24 خرداد 1403
امام باقر (ع) بهترین کار در دنیا را بخشش به نیازمندان می‌دانست
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفت‌وگو با خیر ایران به تبیین نیکوکاری در سیرۀ امام باقر (ع) پرداخت و اظهار کرد: امام باقر (ع) معتقد بودند بهترین چیز در دنیا کسب معرفت و بخشش به بستگان و نیازمندان است. ایشان هر جمعه یک دینار صدقه می‌داد و می‌فرمود صدقه در روز جمعه فضیلت بیشتری دارد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، هفتم ذی‌الحجه (امسال مقارن با 25 خرداد) مصادف با شهادت پنجمین اختر تابناک امامت و ولایت؛ امام محمد باقر (ع) است. به همین مناسبت و برای آشنایی با زندگانی آن امام همام و نیکوکاری در سیرۀ ایشان با حجت‌الاسلام‌ و‌المسلمین سیدقاسم رزاقی موسوی؛ استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و نویسنده مدخل «امام باقر (ع)» در دانشنامۀ اهل بیت (ع) و کتاب‌های «شیعه در دوره امام باقر علیه‌السلام» و «شیعه در دوره بنی‌امیه» به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

 - در ابتدا بفرمایید که تحلیل شما از شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی عصر امام باقر (ع) چیست؟

 اولویت‌دادن به فعالیت‌های علمی و فرهنگی و دوری از تنش سیاسی - اجتماعی از سوی امامان شیعه در دوره پس از قیام کربلا، زمینه مناسبی برای تبیین مبانی و ترویج عقائد شیعه فراهم آورد. در این میان باید به نقش بارز امام باقر (ع) و اصحاب عالِم ایشان اشاره داشت که پس از طرح اولیه مباحث اعتقادی شیعه و پایه‌گذاری کلام شیعه توسط ائمه پیشین و اصحاب آن‌ها، در فضای میان قیام و انقلاب علیه خلفای جور با نشر حدیث، مبانی مکتب و تثبیت پایه‌های آن، به هویت‌بخشی فقهی شیعیان، تبیین نظری اندیشه‌ها، ارائه استدلال نظری و به عبارتی به نظام‌سازی و قاعده‌مند نمودن آن پرداختند که در نهایت با تلاش‌های امام صادق (ع) و اصحاب ایشان منجر به شکل‌گیری نظری کلام شیعه بر محور ائمه (ع) شد. این اندیشه در ادامه اعتقاد به امام مفترض‌الطاعه را از سوی شیعیان در پی دارد که در نامه هشام بن عبدالملک به فرماندار کوفه آمده است.[1]

 برای تبیین اوضاع اجتماعی شیعه در عصر امام باقر (ع) باید گونه‌های فِرَق شیعی، گستره جغرافیایی، مناطق شیعه‌نشین و مرکز تجمع شیعیان، عقائد، آداب و رسوم، ارتباطات اجتماعی شیعیان با یکدیگر و با جامعه برون‌شیعی مورد توجه و بررسی قرار گیرد. 

 اگرچه در آستانه امامت امام باقر (ع) شیعیان در مناطقی از ایران، یمن، مدینه و عراق حضور داشتند اما غالب جمعیت شیعه در کوفه حضور داشته و لذا مرکز اصلی شیعه در عصر امام باقر (ع) را باید عراق، به‌ویژه شهر کوفه دانست که البته گرایش اعتقادی یکسان نداشتند، بیشتر آن‌ها پیگیر خط و مشی سیاسی در برابر حکومت بودند و تعداد کمتری به امامت منصوص آن حضرت اعتقاد داشتند. آن‌گونه که «حمران بن اعین» تعداد آن‌ها را کمتر از آن می‌داند که در یک وعده بتوانند یک گوسفند را تناول کنند.[2] 

