تلاش جابویژن برای کاریابی افراد دارای معلولیت
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، مسئولیت اجتماعی شرکتی به معنای تعهدات و تاثیرات اجتماعی، زیستمحیطی و اخلاقی یک شرکت به عنوان یک عامل اقتصادی و تجاری در جامعه است. مسئولیت اجتماعی شرکتها به آنها کمک میکند تا نقشی مثبت در جامعه ایفا کنند و به پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی آن کمک نمایند. شرکتهای مختلف، این مسئولیت را به شیوههای متفاوتی انجام میدهند.
جابویژن، به عنوان یکی از پلتفرمهای ارائهدهنده بسته جامع خدمات کاریابی و استخدام، در راستای مسئولیت اجتماعی خود، برای اشتغال افراد دارای معلولیت تلاش کرده است. به همین بهانه با مقداد ولایی؛ مدیرعامل شرکت جابویژن گفتوگو کردهایم تا دربارۀ نحوه عملکرد این شرکت در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی بیشتر بدانیم. آنچه در ادامه میخوانید، حاصل این گفتوگوست:
-جابویژن در خصوص مسئولیت اجتماعی شرکتی، چه اهداف و انجام چه فعالیتهایی را در اولویت قرار داده است؟
باور ما این است که شغل، عنصر هویتبخش زندگی انسانهاست. اگر نگوییم اولین واژهای که هر فرد برای معرفی خود به زبان میآورد، شغل اوست، قطعاً در سه واژه اول به کارش اشاره میکند. انسانها با شغل خود تعریف میشوند. از این رو، شغل یکی از مهمترین عناصر هویتی در زندگی آدمهاست. بر همین اساس، ما در جابویژن در حوزهای فعالیت میکنیم که بهطور مستقیم بر زندگی افراد تأثیرگذار است. در این فضا، اقدامات مختلفی را در راستای مسئولیت اجتماعی شرکتمان انجام دادهایم. نخستین کاری که به نظرم بسیار ارزشمند محسوب میشود، فعالیتی بود که در حوزه افراد دارای معلولیت انجام دادیم.
یکی از مهمترین مسائل این است که بخش قابل توجهی از جمعیت کشور را افراد دارای معلولیت تشکیل میدهند. البته تعاریف ما از معلولیت گاهی دقیق نیست؛ بسیاری از مردم فقط معلولیت حرکتی را در ذهن دارند، در حالیکه معلولیت، تعریفی بسیار گسترده دارد و شامل گروههای گوناگون میشود. باید ابتدا تعریف درستی از معلولیت داشته باشیم و بعد از آن به نکته مهمتری توجه کنیم: افراد دارای معلولیت، در بسیاری موارد، انسانهایی بهغایت توانمند هستند؛ استعدادهای فراوانی دارند و در اجرای وظایف شغلی میتوانند بسیار موفق باشند.
اما متأسفانه به دلیل شرایط خاصشان، اغلب فرصت حضور در بازار کار را پیدا نمیکنند. این در حالی است که بسیاری از شرکتهای ما امروز با بحران کمبود نیروی کار توانمند روبهرو هستند. حتی در بدترین شرایط اقتصادی، شرکتها برای جذب نیروی انسانی کارآمد رقابت میکنند. اگر به استعداد بزرگی به نام «افراد دارای معلولیت» بیتوجهی شود، در واقع سازمانها از بخش مهمی از نیروی انسانی مستعد غفلت کردهاند و این خود، یک فرصت ازدسترفته است.
نگاه ما در جابویژن این بود که باید فرصت برابر برای افراد دارای معلولیت در کنار سایر کارجویان فراهم شود. ما هیچگاه با نگاه ترحمآمیز وارد این حوزه نشدیم. باور داریم این افراد در بسیاری از موقعیتها، افراد توانمندی هستند و معلولیت نباید مانع دیدهشدن تواناییهایشان باشد.
از همین منظر، ما بهدنبال ایجاد شرایطی بودیم که این فرصت برابر در عمل محقق شود. ابتدا بررسی کردیم چه موقعیتهای شغلی وجود دارند که حتی در صورت وجود معلولیت، فرد میتواند در آن نقش مؤثر داشته باشد. امروز بسیاری از مشاغل در دنیا و حتی در ایران بهصورت دورکار انجام میشوند. در چنین شرایطی، رفتوآمد یا حضور فیزیکی در محیط کار دیگر مسئلهای نیست و بسیاری از معلولیتهای حرکتی عملاً مانعی ایجاد نمیکنند.
