دکتر علیاصغر یعقوبی؛ رئیس هیئتمدیره شبکه ملی سرطان در میزگرد تخصصی «بررسی فرصتها و چالشهای مؤسسات نیکوکاری مرتبط با حوزۀ سرطان» که با همت پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران و با همکاری شبکۀ ملی سرطان برگزار شد، به ایراد سخن پرداخت.
دکتر علیاصغر یعقوبی در این نشست بیان کرد: در این جلسه شمهای از بحث شبکه ملی سرطان را بیان میکنم؛ زیرا ممکن است برخی دوستان کمتر در جریان باشند. شبکه ملی سرطان حدود پنج سال قبل به همت برادر عزیزمان آقای ایازی در وزارت بهداشت شکل گرفت و استارت آن خورده شد تا این شبکه بتواند یک همافزایی را در ارتباط با مؤسسات خیریه داشته باشد و یک همفکری را در رابطه با موسسات خیریه و سمنهایی که در حوزه سرطان کار میکنند به وجود آورد. این کار میتواند باعث شود که پراکندگی کاریای که وجود دارد از بین برود و سود و منفعتش از جهات مختلف بهتر باشد و اثربخشی را بیشتر کند. امروز هم در شبکه ملی سرطان 61 مؤسسه خیریه و سازمان مردمنهاد در سراسر ایران عضو هستند؛ یعنی شبکه در سراسر ایران پخش شده است و عضویت همگانی دارد.
اقدامات مؤثر کارگروههای تخصصی در شبکه ملی سرطان
یعقوبی بیان کرد: در این چند سالی که در خدمت دوستان بودیم، کارهای خوبی انجام شده است؛ یعنی هم در حوزه همافزایی و هم در حوزه همفکری، مباحث دارویی، همسو شدن با ارگانها و ... اقدامات خوبی شکل گرفته است. یکی از کارهایی که انجام شده این است که ما در شبکه، کارگروههای تخصصی را تشکیل دادیم؛ از جمله آنها کارگروههای دارو، درمان، اقتصاد سلامت و مددکاری هستند. این کارگروهها به نوبه خود کارهای خوبی انجام دادهاند و کارشان هم به یک نوعی کار کارشناسی در ارتباط با چالشهایی است که در این حوزه وجود دارد؛ لذا این دوستان عزیزی که در این کارگروهها هستند میآید و براساس موضوعی که به آنها مربوط است به کارشناسی میپردازند و نتایج را به هیئتمدیره ارائه میکنند. هیئتمدیره نیز راهکارهای عملیاتی برونرفت را ارائه میدهد که اگر نیاز به ارجاع باشد ارجاع میدهند و اگر آنجا قرار است کار انجام بشود تدابیر لازم را اتخاذ میکنند. این مطالب کلیاتی از وظایف شبکه بود.
رئیس هیئتمدیره شبکه ملی سرطان در ادامه افزود: اما در اینجا چند نکته را هم دربارۀ حوزهای که مربوط به شبکه است مطرح میکنم و آن اینکه استنباط من بر این است که وزارت بهداشت باید این استعداد را داشته باشد که بتواند از این ظرفیت استفاده کند. الان هزینه مادی و معنوی که مؤسسات خیریه یا سمنها دارند پرداخت میکنند کمتر از حوزه وزارتخانه یا سازمانهای دولتی نیست. ولی استنباط خودم بر این است که بخش حداقلی سیاستگذاری یا روشهایی که میتواند منتهی به نتایج بهتر شود را باید وزارتخانه و متولیان عرصه سلامت کشور عهدهدار شوند و روی آن کار کنند و حوزه سلامت یا متولیان جامعه از این ظرفیتی که در ارتباط با بحث درمان، دارو و ... وجود دارد استفاده کنند؛ زیرا وظیفه ذاتی و قانونی حوزه سلامت کشور، تأمین سلامت برای مردم است که بر عهده وزارتخانه قرار دارد. سیاستگذاری، خطی مشی یا هرچه که بخواهیم نام ببریم مواردی است که کمتر سیاستگذاران حوزه سلامت کشور که وزارت بهداشت باشد، وارد آن شدهاند.
