به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، امروز 5 تیر، مصادف با 18 ذیالحجه و مقارن با عید غدیر خم است؛ عیدی که از آن با تعبیر «عید الله الاکبر» یاد میشود و برای شیعیان از اهمیت بالایی برخوردار است. به منظور بررسی این عید بزرگ و تبیین نسبت آن با نیکوکاری و مواردی از این دست، بر آن شدیم تا با دکتر مجید معارف؛ استاد تمام و عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران به گفتوگو بپردازیم. معارف نویسنده دهها مقاله و کتابهایی نظیر «غدیر در پرتو کتاب و سنت»، «ارتباط نهجالبلاغه با قرآن» و «نشانی از قرآن» است. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید؛
- ضمن تشکر از فرصتی که برای این گفتوگو در اختیار ما قرار دادید، در ابتدا بفرمایید که چرا واقعه غدیر عید است و به چهدلیل آن را «عید الله الاکبر» مینامند؟
واقعه غدیر سرآغازی برای رسمیشدن امامت امیرالمؤمنین (ع) بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص) است. زمانی که واقعه غدیر رخ داد، اصحابی که پیرامون پیامبر اسلام (ص) بودند و میبایست برای بیعت خدمت حضرت علی (ع) میرسیدند، میگفتند: «بَخٍّ بَخٍّ لَک یا عَلِی أَصْبَحْتَ مَوْلَای وَ مَوْلَی کلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَه» این «بَخٍّ بَخٍّ» یعنی بر تو مبارکباد، یعنی تو اکنون تبدیل به فردی شدی که مولای ما و مولای هر زن و مرد مؤمنی هستی. کسانی که میخواستند به عنوان امام و ولی با حضرت علی (ع) بیعت کنند، معمولاً این ذکر را بهزبان میآوردند و تبریک میگفتند.
جدای از مسئله تبریک لحظهای و موسمی که در دنیا و مسئولیتهای دنیایی وقتی کسی کار یا سمتی پیدا میکند، برای ابراز خوشحالی خود به او تبریک میگوییم، باید اشاره کنم با همان معیاری که بعثت برای مسلمانان عید است، به این دلیل که پیامبر اسلام (ص) به پیامبری مبعوث شدهاند و بعثت ایشان سرآغاز یک تحول برای جامعه انسانی خواهد بود، به همان دلیل روز غدیر هم میتواند یک عید باشد، چون سرآغاز امامت برای هدایت مسلمانان است.
درست است که حالا معمولاً عید غدیر را بیشتر ما شیعیان جشن میگیریم اما آن لحظهای که پیامبر اسلام (ص)، علی بن ابیطالب (ع) را بهعنوان جانشین خود معرفی کرد و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ»، در آن زمان که مسلمانان به شیعه و سنی تقسیم نشده بودند. در آن زمان مسلمانان همه «امت واحده» -یک امت- بودند و پیامبر جانشینی معرفی کرد که علی بن ابیطالب (ع) بود و تکلیف مسلمانان را برای بعد از رحلت خود معین کرد.
در بینش اسلامی و قرآنی، امامت ادامه نبوت و رسالت در بُعد اجتماعی است. به عبارتی، باور ما این است که اولامام، رسولالله (ص) بود: «کان رسولالله اماماً»؛ مخصوصاً در آن سالهایی که پیامبر اسلام (ص) وارد مدینه شدند، چون امام به معنای پیشوای دینی، اجتماعی و سیاسی است و پیامبر اسلام (ص) در مدینه دولت تشکیل داد، رئیس دولت بود و جامعه را اداره میکرد.
اینکه قرآن کریم دربارۀ پیامبر اسلام میگوید: «وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ»، به این معنا است که پیامبر (ص) در بُعد رسالت و نبوت، خاتمیت دارد اما در بُعد امامت و رهبری اجتماعی، این مقام پس از ایشان در وجود مبارک علی بن ابیطالب (ص) و فرزندان ایشان است. امام هم کار پیامبر را در هدایت مردم در چارچوب اسلام ادامه میدهد، نهاینکه بخواهد دین یا آئین جدیدی بیاورد، ولی در همان چارچوب، امام مردم را هدایت میکند.
