به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، کتاب «قدرت بخشیدن»، رسالهای لطیف و ژرف دربارهی روح والای انسان است که به قلم نویسندگان؛ «عظیم جمال» و «هارول مککینون» و ترجمه «مهین خالصی» در سال ۱۳۹۲ به کوشش انتشارات نسل نواندیش در تهران منتشر شده است.
این کتاب نه فقط در ستایش بخشش و ایثار، بلکه فراخوانی به تک تک آدمهاست تا با گشودگی دست و دل به تپشهای معنوی زندگی آگاه شوند و خود را در آیینه دیگری بازشناسند.
قدرت بخشیدن به ما یادآوری میکند که بخشیدن، فقط یک عمل نیست؛ نوعی نگاه به زندگی است. رابطهای دوطرفه است که هم به گیرنده امید میبخشد و هم به دلِ بخشنده آرامش. بعضی وقتها، ثمره این بخشش خیلی زود پیدا میشود؛ مثل شادی کودکی که کمکش کردهایم. بعضی وقتها هم سالها طول میکشد تا اثر آن را ببینیم، اما هرچه هست، بیاثر نمیماند.
از دیدگاه نویسندگان این کتاب، ممکن است مفهوم بخشش در ظاهر کوچک باشد، مثل چند دقیقه وقت گذاشتن برای دیگری، اما همان عمل کوچک قدرت زیرورو کردن زندگی دیگری را دارد. حتی اگر نتیجه کار نیک دیده نشود، همان احساس رضایتی که بر دل مینشیند، پاداش کمی نیست.
از طرف دیگر، بخشش گاهی به شکلهای غیرمنتظرهای به خود ما بازمیگردد. شاید در قالب لبخندی، یک سپاس از دل، یا حس اینکه زندگیمان معنا پیدا کرده است، اما مهمتر از همه این است که وقتی بذل وبخشش میکنیم، به بخشی از خودمان اجازه رشد میدهیم.
بخشش؛ جرقهای برای روشن کردن جهان
ست گودین، نویسنده معروف، درباره این کتاب مینویسد: «مدتها بود منتظر چنین کتابی بودیم. حالا وقت آن است که تو هم سهمت را ادا کنی. بخوانش، به اشتراک بگذار، هدیه بده. این کتاب میتواند همهچیز را تغییر دهد.»
جک کنفیلد، نویسندهی مجموعه کتابهای «سوپ مرغ برای روح» هم تأکید میکند: اگر مردم فقط بخشی از پیامهای این کتاب را اجرا کنند، دنیا جایی زیباتر و عادلانهتر خواهد شد. او خواندن کتاب قدرتِ بخشیدن را ضروری میداند.
عظیم جمال سالها وقت و انرژیاش را صرف کار داوطلبانه کرده و به نقاط مختلف جهان سفر کرده است تا در سختترین شرایط، همراه مردم باشد. هاروی مککینون هم بیش از سی سال از زندگیاش را وقف خدمت به مؤسسات غیرانتفاعی کرده؛ از کارهای ساده گرفته تا مدیریت بزرگترین خیریهها.
در یکی از داستانهای کتاب، میخوانیم که چطور والدین کودکان بیمار از آمریکای لاتین با امید به بیمارستانی در میامی پناه میآورند و چگونه ایجاد صندوق بینالمللی کودکان، جان پسربچهای پنجساله را از مرگ نجات میدهد. حالا همان کودک با تنی سالم در خانهاش بازی میکند و همه اینها از دلِ بخششی زندگیبخش آغاز شد.
نویسندگان با نثری ساده اما سرشار از احساس و حکمت ما را به سفری درونی میبرند؛ سفری از خودمحوری به دگرخواهی، از سکون به شور، از تملک به رهایی. ایشان بر آناند که بخشش، خواه مالی باشد یا عاطفی، خواه زمانی باشد یا دانشی، نیرویی است حیاتبخش که هم دهنده را تعالی میبخشد و هم به گیرنده امید.
در این اثر، بخشش نه صرفاً یک عمل اخلاقی، بلکه راهی است برای یافتن معنا در زندگی. نویسندگان با حکایات واقعی، نمونههای زیسته و تجربههای انسانهایی ساده اما تأثیرگذار به ما نشان میدهند که هر کسی در هر موقعیت و شرایطی میتواند بخشنده باشد. بخشش محدود به ثروتمندان یا فرهیختگان نیست؛ بلکه نیرویی درونی است که با هر تپش دل، قدرت بهوجودآمدن دارد.
انواع بخشش
•بخشش مال برای کاستن از رنج دیگران.
•بخشش زمان برای شنیدن و همراهی.
