به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، علی اللهبداشتی؛ عضو هیئتعلمی گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه قم است. از او آثار بسیاری از جمله کتابهای «مبانی فسلفی علم كلام اسلامی» و «بررسی و نقد آرای سلفيه درباره توحيد از ديدگاه قرآن، سنت و برهان» منتشر شده است. با این استاد دانشگاه پیرامون نیکوکاری در سیره پیامبر اکرم (ص) به گفتوگو پرداختیم که در ادامه متن آن را میخوانید:
- ضمن عرض سپاس از قبول این گفتوگو، لطفاً برای مخاطبان ما درباره اوضاع فرهنگی - اجتماعی و اقتصادی جزیرهالعرب در آستانه ظهور اسلام توضیح دهید و بفرمایید شرایط مردم فرودست در این عصر چگونه بود و اسلام چگونه شرایط را دگرگون کرد؟
در رابطه با دوره ظهور اسلام که به آن اصطلاحاً «دوره جاهلیت» گفته میشود، امیرالمؤمنین (ع) در نهجالبلاغه بسیار زیبا این دوره را ترسیم میکنند؛ دورانی که مردم در ضلالت و گمراهی بودند، در آتش فتنهها میسوختند و کبر و غرور آنها را از اخلاق انسانی دور کرده بود. حرامهای خدا را حلال کرده بودند و حلال خدا را حرام. گروهی از مردم عرب دخترانشان را میکشتند، به جهت اینکه دختر داشتن را ننگ میدانستند و پسران را باقی میگذاشتند تا یار و بازوی آنها باشند.
اموال هم غالباً برای پسرها بود؛ یعنی فرزندان ذکور ارزش داشتند؛ چراکه در زندگی عرب آنروز همیشه شمشیر حاکم بود و جنگاوری افتخار او بود و چون پسرها همواره دوشادوش پدران در نبردها بودند، امکانات مالی و ارث بیشتر برای پسرها بود. یکی از دلایلی که برای دخترکشی آنها ذکر میکردند این بود که میترسیدند زنانشان اسیر دشمن نشوند و به همین دلیل دختر داشتن را برای خود ننگ میدانستند و حاضر بودند که دختران خود را زندهبهگور کنند. گروهی دیگر نیز کلاً فرزندانشان را از ترس فقر میکشتند که نشان از سنگدلی و بیرحمیای بود که بر آنها غلبه کرده بود و رحم و عطوفت محو شده بود.
از نظر اجتماعی، امیرالمؤمنین (ع) در خطبه 108 نهجالبلاغه میفرماید: «وَ کَانَ أَهْلُ ذلِکَ الزَّمَانِ ذِئَاباً، وَ سَلاَطِينُهُ سِبَاعاً» یعنی اهل آن زمان مثل گرگ نسبت به یکدیگر بودند. هرکسی میخواست دیگری را بدرد و پادشاهان آن، باز مثل حیوانات درنده بودند و در ادامه دارد که: «وَ فُقَرَاؤُهُ أَمْوَاتاً» یعنی در دوره جاهلیت و قبل از ظهور اسلام، فقرای جامعه «کالاموات» بودند؛ یعنی کسی برای آنها هیچ حسابی باز نمیکرد.
باز در جای دیگر حضرت (ع) دارد که: «اهلالارض یومئذ ملل متفرقه»؛ یعنی اهل زمین مخصوصاً در عربستان گروههای متفرق بودند. میدانیم که زندگی در عربستان، قبیلهای بود و اختیار قبیله در دست رئیس آن قرار داشت و افراد عادی در مسائل اجتماعی، رأی و نظری نداشتند.
