آثار ادبی ایران مملو از دعوت به خیرخواهی و انساندوستی است / نوجوانان «شازدهکوچولو» را بخوانند

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، به مناسبت هجدهم تیرماه، یادمان مهدی آذر یزدی؛ پدر ادبیات کودک و نوجوان و نقش انکارناپذیر این قلمرو ادبی در تقویت فرهنگ نیکوکاری میان نونهالان، پای سخنان شیرین استاد سیدحسین فداییحسین؛ نویسنده، مترجم، نمایشنامهنویس، پژوهشگر و کارگردان تئاتر کودکان نشستیم و دقایقی باهم گفتوگو کردیم. کتاب «نمایشنامههای محبوب کودکان» که با ترجمه این هنرمند و کوشش انتشارات نمایش به چاپ رسیده است، برگزیده بخش ادبیات نمایشی شصتودومین سالگرد شورای کتاب کودک در بهمن ۱۴۰۳ شده است. فعالیت هنری فداییحسین از سال ۱۳۵۹ آغاز شد و از آن زمان تاکنون، بیش از ۷۰ نمایشنامه از قلم توانای او به رشته تحریر درآمده است. علاوهبراین، ۳۴ پژوهش تئاتری و ۲۴ نمایشنامه برای بزرگسالان به چاپ رسانده است. او بیش از ۳۲ نمایشنامه تخصصی نیز برای کودکان و نوجوانان تألیف کرده و به عنوان مترجمی توانمند، نزدیکبه ۵۰ عنوان کتاب را به زبان فارسی برگردانده است. در ادامه متن این گفتوگو را میخوانید؛
- دغدغههای خیرخواهانه ادبیات کودک و نوجوان چیست و این دغدغهها چگونه به مخاطبانش منتقل میشود؟
ادبیات بهعنوان یکی از گونههای هنر، علاوهبر طرح موضوعات مختلف در قالبی زیباییشناسانه، همواره در صدد طرح دغدغههای هنرمند در مسیر اصلاح جامعه است. در این راستا، ادبیات کودک و نوجوان بیشتر از هر چیز، سعی بر آن داشته است تا فرهنگ خیرخواهی و نوعدوستی را در مخاطب خود بهعنوان شهروندان آینده نهادینه کند؛ به این ترتیب، بیشترین کوشش فعالان این عرصه در راستای طرح دغدغههای خیرخواهانه بوده است.
- رویکرد ادبیات جهان و ایران نسبت به این مسئله چگونه است؟
وقتی از حوزه شریف ادبیات حرف میزنیم، باید بدانیم موضوع خیرخواهی، دوستداشتن دیگران و رعایت حقوق تمام افراد جامعه، موضوعی است که عقل سلیم و هر انسان منصفی آن را میپسندد و تلاش میکند دیگران را به رعایت این امور توصیه کند؛ پس طبیعی است که نویسندگان و خالقان آثار ادبی، بیشترین سعی و تلاش را در این زمینه داشتهاند. از سوی دیگر، چنین موضوعاتی به فرهنگ و جغرافیای خاصی تعلق ندارند؛ چون همه آدمها اینها را پذیرفتهاند.
با این مقدمه، در آثار ادبی سراسر جهان، موضوع والای انساندوستی، چهبسا بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است. به عنوان مثال در جایجای اثر جهانی و ماندگار «بینوایان»، مضمون و محتوای خیرخواهی و موضوعات مشابه به وفور دیده میشود. این رویکرد به طور اخص در ادبیات کودک و نوجوان جهان نیز فراوان وجود دارد. اجازه دهید حالا که مثالی از ادبیات بزرگسال مطرح کردم، به داستان بسیار معروف و مشهوری هم در حوزه کودک و نوجوان اشاره کنم. شاید در اثر زیبای «شازده کوچولو»، چشمگیرترین مضمون و محتوا، خیرخواهی و توجه به دیگران است. کافی است به رفتار و گفتار شخصیت اصلی این اثر توجه کنیم؛ شازده کوچولو آنقدر به فکر دیگران و خیرخواهشان است که هرجا پا میگذارد، دیگران را مسحور شخصیت خود میکند. اینها البته چند مثال ساده و شاید دمدستی از توجه ادبیات کودک و نوجوان جهان به موضوع خیرخواهی است.
در ادبیات ایران نیز چه در حوزه بزرگسال و چه در بخش کودک و نوجوان به چنین موضوعاتی توجه ویژه شده است. در ادبیات کهن و در آثار بزرگانی چون سعدی، حافظ، عطار، نظامی و ... موضوع خیرخواهی یکی از مضامین قابل توجه است. همین توجه در افسانهها، قصههای کهن و همچنین در ادبیات معاصر کودک و نوجوان ایران نیز دیده میشود.
