گونه‌شناسی سینمای نیکوکاری ایران
مهراد شاهی، پژوهشگر فرهنگ و هنر، در یادداشتی تحقیقی به گونه‌شناسی سینمای نیکوکاری ایران پرداخته است. فیلم‌های ایرانی را از جهت مضامین نیکوکاری می‌توان به سه دسته تقسیم کرد: فیلم‌هایی که مستقیماً اعمال نیکوکارانه و داوطلبانه را بازنمایی می‌کنند، فیلم‌هایی که به نقد خیریه‌ها و بیان معضلات نیکوکاری می‌پردازند و فیلم‌هایی که به طور غیرمستقیم و مفهومی، مصادیقی از اعمال نیکوکارانه را نشان می‌دهند.

در تاریخ سینما، نسبت‌های متعددی برای گونه‌بندی سینما، توسط نظریه‌پردازان عرصۀ هنر و رسانه تعیین می‌شود. شاید نزدیک‌ترین گونه‌بندی برای نظم‌دادن به تولیدات در سینما، گونه‌بندی بر اساس ژانر است. ژانر معمولاً صورت‌بندی آثار در جنبه‌های محتوایی اثر است؛ اما مشکل آنجاست که این گونه‌بندی‌ها هیچ‌گاه تعهدی به روش نظریِ واحدی ندارد؛ حتی در ژانری‌سازی آثار سینمایی یک وفاق معیّن میان اهالی جامعۀ منتقدان موجود نیست. همواره سوال‌های متعددی در ژانری‌سازی یک اثر به چشم می‌خورد. برای مثال: آیا «تکنیک تولید»، اثر را به صورتی خاص از یک ژانری نسبت می‌دهد؟ آیا یک انیمشین به واسطۀ تکنیک تولید آن، ژانری با اصطلاح انیمیشن را به‌وجود می‌آورد؟ در وهلۀ بعدی، آیا نسبت واقعیت و تخیل در روایت، ژانر مستند یا داستانی را خلق می‌کند؟ به همین نسبت، مسئلۀ محتوا نیز در ابهام قرار دارد. آیا یک فیلم اجتماعی نمی‌تواند یک فیلم جنگی باشد؟ آیا کمدی ژانر است یا یک لحن؟

این مقدمۀ کوتاه با هدف روشن‌ساختن ابهام‌های موجود در عرصۀ گونه‌شناسی آثار هنری، تحریر شده است. بسیاری از نظریه‌پردازان و هنرپژوهان روحیۀ منظم‌سازی محصولات هنری را یک روحیۀ مدرنیستی مختصّ بشر امروزی می‌دانند و پیشنهاد می‌دهند از گونه‌بندی و ژانری‌سازی اثر هنری پرهیز کنیم؛ به نظر آنان پرهیز از گونه‌بندی هنری برای خالق آثار مفیدتر است و باعث می‌شود هنرمند در گرداب قاعده‌مندی نیفتد و از خلق آثار تقلیدی و غیرخلاقانه دوری کند؛ در مقابل اما به نظر می‌رسد پاک‌کردن صورت مسئلۀ گونه‌بندی هنر همیشه محصولی از جنس خلاقیت ندارد؛ زیرا کشف مؤلفه‌های فرمی و محتوایی در یک تیپ هنری باعث قوام‌‌بخشیدن به اصول آن گونۀ خاص است. وقتی اصول فرمی، محتوایی و روایی در ژانرها تا حدودی روشن باشد، هنرمند سعی در تولید اثر با ترازهای امتحان‌پس‌دادۀ همان ژانر می‌کند. این باعث رشد صعودی در کیفیت تاریخ تطور یک ژانر است.

و اما در این نوشته به‌دنبال طبقه‌بندی‌سازی موضوع نیکوکاری در سینمای ایران هستیم و سوال اصلی این است که چطور می‌توان مفهوم نیکوکاری را که خود یک مصداق از امور اجتماعی‌ست، با عنوان «سینمای نیکوکاری» ارائه داد؟ آیا سینمای نیکوکاری همان سینمای اجتماعی است؟ یا به‌عبارتی سینمای نیکوکاری، خرده‌سینمای اجتماعی است؟ باید بدانیم سینمای نیکوکاری یکی از خرده‌سینماهای اجتماعی به حساب می‌آید. سینمای اجتماعی، عنوان غیردقیق و بسیارکلی از هر سینمایی است که به مسائل اجتماعی می‌پردازد. بنابراین نمی‌توان آن را یک ژانر واحد به حساب آورد. سینمای جنگی، جنایی، پلیسی، فانتزی، علمی‌تخیلی، تاریخی و... همه می‌توانند به‌نوعی موضوعات سینمای اجتماعی را دارا باشند؛ لذا سینمای نیکوکاری که کوچک‌شدۀ سینمای اجتماعی در مصادیق خاصی از موضوعات است، خود یک ژانر مشخص محسبوب نمی‌شود و می‌تواند در هریک از ژانرهای رایج سینمایی روایت شود.