 این گرایشِ اندک به تشیع که می‌توانست به‌دلیل سخت‌گیری حاکمان اموی به‌ویژه حَجاج بوده باشد که در بیان امام باقر (ع) این‌گونه توصیف شده که اگر کسی را زندیق و کافر معرفی می‌کردند بهتر بود تا شیعه معرفی شود[3] در ادامه در دوران امامت آن حضرت رو به گسترش نهاد و اعتقاد آنان به امامت ایشان بیشتر شد؛ تا آن‌جاکه گفته‌شد اگر امام اصحاب خود را به عبادت خویش دعوت کند، خواهند پذیرفت.[4]   

 به لحاظ سیاسی عصر امام باقر (ع) هم‌زمان با پنج‌تن از خلفای مروانی به نام‌های ولید بن‌ عبدالملک (۸۶-۹۶ق)، سلیمان‌ بن‌ عبدالملک (۹۶-۹۹ق)، عمر بن‌ عبدالعزیز (۹۹-۱۰۱ق)، یزید بن‌ عبدالملک (۱۰۱- ۱۰۵ق) و هشام‌ بن‌ عبدالملک (۱۰۵-۱۲۵ق) بود که از دوره‌های مهم خلافت اموی به شمار می‌آید. با وجود ادامه سختگیری حکومت مروانی نسبت به شیعیان در این دوره، فضای سیاسی این دوره برای امام (ع) و پیروانش مناسب‌تر به نظر می‌رسد. اقدامات مخفیانه عباسیان برای فراهم‌نمودن مقدمات درگیری نظامی و همراهی برخی از شیعیان، توجه حکومت به آنان را معطوف ساخته بود اما این توجه شامل حال امام (ع) و پیروانش نمی‌شد؛ چراکه آنان با این تحرکات، همراهی نداشتند و این مسئله زمینه مناسبی برای امام باقر (ع) وپیروانش فراهم نمود تا در پناه سیاست تقیه، برنامه‌های علمی، فرهنگی و اجتماعی خود را اجرا نمایند. 

 با توجه به این شرایط می‌توان گفت امام باقر (ع) با اتخاذ سیاست تقیه و پرهیز از تقابل نظامی با حکومت، زمینه‌های تحولات علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را فراهم کرد تا بتواند نظام‌نامه اعتقادی شیعه را در حوزه‌های مختلف علمی تدوین کند.

 - چه مصادیقی در کلام و رفتار امام باقر (ع) درخصوص اخلاق فردی و اجتماعی می‌توان یافت؟

 امام باقر (ع) مانند سایر ائمه (ع) همه گفتار و رفتارش قابلیت الگویی داشته و باید به آن‌ها توجه شود. درباره اخلاق فردی و اجتماعی نیز می‌توان نمونه‌های فراوانی یافت که متناسب با نیاز جامعه و مشکلات روز می‌توان به مواردی نظیر: عدم دلبستگی به دنیا، صبر و حلم و نیکی‌کردن و نیکوکاری اشاره کرد.

 دربارۀ بخش نخست باید گفت عدم دلبستگی به دنیا در سیره و رفتار امام (ع) بود و در روایات مختلف پیروانش را از تعلق به دنیا و توجه بیش از نیاز به آن برحذر داشته، بر زهد به معنای صحیح آن؛ یعنی دل‌نبستن به دنیا (نه ترک آن)، تأکید داشتند. معتقد بودند هرکس به حقیقت دین، معرفت یابد هر آینه قلبش از غیر خدا خالی می‌شود و توجه به دنیا را به اندازه غذایی که خورده‌شده و لباسی که پوشیده می‌شود و همسرانی که در اختیار مردان قرار می‌گیرند، جایز می‌داند و به مؤمنین هشدار می‌دهد به بقا در دنیا اطمینان نداشته و به دنبال مسیری امن برای ورود به بهشت باشند. 