این میتواند آغاز یک پدیدۀ مبارکی برای مسلمانان باشد که هر ساله در سالگرد آن مسلمانان عید بگیرند. این عید از روزگاران گذشته مرسوم و متداول بوده است و کسی مانند ابوریحان بیرونی وقتی میخواهد تقویم تاریخ اسلام را ورق بزند و به وقایع مهم اشاره کند، میگوید مسلمانان روز غدیر را به عنوان عید، جشن میگیرند. پس بنابراین با همان استدلالی که بعثت را میشود جشن گرفت، غدیر را هم میشود جشن بدانیم.
البته تعبیر «عید الله الاکبر» خیلی منشأ تاریخی و قدیمی ویژهای ندارد و بیشتر یک تعبیر عرفی رایج در میان شیعیان است و ممکن است برخی افراد عید قربان را «عید الله الاکبر» بدانند. این موضوع میتواند از یک نسبیتی برخوردار باشد. ما هم خیلی روی آن تأکید نداریم ولی اصل واقعه غدیر از جمله اعیاد اسلامی است که البته بیشتر شیعیان بزرگداشت آن را برگزار میکنند.
- دربارۀ کارکردهای واقعه غدیر در ساحت فردی و اجتماعی توضیح بدهید.
غدیر، واقعهای مربوط به اعتقاد و ولایت است، چون موضوع غدیر امامشناسی و توجه به ولایت امام نسبت به شیعیان است. این ولایت هم در حضور امام (ع) که شیعیان میتوانند خدمت آنها برسند دارای کارکرد است و هم در غیاب آنها مثل ما که اکنون در عصر غیبت به سر میبریم. برای اینکه به نمونهای از کارکردهای غدیر که بهانهای برای مسئله ولایت است اشارهای کرده باشم، حدیثی را میخوانم که هم از امام باقر (ع) و هم از امام صادق (ع) وارد شده است.
حدیث امام باقر (ع) گفتوگویی بین ایشان و یکی از اصحابشان به نام «زُرارهة بن اعین» است. در این حدیث که به «دعامة الاسلام» یا پایههای اسلام معروف است، زُراره بن اعین پایههای اسلام را از قول امام باقر (ع) برای ما معرفی میکند. به این صورتکه: «بُنِيَ الإسلامُ على خَمْسَةِ أشْياءَ: عَلى الصَّلاه و الزَّكاهِ و الحَجِّ و الصّومِ و الوَلاية: یعنی اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، زکات، حج، روزه و ولایت». چهار پایه از این پنج پایه از جنس اعمال عبادیِ فقهی است. اما پنجمین آنها از جنس اعتقادات قلبی یعنی اعتقاد به ولایت امامان علیهمالسلام است.
زُراره که خود از نوابغ اصحاب امام باقر (ع) است میگوید: من به امام باقر (ع) گفتم که در این پنج پایه کدامیک برتر و افضل است؟ امام باقر (ع) به من جواب داد: «الوَلايه أفْضَلُ؛ لأنّها مِفْتاحُهُنَّ، و الوالي هُوَ الدَّليلُ عَلَيْهِنَّ؛ یعنی ولایت افضل است چون در حکم یک کلید است و والی یعنی امام صاحب ولایت کسی است که مردم را به مسائل چهار مورد دیگر راهنمایی میکند».
یعنی شما میخواهید نماز بخوانید، امام باید نماز را برای شما تبیین کند؛ میخواهید زکات بدهید، نصاب زکاتها را امام (ع) تعیین میکند و به شما میگوید زکات در چه امری مستقر است و در چهچیزی مستقر نیست یا اینکه میخواهید حج بروید یا روزه بگیرید، مسائل آن را از امام (ع) میگیرید. بنابراین امام یک نقش کلیدی دارد.
زمانیکه در سالگرد عید غدیر جشن میگیرید، این فرصتی برای شما است تا لحظهای به مقام و موقعیت امام که رهبر و راهنمای مردم است، در متن دین بیندیشید. چهاینکه، وظیفه ما در قبال امامی که درگذشته است و فرمایشات او همچنان در کتابها بهعنوان حدیث وجود دارد این است که به این روایات مراجعه کنیم و دین خودمان را از بستر این روایات بهتر بشناسیم و از این جهت امامان گویی که با بیانات و فرمایشاتشان زنده هستند و احادیث آنها نزد ما و قابل مراجعه است. همچنین دربارۀ امامی که در اعتقادات ما امام حَی و زنده است که عبارت از حضرت مهدی (عج) است و ما معتقدیم که او ناظر و مراقب بر ما است نیز همین وظیفه را داریم. بنابراین مهمترین کارکرد واقعه غدیر، در نظر گرفتن و حسکردن نعمت امامت در هدایت شیعیان و مسلمانان است. این از جهت ساحت فردی.
