به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، یکی از شعائری که در سالهای اخیر رونق گرفته، پیادهروی اربعین است. هرساله در ایام اربعین سالار شهیدان (ع)، ارادتمندان به سیدالشهداء (ع) از جایجای جهان خود را به سرزمین کربلا میرسانند و به امام (ع) عرض ارادت میکنند. بیشک پیادهروی اربعین را میتوان از مناظر گوناگونی مورد کنکاش قرار داد که یکی از مناظر، تحلیل این پدیده از دریچه نهادینهسازی امر خیر در ایران و جهان است. بر این اساس با حجتالاسلاموالمسلمین محمدرضا مصطفیپور، استاد بازنشسته دانشگاه خوارزمی به گفتوگو پرداختیم که در ادامه متن آن را میخوانید؛
- به نظر شما چه مصادیقی از نیکوکاری را میتوانیم در پیادهروی اربعین ببینیم؟
اربعین، مسئلۀ مهمی در تاریخ اسلام است و از شعائر مهم اسلامی است که قرآن کریم در سوره حج میفرماید: «وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ: اگر کسی شعائر الهی را بزرگ شمارد و به آنها تعظیم کند، این حاکی از تقوای دلها است.» شعائر همانطور که از اسم آن پیدا است، از شعار گرفته شده و به معنای آنچیزی است که از او ظهور پیدا میکند و ظاهر میشود. انسان وقتی لباس میپوشد به آن شعار میگویند؛ یعنی آنچیزی که ظاهر انسان را میپوشاند و تحت پوشش قرار میدهد.
پیادهروی اربعین یکی از شعائر الهی است که اگر انسانی پیوند قلبی را با توحید و خدا و ائمه معصومین (ع) و ولایت آنها؛ مخصوصاً حسینابنعلی (ع) داشته باشد، با شرکت در این راهپیمایی میتواند تقوا، محبت و گرایش درون خود را نشان دهد. طبیعتاً اگر به این معنا بخواهیم بگیریم، راهپیمایی اربعین میتواند از جهات مختلف بیانگر شعائر باشد که یکی از آنها این است که انسان در معنای کلّی محبت و علاقه خود را به ائمه معصومین (ع) و به حسینابنعلی (ع) نشان دهد و در واقع در اینجا بگوید که ما چه وظایفی داریم؟
مهمترین وظیفه ما در این رابطه توجه به هدف حسینابنعلی (ع) است که در نامهها، سخنرانیها و در زیارتها به آن توجه شده است. جالب است که باید توجه داشته باشیم که در زیارتنامهای که به مناسبت اربعین از ائمه معصومین (ع) صادر شده است، به مهمترین هدف امام حسین (ع) اشاره میکند و آن این است که میفرماید: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ؛ یعنی حسینابنعلی (ع) خون خود را برای اینکه مردم را از جاهلیت و ضلالت و گمراهی نجات دهد، ایثار کرده است.» خیلی مهم است که واقعاً بزرگترین مسئلهای که انسان را از مقام انسانیت ساقط میکند، مسئله جاهلیت است و نتیجه این جاهلیت هم گمراهی انسان از راه اصلی است که باعث میشود صراط مستقیم را فراموش کند و بالأخره در مسیر گمراهی قرار بگیرد.
به اینجهت است که اگر من بخواهم به سؤال شما پاسخ دهم و اگر ما بخواهیم مظهر نیکوکاری را در اربعین ببینیم، اولین مظهر آن این است که ما نشان دهیم چگونه با مظلوم همراهیم و چقدر در برابر ظالم هستیم؟ این موضوع بهخصوص بعد از جریان غزه و حمله اسرائیل و مسائل مختلفی که فلسطینیان با آن مواجه هستند نمود بیشتری دارد و اگر ما بخواهیم یکی از نیکوکاریهایمان را به رخ جهانیان بکشانیم، همین است که حداقل برویم و در این راهپیمایی شرکت کنیم و حمایت خود را از مظلومان همه زمانها مخصوصاً مظلومان زمان ما که مردم فلسطین هستند، نشان دهیم و انزجارمان را از ظالمان که شعار همه ائمه معصومین (ع) است، نشان بدهیم که ظالمان امروز هم طبیعتاً استکبار جهانی و صهیونیسم بینالمللاند که نمود آن فعلاً رژیم اشغالگر قدس است که اکنون مردم غزه را مورد تهدید قرار میدهد.
این اولین مرحله است که نشان بدهیم نهتنها در مقام بحث و گفتار بلکه در مقام عمل با مظلومان و علیه ظالمان هستیم. چنانکه حضرت امیر (ع) هم در آخرین وصیت خود بعد از مجروحشدن خطاب به فرزندانش و در واقع خطاب به همه شیعیان میفرماید: «کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً؛ یعنی یار مظلوم و دشمن ستمگر باشید.»