 امام (ع)، آخرت را سرای جاویدان و همیشگی و دنیا را خانه موقت و نابودشدنی، اهل دنیا را غافل و مؤمنین را اهل فکر و عبرت می‌دانست که از یاد خدا غافل نیستند. به جابر این‌گونه توصیه می‌کند که دنیا را همانند محل موقتی قرار بده که از آنجا کوچ خواهی کرد و مانند چیزی است که در خواب می‌بینی، وقتی بیدار می‌شوی چیزی نخواهی یافت[5]. از طرفی هدف امام (ع) عدم اطمینان و دل‌نبستن به دنیا است نه صرف نخوردن و بهره‌‍نبردن؛ چه‌بسا با توجه به تأکید آموزه‌های دینی بر رفع مشکلات دیگران، برخی افراد برخوردار از نعمت‌های دنیا با استفاده آن در امور خیر، بهره معنوی بیشتری از افراد کمتر برخوردار برای خود هموار نمایند.

 همچنین صبر و حلم از صفات پسندیده اخلاقی است که نشان از تسلط انسان بر نفس و کنترل آن در شرایط نامناسب داشته که در زندگی ائمه (ع) به‌ویژه امام باقر (ع) نمونه‌هایی از آن گزارش شده است. در گفت‌وگویی با یک مسیحی که ابتدا لقب امام (ع) را با اهانت بیان نمود، امام (ع) با تأنی خود را باقر می‌نامد. نصرانی به قصد اهانت بیشتر، امام (ع) را «ابن‌الطباخه» (فرزند زنی که آشپز است) و «ابن‌ السوداء‌ الزنجیه‌ البذیه» (سیاه‌پوست زشت) معرفی می‌کند و امام (ع) با آرامش و طرح این نکته که در شغل آشپزی اشکالی نمی‌بیند خطاب به فرد مسیحی می‌گوید اگر آن‌چه گفتی صحیح است خداوند او را ببخشد و اگر دروغ بستی خداوند تو را ببخشد. فرد نصرانی پس از مواجهه با این همه حلم اسلام می‌آورد.[6]

 شیخ صدوق نیز با اشاره به گفت‌وگوی مرد شامی با امام (ع) در مجلس درس آن حضرت (ع) در مدینه، گفتار مرد شامی را نقل می‌کند که تا پیش از این شما مبغوض‌ترین فرد در نظرم بودید و بغض نسبت به اهل بیت پیامبر را عبادت می‌دانستم، اما شما را فردی فصیح، مؤدب، حلیم و خوش‌گفتار یافتم و همین مسئله دیدگاه مرا نسبت به شما عوض نمود.[7]

  افزون بر این‌ها، نیکی‌کردن و نیکوکاری است. امام باقر (ع) بر مسئله کمک به دیگران و اینکه آن را عادت زندگی خود قراردادن تأکید داشت و فرمود: «خود را به کار نیک عادت دهید و از اهل خیر باشید تا به همین نشانه و علامت شناخته شوید. من فرزندان و شیعیانم را به این برنامه فرمان می‌دهم.»[8] امام (ع) به این مقدار بسنده نکرده به برخی فواید دنیوی و اخروی نیکوکاری را بیان نمودند.

 - در این زمینه توضیح بدهید و بفرمایید از نگاه امام باقر (ع) نیکوکاری چه فواید دنیوی و اخروی‌ای را در پیش خواهد داشت.

 در این زمینه می‌توان به این موارد اشاره کرد: نورانیت در قیامت، افزایش عمر، افزایش رزق و روزی، پاداش ویژه الهی و بهشت و ثواب اطعام دیگران. دربارۀ مورد نخست باید گفت: کار خیر و نیکی به دیگران در قالب عمل صالح موجب نورانیت در قیامت می‌شود. امام باقر (ع) می‌فرماید: «هرکس دنیا را به جهت یکی از این سه هدف طلب کند روز قیامت در حالتی محشور می‌شود و خداوند متعال را ملاقات می‌‌کند که صورتش همچون ماه شب چهارده، نورانی است. بی‌نیازی از مردم، آسایش و رفاه خانواده و عائله‌اش، کمک و رسیدگی به همسایه‌اش.»[9]

