی را متولیان تلاش‌های بشردوستانه به تصویر می‌کشند. این تصاویر کلیشه‌های ریشه‌دار در روایت‌های استعماری را تقویت می‌کند و صداها و مشارکت‌های جوامع محلی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. علی‌رغم این‌که روایت‌های استعماری به‌ طور تاریخی چارچوب‌های بشردوستانه را شکل داده‌اند، امروزه نیاز به استعمارزدایی از این شیوه‌ها، درک عمیق مفاهیم آفریقایی و کمک، بخشش و شناخت دقیق شیوه‌های بومی و محلی به طور فزاینده‌ای به رسمیت شناخته می‌شود. 

 روندهای فعلی بشردوستی در قاره آفریقا

 روندهای بشردوستانه و خیریه معاصر در آفریقا عمیقاً توسط میراث پسااستعماری این قاره شکل گرفته‌اند. این روند نشان‌دهنده گذار از اتکا به کمک‌های غربی به تمرکز بر راه‌حل‌های محلی و تأکید بر عاملیت آفریقایی است. از لحاظ تاریخی، نفوذ قدرت‌های استعماری بر توزیع کمک‌ها ادامه داشته و روایت‌های وابستگی و عدم تعادل قدرت را تقویت کرده است. اما امروزه کشورهای آفریقایی به‌دنبال بازگشت به هویت و استقلال فرهنگی خود هستند که تأثیر آن در فعالیت‌های بشردوستانه مشهود است.

 این تغییر به افزایش نقش بازیگران محلی در پاسخ به نیازهای بشردوستانه و ایجاد خوداتکایی و به چالش کشیدن روایت غالب وابستگی کمک کرده است. سازمان‌های غیردولتی محلی و بنیادهای خیریه با شناخت واقعی از نیازهای جامعه، به جای اتکا به منابع خارجی در تلاش برای ایجاد برنامه‌های مبتنی بر مشارکت و همکاری هستند. این رویکرد نه‌تنها به بهبود خدمات در زمینه‌های توسعه، بهداشت و آموزش کمک کرده است، بلکه حس مالکیت و مشارکت را در جوامع محلی تقویت کرده است. این تحولات به‌ طور خاص در برابر چالش‌های ناشی از تغییرات اقلیمی و بحران‌های انسانی به وقوع پیوسته و موجب شده است رویکردهای انطباق‌پذیری و پایدارتری از گذشته در پیش گرفته شود.

 علاوه‌ بر‌ این، نقدهای پسااستعماری خواستار بازنگری در روایت‌های بشردوستانه برای تصدیق نقش تاریخی آفریقا به‌ عنوان مشارکت‌کننده و نه‌تنها دریافت‌کننده کمک هستند. نویسندگان و فیلم‌سازان آفریقایی روایت‌های غالب را به چالش می‌کشند و از درک عمیق‌تر انسان‌دوستانه حمایت می‌کنند که به زمینه‌ها و تاریخ‌های محلی احترام می‌گذارد. با این‌ حال، بقایای استعمار همچنان بر ادراکات و تلاش‌های بشردوستانه تأثیر می‌گذارد و پیچیدگی‌های دستیابی به عاملیت و خودمختاری واقعی در این چشم‌انداز را برجسته می‌کند.

 در نهایت، با وجود آنکه امپریالیسم و بشردوستی نهادی مبتنی بر ارزش‌های غریی، در آفریقا با یکدیگر همپوشانی و روابط درهم‌تنیده‌ای داشته و دارند، اما دولت‌های آفریقایی مستقل، افراد و گروه‌های به حاشیه‌رانده‌شده نیز از زبان و ایدئولوژی بشردوستانه برای پیشبرد و ترویج اهداف خود استفاده می‌کنند. روندهای جدید بشردوستی در آفریقا با تأکید بر عاملیت محلی و خودکفایی، نشان‌دهنده تغییرات رو‌به‌رشد در سطح سیاست‌ها و مناسبات جهانی است و می‌تواند به تحقق توسعه پایدار و عادلانه در جوامع آفریقایی منجر شود.