اما در ساحت اجتماعی هم رسم بوده است که در روز عید غدیر، مؤمنین با هم ملاقات میکردند و بههم تبریک میگفتند و عقد برادری و اخوت بینشان به وجود میآمده است. ما در قرآن آیهای داریم که میگوید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ؛ یعنی مؤمنان در حکم برادران هماند. بین برادران صلح و صفا برقرار کنید».
گاهی مؤمنان به دیدار هم میرفتند، عقد اخوت میبستند و باهم این عبارت را زمزمه میکردند که «الحمدالله جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن ابیطالب (ع)» که امروز هم میتوان چنین کاری کرد. به این کار همافزایی ایمانی میگویند که خود یک کارکرد اجتماعی و اعتقادی است که مسلمانان عقاید خود را با یکدیگر مرور میکنند و خدا را شکر و سپاس میگویند که از متمسکان به ولایت علی بن ابیطالب (ع) و فرزندان او یعنی سایر امامان (ع) هستند.
بنابراین غدیر یک فرصت برای بازخوانی اندیشه ولایت و تقویت احساس و بینش ولایتی شیعه نسبت به امام و مرور و تلقین و به زبان آوردنش در قالب این حمد و سپاس الهی است که «الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن ابیطالب و اولاده المعصومین (ع)».
- چه ضرورتی برای بازخوانی هرساله واقعه غدیر برای جامعه وجود دارد؟
غدیر واقعه مهمی است، چون در قرآن کریم دو آیه مستقیماً پیرامون آن نازل شده است. اول آیه 67 سوره مائده بهنام آیه «تبلیغ» که در آن خداوند به پیامبر (ص) مأموریت میدهد که امر امامت علی (ع) را با مردم در میان بگذارد: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ».
براساس این آیه پیامبر (ص) مسلمانان را در نقطه غدیر خم پس از بازگشت از مکه به مدینه در جریان حجةالوداع متوقف کرد. مردم جمع شدند، پیامبر (ص)، منبری از جهاز شتران درست کرد، بر بالای آن رفت و خطبهای خواند و از وفات قریبالوقوع خود خبر داد و بعد علی بن ابیطالب (ع) را بهعنوان جانشین معرفی کرد که «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ» و بعد مسلمانان آمدند، یکی پس از دیگری تبریک گفتند و و با علی (ع) بهعنوان مولای خود بیعت کردند.
این اتفاقی است که در تاریخ اسلام رخ داده است. به دنبال این جریان آیه دیگری – آیه سوم سوره مائده- نازل شد که معروف است به آیه «اِکمال» که در آن آمده است: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا؛ یعنی امروز روزی است که دین شما را کامل کردم و اسلام را بهعنوان دین برای شما پسندیدم، نعمت خودم را بر شما تمام کردم».
بنابراین همانطور که پیشتر گفتم غدیر واقعه مهمی است چون دو آیه از آیات قرآن به آن اختصاص یافته است و بعد پیامبر اسلام (ص) از مسلمانان برای ولایت با علی بن ابیطالب (ع) بیعت گرفتند. این واقعه تبدیل به یک جشن و سنت شد و بزرگداشت واقعه غدیر از قرنها قبل مورد توجه مسلمانان بوده است.
من یک سند تاریخی برای شما نقل میکنم. بسیاری از دانشمندان اسلامی از جمله ابن خلکان در «وفیاتالاعیان» و ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه»، عید غدیر را از جمله عیدهایی برشمردند که همه مسلمانان آن را برپا میداشتند و جشن میگرفتند. بعضی از نویسندگان مسلمان، کتابهای مستقلی درباب واقعه غدیر تألیف کردهاند که نام تعدادی از آنها در جلد نخست کتاب «الغدیر» علامه امینی ذکر شده است. اولین کتابی که در این زمینه نوشته شده، کتابی به نام «الولایهه فیالطریق حدیث الغدیر» متعلق به ابوجعفر محمد بن جریر بن یزید طبری آملی، متوفی 310ق. است که در آن حدیث غدیر را از هفتاد و چند طریق در کتاب خود نقل کرده است.