حضرت (ع) میفرماید هواپرستی بر خداپرستی غلبه داشت. عامه مردم در صراط حق و توحید نبودند و برخی خدا را شبیه مخلوق میدانستند و برخی دیگر گرفتار الحاد در اسماء حق بودند که مراد آن حضرت (ع) این است که نامهای خدا را منحرف کرده و روی بتهای خود میگذاشتند. مثلاً بتپرستان عرب، «لات» را از «الله» و «عُزّی» را از «عزیز» و «منات» را «منّان» که اسماء الهی هستند، گرفته بودند و روی معبودهای خود نامگذاری میکردند. برخی بتپرست و برخی دیگر آتشپرست بودند. به هر حال، بازار جهل و گمراهی رواج داشت اما هدایت کمرنگ بود.
از نظر اخلاق اجتماعی نیز حضرت (ع) میفرماید: «وَ غَارَ الصِّدْقُ وَ فَاضَ الْکِذبُ» یعنی صدق، راستی و درستی، غروب کرده بود. مردم باهم با صداقت و راستی و درستی رفتار نمیکردند. یا اینکه: «وَ فَاضَ الْکِذبُ» یعنی آنچه در جامعه حاکم بود، کذب و دروغ و دورویی بود. حال میفرماید مردم در ظاهر دوست بودند اما در قلبشان از هم تنفر داشتند. این وضعیت جامعه عرب آن روز بود که خداوند پیامبر (ص) را مبعوث کرد؛ در زمانی که کسی اهل کتاب و ادعای خبر آسمانی نبود و پیامبر (ص) چنین جامعهای را رشد داد.
- جایگاه نیکوکاری در دین اسلام چگونه است؟ این دین چه توصیههایی درباره نیکوکاری نسبت به مردم فرودست دارد و در کلام و رفتار پیامبر اسلام (ص) آیا میتوان مصادیقی از نیکوکاری و دعوت به آن یافت؟
اولین پیام پیامبر گرامی اسلام (ص) پس از بعثت، دعوت به کتاب و حکمت بود و یکی از اصولی که در حکمت وجود دارد این است که انسان باید نسبت به فقرای جامعه احسان داشته باشد. در قرآن آمده است: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى» یعنی خداوند شما را امر به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان میکند.
در جای دیگر در مورد مؤمنان میفرماید از اوصاف آنها این است که: «وَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ» یعنی یکی از ویژگیهای مؤمنان این است که این افراد در اموالشان برای سائل یعنی نیازمندی که سؤال میکند و محرومی که سؤال نمیکند، حقی قائل هستند و خودشان را موظف میدانند این حق را به فقرا برسانند.
انس ابن مالک از رسول گرامی اسلام (ص) گزارش میکند که حضرت (ص) فرمود: «ویل للاغنیاء من الفقراء یوم القیامه. یقولون: ربنا ظلمونا حقوقنا التی فرضت علیهم فی اموالهم» یعنی فقرا در پیش خداوند از اغنیا شکایت میکنند و میگویند پروردگارا اینها در حق ما ظلم کردند. حقی که براساس آیه قرآن خداوند در اموال اغنیا برای فقرا حقی قرار داده است که اغنیا موظف هستند با انفاق کردن، فقرای جامعه را از فقر نجات دهند که اگر اینکار را نکنند، فقرا در روز قیامت از آنها شکایت میکنند. این سخن پیامبر (ص) یک تهدیدی است برای اغنیا که حواسشان جمع باشد که اینطور نباشد که سیر بخوابند و همسایه آنها گرسنه باشند.
در روایتی دیگر حضرت رسول اکرم (ص) میفرماید: «ما آمَنَ بی مَن باتَ شَبْعانَ و جارُهُ جائعٌ» یعنی ایمان به خدا ندارد کسی که سیر بخوابد، در حالی که برادر دینیاش گرسنه است. دقت دارید که چقدر تأکید دارد. یعنی اصلاً مؤمن نیست و ایمان ندارد. ایمان با ادعا نیست. پیامبر (ص) میخواست ایمان در جامعه عملی شود. به همین دلیل است که اینطور میفرماید. در جای دیگری میفرماید: «ما آمن باللّه من شبع و اخوه جائع و لا آمن باللّه من اکتسی و اخوه عریان» یعنی مؤمن نیست و ایمان به خدا ندارد کسی که پوشیده باشد و لباس زیادی داشته باشد، در حالی که برادر او عریان است.
