به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، فعالیتهای قرآنی از قبیل فعالیت مؤسسات آموزشی قرآن، جلسات و محافل قرائت قرآن و ... چند دهه در کشور قدمت دارد و در این چند دهه، چه در دوران پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب، غالباً به مشارکتهای مردمی وابسته بوده و کمک به فعالیتهای قرآنی، به عنوان عملی نیکوکارانه و خیرخواهانه در بین بخشی از اقشار مذهبی رواج داشته است. با این حال در سالهای اخیر به دلایل مختلف، تأمین منابع مالی بسیاری از فعالیتهای قرآنی با مشکل مواجه شده است و ضروری بنظر میرسد تا برای جبران، راهکارهای لازم ارائه شود.
در این زمینه تاکنون مطالب پراکندهای مطرح شده و کمتر شاهد این بودهایم که به صورت روشمند و علمی، پژوهشی سامان یابد. دکتر سیدحسین سیدی، استادیار گروه مدیریت صنعتی دانشکدۀ مهندسی صنایع و مدیریت دانشگاه صنعتی شاهرورد، در مقالهای با عنوان «ارائۀ مدل جذب مشارکتهای مردمی در فعالیتهای قرآنی» به این مسئله پرداخته است. این مقاله با روش تحقیق کیفی نظریۀ دادهبنیاد و با رویکرد نظاممند «اشتراوس» و «کوربین» سامان یافته و در شمارۀ نخست «پژوهشنامۀ مطالعات وقف و امور خیریه» منتشر شده است. آنچه در ادامه میآید، خلاصهای از این مقاله است.
اهمیت جذب مشارکتهای مردمی در فعالیتهای قرآنی
نیکوکاری مفهومی متعالی محسوب میشود که در سرشت انسان ریشه دارد. این مفهوم در ادیان الهی مورد توجه قرار گرفته و به مثابۀ یکی از مهمترین راهها برای نزدیک شدن به خداوند توصیف شده است. در منابع اسلامی نظیر آیات قرآن و روایات، نیکوکاری با عباراتی نظیر انفاق، صدقه، حسنه، زکات و خیر بازتاب یافته است و میتوان یکی از راههای ترویج نیکوکاری را ترویج قرآن دانست. در این میان افرادی که کوششهای بیشتری انجام میدهند خَیّر قرآنی و ترویج قرآن، خیر قرآنی تلقی میشوند. امروزه فعالیتهای خیرخواهانه توسعه یافتهاند و این فعالیتها ذیل مؤسسات خیریه یا سازمانها صورت میگیرند. علیرغم اینکه ماهیت مؤسسات قرآنی، مردمنهاد و خیریه است اما در ایران چنین رویکردی نسبت به آنها وجود ندارد.
توسعۀ جامعه سبب شده است تا رشد فعالیتهای مؤسسات قرآنی اهمیت پیدا کند. این امر نیازمند تأمین منابع مالی و نیروی انسانی است. از جمله مهمترین راهبردهای تأمین منابع، جذب مشارکتهای مردمی است. بر این اساس، از یکسو دولت باید از مداخلۀ خود بکاهد و از سوی دیگر با تسهیلگری، توسعۀ مشارکت مردم را بر عهدۀ سازمانهای خیریه بگذارد. این امر در سند راهبردی توسعۀ فعالیتهای تبلیغی ترویجی قرآن هم بازتاب یافته است. از این رو، جذب مشارکتهای مردمی در حوزۀ فعالیتهای قرآنی اهمیت بسزایی دارد؛ هرچند که در این زمینه مؤسسات و فعالان قرآنی با کاستیهایی مواجهاند. در این نوشتار، مدلی برای جذب مشارکتهای مردمی در فعالیتهای خیرخواهانۀ قرآنی ارائه شده که نتیجۀ آن توسعۀ فرهنگ قرآنی، نیکوکاری و خیرخواهی است.
تاکنون مدلهای مختلفی برای جذب مشارکت در سازمانهای مردمنهاد و خیریه ارائه شده است. اما ادبیاتی که در این زمینه شکل گرفته نیازمند توسعه است؛ زیرا در بسیاری از پژوهشها به صورت عام از مسئلۀ جذب مشارکت سخن رفته و دربارۀ جذب مشارکت برای فعالیتهای قرآنی الگویی ارائه نشده است.