•بخشش مهربانی و توجه که ارزندهتر از زر و سیم است.
•بخشش دانش و آگاهی که چون نوری در دل تاریکی میدرخشد.
• مهمتر از همه، بخشش خویشتن به خویشتن، یعنی رهایی از بار سنگین خودسرزنشی و گشودن آغوش بهسوی آرامش درون.
نویسندگان بر این نکته تأکید دارند که بخشیدن فقط برای نجات دیگران نیست، بلکه برای نجات خویش است. انسان بخشنده، نه تنها لبخند بر چهرهی دیگری مینشاند، بلکه جان خود را از زنگار خستگی، ترس، دلهره و بیمعنایی میزداید. بخشش پلی میان آدمی و معنویت؛ میان جسم خاکی و روح آسمانی است.
در فصول پایانی، کتاب به ما الهام میبخشد تا در زندگی روزمره، در دل همین جهان پرهیاهو، چراغی از بخشش روشن کنیم. چه در محیط کار، چه در خانواده، چه در اجتماع، فرصتهای بیشماری برای مهر ورزیدن، همدلی کردن و نیکوکاری وجود دارد.
این کتاب گویی آینهای است که هر کس در آن بنگرد، تصویری نیکوتر از خود خواهد یافت؛ زیرا انسان در بخشیدن خود را بازمییابد. همانگونه که در کلامی نغز آمده است: «هرچه بیشتر ببخشی، بیشتر خواهی داشت.»
قدرت پنهان ما؛ از درون بجوش، به جهان بتاب
کتاب قدرت بخشیدن، به گونهای فنی و عمیق به مفهوم قدرت درون انسان و راههای کشف و بهرهبرداری از آن را واکاویده است. نویسندگان در این اثر، همچون راهنمایی خردمند، ما را به دنیای پیچیده و گاه مهجور خودشناسی و توانمندسازی رهنمون میکنند. آنها با قلم زیبا و شیوای خود، در بطن مفاهیم انسانی نهفته در این کتاب فلسفهای از رهایی، تحول و رشد را میسازند که به درک عمیقتر از ذات انسان و چگونگی غلبه بر محدودیتهای ذهنی و روانی میانجامد.
این کتاب به شیوایی به ما میآموزد که چگونه بر ترسها و تردیدهایی که در ذهنمان زندگی میکنند، غلبه کنیم، از احساسات منفی رهایی یابیم و خود را از بند آن محدودیتهای روانی که خودمان به دست خودمان ساختهایمش، آزاد کنیم. آنها با تکیه بر آراء روانشناسان و فلاسفه بزرگی چون نیچه و یونگ بر این باوراند که توانمندسازی نه به معنای بهبود فردی، بلکه به معنی گسترش دامنه تأثیرگذاری مثبت بر جامعه و جهان است.
این کتاب، همچنین به اهمیت مهارتهای ارتباطی، ارتباط با دیگران و مسئولیت فردی در قبال جامعه توجه کرده است. مولفان اعتقاد دارند که با ایجاد و تقویت روابط انسانی صحیح و اخلاقی، قدرت درونی حفظ و شکوفا خواهد شد؛ از این رو، قدرتِ بخشیدن نه تنها یک اثر برای خودسازی فردی، بلکه دعوتی است به جهانی بهتر و انسانیتر، جایی که افراد با شناخت عمیقتر از خود، به توانمندیهای بینهایت درونی خویش دست مییابند و در پی آن، در مسیر تحقق آرمانهای مشترک جهانی گام برمیدارند.
به طور کلی، کتاب قدرت بخشیدن را میتوان اثری عمیق، فلسفی و معنوی دانست که در آن، نویسندگان همچون معلم خردمند، با نگاهی واقعگرایانه و در عین حال الهامبخش، ما را به درک عمیقتری از قدرت درونی خود دعوت میکنند و به ما نشان میدهند که چگونه این قدرت را در جهت تحول فردی و اجتماعی بهکار گیریم.
کلام آخر
کتاب قدرت بخشیدن همچون دستی مهربان ما را از دل همه سختیها و دردها بالا میکشد و به جایی آرام و روشن میبرد. این کتاب به ما میآموزد که بخشیدن نه تنها در حق دیگران، بلکه در حق خودمان هم هدیهای بزرگ است. وقتی میبخشیم، از بار سنگین دلنگرانیها و کینهها رها میشویم و در عوض، آرامش درونی پیدا میکنیم. آنچه این کتاب به ما میگوید، این است که بخشش نه یک عمل کوچک، بلکه یک قدرت بزرگ است که هم دنیای ما را زیباتر میکند و هم دنیای دیگران را.
یادداشت از عاطفه جعفریان
دیدگاه خود را بنویسید