 دربارۀ افزایش عمر باید گفت: برخی از اعمال صالح در قالب نیکی به دیگران و اعمال نیک اجتماعی موجب افزایش عمر می‌شود و به عمر آدمی برکت می‌بخشد. صله رحم و نیکی به خانواده از این جمله است. امام باقر (ع) می‌افزاید: «مَن حسن بره باهله، زید فی عمره؛ هرکس با خانواده‌اش خوش‌رفتار باشد، بر عمرش افزوده می‌شود.» [10]

مورد سوم، افزایش رزق و روزی است. برخی از مردم از کمبود روزی و تنگدستی و کاهش آن می‌نالند؛ در حالی که به سادگی می‌توان از این امور گذشت و به رزق و روزی زیاد و برکت دست یافت. یکی از راه‌های کسب روزی و افزایش آن، نیت خیرداشتن در کارهایی است که انجام می‌دهد. به‌ویژه در کارهای اجتماعی و خیررسانی به دیگران، شخص اگر نیت خیررسانی داشته باشد و نیت خویش را پاک و سالم کند، روزی و برکت در زندگی‌اش نمایان می‌شود. امام باقر (ع) می‌فرماید: «من حسنت نیته، زید فی رزقه؛ هرکه نیتش را نیک کند، روزی‌اش افزایش می‌یابد.»[11]

 چهارمین مورد پاداش ویژۀ الهی و بهشت است. انجام کارهای خیر برکات بسیاری دارد. امام باقر (ع) می‌فرماید: «هرکس حاجتی را برای مسلمانی برآورده کند و گره از مشکلش بگشاید، خداوند متعال به او خطاب کند: ثواب و پاداش تو بر عهده من خواهد بود و غیر از بهشت به چیز دیگری راضی نمی‌شوم.» [12]

 همچنین دربارۀ ثواب اطعام به دیگران باید گفت: در بین کارهای نیک و کمک به نیازمندان در نگاه اهل بیت (ع)، سیر‌کردن شکم گرسنه بسیار ثواب دارد. امام باقر (ع) درباره ثواب این عمل می‌فرماید: «من اطعم مومناً،‌ اطعمه‌الله من ثمار‌الجنه؛ هرکسی مؤمنی را خوراک دهد و اطعام نماید خداوند از میوه‌های بهشت او را بخوراند.»[13]

 - جود و سخاوت چگونه در سیرۀ امام باقر (ع) بازتاب یافته است؟

 آن حضرت (ع) خود نیز اهل نیکوکاری بوده است. به بیان دیگر، رسیدگی به نیازمندان و تلاش برای برطرف‌ساختن نیاز مستمندان از دیگر ویژگی‌های اخلاقی امام (ع) بود که بزرگان نیز تردیدی در توصیف آن حضرت (ع) به سخاوت نداشته و معروف‌بودن ایشان به این فضلیت اشاره داشتند. 

 با وجود آن‌که حضرت خود کثیرالعیال بودند [14] شیخ مفید بر اشتهار امام (ع) به سخاوت، کرامت و احسان نزد شیعه و سنی تصریح داشته [15] نقل می‌کند: حسن‌ بن‌ کثیر نزد امام (ع) درخواست حاجت و اظهار ناراحتی از بی‌توجهی و ستم برادران داشت. امام (ع) در بیان نکته اخلاقی و تربیتی دوست و برادر بد را کسی معرفی نمود که در حالت غنا و دارایی با شما باشد و در فقیری شما را رهاکند. سپس مبلغی به او عطا نموده و فرمود اگر بازهم نیازمند شد به آن‌ حضرت مراجعه نماید.[16] 