 ظهور اَشکال جدید بشردوستی معاصر

 فعالیت‌های بشردوستانه و خیریه در آفریقای پسااستعمار به طور قابل توجهی تکامل یافته است. این تکامل با اشکال متنوع کمک به صورت نهادی (رسمی) و غیرنهادی (غیررسمی/مستقیم) و یک شکل ترکیبی که شیوه‌های رسمی و غیررسمی را در هم می‌آمیزد، ظهور ابتکارات بشردوستانه‌ای که در خود قاره شکل گرفته است و همچنین وابستگی به سازمان‌های خارجی، خود را نشان می‌دهد. در این میان رابطه بین سنت‌های بشردوستانه آفریقایی، شیوه‌های فرهنگی و تأثیرات خارجی بر اشکال مدرن بشردوستی پیچیده و به هم پیوسته است. مفاهیم فرهنگی نظیر اوبونتو و هارامبی، نه‌تنها الگوهای رفتار اجتماعی را شکل می‌دهند بلکه به روند فعالیت‌های خیریه مدرن نیز جهت می‌دهند. از سوی دیگر با جهانی شدن و ظهور طبقه متوسط در کشورهای آفریقایی، اَشکال مدرن بشردوستی ظهور کرده است که اغلب شیوه‌های سنتی را با رویکردهای معاصر ترکیب می‌کند. 

 در ادامه از برخی نمونه‌ها سخن می‌رود؛

 کمک‌های دیاسپورا:

 آفریقایی‌های خارج از کشور به‌طور قابل توجهی از طریق ارسال پول، به خانواده‌ها و طرح‌های توسعه محلی کمک می‌کنند که ارزش آن بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار در سال تخمین زده می‌شود که ترکیبی از تعهدات سنتی با واقعیت‌های اقتصادی مدرن را نشان می‌دهد.

 ظهور نیکوکاران آفریقایی:

 در سال‌های اخیر، تعداد افراد دارای ارزش خالص بالا در آفریقا و فعالیت‌های بشردوستانه با افزایش قابل‌ توجهی روبه‌رو بوده است. تعداد میلیونرهای دلاری در آفریقا از حدود 130 هزار نفر در سال 2013 به 165 هزار نفر در سال 2016 افزایش یافته است. این افراد با تأسیس بنیادهایی، سرمایه‌گذاری‌های چشمگیری در بهداشت، آموزش، زیرساخت‌ها و پاسخگویی به چالش‌ها انجام داده‌اند. مطالعات انجام شده توسط Trust Africa نشان می‌دهد کمک‌های مالی که توسط این افراد و بنیادها صورت گرفته است در حال حاضر حدود یک میلیارد دلار است.

 ابتکارات محلی:

 سازمان‌های محلی راه‌حل‌های نوآورانه‌ای برای مشکلات جامعه ارائه می‌دهند و معمولاً از سرمایه‌گذاری جمعی و جمع‌آوری کمک‌های محلی برای بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی جوامع با حل چالش‌های فوری استفاده می‌کنند. برای مثال، بنیاد «مکملا» در کنیا به کودکان بی‌سرپرست کمک می‌کند، برنامه «مادری» در اوگاندا از مادران تازه‌زا حمایت می‌کند، و پروژه «سلامتی میدانی» در نیجر خدمات بهداشتی را به مناطق روستایی ارائه می‌دهد. همچنین، پروژه «پاکسازی آب» در موزامبیک به تأمین دسترسی به آب تمیز می‌پردازد و جنبش «دست‌ به‌ دست» در زامبیا برای افراد مبتلا به اچ‌آی‌وی/ایدز آگاهی و حمایت فراهم می‌کند. لازم به ذکر است که با رشد و تسلط ان‌جی‌اوها بر فضای بشردوستی و خیریه در دوران معاصر، برخی از این ابتکارات ممکن است در ابتدا به کمک‌های خارجی وابسته باشند، اما تلاش‌هایی برای تقویت خودکفایی و پایداری آن‌ها در درازمدت وجود دارد.

 نیکوکاری شرکتی:

 با رشد اقتصاد آفریقا، کسب‌وکارها نیز استراتژی‌های مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) را اتخاذ می‌کنند که با ارزش‌های سنتی همسو می‌شود. کسب‌وکارهای محلی از پروژه‌های بهداشت، آموزش و توسعه جامعه حمایت می‌کنند که ترکیبی از حمایت عمومی سنتی و شیوه‌های تجاری مدرن را دربرمی‌گیرد.

 سازمان‌های مردم‌نهاد محلی:

 سازمان‌های مردم‌نهاد محلی از مهمترین اَشکال نهادی و رسمی که بر فضای بشردوستی و جامعه مدنی کشورهای آفریقایی مسلط‌اند، به‌عنوان نهادهای مستقل تشکیل شده‌اند، اما عمدتاً به منابع مالی اهداکنندگان از کشورهای شمال جهانی وابسته‌اند. سازمان‌های محلی، مانند Trust Africa و KCDF، هدف خود را اصلاح نابرابری‌های موجود در سیستم کمک‌رسانی جهانی می‌دانند و تلاش می‌کنند تا با ترکیب منابع محلی و کمک‌های بین‌المللی، پاسخگوی نیازهای واقعی جوامع آفریقایی باشند. اما علی‌رغم اظهارات این نهادها درباره ارائه یک مدل آفریقایی برای خیریه، این بنیادها، هنوز نتوانسته‌اند نهادی مستقل و کافی برای پشتیبانی از اهداف توسعه پایدار در آفریقا ایجاد کنند. این سازمان‌ها در برخی موارد به تقلید از شیوه‌های نهادهای جهانی پرداخته است و درک عمیق از چالش‌های پیچیده جامعه‌های آفریقایی را ندارند. 