نکتهای که در بسیاری از آثار ادبی ایران چه بزرگسال و چه کودک و نوجوان بسیار وجود دارد، تذکر، هشدار دادن و نصیحت کردن است. شاید این واژهها در معنای کلی خوشایند به نظر نرسند و عدهای معتقد باشند که عالم هنر جای نصیحت کردن و تذکر دادن نیست، اما بیشک، بسیاری از این هشدارها و نصیحت کردنها از سر خیرخواهی و برای دعوت مخاطب به رفتار خیرخواهانه، انساندوستی و رعایت حقوق دیگران بوده است.
- خانوادهها هنگام خرید کتاب برای کودکانشان شاید کمتر سمت کتاب نمایشنامه و بازیهای خلاق بروند. برای حل این مسئله چه پیشنهادی ارائه میکنید یا به نظرتان خواندن کتاب خوب، صرف نظر از نوع آن کفایت میکند؟
هرچند بچهها نیازمند آشنایی با قالبهای مختلف ادبی از جمله نمایشنامه و کتابهای گوناگون مثل کتابهای بازی و ... هستند، اما آنچه از سالیان پیش متداول بوده، کتاب قصه و شعر است. انگار کسی نمایشنامه را بهعنوان یک قالب ادبی به رسمیت نمیشناسد یا کتابِ بازی را کتاب تلقی نمیکند. رونق کتابهای نمایشنامه و بازی، نیازمند تغییر نگرش هنرمندان، ناشران و خانوادههاست.
در هر سه حوزه باید تغییر نگرش اتفاق بیفتد. هم نویسندگان باید کتابهای جذاب نمایشنامه و بازی بنویسند؛ کتابهایی که علاوهبر حفظ قالب خود، جذابیتی برابر با کتابهای شعر و داستان داشته باشند و هم ناشران باید به انتشار و عرضه این کتابها -همانند سایر کتابهای کودک و نوجوان- اقبال نشان بدهند و هم خانوادهها با تهیه اینگونه از کتابها به ناشر و نویسنده انگیزه بیشتری ببخشند.
- چه ظرفیتهای بالقوهای در ادبیات ایران و جهان وجود دارد که با نیکوکاری پیوند دارد؟ چه پیشنهادهایی برای این موضوع دارید؟
ادبیات یک زبان ارتباطی است، زبانی که با گزینش بهترین واژهها، عمیقترین مفاهیم را برای انتقال به دیگران به کار میگیرد. این امکان، ظرفیت وسیعی را در اختیار هنرمند و نویسنده قرار میدهد تا با مهارت تمام و با استفاده از واژههای مناسب و در خور فهم برای مخاطب، هر موضوع و مضمونی را به زیباترین شکل بیان کند و بر احساس، درک و فهم مخاطب اثر بگذارد؛ پس طبیعی است که با داشتن چنین امکان وسیع و ابزار قدرتمندی، مضامین ارزشمندی همچون نیکوکاری را در ذهن مخاطب به آسانی نهادینه کند. این تلاشی است که تمامی نویسندگان در سراسر جهان و در طول تاریخ ادبیات به کار گرفتهاند.
بیدلیل نیست که در بسیاری از کشورها و فرهنگها به بزرگترین و تأثیرگذارترین نویسندگان و ادبا، لقب حکیم دادهاند. در عالم ادبیات، حکیم کسی است که از بینش و درک عمیقی درباره مسائل و مشکلات روحی و اخلاقی پیرامون خود برخوردار است و سعی میکند که از این دانش و بینش خود در مسیر حل مشکلات جامعه و درمان دردهای روحی و اخلاقی خود استفاده کند. چه درمانی بهتر از گسترش روح نیکوکاری، خیرخواهی و انساندوستی در تمامی افراد جامعه؟
- فکر میکنید بهترین آثار ادبیات نیکوکارانه و متعهد کودک ایران و جهان، چه آثاریاند؟
هرچند در پاسخهای بالا به چند اثر به عنوان نمونه اشاره کردم، اما به گمان من شاید نشود در مجموعه آثار ادبی جهان، موردی را سراغ گرفت که در بطنش موضوع نیکوکاری نهفته نشده نباشد. به عنوان مثال، در الگوی متداول سفر قهرمان، که از قضا مورد علاقه کودکان و نوجوانان است، همواره قهرمان به دنبال رسیدن به دنیایی بهتر، یافتن حقیقت، کشف ظرفیتهای شکوفانشده در خود، خودشناسی، تغییر شرایط موجود، کمک به دیگران و ... است.
در همه این اهداف گوناگونِ قهرمان برای سفری که آغاز میکند، خیرخواهی و نیکوکاری موج میزند. منتهی نکته در این است که ما باید زاویه نگاه و انتظارمان از موضوع نیکوکاری را تغییر دهیم. نیکوکاری فقط کمک کردن به افراد ضعیف، ناتوان و دستگیری از در راهماندگان نیست. چهبسا، وقتی شخصیتی در پی آگاهسازی دیگران است یا برای نجات سرزمینش به جنگ دیوها و غولها میرود، به بهترین شکل درس نیکوکاری را آموزش میدهد.