از سوی دیگر، در برخی شرکتها نیز امکانات فیزیکی برای حضور این افراد فراهم است. مثلاً فردی که ناشنواست، میتواند بهراحتی در موقعیتهایی مانند گرافیست یا برای تولید محتوا مشغول شود؛ بنابراین معلولیت در این موارد تأثیری در عملکرد ندارد. اینها نشان میدهد که بسیاری از موقعیتهای شغلی برای افراد دارای معلولیت کاملاً مناسباند و فقط نیاز به تغییر نگرش داریم.
ما در گام اول به سراغ فرهنگسازی در بین سازمانها رفتیم. با همکاری مؤسسه «رعد» که در این زمینه علاقهمند و فعال بود، تعاریف روشنی از معلولیت و الزامات جذب این افراد تدوین کردیم. سپس در فرم درج آگهیهای استخدامی، بخشی اضافه کردیم که سازمان بتواند مشخص کند آیا موقعیت شغلی موردنظر امکان جذب افراد دارای معلولیت را دارد یا خیر.
این سؤال ساده باعث میشود کارفرما برای نخستینبار بهطور جدی درباره این موضوع فکر کند. در ادامه، با همکاری همان مؤسسه، مجموعهای از ضوابط و شرایط را نیز طراحی کردیم که اگر سازمانی میخواهد گزینه «امکان استخدام معلول» را تیک بزند، تمام ضوابط و شرایط لازم برای استخدام این افراد را مرور کند و فقط در صورتی اعلام کند امکان استخدام این افراد را دارد که بصورت واقعی توان فراهمکردن شرایط آن را داشته باشد و صرفاً یک تیک صوری نزند.
در گام بعد، در سمت کارجویان نیز تغییراتی ایجاد کردیم. اکنون در سایت جابویژن، افراد دارای معلولیت میتوانند با استفاده از فیلتر مخصوص، موقعیتهایی را جستوجو کنند که امکان استخدام معلولان در آنها فراهم است. در مرحله بعد، در فرم رزومهساز نیز بخشی برای اعلام نوع معلولیت اضافه کردیم تا کارفرما پیش از دعوت به مصاحبه، آگاه باشد و برخوردی حرفهایتر و آگاهانه نشان دهد. پیش از این، گاهی پیش میآمد که رزومه فرد دارای معلولیت پذیرفته میشد، اما در زمان مصاحبه به دلیل عدم آمادگی سازمان، رد میشد. این تغییر باعث شد هم از سرخوردگی کارجویان جلوگیری شود، هم سازمانها تصمیم دقیقتری بگیرند.
در نهایت، برای سازمانهایی که به صورت واقعی افراد دارای معلولیت را استخدام کرده بودند، در جابویژن نشان ویژهای طراحی کردیم؛ نمادی از همدلی برای این بخش از سازمانها تا از این فرهنگ حمایت و قدردانی شود. اگر بخواهم آمار بدهم، این طرح از سال ۱۳۹۹ در سایت فعال شده است. خدا را شکر، آمارها نشان میدهد که این طرح موفق بوده است. اکنون حدود ۱۲ هزار نفر از افراد دارای معلولیت در جابویژن رزومه دارند. فقط در یک سال اخیر-از شهریور ۱۴۰۳ تا شهریور ۱۴۰۴-حدود دو هزار و ۸۰۰ نفر از افراد دارای معلولیت از طریق جابویژن به دنبال کار جدید خود بودهاند. هماکنون نیز نزدیک به هزار موقعیت شغلی باز وجود دارد که امکان استخدام فرد معلول را دارند.
در بازه یک سال گذشته، بیش از شش هزار و ۷۰۰ موقعیت شغلی با اعلام امکان استخدام افراد دارای معلولیت در سایت منتشر شده است. این گروه از کارجویان نیز حدود ۸۵ هزار بار برای موقعیتهای شغلی مختلف درخواست دادهاند. این آمار نشان میدهد که فضا در حال جا افتادن است. از یکسو، کارفرمایان دیدگاه مثبتتری پیدا کردهاند و از سوی دیگر، افراد دارای معلولیت با اعتمادبهنفس بیشتری وارد بازار کار میشوند. و اما در گام آخر، سعی کردیم با ارائه محتواهای درست و مفید، به جاافتادن چنین فرهنگی کمک کنیم.