طبیعتاً پیوند نیکوکاری و سینما تا به امروز به منصۀ گفتمان‌سازی نرسیده است و عنوان نیکوکاری می‌تواند یک ژانر، گونه، دسته یا هر مضاف دیگری برای سینمای نیکوکاری باشد. بنابراین به‌ناچار، باید گفتمان ابداعی خودمان، با عنوان «گونۀ سینمای نیکوکاری» را برای روشن‌سازی مسائل مدنظرمان، برگزینیم. همان‌طور که مشخص است، به‌علت رایج‌نبودن این گونۀ مشخص در میان ژانرها و گونه‌های سینمایی، قواعد معینی در محتوا، روایت و فرم برای این عنوان مشخص نیست. 

نیکوکاری چیست؟

 به همین خاطر، ابتدا تعریف مورد تأیید در «پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران» که توسط  «امی سینگر» در کتاب «خیریه در جوامع اسلامی» ارائه شده است را بیان می‌کنیم: «نیکوکاری (charity) به‌معنای کار داوطلبانه و اختصاص دارایی خود، از پول و جنس گرفته تا زمان و تخصص است.» (سینگر، 1396: 49) با روشن‌شدن حدودی از تعریف نیکوکاری، به تکمیل تعریف سینمای نیکوکاری می‌رویم. از نظر ما سینمای نیکوکاری یعنی: «سینمایی که در پی‌رنگ اصلی روایت خود به معضل‌ها، مصادیق و بازنمایی نیکوکاری می‌پردازد.» همان‌طور که مشخص است در این تعریف تأکید بر حضور روایت نیکوکاری صرفا در پی‌رنگ اصلی است. 

 در اینجا باید بپرسیم، آیا تصویرکردن نیکوکاری در پی‌رنگ مکمل یک فیلم، آن را در گونۀ سینمای نیکوکاری وارد نمی‌کند؟ در این شرایط باید بدانیم فیلم‌هایی که در پی‌رنگ مکمل و فرعی به موضوع نیکوکاری پرداخته‌اند، عملاً متعلق به انواع دیگر از گونه‌های سینمایی هستند که صرفا در روایت خود به نیکوکاری نیز اشاره کرده‌اند. این پردازش‌ها می‌تواند خرده‌داستانی از عملی نیک در دل داستان اصلی باشد یا می‌تواند تصویری از شخصیتی مهربان و نیک‌مدار در میان شخصیت‌های دیگر باشد؛ بنابراین کنارگذاشتن این طبقۀ خاص از سینمای نیکوکاری به این علت است که برخورد گسترده با موضوع نیکوکاری، انبوه پرشماری از فیلم‌ها را وارد این گونۀ سینمایی خواهد کرد و بدون شک آنچه مدنظر ما از گونۀ خاص سینمای نیکوکاری است نه در پی‌رنگ مکمل، فرعی و پسینی، بلکه صرفا در پی‌رنگ اصلی حاصل خواهد شد.

و اما با کنارگذاشتن پی‌رنگ‌های مکمل و توجه و تمرکز بر روایت نیکوکاری در پی‌رنگ اصلی، می‌توان سینمای نیکوکاری را به این صورت طبقه‌بندی کرد:

  1. بازنمایی نیکوکاری: دارای پی‌رنگ اصلی یا شخصیت‌های اصلی که بخشیدنِ داوطبانۀ چیزی به دیگری یا به جامعه را تصویر می‌‌کنند.
  2. معضل‌های نیکوکاری: دارای پی‌رنگ اصلی با موضوع پرداختن به معضل‌ها و بحران‌ها و نقد در زمینۀ امور خِیر و خیریه‌ها؛
  3. مصادیق نیکوکاری: دارای پی‌رنگ اصلی با موضوع پرداختن به یکی از مصادیق خاص نیکوکاری؛ مانند: اعتیاد، قصاص، اهدای عضو، محیط زیست و...

در ادامه و پس از روشن‎‌شدن آنچه گونۀ «سینمای نیکوکاری» نامیدیم، به سراغ شناختن این طبقه‌بندی‌ها در گونۀ سینمای نیکوکاری در ایران می‌رویم.