راه دور نرویم، شخصیتی که حاضر نیست برای رسیدن به هدف خود، دست به هر کار غیراخلاقی (مثلا دروغ گفتن) بزند یا قانون را زیرپا بگذارد، به زبان بیزبانی، نیکوکاری را دارد توصیه میکند. حتی در آثاری که به تقابل خیر و شر، زیبا و زشت، سفیدی و سیاهی و خوب و بد اشاره دارند، خودبهخود این مفهوم پنهان است که تمایل به خیر، زیبایی، سفیدی و خوبی، نوعی نیکوکاری است و محبوب و پسندیده است، اما توسل به شر، زشتی، سیاهی و بدی، بدکرداری است که به شکست و تباهی میانجامد.
- سهم ادبیات کودک و نوجوان را در جنبههای انساندوستانه و خیرخواهانه نسبت به ادبیات بزرگسال چگونه ارزیابی میکنید؟
شاید مقایسه دو حوزه وسیع ادبیات بزرگسال و کودک و نوجوان از جنبه توجه به موضوعات خیرخواهانه و انساندوستانه به راحتی ممکن نباشد. به خصوص که حوزه ادبیات بزرگسال نسبت به ادبیات کودک و نوجوان از قدمت و پیشینه بسیار بیشتری برخوردار است، اما از آنجا که همواره در خلق آثار ادبی برای کودکان و نوجوان نوعی فرهنگسازی مدنظر هنرمندان بوده است، به نظر میرسد که سهم ادبیات کودک و نوجوان در ترویج جنبههای خیرخواهانه و انساندوستانه بیشتر از ادبیات بزرگسال است.
- با توجه به اینکه هجدهم تیرماه، بهمناسبت سالگرد درگذشت مهدی آذر یزدی به نام ادبیات کودک و نوجوان شناخته میشود، آثار او را از منظر موضوع گفتوگویمان چطور میبینید؟
اگر بخواهم منصفانه به این موضوع نگاه کنم، به جرأت میگویم در کمتر اثری از قصههای زیبا و فراوان مرحوم مهدی آذر یزدی مضامینی به دور از انساندوستی و خیرخواهی برای دیگران هست. لازم به گفتن است که جناب آذر یزدی در مجموعه آثار خود گلچینی از بهترین قصههای موجود در ادبیات ایران را بهعلاوه قصههای دینی و قرآنیِ مناسب برای مخاطب کودک و نوجوان گردآوری کرده است. تقریباً در تمام این آثار وجوه خیرخواهانه، دیگردوستی، خودشناسی، شناختِ پیرامون و همچنین رعایت حقوق متقابل برجستهترین است.
- آیا نیاز است که ما این جنبهها را در ادبیات بگنجانیم یا ادبیات در نفس خود این جنبهها را دارد؟
ادبیات در ذات خود میل به تقدیر از خوبیها و نکوهش بدیها دارد. ادبیات در حقیقت روایت غلبه خوبی بر بدی است. توصیف زیبایی است از حقجویی، تلاش و مقاومت در برابر سختیها و هزاران مضمون و محتوای دیگر که تمامی آنها را میشود در واژههای «نیکوکاری» و «خیرخواهی» خلاصه کرد. منتهی از آنجا که همواره صاحبان قلم انسانهای دارای اندیشه و در عینحال دغدغهمندی بودهاند، سعی کردهاند علاوهبر روایت زیبا و ادبی خود از یک رویداد، اتفاق یا داستان و حکایت، مضمون و محتوایی راهگشا، هدایتکننده و مفید را نیز به مخاطب خود ارائه کنند.
به این ترتیب میتوان گفت کارکرد ادبیات در انتقال مضمون و محتوای خیرخواهانه بسیار مؤثرتر و ماندگارتر است؛ چراکه هم قالب و هم محتوا در یک راستا -یعنی ترویج و گسترش امر خیرخواهانه و گرایش به نیکی و نیکوکاری- به خدمت هم درآمدهاند.
- متشکرم. اگر حرف ناگفتهای هست، خوشحال میشویم از شنیدنش.
روز ملی ادبیات کودک و نوجوان را به تمامی فعالان دلسوز این عرصه، شامل نویسندگان و ادیبان محترم و همچنین ناشران و مروجین ادبیات کودک و نوجوان، به خصوص والدین آگاه و متولیان فرهیخته تعلیم و تربیت -که بیش از هرچیز به ارتقای دانش، بینش، درک و آگاهی فرزندان و کودکان و نوجوان میاندیشند- تبریک میگویم.
گزارش از مهدیه رشیدی