ما هر ساله همایشهایی را با نام اچآر ویژن (HR Vision) برگزار میکنیم که در آن نزدیک به هزار نفر از متخصصان و مدیران منابع انسانی بهترین شرکتهای ایران گرد هم میآیند. هدف این همایشها نه مباحث آکادمیک، بلکه بهاشتراکگذاری تجربیات واقعی و عملی در حوزه منابع انسانی است تا دانش این حوزه ارتقا یابد و مدیران بتوانند سازمانهای بهتری برای کارکردن و محیطهای انسانیتری برای کارکنان خود بسازند. ۱۴۰۴، چهارمین سالی است که این همایش برگزار میشود و خوشبختانه توانستهایم نقش مؤثری در این حوزه ایفا کنیم. در همایش اچآر ویژن سال ۱۴۰۱ نیز تمرکز ویژهای بر موضوع «فرصتِ برابر» داشتیم و ارائه بسیار خوبی از سوی آقای میرهادی انجام شد که سالها در این حوزه مشاور مؤسسه رعد بودهاند. هدف این بود که نگاه ایجاد فرصت برابر برای همه افراد-بهویژه افراد دارای محدودیتهای خاص-در میان مدیران منابع انسانی شرکتهای بزرگ تقویت شود و گامی دیگر در مسیر فرهنگسازی برداریم.
دوستی که در اثر تصادف دچار معلولیت شده بود و به همین علت، شغلش را هم از دست داده بود، هر روز آرزوی مرگ میکرد، اما وقتی توانست دوباره وارد بازار کار شود، میگفت احساس کردم دوباره متولد شدم. به نظرم همین جمله، معنای واقعی مسئولیت اجتماعی است؛ اینکه بتوانیم به انسانها کمک کنیم تا دوباره به زندگی و هویتشان بازگردند.
در نهایت، باید بگویم برای هر انسانی، شغل یک عنصر هویتی مهم است، اما برای افراد دارای معلولیت، اهمیت آن چندین برابر است. چون داشتن شغل مناسب، نهفقط تأمینکننده معیشت است، بلکه عنصر مهم و تاثیرگذاری برای بازگشت به اجتماع و بازیابی عزت نفس در این افراد است. یادم است دوستی که در اثر تصادف دچار معلولیت شده بود و به همین علت، شغلش را هم از دست داده بود، هر روز آرزوی مرگ میکرد، اما وقتی توانست دوباره وارد بازار کار شود، میگفت احساس کردم دوباره متولد شدم. به نظرم همین جمله، معنای واقعی مسئولیت اجتماعی است؛ اینکه بتوانیم به انسانها کمک کنیم تا دوباره به زندگی و هویتشان بازگردند.
-مهمترین دستاوردهای جابویژن در عمل به مسئولیت اجتماعی چه بوده و چگونه زندگی افراد را متحول کرده است؟
ما در جابویژن همیشه میگوییم که این مجموعه در راستای یک رسالت مهم بهوجود آمده است. ما باور داریم که هر کسی لایق یک شغل خوب است و تمام تلاشمان را میکنیم تا به این رسالت رنگ واقعیت ببخشیم. عملکردن به این رسالت یعنی باید به همه افراد توجه کنیم؛ از کسانی که در شهرستانها کار میکنند گرفته تا افرادی در کوچکترین روستاها، افراد دارای معلولیت، کسانی که تازه وارد بازار کار شدهاند یا بهتازگی بیکار و تعدیل شدهاند و حتی کسانی که بسیار توانمند و به دنبال ارتقای شغلی هستند. همه این افراد لیاقت یک شغل خوب را دارند.
البته تعریف شغل خوب برای هرکس متفاوت است. برای یک مادر که تازه صاحب فرزند شده، شغل خوب یعنی محیط کاری منعطف و ساعت کاری شناور. برای فردی دیگر، شاید امکان دورکاری و انجام کار از منزل مهم باشد؛ چون باید از والدین سالخورده مراقبت کند. برای شخصی دیگر، نزدیکی محل کار و دوری از ترافیک اهمیت دارد. برای بعضیها، حقوق بالا معیار است و برای عدهای دیگر، رشد و ارتقا در مسیر شغلی و تأثیرگذاری بیشتر در آینده. در واقع هر کسی تعریف خودش را از شغل خوب دارد و ما باید کمک کنیم تا افراد بتوانند در راستای لیاقت و خواسته خودشان حرکت کنند و این شعار «هرکسی لایق یک شغل خوب است» را به واقعیت تبدیل کنیم.