مروری بر روششناسی
این پژوهش از لحاظ رویکرد، کیفی، از جنبۀ هدف، کاربردی و از لحاظ جمعآوری داده، غیرآزمایشی است. با استفاده از روش نظریۀ دادهبنیاد، مدل جذب مشارکتهای مردمی برای فعالیتهای قرآنی ارائه شده است. این روش در پی ایجاد نظریهای از دستهای از دادهها است. برای ارائۀ مدل از رویکرد نظاممند «اشتراوس» و «کوربین» استفاده شده است. این رویکرد دارای سه مرحلۀ اساسی کدگذاری باز، محوری و انتخابی است.
در کدگذاری باز، مفاهیم از دادهها استخراج و ویژگیهای آنها شناسایی میشوند. در مرحلۀ دوم، مفاهیم سازماندهی میشوند و کدگذاری و ایجاد ارتباط میان مفاهیم حول یک مقولۀ محوری صورت میگیرد. در مرحلۀ سوم، براساس روابط شناساییشده بین مقولههای کدگذاری محوری، یک نظریه ارائه میشود. در رویکرد اشتراوس و کوربین، مفاهیم در شش بعد دستهبندی میشوند: پدیدۀ محوری، شرایط عِلّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر و راهبردها و پیامدها.
در نظریۀ دادهبنیاد، داده از طریق مصاحبۀ عمیق جمعآوری میشود. در این پژوهش، جامعۀ آماری شامل فعالان ترویج قرآن بوده اند که در زمینۀ جذب مشارکتهای مردمی برای حمایت از فعالیتهای قرآنی موفق بوده اند. در ادامه یافتههای پژوهش مرور خواهند شد؛
کدگذاری و مفهومپردازی
از متون مصاحبهها، مفاهیمی به دست آمده است که هریک از این مفاهیم یک کد را تشکیل میدهند. برخی از این مفاهیم عبارت از: «جلسات خانگی قرآن»، «زمینهسازی جذب، آگاهشدن خیرین از مشکلات همسایگان محل و ملموسبودن و مشاهدهپذیر بودن توسعۀ قرآن»، «چاپ آثار و کتب»، «هماهنگی بین سازمانهای دولتی»، «عدم تشکیل ساختار ناکارآمد»، «تناسب بین برنامهریزی و ظرفیت اجرایی» و «شفافیت مشارکت مردم» هستند.
کدگذاری محوری دومین مرحلۀ کدگذاری است. در این مرحله، مفاهیم استخراجشده در دستههای کلیتر با عنوان مقوله قرار میگیرند و در ادامه میان مقولهها ارتباط برقرار میشود. در این پژوهش، مقولۀ محوری عبارت از جذب مشارکتهای مردمی برای فعالیتهای قرآنی است. در ادامه نتایج کدگذاری محوری ذیل بخشهای شرایط علی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها ارائه میشود؛
شرایط عِلّی
شرایط علِی، شرایطی هستند که سبب ایجاد پدیده میشوند. در این بخش از شرایط علی مؤثر در جذب مشارکت مردمی برای فعالیتهای قرآنی سخن به میان خواهد آمد. توضیح اینکه، کدگذاری محوری در این بخش عبارت از شرایط علّی است و بر همین اساس مقولههایی که جذب مشارکتهای مردمی را در پی دارند مطرح میشوند. از جملۀ این مقولهها، «فرهنگسازی»، «برنامهریزی»، «اعتمادسازی»، «تشکیل ساختارهای عملیاتی» و «هماهنگی نهادهای متولی» هستند.
شرایط زمینهای
شرایط زمینهای عبارت از شرایط تأثیرگذار بر راهبردها است. این شرایط برخلاف شرایط علّی، ارتباط کمتری با پدیدهها دارند و بیشتر بر راهبردها تأثیر میگذارند. در این بخش، شرایط زمینهای جذب مشارکتهای مردمی برای فعالیتهای قرآنی در این بخش عبارت از: «اعتماد/عدم اعتماد مردم به نهاد ناظر»، «بیاعتمادی به متولیان دولتی وقف»، «فرهنگ مذهبی و دینی»، «سلیقۀ خیرین»، «شرایط اقتصادی»، «تفکر سنتی خیرین در این حوزه» و «فقدان اطلاع مردم از نیازهای قرآنی» هستند.
