به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران به نقل از روزنامه پیام ما، براساس تحلیلهای وزارت بهداشت، از نمودهای سوءتغذیه یا کمبود مواد غذایی در این استانها، میتوانیم از سوءتغذیۀ کودکان، کمبود ریزمغذیها مانند کمبود آهن که منجر به کمخونی میشود و همچنین کمبود روی اشاره کرد که به نسبت استانهای دیگر، با کسری بالاتری در سبد غذایی جمعیت این مناطق مواجه هستیم؛ بنابراین این استانها از لحاظ تأمین منابع غذایی، به حمایت بیشتری نیازمندند. این نواحی به دلایل خشکسالی و کمآبی و فقر، دچار این ناامنی در حوزۀ غذا شدهاند. همچنان میتوان به مورد کمسوادی هم در این مناطق اشاره کرد که عامل وسعت یافتن ناامنی غذایی میشود؛ چراکه این بحث مربوط به توسعۀ استان است.
در همین زمینه، سیدمحمدتقی طباطبایی؛ فوق تخصص کلیۀ کودکان و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران که رئیس اسبق دانشگاه علوم پزشکی سیستانوبلوچستان بوده است، به پیام ما میگوید: استان سیستانوبلوچستان از نظر وسعت، ۱۱ درصد مساحت کشور را دارا است، اما حدود سه تا چهار درصد جمعیت کشور در آن زندگی میکنند. در واقع استانی وسیع با جمعیت پراکنده است و با دو کشور پرحاشیه به نام پاکستان و افغانستان همسایه است. این باعث شده است این استان امنیتی محسوب شود؛ بنابراین از مواهب مرزی برخوردار نباشد.
طباطبایی افزود: اگر هم مواهبی از نظر مرزی برقرار باشد، از لحاظ قاچاق است که بهجز افراد خاص، بهنفع مردم نیست و مصائب خاص خودش را دارد. حدود سه میلیون و ۲۵۰ هزار نفر در این استان زندگی میکنند، اما ۶۰ درصد خانوارهای شهری و ۸۰ درصد خانوارهای روستایی زیر خط فقر هستند. بههمینخاطر، کمیتۀ امداد پوشش وسیعی در بین خانوارهای شهری و روستایی دارد. به دلیل فقر، خشکسالی و ناامنی، ۴۰ درصد مردم زابل و چابهار حاشیهنشین هستند؛ بیشترین میزان حاشیهنشینی، در این استان وجود دارد. همچنین جوانترین استان کشور از نظر جمعیت است؛ حدود ۵۰ درصد جمعیت این استان زیر ۱۵ سال هستند و حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار کودک زیر پنج سال دارد و این یعنی فقر غذایی، لاغری و کموزنی، در بین کودکان گسترده است و همچنین مادران باردار هم با کمبود مواد ریزمغذی و سوءتغذیه مواجهاند.
رئیس اسبق دانشگاه علوم پزشکی سیستانوبلوچستان بیان میکند: بر اساس آمارها، بین ۲۰ تا ۳۰ درصد کودکان زیر پنج سال؛ یعنی حدود ۱۵۰ هزار نفر با فقر شدید و کمبود تغذیه مواجهاند و وعدۀ غذایی کامل ندارند؛ وعدۀ غذایی آنان در حد نان و چای است و قطعاً از میوه و سبزی بیخبرند. همچنین گوشت و حبوبات هم سالی یکی دو بار توسط خیریهها به آنان میرسد. بسیاری از خیریهها، فعالیت مداوم در این استان دارند و حتی نان شب این خانوارها با هزینۀ آنان تأمین میشود. همچنین آرد را میخرند و به نانواییها برای پخت و توزیع بین نیازمندان میدهند.
طباطبایی میافزاید: بحث سوءتغذیه بهخاطر شدت فقر مطلق در سیستانوبلوچستان، بسیار جدی است؛ خصوصاً در سنین زیر شش سال، نیازمند حمایت جدی هستند؛ چون به علت کمبود رشد قدی و حتی آسیب به مغز، توانایی تحصیل در رشتههایی مثل ریاضی و محاسبات را ندارند. بسیاری از آنان به علت نداشتن شناسنامه، از امکاناتی چون گرفتن یارانه یا بیمۀ سلامت و … محروم هستند. از سوی دیگر، وجود گستردۀ اتباع خارجی در این استان، باعث شده است نان و دیگر مواد اولیۀ غذایی دچار کمبود شود و دسترسی به امکانات اولیه سخت شود.
او ادامه میدهد: وزارت بهداشت روی کاغذ، برنامه و مداخلاتی برای سوءتغذیه انجام میدهد، اما مؤثر نیست و اگر به آمار سوءتغذیۀ سال ۱۳۷۹ نگاه کنید، شدت فقر و سوءتغذیه از آن سال تا به الان در سیستانوبلوچستان سه برابر شده است؛ بنابراین این نشان میدهد، برنامهها برای زدودن فقر و محرومیت کافی نبوده است. مشکل تغذیه را زیرساخت حل میکند. رونق صنعتی و کشاورزی در این استان جدی گرفته نشده است و اگر مدیریت منابع آبی و کشاورزی بهتر انجام میشد، مردم با کشاورزی میتوانستند از پس تغذیۀ خود بربیایند. اما اکنون شاهد فقر و بیکاری گسترده در این استان هستیم. به نظرم دولت جدید باید فکری برای این موضوع بکند و همچنین تعداد زیادی افراد بازنشسته در این استان وجود دارند که خویشفرما بوده و بیمۀ جایی نبودند و بهتر است با زیر پوشش قراردادن این افراد، از آنان حمایت کند. همچنین با ساماندهی بخش کالاهای قاچاق و قانونیکردن برخی از موارد، به زندگی مردم این خطه سامان دهد تا مردم با انجام فعالیت قانونی، از مواهب آن بهره ببرند تا دچار فقر و محرومیت و مشکلات مربوط به سوءتغذیه نشوند.
برای تغییر وضعیت استانهای محروم کشور از جمله سیستانوبلوچستان نیاز است سمنها و خیرین با رویکردهای توانمندسازی در کنار سیاستگذاران به اشتغالزایی مدد رسانند تا وضعیت این استان بهبود یابد هرچند که کمکهای معیشتی نیز ضرورت دارد اما ماهیگیری آموختن بهتر از اهدای ماهی است.
دیدگاه خود را بنویسید