به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، نشست «داستان میرزاحسن رشدیه و آموزش نوین» با سخنرانی بهدخت رشدیه؛ کنشگر اجتماعی و نوادۀ میرزاحسن رشدیه و آذر تشکر؛ جامعهشناس و مربی زندگی، یکشنبه 20 آبان در محل مؤسسۀ فرهنگی - هنری «تهرنگ اندیشه و خیال» واقع در خیابان نجاتالهی با حضور جمع بسیاری از مشتاقان برگزار شد.
از مدرسهسازی تا تشکیل صندوق عمومی برای گردآوری خمس و زکات
بهدخت رشدیه در ابتدا از تلاش 20 سالۀ خود برای تحقیق دربارۀ میرزاحسن رشدیه سخن گفت و گزارشی از این فعالیتها ارائه داد. او که خود را کوچکترین نوادۀ میرزاحسن معرفی میکرد، این سؤال جدی را طرح کرد که: «چرا در ظرف 80 سال از فوت او اسناد و مدارک میرزاحسنخان جمعآوری نشده است و اسناد موجود محدود و پژوهشهای انجامشده، تکراری است؟»
در ادامه رشدیه شرحی از ذهنیت خانوادگی خود درباره میرزاحسنخان ارائه داد و گفت: «در خانواده به پدربزرگ احترام گذاشته میشد و از او به عنوان فردی یاد میگردید که اولین مدارس را تأسیس کرده و سپس وارد حیطۀ فعالیت اجتماعی برای زنان و کودکان شده است.» رشدیه از احساس وظیفه نسبت به میراث اجدادی گفت و افزود: «در 10 سال اول آنقدر اسناد و مدارک اندکی یافتم که مدام فکر میکردم چرا ما به عنوان خانواده از اسناد او نگهداری نکردیم. بعدها متوجه شدم که میرزاحسنخان نمیخواسته از او اسناد و مدارکی باقی بماند.»
خاطرات و اسناد رشدیه، فروردین 1404 منتشر میشود
رشدیه از عدم تعصب خود نسبت به میرزاحسنخان گفت و درباره دلایل محدودیت اسناد آرشیوهای دولتی بیان کرد: «علت اصلی این است که مردم نسبت به این سازمانها بیاعتماد هستند. علاوهبراین، آنها آگاهی ندارند که ممکن است با از میان رفتن این اسناد، باعث نابودی بخشی از تاریخ ایران شوند.» وی از یافتن مدارک و اسناد جدید دربارۀ میرزا حسنخان سخن گفت و با اشاره به مجموعه چهارجلدی اسناد، خاطرات، نشریات و آثار رشدیه که به همت سیدرضا باقریان موحد گردآوری شده است و در فروردینماه سال آتی منتشر میشود، افزود: «اسناد رشدیه خیلی پراکنده است و هیچ انسجامی ندارد و تازه بعد از انتشار این چهار جلد، کار رشدیهپژوهی آغاز خواهد شد.»
وی در ادامه به جزئیات برخی از اسناد میرزاحسنخان و روند یافتن آنها در آموزش و پرورش قم و ... اشاره کرد و به شماری از ابداعات و نوآوریهای میرزاحسنخان مانند پیشنهاد خرید قریه فیروزآباد اشاره کرد که امیدوار بود پس از مالکیت آن، امکان اجرای طرحهایی مانند قطعهبندی هندسی زمینهای کشاورزی و واگذاری آن به رعایا، تعیین سقف 30 تومانی برای مهریه اهالی، محدودکردن روزهای دایر بودن قهوهخانه به دو روز و تشکیل صندوق عمومی از پول خمس و زکات برای کمک به مردم و مدرسهسازی به امید ریشهکنی بیسوادی یاد کرد.
رشدیه در بخش دیگری از سخنان خود به آثار و منابع قدیمیتر مانند کتاب شمسالدین رشدیه درباره پدر اشاره کرد که تاکنون مهمترین منبع تحقیقی دربارۀ این شخصیت تاریخی است. او اشتباهات موجود در کتاب مانند سال تولد را به نشر کتاب نسبت داد و اضافه کرد که مجموعۀ حاضر اطلاعات این اثر را تکمیل خواهد کرد. وی ضمن ارائۀ شرح حالی از میرزاحسنخان به تأسیس همزمان سایتی درباره او و فعالیتهایش اشاره کرد که به زودی در دسترس قرار خواهد گرفت.
عمومیکردن دانش در ایران؛ هدف اصلی رشدیه
دومین سخنران این رویداد فرهنگی، آذر تشکر؛ جامعهشناس و مربی زندگی بود. وی در آغاز سخنان خود از دو دهه درگیری ذهنی خود و بهدخت رشدیه درباره فعالیتهای میرزاحسنخان سخن گفت و هدف از این کار را شناخت این شخصیت تاریخی از خلال کارهایش دانست. تشکر مهمترین دغدغه خود را به این شکل بیان کرد: «برای من رشدیه بسیار مهم است و جاذبه دارد. خودم را جای او میگذاشتم و بحث مهم برایم این بود که چطور او را به تاریخ امروز بیاورم؟ اینکه امروزِ من چه تأثیری از او میتواند داشته باشد؟»
تشکر با نام بردن از وقایع مهمی مانند ترور ناصرالدینشاه، قیامهای جنگل، خیابانی، پسیان و ... و در نهایت جنگهای جهانی اول و دوم، زمانۀ رشدیه را «بحرانیترین زمانهای تاریخ ایران» دانست و همانندی عجیبی میان زمانۀ او و روزگار معاصر بهشمار آورد. وی با اشاره به شماری از کارشکنیها و مخالفتها با اقدامات رشدیه، افزود: «از لحاظ رابطه جامعه و دولت و کسانی که در رأس امور هستند، انگار میرزاحسنخان در زمانه ما است و همین درد دلها را با ما میکند.»
وی جستوجوگری، کنجکاوی، منعطف بودن و مذاکرهکننده بودن با سطوح مختلف اجتماع خود و کشورهای مختلف، چابک، شجاع، صبور، مصمم و رؤیاپرداز بودن در کنار حقیقتگویی و جزئینگری و دقت را از جمله ویژگیهای میرزاحسنخان برشمرد و ادامه داد: کار اختصاصی او آموزش کودکان بود و او عروهالوثقای خود را عمومی کردن دانش در ایران میدانست.
این جامعهشناس در ادامه، آموختن از راه و روش میرزاحسنخان را حیاتی دانست و اضافه کرد: «زمانه ما شبیه به زمانه رشدیه است. ما در عصری هستیم که پراکندگی آگاهی وحشتناک است. انواع آگاهیها به ما میرسد که ما را گیج میکند. برای اینکه در آینده ایران اثرگذار باشیم باید عروهالوثقای خود را بیابیم، والا در زمانهای که نهادها کارآمدی خود را از دست دادهاند، نمیتوانیم تأثیرگذار باشیم.»
دیدگاه خود را بنویسید