در روزهای آخر ماه شعبان، برای گرفتن روزۀ مستحبی فضیلت فراوانی در نصوص دینی وارد شده است اما چه نیکوست که روزۀ مستحبی، با کمک به دیگران و توجه به گرسنگان همراه باشد و چه مذموم و قبیح است کسی که گرسنهای را ببیند و نسبت به او بیتفاوت باشد.
سعدی در باب دوم بوستان، حکایتی آموزنده نقل میکند (1)؛ داستان حکایت از این قرار است که همسر یک مرد نظامی، از شوهر خویش میخواهد تا به دربار سلطان برود و غذایی برای فرزندان گرسنهشان تهیه كند. شیخ اجل چنین سروده است:
- به سرهنگ سلطان چنین گفت زن/ كه خیز ای مبارک، درِ رزق زن
برو تا ز خوانت نصیبی دهند/ كه فرزندگانت به سختی درند
شوهرش در پاسخ چنین میگوید كه چون سلطان امروز را روزۀ مستحبی دارد، تنور مطبخ سرد است و غذایی پخت نمیشود:
- بگفتا بُوَد مطبخ امروز سرد/ که سلطان به شب نیت روزه كرد
زن با دیدن چهره گرسنه کودکانش با ناراحتی آه میکشد و میگوید این روزهگرفتن چه خاصیتی دارد وقتی دیگران در رنج آن باشند. ارزش فرد روزهخوار از کسی که دائم روزه باشد و با ریا آن را آلوده سازد بیشتر است:
- زن از ناامیدی سر انداخت پیش/ همی گفت با خود، دل از فاقه ریش (2)
كه سلطان ازین روزهداری چه خواست؟/ كه افطار او عید طفلان ما است
خورنده كه خیرش برآید زِ دست/ به از صائمُ الدهرِ دنیاپرست(3)
كلام استوار و لبریز از حكمت سعدی از زبان آن زن فهیم، پشت هر متظاهر و ریاكاری را میلرزاند.
سخن سعدیِ بزرگ در این است كه اگر كسی قصد روزه مستحبی دارد، این بسی نیكوست، اما به شرط آنكه روزۀ مستحبی او، باعث گرسنهماندن بچههای گرسنه و خانوادههای زیردستش نشود چراکه یک سلطان یا فرماندۀ نظامی باید نسبت به نیروهای زیردست و خانوادههای آنان احساس مسئولیت داشته باشد. از دیدگاه سعدی، آنكه روزه مستحبی نمیگیرد و پیوستگانش را غذا میدهد نزد خداوند عزیزتر است.
اگر امروز صاحبحجرهای، كارخانهداری یا صاحب كسبوكاری قصد روزه مستحبی یا حج غیر واجب بكند اما نسبت به گرسنگیِ کارمندان و کارگران و خانوادههایشان بیتفاوت باشد، مَثَلِ او مَثَل همین سلطان در این داستان شیرین سعدی سخن خواهد شد. (4)
سعدی با قاطعیت میگوید:
- مسلّم كسی را بُوَد روزه داشت
كه درماندهای را دهد نانِ چاشت
اما اگر چنین نباشد و انسان یک وعده غذای خود را به مسكینی ندهد و ساعاتی آن خوراک را از خود دریغ كند و بعد دوباره به خویش ببخشد، چه بهره معنوی و انسانی از عبادت زیبای روزه برده است؟
- وگرنه چه حاجت كه زحمت بَری؟
ز خود واستانی و هم خود خوری
گویی سعدی میخواهد عبادات و آداب شرعی را هم به خدمت جامعه دربیاورد. روزهای که محصولِ اجتماعی ندارد، به نظر او چیزی کم دارد. وقتی روزه سلطان به گرسنگی خلق میانجامد، همان بهتر که قصد روزه نکند و مطبخ خود را چون همیشه گرم نگه دارد.
یادداشت از دکتر عاطفه جعفریان
پینوشتها:
- بوستان سعدی، باب دوم اندر احسان
- فاقه یعنی رنج و ناراحتی
- صائمالدهر یعنی كسی كه همیشه روزه است
- مقاله «در پیشگاه سعدی» نوشتهشده توسط ارسطو جنیدی
دیدگاه خود را بنویسید