در همین راستا، توجه به جمعیت بزرگ افراد دارای معلولیت در کشور برای ما یک وظیفه بوده است. خوشبختانه توانستهایم در این زمینه قدمهایی برداریم و نگاه جدیدی نسبت به این موضوع در جامعه ایجاد کنیم. به صورت مفصل در بخش قبلی به اقدامات انجامشده برای این حوزه پرداختم.
یکی دیگر از اقدامات ما در حوزه مسئولیت اجتماعی، تشکیل تیمی ویژه برای این منظور است. حدود یکسالونیم است که تیم مسئولیت اجتماعی جابویژن فعالیت میکند و مهمترین وظیفهاش تاکنون شفافسازی دادههای مهم بازار کار بوده است. به باور ما بازار کار ایران سرشار از دادههای مؤثر و ارزشمند است که اگر شفاف شود، میتواند برای سازمانها، کارجویان، شاغلان، سیاستگذاران و حتی نظام آموزشی که نیروها را برای بازار کار آماده میکند، بسیار مفید باشد. این دادهها میتوانند بینشهای دقیقی ایجاد کنند تا تصمیمها و سیاستگذاریها منطقیتر و مسیر رشد کسبوکارها و افراد روشنتر شود. بر همین اساس، این تیم گزارشهایی را تحت عنوان «دادههای بازار کار» به صورت کاملاً رایگان و در طول سال منتشر میکند تا همه بتوانند از آنها برای تصمیمگیری درست استفاده کنند. این تیم متشکل از متخصصان حرفهای تحلیل کسبوکار، تحلیلهای آماری و اقتصادی است و تلاش میکند گزارشهایی در سطح موسسات معتبر جهانی تولید کند.
برای نمونه، چهار سال است که ما هر سال گزارش «حقوق و دستمزد» را منتشر میکنیم. این گزارش یکی از دغدغههای اصلی بازار کار را هدف قرار داده است؛ مذاکره حقوق میان بیش از ۲۰ میلیون شاغل با سازمانهایشان در ابتدای هر سال. گرچه وزارت کار عددی را برای افزایش حقوق تعیین میکند، اما در بخش خصوصی این عدد مبنای نهایی نیست و اغلب حقوقها بر اساس مذاکره میان کارمند و کارفرما تعیین میشود. پیش از این، هر دو طرف معمولاً بر پایه حدس و تجربه محدود اطرافیان تصمیم میگرفتند؛ مثلاً برنامهنویسی از چند دوستش درباره حقوقشان میپرسید و همان را ملاک قرار میداد. این روش باعث تصمیمهای اشتباه میشد؛ یا حقوق پایینتر از واقع تعیین میشد و انگیزه کارکنان را از بین میبرد، یا بالاتر از حد واقعی بود و به سازمان ضربه مالی میزد.
ما برای حل این مشکل، هر سال نظرسنجی گستردهای با مشارکت نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر انجام میدهیم تا دادههای دقیق درباره حقوق و مزایا در گروههای شغلی، سطوح ارشدیت و شهرهای مختلف به دست آید. بر همین اساس، حقوق افراد در حدود ۷۰ گروه شغلی و در سه دسته شهرهای بزرگ، متوسط و کوچک تحلیل میشود تا هر فرد بتواند عدد منصفانه و واقعی حقوق خود را بیابد. اکنون پس از چهار سال، گزارش حقوق و دستمزد جابویژن به مرجع اصلی تعیین حقوق در بازار کار ایران تبدیل شده است؛ بسیاری از شرکتها پیش از تعیین حقوقهای سالانهشان منتظر انتشار این گزارش میمانند و بسیاری از کارکنان هم بدون آن مذاکره حقوقیشان را آغاز نمیکنند.
از دیگر فعالیتها، «گزارشهای فصلی بازار کار» است که از سال ۱۴۰۳ آغاز شد. این گزارشها تغییرات بازار کار را در هر فصل نسبت به فصل قبل و سال گذشته نشان میدهند و مشخص میکنند که کدام گروههای شغلی رشد یا افت داشتهاند. چنین گزارشهایی در سطح جهانی معیارهای مهمی برای تحلیل وضعیت اقتصادی کوتاهمدت محسوب میشوند.