شرایط مداخلهگر
شرایط مداخلهگر نقش میانجی را دارند. شرایط مداخلهگر جذب مشارکتهای مردمی برای فعالیتهای قرآنی عبارت از: «حمایت افراد و گروههای مؤثر اجتماعی و مذهبی»، «همکاری نهادهای ملی و استانی قرآنی»، «همکاری رسانهها» و «فناوری اطلاعات» هستند.
راهبردها
راهبردها عبارت از راهحلهایی برای مدیریت پدیده هستند و تعاملات و رفتارهای هدفداری را بازتاب میدهند که تحت تأثیر شرایط زمینهای و مداخلهگر قرار دارند. این راهبردها در جذب مشارکتهای مردمی برای فعالیتهای قرآنی عبارت از: «تشکیل ساختارهای متناظر»، «تسهیلگیری»، «سیاستگذاری»، «اعتمادسازی و نظارت»، «تنوع روشهای جذب»، «تکریم خیرین» و «جذب و نگهداشت خیرین» هستند.
پیامدها
پیامدها، نتایج حاصل از اتخاذ راهبردهای جذب مشارکت برای فعالیت قرآنی را بازتاب میدهند. این پیامدها عبارت از: «توسعۀ فرهنگ قرآنی»، «ترویج فرهنگ حمایت از قرآن و دین» و «توسعه و پایداری منابع خیر قرآنی» هستند.
افزون بر محورهای پیشگفته، میتوان از دو محور دیگر هم سخن به میان آورد که عبارت از: اولویتها و مصادیق خَیّر قرآنی و ملاحظات اجراییاند. مراد از ملاحظات اجرایی، مجموعه مفاهیمی است که در حد یک راهبرد اجرایی یا شرایط زمینهای نیستند، بلکه تنها به ملاحظاتی اشاره دارند که در اجرای راهبردها باید رعایت شوند. این ملاحظات عبارت از: «نگاه عملیاتی و اجرایی» و «نگاه کلان و ملی» هستند. اولویتها و مصادیق هم نشاندهندۀ تجربههای موفق و نظر خبرنگان دربارۀ اولویتهای جذب مشارکت هستند. «حمایت زیرساختی از مؤسسات قرآنی»، «حفظ و انتشار آثار مکتوب قرآنی»، «توسعۀ جلسات خانگی قرآنی» و «آموزش قرآن» از جملۀ این اولویتها و مصادیق تلقی میشوند.
کدگذاری انتخابی
در این مرحله، نظریه تبیین میشود و هدف آن ایجاد نظریه است نه توصیف صرف یک پدیده. در ایجاد نظریه، طبقهها به طور منطقی و منظم به یکدیگر مرتبط میشوند و از ارتباط بین آنها، نظریۀ طبقهمحوری استخراج میشد. دربارۀ نظریۀ جذب مشارکتهای مردمی برای فعالیتهای قرآنی یا به بیان دیگر، کدگذاری انتخابی میتوان گفت: هرچند که این مسئله دارای پیشینه و مصادیقی غنی در حوزۀ وقف است اما دولتیسازی آموزش و ترویج قرآن سبب شده است تا حضور مردم در این زمینه کمرنگ شود. برای توسعۀ جذب مشارکتهای مردمی در حوزۀ فعالیتهای قرآنی، سه نهاد متولی اصلی محسوب میشوند: «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی»، «سازمان تبلیغات اسلامی» و «سازمان اوقاف و امور خیریه». این ساختار عملیاتی پیش از ورود مستقیم به حیطۀ عمل نیازمند سه پیشنیاز است: «فرهنگسازی»، «اعتمادسازی» و «برنامهریزی برای جذب مشارکت در فعالیتهای قرآنی».