باید گفت این طبقه‌بندی در هرآنچه تولیدات سینمایی نامیده می‌شود، اعم از فیلم بلند داستانی، مستند، انیمیشن و فیلم کوتاه، صادق است و تفاوتی ندارد که این بازنمایی در کدام یکی از این انواع سینمایی جای می‎گیرد؛ اما در نمونه‌‌های ذکرشده، از فیلم‌های بلند داستانی سینمای ایران وام گرفته شده و سعی شده است ابعاد هریک از این طبقه‌های گونۀ سینمای نیکوکاری ایران، با مثال‌هایی عینی مشخص ‌شود.

1.بازنمایی نیکوکاری:

همان‌طور که پیش‌تر گفتیم منظور از بازنمایی نیکوکاری آن روایتی است که تصویری از بخشیدنِ داوطبانۀ چیزی به دیگری یا به جامعه را در پی‌رنگ اصلی فیلم و یا در شخصیت‌های اصلی فیلم بازنمایی کند. این روایت می‌تواند روایتی از هم‌دلی، مشارکت، تلاش و فعلی در راستای زدودن یک مشکل از دیگری یا از جامعه باشد که توسط فردی یا گروهی به‌صورت داوطلبانه به دیگری صورت می‌گیرد. همچینین فیلم می‌تواند در پیِ بازنمایی ابعاد انسانی عمل خیر و توصیفی از صفت نیکوکاری باشد.

بهترین نمونه این فیلم‌ها در سینمای ایران شامل:

  • امروز: رضا میرکریمی
  • مهمان مامان: داریوش مهرجویی
  • باران: مجید مجیدی
  • خانۀ دوست کجاست؟: عباس کیارستمی
  • باشو غریبۀ کوچک: بهرام بیضایی
  • رقص در غبار: اصغر فرهادی
  • زیرنور ماه: رضا میرکریمی
  • بدون تاریخ بدون امضا: وحید جلیلوند
  • پشت دیوار سکوت: مسعود جعفری جوزانی
  • کیسه برنج: محمدعلی طالبی
  • شب واقعه: شهرام اسدی‌پور
  • سوفی و دیوانه: مهدی کریم‌پور
  • بنفشۀ آفریقایی: مونا زند حقیقی
  • یک روز طولانی: بابک بهرام‌بیگی

 در بسیاری از فیلم‌های مذکور ما با شخصیتی نیکوکار مواجه هستیم که با روشی، در تلاش برای زدودن مشکلی از دیگری است. این کمک داوطلبانه اغلب با تصویر هزینه‌کردن برای دیگری، بازنمایی می‌شود. این هزینه‌کردن ممکن است هزینه‌های کاملا غیرمادی باشد و صرفا جنبه‌های معنوی و انسانی داشته باشد. برای مثال فیلم دقیق و موشکافانۀ «امروز»، اثری از «سیدرضا میرکریمی»، شخصیتی را به تصویر می‌‌کشد که برای خریدن آبروی یک زن، آبروی خودش را خرج می‌کند.

 فیلم «سوفی و دیوانه» اثر «مهدی کرم‌پور»، با هدف نشان‌دادن تلاش دختری برای محبت به آدم‌ها از یک صبح تا غروب است که منجر به بهبود حال روحی آنان می‌شود. فیلم هنرمندانۀ «خانۀ دوست کجاست؟» اثر مرحوم «عباس کیارستمی» صرفاً تلاش یک کودک برای رساندن دفتر یادداشت مدرسۀ دوستش را تصویر می‌کند.

2. معضل‌های نیکوکاری:

 این طبقه با عنوان معضل‌های نیکوکاری به دسته‌ای از فیلم‌ها اشاره دارد که به‌صورت مستقیم موضوع آن‌ها امور خیر و خیریه‌ها و مسائل حاشیه‌ای آنان و تصویرکردن بحران‌ها در عرصۀ فعالیت‌های نیکوکارانه است. اغلب این فیلم‌ها با هدف نقد عرصۀ امور خیر تولید می‌شوند یا مقصودی از جنس نقد اخلاق یاریگری دارد و به گونه‌ای نقدی میان‌رشته‌ای بر امور خیر است. تعداد این نوع از فیلم‌ها در سینمای جهان بسیار معدود و در سینمای ایران انگشت‌شمار است.