ما همچنین با همکاری رصدخانه مهاجرت، گزارش «وضعیت مهاجرت نیروی کار» را در سال ۱۴۰۱ منتشر کردیم که به تأثیر مهاجرت بر سازمانها و بازار کار میپرداخت. گزارش دیگری با عنوان «انتخاب رشته» منتشر کردهایم که وضعیت رشتهها و دانشگاهها را از منظر بازار کار بررسی میکند. بر اساس نظرسنجی از حدود ۴۰ هزار نفر که اکنون وارد بازار کار شدهاند، مشخص شد که ۶۰ درصد از رشته و دانشگاه انتخابیشان ناراضیاند و دلیل اصلی آن هم نبود ارتباط میان رشته تحصیلی و بازار کار بوده است. برای رفع این شکاف، برای اولین بار در سال ۱۴۰۳ با تحلیل ۵۰۰ هزار رزومه و دادههای دقیق، گزارشی منتشر کردیم که وضعیت اشتغال و درآمد فارغالتحصیلان حدود ۳۰ رشته و ۵۰ دانشگاه را شفاف میکند تا داوطلبان کنکور بتوانند انتخاب آگاهانهتری داشته باشند. این گزارش در زمان انتخاب رشته سال ۱۴۰۴ نیز تکرار شد.
از دیگر گزارشهای منتشرشده، ترجیحات شغلی نسل z است که با همکاری دانشگاه تهران انجام شد. در این پژوهش، مزایای شغلی مورد علاقه نسل جدید بررسی شد تا مشخص شود سازمانها برای جذب و نگهداشت نیروهای جوان چه ویژگیهایی را باید در محیط کارشان تقویت کنند. در آینده نزدیک نیز گزارشی درباره اشتغال زنان منتشر خواهیم کرد که یکی از مسائل مهم بازار کار کشور است. من با اطمینان میگویم گزارشهایی که جابویژن در این حوزهها منتشر کرده، از نظر دقت و کیفیت قابل مقایسه با گزارشهای مؤسسات معتبر جهانی است. ما سعی کردهایم سهم خود را در حل برخی از چالشهای اساسی کشور مانند عدالت در حقوق و دستمزد، انتخاب رشته آگاهانه، مهاجرت نیروی کار، و شفافیت در روندهای بازار کار ایفا کنیم و بر همین اساس، ارائه این گزارشها، در راستای مسئولیت اجتماعی بوده است.
-از نظر شما، مسئولیت اجتماعی شرکتی در ایران، تا چه اندازه مهم تلقی میشود؟ شرکتها تا چه میزان به انجام وظایف خود در این خصوص پایبندی و تعهد دارند؟
به نظر من، در ذهن برخی از افراد، شاید نوعی سوء تفاهم نسبت به مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتی وجود داشته باشد. بعضی تصور میکنند مسئولیت اجتماعی شبیه به کار خیر است؛ در حالی که به نظر من این دو مفهوم تفاوت اساسی با یکدیگر دارند. یک شرکت میتواند کار خیر انجام دهد، اما این الزاماً به معنای انجام فعالیت مسئولیت اجتماعی نیست. کار خیر معمولاً اقدامی است که شما صرفاً برای رساندن نفع و خیر به گروهی از افراد انجام میدهید، بدون آنکه هدفی مرتبط با منافع یا توسعه بیزینسی سازمان خود داشته باشید. در واقع هدف کار خیر، صرفاً رساندن کمک یا ایجاد اثر مثبت کوتاهمدت است.
اما مسئولیت اجتماعی فضای متفاوتی دارد. در این نوع فعالیت، شرکت علاوه بر خیررسانی و ایفای نقش مؤثر در جامعه، به دنبال ایجاد اثرات بلندمدت و پایدار برای کسبوکار خود نیز است. این اقدامات معمولاً مستقیماً درآمدزا نیستند، اما در مجموع به رشد، اعتبار و پایداری بیزینس کمک میکنند.
به باور من، یکی از مهمترین دستاوردهای چنین فعالیتهایی، ساختن یک برند دوستداشتنی و ماندگار است. شرکتها امروز بیش از هر چیز به دنبال ماندگاریاند. هدف اصلیشان این است که ساختاری بسازند، محصولی ارائه دهند، نیروی انسانی و مدیرانی را انتخاب کنند که بتوانند سازمانی پایدار و اثرگذار برای آینده ایجاد کنند؛ سازمانی که قرار نیست فقط یک یا پنج سال عمر کند، بلکه میخواهد حتی صد سال زنده بماند و ادامه پیدا کند. چنین سازمانی ناگزیر باید در ذهن، احساس و حافظه مردم ماندگار شود. ماندگاری یعنی جایگرفتن در دل جامعه و این زمانی اتفاق میافتد که جامعه احساس کند حضور آن شرکت واقعاً مفید و خیررسان است. در واقع، مردم باید این حس را داشته باشند که فعالیتهای آن سازمان نهفقط تجاری، بلکه در خدمت بهبود زندگی جمعی است.