پس از ایجاد شرایط علّی پدیدۀ جذب مشارکت، نوبت به اجراییسازی راهبردهای ظهور پدیده میرسد. در نخستین راهبرد باید ساختارهای متناظر جذب مشارکت در سازمانهای متولی، مؤسسات و خیریههای قرآنی شکل بگیرد. به بیان دیگر، سازمانهای متولی نیازمند ساختاری همانند دفتر جذب مشارکتهای مردمیاند. از جمله مهمترین کارکردهای این ساختار عبارت از تنوع در روشهای جذب با کمک فناوری اطلاعات و تکریم خیرین برای الگوسازی، جریانسازی و نگهداشت خیرین است. افزون بر این، ساختار پیشنهادی برای اجرای راهبردها باید به شرایط زمینهای یا بستر حاکم بر جامعه توجه داشته باشد.
یکی از اصول در جذب مشارکت، رعایت سلیقۀ خیرین است و در صورت نیاز باید خیرین را اقناع کرد. از طرفی عموم مردم از آگاهیهای کافی در این زمینهها برخوردار نیستند و چنین تصور میکنند که مباحث مربوط به آموزش قرآن در ردیف وظایف دولت قرار میگیرد. اما با توجه به اینکه فرهنگ مذهبی و دینی با باورهای مردم درآمیخته، میتوان آنها را به مشارکت در این زمینهها ترغیب کرد. از جمله راهبردهای مؤثر دیگر در توسعۀ فعالیتهای مجامع خیرین، حضور افراد مؤثر اجتماعی در این مجامع است. نکتۀ دیگر در این زمینه، اجرای راهبردها از دیدگاه مشارکتکنندگان است که در این زمینه دو ملاحظۀ اجرایی وجود دارد: «داشتن نگاه عملیاتی و اجرایی» و «داشتن نگاه کلان و ملی بر اساس اولویتها و نیازها».
یکی دیگر از مسائلی که باید از آن سخن به میان آورد، مصادیق جذب مشارکتهای قرآنی است. از جملۀ این مصادیق میتوان به «حمایت زیرساختی از مؤسسات قرآنی»، «حفظ و نشر آثار مکتوب قرآنی»، «توسعۀ جلسات خانگی قرآنی» و «آموزش قرآن» اشاره کرد. این مصادیق پیامدهایی نظیر توسعه و پایداری منابع را برای فعالیتهای قرآنی به همراه خواهند داشت.
جمعبندی
در توسعۀ فعالیتهای قرآنی همواره مردم نقش تعیینکنندهای داشتهاند. برای نمونه، تربیت قاریان و حافظان قرآن در ایران همواره توسط نهادهای مردمنهاد نظیر جلسات خانگی و سنتی قرآن صورت گرفته است. اما لازم است تا مشارکتهای مردمی در راستای فعالیتهای قرآنی در همۀ ابعاد آن صورت گیرد. به بیان دیگر، فعالیتهای قرآنی منحصر در حفظ و تلاوت قرآن نیست بلکه ترویج آموزههای قرآن در سطح جامعه و در نهایت عمل به این آموزهها را هم شامل میشود.
راهکار تحقق این هدف، جذب مشارکتهای مردمی است. نکتۀ قابل توجه و نوآورانه در این پژوهش، روشمند بودن آن است. توضیح اینکه، همواره در زمینۀ توسعه و ترویج آموزههای قرآن مطالب پراکنده و مختلفی مطرح میشود. این مطالب بیش از اینکه نظاممند و قابلیت اجرایی داشته باشند تبدیل به شعار شدهاند اما در این پژوهش با کاربست روشی عملی نشان داده شده است که چگونه میتوان به جذب مشارکتهای مردمی در فعالیتهای قرآنی همت گماشت. بر این اساس، مطالعات روشمند و علمی در زمینۀ مباحث مربوط به فعالیتهای قرآنی خلائی است که این پژوهش توانسته جای خالی آن را پر کند. افزون بر این، چنین پژوهشی میتواند الگوی مطالعات دیگر در زمینۀ توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی محسوب شود.
یادداشت از مرتضی اوحدی
دکترای علوم قرآن و حدیث و مدرس دانشگاه
دیدگاه خود را بنویسید