17 بهمن 1402
به احسانی آسوده‌کردن دلی، بِهْ از اَلْف‌رکعت به هر منزلی
در باب دوم «بوستان سعدی»، حکایت زائری  نقل شده است که در مسیر خانه خدا، در هر منزل، هزار رکعت نماز مسحتبی به  جای می‌آورد و بابت این کار، به خود غره شد. در این زمان، هاتفی از غیب ندا  داد:  به احسانی آسوده‌کردن دلی، به از الف رکعت به هر منزلی.

 نیکی‌کردن در حق ديگران، پيش از هرچيز موجب آبياری مزرعه دل صاحب احسان می‌شود و عطش درونی او را فرو‌می‌نشاند و او را كامياب هردو جهان می‌سازد؛ چراکه ذات، گِل و سرشت آدمی با مهر و نیکی و لطف آفریده شده است. بنابراین با نیکی‌کردن به دیگران، بُعدی از خودمان را لمس می‌کنیم که خداوند بر آن دست محبت و تقدس کشیده است.

 در ادب فارسی، نیكوكاری از مضامین رایج و محوری است؛ به‌طوری‌كه در بسیاری از اشعار شعرای بنام، به صفاتی چون سودمندی، كارآمدی، نیک‌اندیشی، آفرینندگی، سازندگی و آبادسازی، دست‌گیری از مردم و غم‌خواری نسبت به حال آنان توصیه شده است.

 «سعدی» این شاعر بزرگ و معلم اخلاق با لحن آرام، مهربان و پدرانه‌اش در اشعار خود به این موضوع پرداخته است. احسان به هم‌نوع، يكی از بهترین صفات پسنديده‌ انسانی است. سعدی برای نشان‌دادن اهميت و ارزش احسان، آن را نه‌تنها برابر با حج كه برتر از آن دانسته است.

در بوستان حکایتی در این باب آمده است:

  • شنیدم که پیری به راه حجاز/ به هر خطوه کردی دو رکعت نماز
  • چنان گرم رو در طریق خدای/ که خار مغیلان نکندی ز پای
  • به آخر ز وسواس خاطر پریش/ پسند آمدش در نظر کار خویش
  • به تلبیس ابلیس در چاه رفت/ که نتوان از این خوب‌­تر راه رفت
  • گرش رحمت حق نه دریافتی/ غرورش سر از جاده برتافتی
  • یکی هاتف از غیبش آواز داد/ که ای نیک‌­بخت مبارک نهاد
  • مپندار اگر طاعتی کرده‌ای/ که نزلی بدین حضرت آورده‌ای
  • به احسانی آسوده‌کردن دلی/ به از الف رکعت به هر منزلی (1)

 این ابیات روایتگر داستان مرد پارسایی‌ است که به قصد سفر حج، عازم حجاز گشت. او در هر قدمی که برمی‌­داشت دو رکعت نماز به جای می­‌آورد. چنان غرق در عبادت بود و با عجله در راه خانه­ خدا می­‌رفت که خارهایی که در پایش فرو می‌­رفت را درنمی­‌آورد. در آخر امر بر اثر وسوسه­‌ها و نیرنگ شیطان، خودش از کار خودش خوشش آمد و به عبادت­‌هایش مغرور شد. اما پیش از آنکه در چاه تاریک شیطان غرق شود، رحمت الهی به مددش آمد و ندادهنده­‌ای از غیب او را آواز داد که ای مرد نیک­‌بخت پاک‌­سرشت...! مپندار که عبادت­‌هایت احسانی­‌است به خداوند! اگر با احسان و کرم، دلی را آرام و شاد کنی بهتر از آن است که در هر قدم هزار رکعت نماز مستحب به جای آوری.


 از نگاه سعدی، ارزش کار خیر از عبادت‌های فردی بالاتر است. شاید اکنون برای ما زمان آن باشد که در جان و عمقِ معنا شنا کنیم و به دنبال همان بُعدی از وجودمان باشیم که بوی خالقمان را می‌دهد، چرا که به تعبیر زیبای یک شاعر: هم مسجد و هم کعبه و هم قبله بهانه‌ است، دقت بکنی نور خدا داخل خانه است.


یادداشت از دکتر عاطفه جعفریان


پی‌نوشت:

1. بوستان سعدی، بخش هشتم حکایات، باب دوم در احسان


لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...