علاوهبراین طبیعتاً ما میتوانیم در این رابطه نیازمندان را هم فراموش نکنیم و از راه مراکز خیریه برای رفع نیازمندی نیازمندان یا احیاناً بیمارانیکه امکانات درمانی در اختیار آنها نیست، کمک کنیم و زمینههای درمان بیماران فاقد امکانات را برای آنها فراهم کنیم. همین صدقات و مبرات کلّی، همه میتواند در کنار توجه به اربعین و شعائر آن مورد توجه ما قرار گیرد.
- همانطور که میدانید در راهپیمایی اربعین شاهد بذل مال حتی از سوی مردم فقیر هستیم. آیا مشاهده چنین صحنههایی میتواند در ایران و دیگر کشورهای اسلامی به نهادینهشدن امر خیر و نیکوکاری کمک کند؟
یقیناً این مسئله اگر بهصورت شعائر اسلامی مورد توجه قرار گیرد و به اصطلاح امروزیها به شکل فرهنگ درآید، میتواند چنین ثمراتی داشته باشد. فرهنگ به معنای ارزشهای نهادینهشده یک جامعه است. طبیعتاً برای اینکه فرهنگ شود، نیاز به تکرار دارد که یکی از راههای آن همین گزارشهای صدا و سیما و ... است.
منتها نباید در حد احساس باقی بماند، بلکه علاوهبرآن پشتوانههای معرفتی هم باید تبیین شود؛ چون الان خیلی از ما ممکن است احیاناً قدمهایی برداریم و کارهای خیری انجام دهیم ولی توجه کنید که این امور برای مردم عراق تبدیل به فرهنگ شده است؛ یعنی طرف میگوید من ندارم اما باید در طول سال بهاندازه ظرفیت خودم ذخیره کنم تا بتوانم در این برنامههای اربعین شرکت داشته باشم و از زائران حسینابنعلی (ع) پذیرایی کنم ولو حتی در حد جایدادن در منزل و سکنیدادن در خانه که آن زائر بتواند در خانه من استراحت کند.
ممکن است امکانات غذایی کافی هم نداشته باشد اما میگوید من این کار را میکنم. البته این موضوع باید به شکل فرهنگ شود و فقط مخصوص ایام اربعین نباشد؛ چهاینکه در روایاتمان داریم، انسان مسلمان نمیتواند در خانه خود سیر بخوابد و نظارهگر این باشد که همسایه یا همشهری یا مسلمانان دیگر در جامعه احیاناً شب گرسنه سر بر بالین بگذارد.
ما اگر این فرهنگ را بتوانیم گسترش بدهیم که خودبهخود وقتی از طرف یک مرکز خیریه اعلام نیاز میشود تا کسانی که امکان کمک دارند از طریق این مراکز خیریه اقدام کنند، بسیار مؤثر است. ما در اسلام مسئلهای داریم به عنوان «انفاق» که به همین معنا است که ما خلأهای اقتصادی و نیازهای جامعه را شناسایی کنیم و افرادی که اهل خیر هستند بیایند در اینرابطه با ما، ولو با مبلغ اندکی همکاری کنند و قدمی برای رفع نیاز نیازمندان بردارند.
انفاق مسئلۀ مهمی است که در مجموعۀ آموزههای اسلامی ما در قرآن کریم و روایات به آن زیاد توجه شده است. جالب است که انفاق تنها با پولدادن نیست. ممکن است فردی پول هم نداشته باشد اما در روایات داریم اگر کسی از مسیری عبور میکند، اگر سنگی، شاخهای یا خاری هست که ممکن است مزاحم عبور رهگذران باشد، اگر آنها را هم از سر راه بردارید، اینهم خودش نوعی انفاق است که نشان میدهد مسئلۀ انفاق زمانی به وجود میآید که خلأ یا نیازی وجود دارد و ما قدمی برمیداریم تا آن خلأ و نیاز را برطرف کنیم.
واقعاً هم این مسئلۀ مهمی است که ما با دیگران «مواسات» داشته باشیم. یکی از شعارهایی که در مجموعه تعالیم اسلامی ما را به آن توجه دادهاند، مسئله مواسات است که بهمعنای همدلی و همراهیکردن و قدمبرداشتن برای رفع نیاز نیازمندان و امثال اینها است. یعنی تنها نیاییم گریه یا نالهای یا امثال اینکارها را انجام دهیم، بلکه عملاً قدمی برداریم. مانند آنچه در عراق میبینیم که طرف ممکن است فقیر باشد اما قدمی برمیدارد تا نشان دهد میخواهد عملاً در این شعائر اسلامی شریک باشد و خلائی را برای زائران اباعبداللهالحسین (ع) برطرف کند.
- همانطور که مطلع هستید تحلیلهای مختلفی پیرامون پیادهروی اربعین ارائه شده است که معمولاً در بطن تشیع و به صورت درونمذهبی یا دروندینی تفسیر میشود. سؤال من این است که آیا ما میتوانیم تحلیلی از این پدیده از منظر انسانی ارائه دهیم که برای جامعه غیرمسلمان یا غیرشیعه هم پیامی داشته باشد؟
یقیناً اینطور است. همانطور که همه ائمه شیعه و از جمله امام حسین (ع) فقط متعلق به شیعه یا مسلمانان نیست و به انسانیت تعلق دارد، این مراسم هم میتواند برای دیگران هم پیامهایی داشته باشد. وقتی «جرج جرداق» مسیحی کتابی مثل «علی و حقوق الانسان» را درباره حضرت علی (ع) و در پنج جلد مفصل مینویسد که هیچ شیعهای تا به حال چنین کتابی ننوشته است، یعنی از بُعد انسانی و نه از جنبه قومی یا ملّی به قضیه نگاه کرده است.