در اینجا لازم است یک نکته تاریخی از خود رسول اکرم (ص) خدمت شما عرض کنم که آمده است: کسی از پیامبر گرامی اسلام (ص) درخواست کرده بود که پیامبر پیراهن خود را به او ببخشد. حضرت (ص) پیراهن خود را به او بخشید. هنگام نماز شد و مردم منتظر نماز بودند که دیدند پیامبر (ص) نیامد. کسی رفت منزل پیامبر (ص) و دید که ایشان پیراهن به تن ندارند. فرمودند: پیراهنم را به فقیری اعطا کردهام. بعد خداوند این آیه را فرستاد که در انفاق کردن نه خسیس باشید و نه بسیار ببخشید. یعنی آنقدر رحمدل نباشید که لباس تنتان را هم به فقیر بدهید و خودتان در زندگی دچار مشکل شوید.
بنابراین اینچنین است که خود پیامبر (ص) الگوی نیکوکاری و بخشش برای ما است. اینکه قرآن میفرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» واقعاً اسوه بودن پیامبر (ص) زبانزد است. از عایشه درباره پیامبر گرامی اسلام (ص) سؤال کردند. عایشه گفت: «خُلقُه قرآن» یعنی پیامبر آئینه تمامنمای قرآن است. پس آنچه درباره انفاق در قرآن آمده است، پیامبر (ص) خودش اولین عامل به این آیات بود. از این رو پیامبر (ص) در زمینه بخشش کاملاً برای همه مسلمانها میتواند الگو باشد.
- در سیره رسولالله (ص) و آنچه درباره ایشان روایت شده است، آیا شواهدی میتوانیم بیابیم که نیکیهای ایشان فقط نسبت به جامعه مسلمان شبه جزیره عربستان است یا فراتر از آن شامل ساکنان یهودی و نصرانی این منطقه نیز میشده است؟
اساس اسلام بر کرامت انسان است. قرآن کریم میفرماید: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» ما همه فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم؛ یعنی هر انسانی به دلیل اینکه انسان است، دارای کرامت ذاتی انسانی است. در اینرابطه میگویند پیامبر گرامی اسلام (ص) یک روز در تشییع جنازه یک یهودی شرکت کرد. یهودی کجا، مسلمان کجا. ولی پیامبر (ص) در تشییع جنازه او شرکت کرد. بعضی از اصحاب هم از او تبعیت کردند اما در ادامه ناخشنودی خود را اظهار کردند و گفتند شما چرا در تشییع جنازه این یهودی شرکت کردید؟
جوابی که پیامبر (ص) داد واقعاً برای ما درسآموز است. پیامبر (ص) فرمود: آیا انسان نبود؟ یعنی انسان بماهوانسان دارای کرامت است. حال میخواهد یهودی، مسیحی یا مسلمان باشد. این رفتار پیامبر (ص) در رابطه با دیگران بسیار میتواند برای ما الگو باشد. از امام صادق (ع) هم که از همان سنت پیامبر (ص) پیروی میکردند آمده شده است: یک شب یکی از اصحاب دید که ایشان انبانی از خرما دارد و در محلهای بالای سر فقرا نان و خرما گذاشت و برگشت. آن صحابی میگوید من امام صادق (ع) را تحت نظر داشتم که خطری متوجه ایشان نباشد.
سپس از حضرت (ع) سؤال کرد که ای فرزند رسول خدا (ص)، اینها از اصحاب شما بودند؟ حضرت (ع) فرمودند: نه. اگر اینها از اصحاب ما بودند که ما وظیفه داشتیم اموالمان را با آنها تقسیم کنیم. اینها از مخالفان ما هستند! یعنی شیعه نیستند. آنزمان مرزهای مشخصی میان اهل سنت و شیعه وجود داشت و اهل سنت ائمه (ع) ما را به عنوان امام (ع) قبول نداشتند ولی خود حضرت (ع) با فقرای اهل سنت اینطور رفتار میکرد، یا در تشییع جنازه آنها حاضر میشد.