برخی از شعرای بزرگ از واقعه غدیر به عنوان سوژه اشعار خود استفاده کردهاند. به این اشعار در طول تاریخ، غدیریه میگفتند. مرحوم علامه امینی در کتاب «الغدیر» که اتفاقاً اسم کتابش «الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب» است، منظورش از «ادب»، ادبیات و اشعار است. ایشان نسبت به هر قرنی غدیریهسرایان را معرفی میکنند. مثلاً در قرن چهارم از جمله غدیریهسرایان بزرگ «سید مرتضی» و «سید رضی» بودند. غدیریه این دو نفر را هم در جلد پنجم کتاب «الغدیر» میآورد. اگر دوستان علاقهمند بودند، میتوانند مراجعه کنند.
میخواهم عرض کنم چه زمانی یک واقعهای وارد اشعار و ادبیات یک قوم میشود؟ جواب این است: زمانی که آن واقعه با احساسات و عواطف آن قوم گره میخورد و در اشعار آنها متجلی میشود. مثلاً فرض کنید ما چقدر درباره واقعه کربلا و تکتک شهدای آن شعر داریم؟ خیلی زیاد، به این دلیل که واقعه کربلا وارد عواطف و روح و روان ما شده است و مسلمانان و شیعیان را به لحاظ عاطفی تحت تأثیر قرار داده است.
واقعه غدیر هم در ضمایر و عواطف بسیاری از شاعران وارد میشود که آنها این واقعه را به شعر درمیآورند. میگویند اولینکسی که در این رابطه اشعاری سروده «حسان بن ثابت» شاعر رسول خدا (ص) بوده است که در اشعارشان هست که «فقال له قم یا علی فاننی/ رضیتک من بعدی اماماً و هادیاً» که یک بیت از اشعار حسان بن ثابت است که میگوید پیامبر (ص) به علی (ع) فرمود برخیز زیرا من تو را بعد از خود به عنوان امام و هادی انتخاب کردهام.
- در پایان اگر نکتهای باقی مانده است بفرمایید.
شیعه نسبت به بزرگداشت واقعه غدیر آنهم بلافاصله بعد از رحلت پیامبر (ص) قصوری به خرج داده است. چون باورش نمیشد که بعضی از مسلمانان واقعه غدیر را مهجور کنند و از امامت علی بن ابیطالب (ع) فاصله بگیرند. اگر واقعه غدیر از همان سال اول از ناحیه مسلمانان خیلی جدّی گرفته میشد، بعید میبود که عدهای امامت را به خلافت تبدیل کنند و بعد انحرافاتی در اسلام پیش آید و در نتیجه آن انحرافات واقعه کربلا پیش آید و نوه پیامبر اسلام (ص) را در روز روشن شهید کنند و آب از آب تکان نخورد.
اینها نتیجه یکمقدار قصور نسبت به واقعه غدیر است؛ به نحوی که در قرنهای بعد برخیها به خود جرأت و جسارت بدهند که اصل واقعه را مورد تردید قرار بدهند که اصلاً چنین واقعهای در زندگانی رسول خدا (ص) بود یا نبود؟
البته بنده باید بگویم که انکار غدیر، انکار آفتاب در روز روشن است. خوشبختانه ماجرای غدیر، قابل انکار نیست. هرچند که بعضیها سعی کردند دلالت آن را مورد تردید قرار دهند؛ مثلاً در حدیث: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ» بهزعم خودشان، مولا را به معنای دوستی بگیرند نه امام صاحب ولایت و اختیارات رهبری. با توجه به این قضیه است که مسئله جدیگرفتن بزرگداشت واقعه غدیر آنهم هرساله، مسئله بسیار مهمی است، چون بازخوانی اندیشه ولایت و ماهیت رهبری در اسلام است و امام میتواند به عنوان محور وحدت همه مسلمانان قرار بگیرد.
گفتوگو از زهرا حاتمی
دیدگاه خود را بنویسید