 در منابع از عمر بن‌ دینار و عبدالله‌ بن‌ عبید از سفیان نقل‌شده که هروقت امام (ع) را ملاقات می‌کردیم، عطایی به ما می‌داد و می‌فرمود از قبل برای شما آماده کرده‌ بودم [17] و معاویه‌ بن‌ هشام از سلیمان‌ بن‌ دمدم نقل‌ نموده که امام (ع) مبلغ فراوانی برای برادران و بستگان و نیازمندان کنار می‌گذاشت.[18] از سلمی نقل‌ شده است که هرگاه برادران و بستگان امام (ع) خدمتش می‌رسیدند، از غذاهای خوب، لباس‌های پاکیزه و پول نقد فراوان آن‌ها را بهره‌مند می‌ساخت و می‌فرمود بهترین چیز در دنیا کسب معرفت و بخشش به بستگان و نیازمندان است.[19] از این‌رو امام صدقات فراوان می‌بخشید. 

 از امام صادق (ع) نقل‌شده است که پدرم نسبت به سایر بستگان و اهل بیت، با وجود دارایی کمتر، بیشترین مصرف و هزینه را برای خانواده داشت و در عین حال همیشه صدقه می‌پرداخت و هر جمعه یک دینار صدقه می‌داد و می‌فرمود صدقه در روز جمعه فضیلت بیشتری دارد، همان‌گونه که روز جمعه بر سایر روزها فضیلت دارد.[20] هرگاه می‌خواست به سائلی کمک مالی کند برای احترام او را «یا عبداللّه» (ای بنده خدا) می‌گفت[21] حتی هنگام بخشیدن مال و سکه به نیازمندان آن را بوئیده و می‌بوسید؛ زیرا معتقد بود آن سکه قبل از اینکه دست فقیر برسد به دست خداوند خواهد رسید.[22] 

 قیس‌بن‌رمانه از مشکلات و گرفتاری مالی نزد امام (ع) شکایت می‌کند امام با اعطای 300 دینار مشکل او را برطرف می‌سازد [23] همان‌گونه که برای حل مشکلات اسود بن کثیر 700 درهم عطا می‌کند.[24]

 - افزون بر این موارد، آیا می‌توان به وجوه دیگری نیز اشاره کرد؟

 بله، از جمله آن‌ها تعامل مثبت و تفاهم با دیگران است. اهل بیت (ع) همواره شیعیان و پیروان خود را به تعامل و رفتار همراه با مسامحه سفارش می‌نمودند. شاید بتوان مسامحه شیعیان در جامعه و در برابر حکومت را برگرفته از رفتار مبتنی بر تقیه ائمه (ع) دانست. از این‌رو گزارش‌هایی از حضور شیعیان در مساجد و مناسبت‌ها در دوره حکومت‌های غیرشیعی می‌توان در منابع یافت. حمران‌ بن‌ اعین وقتی با پاسخ مثبت امام باقر (ع) و جواز اقامه نماز جماعت پشت سر حاکمان با وجود تفاوت در وقت نمازشان مواجه می‌شود، متعجب شده و مجدد سؤال را تکرار می‌کند و امام (ع) این پاسخ را مستند به سیره امام سجاد (ع) می‌کند که آن بزرگوار در مسجد و با حاکمان اموی نماز جمعه می‌خواند.[25]

 مورد دوم، امام و خانواده است. خانواده، بیشترین اهمیت را در شکل‌گیری شخصیت اعضای آن دارد و بزرگ‌ترین نقش را در سالم‌سازی جامعه ایفا می‌کند. در تعالیم قرآن و اهل بیت (ع) بنیان خانواده باید برپایه محبّت اعضا به یکدیگر باشد؛ به‌ گونه‌ای که می‌توان محبّت را مهم‌ترین عامل در سلامت روحی و روانی خانواده به شمار آورد. محبت در دو عرصه تجلی می‌یابد: پیوند عاطفی با همسر و ارتباط عاطفی با فرزندان. 