 سازمان‌های غیردولتی بین‌المللی:

 سازمان‌های غیردولتی بین‌المللی (INGOs) ۲۰ تا ۳۰ درصد از کل تعداد سازمان‌های غیردولتی در آفریقا را تشکیل می‌دهند؛ در حالی که طبق گزارش‌های مختلف این سازمان‌ها، بیش از ۹۰ درصد از کل کمک‌های بین‌المللی را دریافت می‌کنند و سازمان‌های محلی در حدود ۳ تا ۱۰ درصد از بودجه را به خود اختصاص می‌دهند. این نسبت‌ها می‌تواند بسته به نوع بحران یا وضعیت خاص و کشورها متفاوت باشد [5] اما به طور کلی، تفاوت فاحشی بین تعداد سازمان‌ها، بودجه اختصاصی و میزان فعالیت و اثرگذاری این سازمان‌ها وجود دارد.

 با افزایش آگاهی و تفکر انتقادی، نقدهای بسیاری به فعالیت‌های سازمان‌های غیردولتی بین‌المللی وارد شده است که عبارتند از این موارد هستند: 

 ۱- این کمک‌ها ریشه در ساختارهای نواستعماری دارد و به کمک‌کنندگان غربی اجازه می‌دهد تا قدرت و نفوذ خود را بر کشورهای دریافت کننده حفظ کنند.

 2- برنامه‌ریزی کمک‌ها اغلب تحت تأثیر سیاست‌ها و رقابت قدرت‌های بزرگ، برخلاف منافع کشورهای دریافت‌کننده و سازمان‌های غیردولتی محلی است.

 3- ساختارهای متصلب حاکم بر کمک‌های بین‌المللی مانع از واکنش‌های مؤثر محلی می‌شوند، حتی زمانی که انگیزه‌های پشت کمک‌های بشردوستانه واقعی باشد. 

 بازیگران محلی و ملی اغلب در سیستم‌های بشردوستانه تحت سلطه سازمان‌های بین‌المللی به حاشیه رانده می‌شوند و با چالش‌های مهمی از جمله ریسک‌های بالاتر و منابع محدود مواجه هستند که می‌تواند مانع اثربخشی تلاش‌های آن‌ها شود. مشارکت دادن این بازیگران محلی در تمام مراحل اقدامات بشردوستانه برای پاسخی فراگیرتر و مؤثرتر به بحران‌ها ضروری است.

 به‌ طور خلاصه می‌توان گفت: سازمان‌های غیردولتی و اَشکال غیرنهادی بشردوستی، هردو نقش مهمی در قاره آفریقا ایفا می‌کنند، ولی نوع غالب آن‌ها معمولاً به زمینه خاص هر کشور یا جامعه بستگی دارد. در حالی که بشردوستی غیرنهادی، که شامل شیوه‌های سنتی کمک و حمایت است، در بسیاری از جوامع به‌ طور عمیق ریشه دوانده است، سازمان‌های غیردولتی نیز همواره در حال رشد و تأثیرگذاری بر فعالیت‌های بشردوستانه هستند.

 آفریقا و مهم‌ترین بحران‌های بشری آن

 آفریقا به عنوان قاره‌ای غنی از منابع طبیعی همچنان در تلاش است تا از اثرات استعمار و برنامه‌های تعدیل ساختاری به عنوان بخشی از برنامه‌های بازسازی اقتصادهای توسعه‌نیافته با سطوح بالای بدهی و سیستم‌های حکومتی ضعیف، بهبود یابد. افزایش نابرابری و فقر، دو چالش عمده هستند. وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشورهای آفریقایی پیچیده و به شدت وابسته به عوامل خارجی است. در بسیاری از این کشورها، فعالیت‌های اقتصادی عمدتاً تحت کنترل شرکت‌های چندملیتی است و نشان می‌دهد بخش بزرگی از تولید اقتصادی، تحت سلطه خارجی‌ها است. درآمد ناخالص ملی (GNI) همواره کمتر از تولید ناخالص داخلی (GDP) است. 