وی تصریح کرد: در بحث سرطان باید توجه کنیم که سرطان، چندعاملی است؛ یعنی ژنتیک حداکثر 20 درصد اثرگذار است اما 80 درصد باقیمانده، عوامل مختلف دیگر است و این عوامل مختلف همان دستساختههای بشر است؛ برای نمونه همین نانی که داریم مصرف میکنیم، خودش یک عامل سرطان است. چرا؟ چون وقتی پوستهاش را جدا میکنیم و فیبر نان را میگیریم دیگر چیزی به جز ضرر ندارد. اما این موضوع به کجا مربوط میشود؟ وزارت کشاورزی. یا مثلاً در بحث محیط زیست نیز شرایط همینطور است. آلودگی آب، هوا، ماشین و ... توسط چه کسانی تولید میشود؟ جاهای دیگر، اما در واقع سرطان به خود حوزه سلامت برمیگردد.
با ظرفیت شبکه ملی سرطان ستادی در وزارت بهداشت تشکیل شود
یعقوبی اظهار داشت: بر این اساس اگر فرضا برای یک راهکار، وزارتخانه بتواند یک تشکیلاتی درست کند که این تشکیلات همهجانبهگری داشته باشد مفید خواهد بود. سرطان در دنیا تبدیل به یک معضل اجتماعی شده است که در کشور ما معضل جدیتری نسبت به دنیا است. سال 1391 در یک مقاله پیشبینی کرده بودند که سال 1394 آمار افراد مبتلا سرطان به 80 هزار نفر میرسد. این 80 هزار نفر اکنون به 135 هزار نفر رسیده است که یعنی یکونیم برابر به آمار قبل افزوده شده است؛ لذا قابل پیشبینی نیست. یا مثلاً میگویند سال 1420 این آمار دوبرابر عدد فعلی خواهد بود. اما چرا باید اینطور شود؟ استنباط من بر این است که وزارت بهداشت باید از ظرفیت شبکه ملی استفاده کند و یک ستادی درست کند که این ستاد بتواند به صورت همهجانبه کار کند. باید در این ستاد، محیط زیست، وزارت کشاورزی و ... حضور داشته باشند و بتواند برای مسائل مختلف تصمیم بگیرد.
رئیس هیئتمدیره شبکه ملی سرطان بیان کرد: موضوع دیگر اینکه همین مؤسسات خیریه خودشان هزارویک مشکل دارند. بنابراین یک مجموعه دولتی باید بالای سر اینها باشد که این مشکلات را رفعورجوع کند. برای نمونه در بحث مالیات، مجوز و ... مشکلاتی دارند و میطلبد یک جایگاهی در وزارتخانه ایجاد شود که بخشی از معضلات و مواردی که مؤسسات خیریه با آن مواجه هستند را دنبال کند. سوال این است که چرا الان یک درصد قانونی شرکتهای درآمدزا نباید به حوزه سلامت بیاید؟ در این زمینه قانون وجود دارد که هر مجموعه درآمدزا مجبور است یک درصد از درآمد خود را برای کارهای خیریه بدهد. اما چرا نباید اینطور شود؟ باید کسی باشد که مطالبه کند و کار را انجام بدهد.
در ساماندهی ضعف داریم
وی در ادامه افزود: الان واقعا احساس خودم بر این است که خود وزارت بهداشت و ما تبدیل به یک واسطهگر جیبپُرکن برای شرکتهای دارویی و تأمینکنندگان تجهیزات پزشکی شدهایم. چه خبر است که ارز مثلا 20 درصد افزایش مییابد، اما یک دارو چندینبرابر بیشتر گران میشود؟ برای نمونه الان یک دارو یک ماه قبل 40 میلیون تومان بوده است که این مبلغ هم مبنا نداشته است اما الان از دو ماه قبل تا الان قیمتش به 125 میلیون تومان رسیده است. اما این بر چه اساسی است؟ یعنی داریم چه کار میکنیم؟ این مسائل ساماندهی ندارند که براساس چه مسائلی باید افزایش قیمت صورت بگیرد یا نگیرد.
یعقوبی گفت: یکی از مشکلات این است که مریض را میان پزشک و بیمهها آویزان میکنند. برای نمونه مریض پیش پزشک میرود و پزشک هم برایش دارو مینویسد. بعد در داروخانه به او میگویند این قلم در تعهد بیمه نیست. اما اینکه نشد. یا باید پزشکان مجاب شوند که این داروها را ننویسند یا باید آنها شما را مجاب کنند که استفاده از این داروها ضرورت دارد و باید جزء تعهد بیمه قرار بگیرد. بنابراین میتوان تکلیف بیمار را روشن کند تا بیمار فنا نشود. مریضی بود که چند روز قبل به دلیل نداشتن پول، همسر 42 سالهاش فوت کرد. بنابراین پیشنهاد میکنم که وزارت بهداشت از ظرفیت شبکه ملی استفاده کند و هر دو مجموعه باهم بخشی از مشکلات را برطرف کنند.
دیدگاه خود را بنویسید