 دربارۀ مورد نخست باید گفت: یکی از نکات ارزنده و جالب توجه زندگانی امام باقر (ع) در این راستا، اهتمام امام (ع) در جلب محبّت افراد خانواده و فراهم‌آوردن لوازم تحکیم خانواده است. «حسن زَیّات بصری» به همراه یکی از دوستانش به حضور امام (ع) شرفیاب می‌شود تا برای پرسش‌های خود پاسخی از امام (ع) دریافت کند. وی پس از ورود به اتاق امام (ع) با صحنه‌ای روبه‌رو می‌شود که تعجب او و همراهش را برمی‌انگیزد. او امام (ع) و اتاقش را در حالتی بسیار آراسته مشاهده می‌کند. پرسش‌هایش را مطرح می‌کند و پاسخ می‌شنود. هنگام برخاستن و خارج‌شدن، امام (ع) به او می‌فرماید: «فردا همراه دوستت نزد من بیا». 

 روز بعد به منزل امام (ع) می‌آیند، ولی ایشان را در اتاقی خاکی که فقط حصیری در آن پهن بود، پشمینه بر تن یافتند. امام (ع) به او فرمود: «ای برادر بصری، اتاقی را که دیشب مشاهده کردی، اتاق همسرم بود و اسباب و اثاثیه‌ای هم که در آن بود، به او تعلق داشت. او خودش را برای من زینت کرده بود و من هم باید خود را برای او زینت می‌کردم. بنابراین، گمان بد به دل خویش راه مده». او گفت: «فدایت شوم، سوگند که در مورد شما بدگمان شده بودم، ولی اینک خدا بدگمانی را از دلم بیرون کرد و دریافتم که حقیقت، همان است که شما فرمودید».[26] آشکار است که امام (ع) برای جلب رضایت و خشنودی همسر خود بسیار تلاش می‌کرد تا با ارتباط عاطفی بیشتر، بنیان خانواده خویش را استحکام بیشتری ببخشد.

 همچنین دربارۀ ارتباط عاطفی با فرزندان باید گفت: یکی از فرزندان حضرت بیمار بود و وضع وخیمی داشت و امام (ع) از این موضوع بسیار ناراحت بود. سرانجام بیماری او بهبود نیافت و به مرگ او انجامید. امام (ع) از درگذشت او بسیار متأثر شد. صدای شیون و زاری اهل خانه بلند شد، امام (ع) به بالین فرزند خود رفت، ولی لحظاتی بعد با چهره‌ای گشاده بیرون آمد که موجب تعجب برخی از حاضران شد و در این مورد از ایشان پرسیدند، حضرت فرمود: «ما دوست داریم آن که دوستش داریم (فرزندمان) سلامت باشد، ولی وقتی خواست خدا در مورد ما نازل شد، به آنچه او دوست دارد، گردن می‌نهیم».[27]

 - به عنوان پرسش پایانی بفرمایید که سیره امام باقر (ع) چه درس هایی برای جامعه امروز دارد؟

 اولاً امام (ع) به ما می‌آموزد که به مسائل، نگاه جامع داشته باشیم؛ یعنی جامعه پیرو اهل بیت (ع) جامعه‌ای است که با سیاست و کیاست باشد و نگاه سطحی به مسائل نداشته باشد و تک‌بعدی نباشد؛ امام (ع) هم به فرهنگ، هم سیاست، هم اقتصاد، هم عبادت و هم عرصه اجتماعی توجه داشتند و رعایت مسائل اخلاقی هم در اولویت ایشان بود. بنابراین مؤمن پیرو اهل بیت (ع) تک‌بعدی نیست.

 ثانیاً امام (ع) توجه به مسائل علمی و فرهنگ را اولویت می‌داد؛ زیرا ضعف علمی و فرهنگی مشکلات زیادی برای جامعه شیعه ایجاد کرده بود و ایجاد بستر مناسب علمی و فرهنگی زمینه را برای مابقی عرصه‌ها هم ایجاد می‌کند. امروز هم این اولویت در جامعه ما وجود دارد و رهبر معظم انقلاب بر پیشرفت علمی و رعایت اخلاق و فرهنگ تأکید زیادی دارند و می‌فرمایند اگر قرار است انقلاب به قله برسد نباید در عرصه علمی کوتاهی شود.