ریشۀ این مسئله باز به اسلام بازمیگردد. چون اسلام دین یک گروه، نژاد خاص، زبان خاص یا مردم خاص نیست، بلکه دینی برای همه انسانها است، برخلاف دین مسیحیت و یهود که مخاطب آنها معمولاً بنیاسرائیل است و حتی در قرآن آمده که پیامبر آن ادیان، قوم خود را مخاطب قرار میدهد. این در حالی است که وقتی قرآن را مطالعه میکنید، میبینید که هیچوقت خطاب قومی، نژادی، زبانی و ... در آن نیست و خطاب آن در عباراتی مانند «یا ایها الانسان...» یا «بنی آدم»، انسان، بشر و فرزندان او است.
گاهی هم به کسانی که ایمان آوردهاند خطاب میکند و میگوید: «یا ایها الذین آمنوا...». بنابراین «یا ایها العرب» یا مثلاً «قریش» و ... ندارد که نشان میدهد اصل اسلام، دینی است که مخاطب آن انسانیت است و طبیعتاً برنامههایی هم که دارد، در همین جهت است که میخواهد ما را به ارزشهای انسانی توجه دهد. مثلاً آیه 64 سوره آل عمران را که میفرماید: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» اگر نگاه کنیم، ما را به ارزشهای متعالی انسانی توجه میدهد که نشان میدهد آموزههای اسلامی، انسانی و بشری است.
طبیعتاً اگر اینطور باشد ما میتوانیم از همین ظرفیت اربعین به عنوان یک برنامه انسانی در جهت رفع نیاز همه نیازمندان عالم استفاده کنیم، منتها شرط آن این است که آن پشتوانه معرفتی را فراموش نکنیم؛ چراکه انسان ذاتاً گرایش به عدالت دارد. همانطور که گفته شده که «العدل حسن و الظلم قبیح»؛ یعنی هر انسانی درک میکند که عدالت، زیبا است و ظلم، ناپسند و زشت است.
اگر اینچنین است، طبیعتاً به همین دلیل هم شاید باشد که در گزارشها میبینیم فقط مسلمانان یا شیعیان نیستند که در این راهپیمایی اربعین شرکت میکنند. بلکه حتی مسیحیان و پیروان ادیان دیگر هم میآیند که نشاندهنده ظرفیت بالای اربعین است که قبل از اینکه جنبه مذهبی یا قومی داشته باشد، جنبه انسانی دارد و مخاطب آن همه انسانها است و همه آنها را جذب میکند که برای شرکت در این راهپیمایی بیایند و با انجام کارهای خیر، بُعد انسانی مسئله را شکوفاتر کنند.
- به عنوان سؤال آخر، جریان راهپیمایی اربعین که در کشور عراق در حال رخ دادن است، با حضور تعداد زیادی از ایرانیان همراه است. فکر میکنید تجربه برگزاری این رویداد بزرگ آیا میتواند کمک کند تا در زمینههای دیگر فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی بتوانیم از این تجربه بهرهبرداری کنیم؟
حتماً میتوان این کار را کرد، منتها قبلاً هم عرض کردم که همه اینها بستگی دارد به اینکه ما صرفاً به بُعد احساسی قضیه نگاه نکنیم. من به آن پشتوانه معرفتی خیلی معتقدم که ما مثلاً اگر نشان دهیم که جریان کربلا، عاشورا، اربعین و امثالهم برای چیست و رنگ توحید، انسانیت و بشریت، ارزشهای متعالی انسانی را در خودش دارد، بهتر است. معرفت، توحید، ولایت ائمه اطهار (ع) خیلی مهم است. عدهای متأسفانه این موارد را مطرح میکنند که عدهای از افراد برای پُرکردن شکمشان به این راهپیمایی میروند که نشان میدهد اصلاً عمق قضیه را نفهمیدهاند.
ما اگر عملاً در همه مواقع سال این برنامه را به عنوان آثار آن راهپیمایی اربعین در خودمان نشان دهیم، کمااینکه در ایرانِ ما این مسئله به شکل فوقالعادهای در حمایت از فلسطینیها و مظلومان دنیا وجود دارد و واقعاً نشان دادهایم که اگر ما این پشتوانه معرفتی را داشته باشیم و ما در مقام عمل بخواهیم خود را پایبند به همان چیزهایی بدانیم که ائمه معصومین (ع) ما را به آن توجه دادهاند و آنها را میزان اعمال خودمان قرار دهیم، طبیعتاً میتوانیم این فرهنگ را عمومی کنیم که همه دنیا را هم تحت تأثیر خود قرار دهد.
گفتوگو از زهرا حاتمی
دیدگاه خود را بنویسید