 آفریقا، همچنین با چالش عدم توسعه دولت‌های مدرن با سیاست‌های شفاف و پایدار برای ارائه مؤثر کالاهای عمومی مانند سلامت و آموزش روبه‌رو است. از سوی دیگر، جنگ، درگیری و افزایش خشونت‌ها و تحولات سیاسی ناتمام، عدم تحقق دموکراسی واقعی و بی‌توجهی به خواسته‌های عمومی، مانع از مشارکت فعال شهروندان و پیشرفت در دولت‌سازی شده است.

 علاوه بر موارد فوق، آفریقا با بحران‌های انسانی و زیست‌محیطی قابل توجهی نیز مواجه است. از مهمترین بحران‌های بشردوستانه در آفریقا ناامنی غذایی و گرسنگی است که به ویژه در ساحل، شرق آفریقا و آفریقای جنوبی شایع است. جنگ و درگیری، تغییرات آب‌وهوایی، بی‌ثباتی اقتصادی و مسائل زنجیره تأمین جهانی منجر به کمبود شدید مواد غذایی، سوء تغذیه و شرایط قحطی شده و زندگی صدها میلیون نفر را تحت تأثیر قرار داده است. افزایش درگیری‌ها و جنگ در سودان جنوبی، کنگو، اتیوپی و تشدید منازعات در آفریقای مرکزی باعث آوارگی داخلی و بحران پناهجویان شده است. جابه‌جایی و آوارگی منجر به از دست دادن معیشت، بدتر شدن شرایط زندگی و افزایش آسیب‌پذیری در میان جمعیت‌های آواره می‌شود.

 از سوی دیگر این قاره کهن، علاوه بر بحران‌های جهانی مانند همه‌گیری COVID-19، همزمان با سایر بحران‌های بهداشتی مانند شیوع ابولا، اپیدمی مداوم HIV/AIDS، مالاریا نیز مواجه بوده است. این بحران‌ها سیستم‌های مراقبت‌های بهداشتی محدود را تحت فشار قرار می‌دهند و منجر به افزایش مرگ‌ومیر و اخلال در عملکرد ساختارهای اجتماعی و اقتصادی می‌شوند.

 کمبود آب در حوضه رود نیل، شاخ آفریقا و بخش‌هایی از جنوب آفریقا و دسترسی محدود به آب سالم و تأسیسات بهداشتی در مناطق خشک مانند ساحل و بخش‌هایی از شرق آفریقا باعث تشدید بحران‌های بهداشتی و شرایط ناامنی غذایی شده است. بحران‌های زیست‌محیطی مانند تغییرات الگوهای آب‌وهوایی، افزایش دفعات خشکسالی و سیل، علاوه بر تهدید کشاورزی، سلامت و بهداشت، منجر به تلفات جانی، تخریب زیرساخت‌ها و جابه‌جایی جوامع می‌شود. این بحران‌های انسانی و زیست‌محیطی اغلب به هم مرتبط هستند و پرداختن به آن‌ها نیازمند رویکردهای جامع و هماهنگی است که جوامع محلی، دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی را در بر می‌گیرد.

 پاسخ به بحران‌های متعدد

 در دولت‌های شکننده و متأثر از درگیری مانند آفریقا، سازمان‌های غیردولتی محلی به‌عنوان اولین پاسخ‌دهندگان به بحران‌ها عمل می‌کنند و خدمات ضروری را به مردم آسیب‌دیده ارائه می‌دهند. این ابتکارات محلی به دلیل درک زمینه‌ای و مشارکت جامعه معمولاً مؤثرتر از تلاش‌های بزرگ بین‌المللی هستند و منابع را در مناطقی که بازیگران بین‌المللی به آن‌ها دسترسی ندارند، بسیج می‌کنند. این حضور مستمر به آن‌ها این امکان را می‌دهد که به‌ طور مؤثر از جمعیت آسیب‌دیده حمایت کرده و تاب‌آوری را در طولانی‌مدت ایجاد کنند. 

 برخی از موثرترین ابتکارات محلی عبارت از این موارد هستند:

 1- سازمان‌های جامعه‌محور مانند بنیاد پزشکی و تحقیقات آفریقایی (AMREF) که بر ارائه خدمات بهداشتی تمرکز دارد و به مسائلی مانند سلامت مادران، HIV/AIDs و آب و بهداشت در جوامع محلی می‌پردازد.

 2- سازمان‌های غیردولتی محلی و جنبش‌های مردمی مانند ابتکار رهبران جوان آفریقایی (YALI) که هزاران جوان را از طریق شبکه‌های آموزشی و پشتیبانی برای رسیدگی به چالش‌های محلی، از جمله مسائل بشردوستانه، توانمند کرده است.