اگر میخواهید کسبوکاری بسازید که همواره فعال بماند و بتواند خدمات و محصولات خود را ارائه دهد، باید جایگاهی واقعی در ذهن و دل مردم پیدا کنید. جامعه باید احساس کند که حضور شما خیررسان و ارزشمند است. اگر مسئولیت اجتماعی صرفاً جنبه نمایشی یا شعاری داشته باشد، جامعه خیلی سریع آن را تشخیص میدهد.
وقتی سازمانی به مسئولیت اجتماعی خود عمل میکند، صرفاً کار خیر انجام نمیدهد، بلکه در واقع آینده خود را تضمین میکند. حتی اگر سازمانی فقط به دنبال بیشینهسازی سود خود باشد، باز هم برای ماندگارشدن در بلندمدت باید به مسئولیت اجتماعی بپردازد. منظورم از سود فقط درآمد کوتاهمدت نیست؛ بلکه پایداری و بقای کسبوکار در بلندمدت است. اگر میخواهید کسبوکاری بسازید که همواره فعال بماند و بتواند خدمات و محصولات خود را ارائه دهد، باید جایگاهی واقعی در ذهن و دل مردم پیدا کنید. جامعه باید احساس کند که حضور شما خیررسان و ارزشمند است. اگر مسئولیت اجتماعی صرفاً جنبه نمایشی یا شعاری داشته باشد، جامعه خیلی سریع آن را تشخیص میدهد. اما وقتی درون سازمان ساختاری ایجاد شود که قلب آن برای تأثیرگذاری واقعی بتپد، آنگاه این حس مثبت در جامعه شکل میگیرد و ماندگار میشود.
چنین نگاهی در واقع نوعی سرمایهگذاری بلندمدت بر برند و تصویر سازمان است. هیچ ابزار دیگری نمیتواند چنین اثری در ذهن جامعه ایجاد کند. البته این مسیر، هم سخت است، هم دیربازده. چون ساختن چیزی که در کوتاهمدت نفع مستقیم مالی ندارد، اما در روح سازمان «خیررسانی و تأثیر اجتماعی» را نهادینه میکند، نیازمند باور عمیق و صبر است. اما در نهایت، جامعه این رفتار را میبیند، آن را درک میکند و به آن پاسخ مثبت میدهد. در بلندمدت، همین حس اعتماد و علاقه است که به رشد و پایداری سازمان بازمیگردد.
از دید من، تفاوت اصلی میان کار خیر و مسئولیت اجتماعی در همین نکته است: در کار خیر، شرکت کاری را در خفا و صرفاً برای نیکوکاری انجام میدهد و تمام. اما در مسئولیت اجتماعی، سازمان سازوکاری میسازد که خیررسانی و تأثیرگذاری اجتماعی جزئی از ساختار دائمی آن شود. جامعه نیز این را میبیند، سازمان را به عنوان نهادی خیررسان میشناسد و در نتیجه آن سازمان در ذهن مردم ماندگار میشود. در واقع، مسئولیت اجتماعی نوعی سرمایهگذاری بلندمدت بر برند و آینده سازمان است. شرکتها با این کار نهفقط به جامعه کمک میکنند، بلکه خود را به سازمانهایی پایدار و ماندگار تبدیل میکنند.
به نظرم، اگر کارآفرینی بخواهد کسبوکاری ایجاد کند که تا صد سال بعد از او نیز باقی بماند، همانطور که برای منابع انسانی، ساختار سازمانی و مدل درآمدی برنامهریزی میکند، باید برای مسئولیت اجتماعی هم برنامه داشته باشد. سازمانهایی که آمدهاند تا بمانند، ناگزیر باید خیررسان باشند؛ در غیر این صورت، جامعه در طول زمان آنها را کنار میزند و فراموش میکند. بنابراین، مسئولیت اجتماعی نهفقط یک حرکت خیرخواهانه، بلکه رویکردی استراتژیک برای ماندگاری و پایداری برند است.
گفتوگو از فاطمه غریبی