  • بانو: داریوش مهرجویی
  • پذیرایی ساده: مانی حقیقی
  • قهرمان: اصغر فرهادی
  • روز بلوا: بهروز شعیبی
  • چهارشنبه نوزده اردیبهشت: وحید جلیلوند
  • قصیدۀ گاو سفید: بهتاش صناعی‌ها
  • خط ویژه: مصطفی کیایی
  • کت چرمی:  حسین میرزامحمدی

 اغلب فیلم‌های نام‌برده به معضل‌ها و بحران‌های موجود عرصۀ نیکوکاری می‌پردازند. این بیان گاه زبان تندی به خود می‌گیرد و معمولاً اخلاق نیکوکاری را مورد نقد قرار می‌‌دهد. در تعدادی از این فیلم‌ها نیز حواشی پیرامون خیریه‌ها مطرح است. برای مثال فیلم «روز بلوا» به کارگردانی «بهروز شعیبی»، موضوع فساد پشت پردۀ خیریه‌ها و بحران پول‌شویی را به نمایش گذاشته است. یکی از نمونه‌های قدیمی‌تر فیلم «بانو» اثر مرحوم «داریوش مهرجویی» است که به نقد تندی علیه جامعۀ فرودست می‌پردازد و به اخلاق یاریگری اشاره‌هایی دارد و یاریگری از سر ترحم را مذموم می‌شمارد. 

 تعدادی از این فیلم‌ها از جمله «پذیرایی ساده»، اثر «مانی حقیقی» خواسته یا ناخواسته مضمونی بر علیه نیکوکاری به خود گرفته‌اند؛ اما باید گفت فارغ از له یا علیه‌بودن پردازش نیکوکارانه در این دسته از فیلم‌ها، تولید این طبقۀ خاص بسیار کارآمد است و فرصت واکاوی و گفت‌وگو دربارۀ ابعاد کمترتوجه‌شده به امور خیر و خیریه‌ها را فراهم می‌کند.

3. مصادیق نیکوکاری:

 همان‌طور که خیریه‌ها و خیرین مختلف در جهان امور خیر، موضوعات مختلفی را برای فعالیت خود انتخاب‌ می‌کنند. سینما نیز به‌عنوان ابزاری برای نمایش، می‌تواند از بازنمایی کلی عبور کند و به مصادیق ریزتر در امور اجتماعی و با نگاه نیکوکارانه ورود کند. منظور از مصادیق نیکوکاری، انتخاب عرصه‌ای اختصاصی در امور خیر برای فعالیت است. سازوکار عمل خیر باز هم مصرف دارایی‌های مادی و معنوی برای یاری دیگری است؛ اما حالا از یک خُلق یا صفت کلی عبور کرده‌‌ و در تلاش برای مبارزه و زدودن یک مسئلۀ خاص اجتماعی و بیرونی هستیم. 

 آنچه از مصادیق نیکوکاری در سینما ایران یافت شد، تعداد پرشماری از فیلم‌های اجتماعی بود که تحت دوازده مصداق نیکوکارانه دسته‌بندی شدند. تفاوت این فیلم‌ها در گونۀ سینمای نیکوکاری و در طبقۀ مصادیق نیکوکاری با سایر فیلم‌های اجتماعی در این است که همچنان اصل وجود عمل داورطبانه برای حل مشکل دیگری پابرجاست. بهتر است بگوییم هیچ‌کدام از فیلم‌های نام‌برده‌شده، صرفاً در پی نشان‌دادن خالیِ مسئله نبوده‌اند. در تمامی فیلم‌های معرفی شده، حضور یاریگر، خیّر و شخصیت نیکوکار به چشم می‌‌خورد که در تلاش برای حل مسئله است. همچنین رویکرد آموزشی یا آگاهی‌دهنده برای شناختن ابعاد بحران‌های اجتماعی و آموزش مبارزه با مصائب و مشکلات برآمده از این مصادیق اجتماعی در این فیلم‌ها مطرح شده است. طبیعتاً تعداد فیلم‌ها با مصداق‌های نیکوکاری متعدد بوده است و ذکر بسیاری از آنان از قلم افتاده است.