 ثالثاً هم در مسائل فرهنگی و هم مسائل مربوط به اخلاق فردی و اجتماعی و تعاملات خانوادگی و اجتماعی رسیدگی به محرومان مورد توجه امام (ع) بوده و تبیین ملاک‌ها و سیره مناسب آن را برای پیروان داشته‌اند؛ امری که با توجه به مشکلات فرهنگی و اقتصادی موجود در جامعه، باید مورد توجه قرار گیرد و رعایت شود که در آن‌صورت جامعه به مراتب از ناهنجاری‌ها دور می‌شود و با همکاری و یاری‌رساندن به یکدیگر آرامش بر زندگی همه افراد جامعه حاکم خواهد شد.

 گفت‌وگو از زهرا حاتمی

منابع:

1-بلاذری، انساب‎الاشراف، ج3، ص283؛ طبری، تاریخ طبری، ج5، ص489؛ ابن مسکویه، تجارب‌الامم، ج 3، ص 138.

2-طوسی، اختیار معرفه‌الرجال کشی، ص7.

3-ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج 11، ص 44.

4-کلینی، کافی، ج3، صص 163-161.

5-کافی، کلینی، ج2 ص 132 و تذکره الخواص من‌الأمه في ذكرخصائص الأئمه، ص304؛ ابن‌عساکر، ترجمه الامام محمد‌الباقر من تاریخ مدینه دمشق، ص 225.

6-مناقب، ج4، ص 224.

7-محمد جعفر استرآبادی، البراهين‌القاطعه في شرح تجريد‌العقائد‌الساطعه، ج 4، ص57.

8-بحارالانوار، ج 46، ص 243.

9-وسائل‌الشیعه، ج 12، ص 19.

10-بحارالانوار، ج 75، ص 175.

11-بحارالانوار، ج 75، ص 175.

12-مستدرک‌الوسائل، ج 12، ص 402 (حدیث 6)

13-محاسن برقی، ص 393 (حدیث 4)

14-شیخ الارشاد، ج2 ص166؛ اربلی، کشف‌الغمه فی معرفه‌الائمه، ج2، ص127.

15-الارشاد، ج2، ص 166.

16-اربلی، کشف‌الغمه فی معرفه‌الائمه، ج2، ص119؛ جمال‌الدین یوسف حاتم شامی، الدرالنظیم فی مناقب‌الائمه الهامیم، ص610.

17-مفید، الارشاد، ج 2، ص 166. ابن شهرآشوب، مناقب، ج4، ص 207.

18-اربلی، کشف‌الغمه فی معرفه‌الائمه، ج2، ص127.

19-سبط‌بن‌الجوزی، تذکره‌الخواص، ص306؛ اربلی، کشف‌الغمه فی معرفه‌الائمه، ج2، ص 118.

20-مجلسی، بحارالانوار، ج46، ص294.

21-ابن قتیبه، عیون‌الاخبار، ج 2، ص 208.

22-طوسی، تهذیب‌الاحکام، ج 4، ص 105.

23-اختیار معرفه‌الرجال، ص183.

24-ابن کثیر، الفصول‌المهمه فی معرفه‌الائمه، ج2، ص 893. محمدبن‌ابی‌طلحه شافعی، مطالب‌السئول فی مناقب آل رسول، ص 281.

25-کافی، ج3، ص 375

26-بحارالانوار، ج46 ، ص 293؛ قاموس‌الرجال، محمدتقی التستری، قم، مؤسسه‌النشرالاسلامی، 1415 ق، دوم، ج 3، ص 239.

27-وسایل‌الشیعه، شیخ حرّ عاملی، بیروت، مؤسسه آل‌البیت، 1409 ق، ج 3، ص 286؛ بحارالانوار، ج 46، ص 301 ؛ ائمتنا، ج 1، ص 344.


لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...