بوستان سعدی
که زشت است پیرایه بر شهریار، دلِ شهری از ناتوانی فِگار
/post-925خیرخواهی و نیکوکاری، مضمونی است که در اشعار فراوانی از سعدی بازتاب یافته است. وی در باب اول بوستان، مسئولیتِ انسانیِ حاکمان را یادآوری میکند که باید از زرق و برق، تجملات و آسایش خود، به نفع مردمی که هیچ چیز در دنیا ندارند، بگذرند.
اگر بد کنی، چشم نیکی مدار!
/post-667نیکیدیدن در صورت نیکخواهی و بدیدیدن در صورت بدخواهی، یکی از باورهای اخلاقی است که در میراث غنی ادبی ایرانیان بازتاب یافته؛ بهنحوی که سعدی در بوستان به آن اشاره کرده و در یکی از این موارد آورده است: «اگر بد کنی، چشم نیکی مدار، که هرگز نیارد گز انگور بار.»
هشدار سعدی به روزهداران!
/post-508سعدی، آنهایی را که روزۀ مستحبی میگیرند اما نسبت به احوال گرسنگان بیتفاوت هستند، مذمت میکند و آنان را روزهدار واقعی نمیداند: خورَنده كه خِیرَش برآید زِ دست/ بِه از صائمُالدهرِ دنیاپرست!
خریدکردن از دکان بیرونق، نشانۀ بخشندگی و جوانمردی است
/post-482اگر سعدی در زمانۀ ما میزیست، خرید از دکانهای محله و مغازههای سادهتر را به خرید از فروشگاههای زنجیرهای و «مال»ها ترجیح میداد؛ چراکه وی در باب دوم بوستان حکایتی بس شیرین در باب فضیلت خرید از دکان بیرونق نقل کرده و آن را مصداق بخشندگی و جوانمردی دانسته است.
به احسانی آسودهکردن دلی، بِهْ از اَلْفرکعت به هر منزلی
/post-444در باب دوم «بوستان سعدی»، حکایت زائری نقل شده است که در مسیر خانه خدا، در هر منزل، هزار رکعت نماز مسحتبی به جای میآورد و بابت این کار، به خود غره شد. در این زمان، هاتفی از غیب ندا داد: به احسانی آسودهکردن دلی، به از الف رکعت به هر منزلی.
از آن کس که خِیری بمانَد روان، دمادم رسد رحمتش بر روان
/post-427در یکی از اشعاری که در بوستان میدرخشد، سعدی داستان گفتوگوی پادشاه روم و عالِمی را نقل میکند که در آن، عالِم، زودگذربودن دنیا و ضرورت نیکوکاری را به پادشاه یادآوری میکند و میگوید: از آن کس که خِیری بماند روان، دمادم رسد رحمتش بر روان.
کجا گم شود خِیر با نیکمرد؟
/post-397سعدی در باب دوم بوستان، حکایت شیرینی از نیکوکاری یک مرد به یک سگ را بیان میدارد که به موجب آن، خداوند گناهان آن مرد را بخشیده است.