یک نفر از حضرت صادق (ع) سؤال میکند که رفتار ما با مخالفان چگونه باشد؟ فرمود: ببینید امامتان با آنها چطور برخورد میکند. ما از مریضهای آنها عیادت میکنیم و در تشییع جنازه آنها شرکت میکنیم. شما هم اگر میخواهید از پیروان ما باشید، باید اینگونه باشید.
افزون بر اینها از امیرالؤمنین علی (ع) روایت شده است که فرمود: خداوند در شب معراج به پیامبر (ص) فرمود: «یا أَحْمَدُ! إِنَّ المَحَبَّةَ لِلّهِ، هِىَ المَحَبَّةُ لِلْفُقَرآءِ وَ التَّقَرُّبُ إِلَیْهِمْ وَ قَرِّبْ مَجْلِسَهُمْ مِنْکَ، أَدْنُکَ، وَ بَعِّدِ الأَغنِیاءَ وَ بَعِّدْ مَجْلِسَهْم مِنْکَ، فَإِنَّ الفُقَرآءَ أَحِبّآئی» یعنی اگر کسی میخواهد خدا را دوست داشته باشد و محبت خدا را جذب کند، باید نسبت به فقرا محبت داشته باشد. اینجا هم مشخص نکرده است که این فقیر، مسلمان یا از غیرمسلمانان باشد.
در ادامه میفرماید: «یا أَحْمَدُ! مَحَبَّتی مَحَبَّةُ الفُقَرآءِ، فَادْنُ الفُقَرآءَ» یعنی ای احمد، محبت من، محبت فقرا است. پس به فقرا نزدیک شو و در مجلس آنها شرکتکن. فقط متوجه مجالس اغنیا نباش. مجلس آنها گرم است اما این فقرا هستند که احتیاج به محبت بیشتری دارند و نسبت به آنها باید محبت کرد.
به هر حال پیامبر (ص) نسبت به فقرا بسیار بسیار توجه داشتند. در روزه ماه رمضان اولین دعایی که در هر نماز بسیار شهرت دارد و تأکید شده که خوانده شود، این دعا است: «اَللّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ اَللّهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جایِعٍ اَللّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیانٍ» که از عبارت «کُلَّ فَقیرٍ» استفاده میکند و فقیر مسلمان و غیرمسلمان را مطرح نمیکند؛ یعنی هیچ انسانی در جامعه نباید فقیر، گرسنه و برهنه باشد و جامعه اسلامی وظیفه دارد که نسبت به اینها رسیدگی کند.
روزی امیرالؤمنین در بازار کوفه داشت میرفت که دید پیرمردی گدایی میکند. حضرت (ع) فرمود: این کیست؟ اصحاب گفتند: یهودی است. حضرت (ع) فرمود: بروید از بیتالمال برای او حقوق تعیین کنید. گفتند: یهودی است. حضرت (ع) فرمود: او وقتی جوان بود برای این جامعه کار میکرد. حالا که پیر شده، جامعه یعنی حکومت اسلامی وظیفه دارد به عنوان یک انسان و به اصطلاح امروزی شهروند، حقوق پیرمردی که ازکارافتاده و قادر به کار نیست را تأمین کند که او مجبور نباشد گدایی کند و دست خود را به طرف مردم دراز کند.
این تعالیم اسلام، واقعاً جهانی است و اختصاص به مذهب خاصی ندارد و مختص مسلمانها نیست. پیامبر (ص) نسبت به انسانها رحمت داشت. وقتی میگوییم پیامبر (ص) «رحمه للعالمین» است؛ یعنی این رحمت شامل حال همه انسانها است. اینها چیزهایی است که ما در آموزههایمان میبینیم.