  1. مبارزه با بیماری‌های خاص
  2. میم مثل مادر (مشکلات تنفسی): رسول ملاقلی‌پور
  3. دایرۀ مینا (بیماری خونی): داریوش مهرجویی
  4. کفش‌هایم کو؟ (آلزایمر): کیومرث پوراحمد
  5. طلا و مس (ام‌اس): همایون اسعدیان
  6. پابرهنه در بهشت (سرطان): بهرام توکلی
  7. نیم‌رخ‌ها (سرطان): ایرج کریمی
  8. هر شب تنهایی (سرطان): رسول صدر عاملی
  9. مغز استخوان (سرطان): حمیدرضا قربانی
  10. 21 روز بعد (سرطان): سیدمحمدرضا خردمندان
  11. آتابای (سرطان): نیکی کریمی
  12. زندگی جای دیگری است (تومور مغزی): منوچهر هادی
  13. آسمان محبوب (تومور مغری): داریوش مهرجویی
  14. بی‌صدا حلزون (شنوایی): بهرنگ دزفولی‌زاده

2. اهدای عضو:

  • بودن یا نبودن: کیانوش عیاری
  • فصل نرگس:  نگار آذربایجانی
  • یک روز به‌خصوص: همایون اسعدیان
  • یکی می‌خواد باهات حرف بزنه: منوچهر هادی

3. عفو و بخشش قصاص

  • شهر زیبا: اصغر فرهادی
  • دهلیز: بهروز شعیبی
  • خانه‌ای در خیابان چهل‌و‌یکم: حمیدرضا قربانی
  • سام و نرگس: ایرج قادری
  • چهارشنبه: سروش محمدزاده
  • لانتوری: رضا درمیشیان
  • انتهای خیابان هشتم: علی‌رضا امینی
  • جان‌دار: حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری
  • یلدا: مسعود بخشی

4. مبارزه با فقر

  • زیر پوست شهر: رخشان بنی‌اعتماد
  • بچه‌های آسمان: مجید مجیدی
  • زمانی برای مستی اسب‌ها: بهمن قبادی
  • بوتیک: حمید نعمت‌الله
  • متری شیش و نیم: سعید روستایی

5. مبارزه با بِزه

  • سیزده: هومن سیدی
  • به وقت شهریور: هاتف علیمردانی
  • درساژ: پویا بادکوبه
  • آفریقا: هومن سیدی
  • فراری: علی‌رضا داوودنژاد

6. مبارزه با اعتیاد

  • خون‌بازی: رخشان بنی‌اعتماد
  • سنتوری: داریوش مهرجویی
  • دارکوب: بهروز شعیبی
  • عصر یخبندان: مصطفی کیایی
  • اعترافات ذهن خطرناک من: هومن سیدی
  • مرهم: علی‌رضا داوودنژاد
  • ستاره بازی: هاتف علیمردانی
  • لامپ صد: سعید آقاخانی
  • ابد و یک روز: سعید روستایی

7. حمایت از زنان آسیب‌پذیر

  • روسری آبی: رخشان بنی‌اعتماد
  • گیلانه: رخشان بنی‌اعتماد
  • کافه ترانزیت: کامپوزیا پرتوی
  • من ترانه پانزده سال دارم: رسول صدر عاملی
  • ناهید: آیدا پناهنده
  • مَلی و راه‌های نرفته‌اش: تهمینه میلانی
  • آذر: محمد حمزه‌ای
  • خانوم: تینا پاکروان
  • کارت پرواز: مهدی رحمانی

8. حمایت از کودکان کار

  • خورشید: مجید مجیدی
  • دونده: امیر نادری
  • لاک قرمز: سیدجمال سیدحاتمی

9. حمایت از مهاجران

  • حیران: رخشان بنی‌اعتماد
  • چند مترمکعب عشق: جمشید محمودی
  • مردن در آب مطهر: نوید محمودی
  • شکستن همزمان بیست استخوان: جمشید محمودی
  • شَنل: حسین کندری

10. فعالیت‌های محیط زیستی

  • نارنجی‌پوش: داریوش مهرجویی
  • طعم شیرین خیال: کمال تبریزی
  • برف آخر: امیرحسین عسگری
  • جنگل‌بان: منوچهر حقانی‌پرست
  • بچه زرنگ: بهنود نکویی

11. پرداختن به حق مسکن

  • روشن: روح‌الله حجازی
  • کامیون: کامپوزیا پرتوی

12. پرداختن به مشکلات ذهنی و روانی

  • گاو: داریوش مهرجویی
  • هامون: داریوش مهرجویی
  • قرمز: فریدون جیرانی
  • حوض نقاشی: مازیار میری
  • برادرم خسرو: احسان بیگلری
  • پرسه در مه: بهرام توکلی
  • بیگانه: بهرام توکلی
  • آسمان زرد کم عمق: بهرام توکلی
  • اینجا بدون من: بهرام توکلی
  • پرویز: مجید برزگر


یادداشت از مهراد شاهی

پژوهشگر فرهنگ و هنر


لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...