 3- برنامه‌های کارکنان بهداشت جامعه در کشورهایی مانند اوگاندا و کنیا، در پاسخ به بحران‌های بهداشتی با ارائه آموزش، توزیع داروها و انجام واکسیناسیون حیاتی بوده است.

 4- ابتکارات کشاورزی شهری در شهرهای مختلف مانند نایروبی، کشاورزی شهری را برای مبارزه با ناامنی غذایی به ویژه در زمان بحران ترویج می‌کند.

 5- برنامه‌های کاهش خطر بلایا از جمله ابتکار 100 شهر تاب‌آور در آدیس‌آبابا و دوربان، که به شهرها کمک می‌کند تا از طریق برنامه‌ریزی و مشارکت اجتماعی، برای مقابله با بحران‌ها آماده شوند. 

 6- ابتکارات حل تعارض محلی مانند کمیته‌های صلح محلی در کنیا که بر میانجی‌گری و حل مناقشه در سطح جامعه، به ویژه در مناطقی که تحت تأثیر تنش‌های قومیتی یا کمبود منابع قرار گرفته‌اند، تمرکز دارند.

 7- ابتکارات حمایت روانی اجتماعی مانند بنیاد Healing Hearts در سودان جنوبی، به جوامعی که تحت تأثیر درگیری و تروما قرار گرفته‌اند، حمایت روانی اجتماعی ارائه می‌دهد.

 نتیجه‌گیری

 در حالی که تحقیقات جهانی در زمینه بشردوستی غالباً بر کمک‌های مالی تأکید دارد و بشردوستی آفریقایی را به شکلی کلی و یکسان به تصویر می‌کشد -به عنوان مثال، تمرکز بیش از حد و ساده بر مفهوم اوبونتو- باید توجه داشت که روایت‌ها و سنت‌های متعددی در این زمینه وجود دارد که کمتر شناخته شده‌اند. این روایت‌ها بینش‌های عمیق‌تری از ارزش‌ها و روش‌هایی ارائه می‌دهند که برای نسل‌ها در قلب جوامع آفریقایی وجود داشته‌اند. آن‌ها با به چالش کشیدن کلیشه‌ها و تعصبات، تصویری دقیق‌تر و محترمانه‌تر از این قاره به نمایش می‌گذارند. در نهایت، درک رابطه بین این سنت‌ها و اَشکال مدرن بشردوستی می‌تواند به افزایش نیکوکاری و ارتقای اقدام‌های خیریه و تقویت روابط اجتماعی کمک کند؛ به گونه‌ای که آفریقایی‌ها با تکیه بر هویت فرهنگی و تاریخی خود، به چالش‌های معاصر پاسخ دهند.


نویسنده و مترجم: شورانگیز داداشی


 پی‌نوشت‌ها:

 [1]. «Ìfifúnni» یک اصطلاح یوروبی به معنای «اهدا» یا «هدیه» است. این واژه معمولاً به عملِ دادن یک هدیه یا انجام یک قربانی در زمینه‌های مذهبی یا تشریفاتی اشاره دارد. مفهوم آن بر سخاوت و بخشیدن چیزهای با ارزش به دیگران یا به یک هدف بالاتر تأکید دارد و نشان‌دهنده اهمیت نوع‌دوستی و کمک به نیازمندان در فرهنگ یوروبا است.

 [2]. Ubuntu

 [3]. Harambee

 [4]. Esusu

 [5] - برای اطلاعات دقیق‌تر و به‌روزتر، می‌توانید به گزارش‌های سازمان‌هایی مثل UN OCHA یا Global Humanitarian Assistance مراجعه کنید. بسته به نوع طبقه‌بندی و سازمان‌‌های ارائه‌دهنده این آمار از ۳ تا ۳۰ درصد متفاوتند.

 منابع:

Africa's Philanthropic Roots: Celebrating this Rich History of Giving

African Philanthropy: Evolution, Practice and Change

Localizing Humanitarian Action in Africa

Our Giving: African Philanthropy and the Narrative Divides

Philanthropy in Contemporary Africa: A Review

From empire to aid: Analysing persistence of colonial legacies in foreign aid to Africa

7 Humanitarian Crises Africa Has Faced in 2021

Corporate Social Responsibility in Africa: Context, Paradoxes, Stakeholder Orientations, Contestations and Reflections

Migration and Remittances: Global Trends and Country Outlook

New report reveals limited funding for Global South organizations

Amref Health Africa

Young African Leaders Initiative

Community Health workers

Resilient Cities Network

Inter Peace, international organization


لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...