در روایتی دیگر، پیامبر (ص) فرمود: «مَنْ وَاسَى اَلْفَقِيرَ مِنْ مَالِهِ وَ أَنْصَفَ اَلنَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ فَذَلِكَ اَلْمُؤْمِنُ حَقّاً» یعنی اگر میخواهی بدانی که مؤمن حقیقی کیست، کسی است که با فقرا مواسات ایجاد کند و آنها را بالا بیاورد. درباره انفاق در قرآن بسیار تأکید شده است. شاید مجموعه آیاتی که در باب انفاق و زکات و ... آمده از مجموعه آیاتی که درباره نماز آمده است، بیشتر باشد. اسلام توجه و تأکید زیادی بر توجه به همنوع و انسانهای دیگر دارد. مؤمن حقیقی کسی است که با عامه مردم یا «الناس» از هر فرقه و دین و مذهبی که باشند یعنی انسان بماهوانسان نه مسلمانها، با انصاف و عدالت رفتار میکند. این انسان است که مؤمن حقیقی است.
- به عنوان پرسش آخر فکر میکنید سیره رسول خدا (ص) و دستورات دین اسلام در جامعه امروز در ایران و جهان چه پیامی میتواند داشته باشد و چطور میتواند زندگی آدمی را در سراسر جهان دگرگون کند؟
وقتی قرآن میفرماید رسولالله (ص) برای شما اسوه است، ما به عنوان مسلمان باید رفتار ایشان نسبت به انسانهای دیگر را الگوی خود قرار دهیم. الآن بخش زیادی از مردم فلسطین از نظر مذهبی از اهل سنت و عدهای هم شیعه هستند. اما ما به عنوان یک کشور اسلامی وظیفه داریم به همه مسلمانهای غزه کمک کنیم تا اینها از این گرفتاری که دارند، نجات پیدا کنند.
نهتنها اینها بلکه هر انسانی در هر نقطهای از زمین اعم از سیاهان آفریقا یا عرب و عجم، اگر هر انسانی را دیدیم که تحت ظلم است، باید برای نجات او تلاش کنیم. اینکه قرآن میفرماید: «وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى»، بِرّ به معنای نیکوکاری دامنهدار است یا وقتی در آیهای دیگر میفرماید: «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ» همه این موارد را قرآن جزو بِرّ و نیکوکاری در جامعه میداند.
حتی امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «طَلَبُ التَّعاوُنِ عَلى إقامَةِ الحَقِّ دِيانَةٌ و أمانَةٌ» یعنی کسی که به دیگران کمک و معاونت کند که حق اقامه شود به معنای دیانت است و امانت الهی که خداوند بر دوش انسان نهاده این است و دیانت هم همین است که برای برپایی حق در سراسر گیتی و جهان امروز تلاش کنیم.
همانطور که امروز میبینید، دانشجویان آمریکا و اروپا برای رهایی مردم غزه از شر صهیونیسم تلاش میکنند، تظاهرات میکنند و شعار میدهند. همه اینها در راستای احیای حق است، بدون اینکه بحث مذهب و مرام مطرح باشد. چون همه انسانیم و هیچانسانی نباید تحت ظلم قرار گیرد. هرجا ندای مظلومی بلند شود، باید به کمک او بشتابیم و او را از یوغ ظلم ظلمه نجات دهیم. این، پیام اسلام است.
بحث مالی، پایینترین مراتب است و کمترین کاری است که ما میتوانیم نسبت به همنوعان خود انجام دهیم. در شعر سعدی هم به این مضمون اشاره شده که یک نفر حتی به سگ هم کمک کرد و خداوند گناهان این فرد را که به سگ تشنه آب داد، بخشید. یعنی حتی نسبت به حیوانات و محیط زیست مسئولیت داریم، انسان که جای خود دارد. پس باید نسبت به همنوعان خود رحمت داشته باشیم و رحمت عام الهی که میگوییم: «بسم الله الرحمن الرحیم» همین است که خداوند رحمت عام نسبت به همه انسانها دارد. رحمت خاصی هم دارد که نسبت به مؤمنان در دنیا و آخرت است.
گفتوگو از زهرا حاتمی
دیدگاه خود را بنویسید