نگاهی به ابعاد رسانهای همبستگی اجتماعی و دفاع ملی

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، دومین نشست بررسی «ابعاد رسانهای همبستگی اجتماعی و دفاع ملی» با عنوان بررسی ابعاد رسانهای، با سخنرانی مسعود کوثری؛ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، ماشاءالله شمسالواعظین؛ روزنامهنگار پیشکسوت، نفیسه زارعکهن؛ روزنامهنگار و علی ربیعی؛ رئیس انجمن ایرانی علمی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و دستیار اجتماعی رئیس جمهور چهارشنبه ۱۸ تیرماه در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. پیشتر اعلام شده بود فاطمه مهاجرانی؛ سخنگوی دولت نیز در این نشست سخنرانی خواهد کرد که محقق نشد.
این سلسلهنشستها با همت انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات و با همکاری مؤسسه کار و تأمین اجتماعی و نیز معاونت فرهنگی و دانشجویی وزارت علوم برگزار میشود.
دکتر علی ربیعی؛ رئیس انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات و دستیار اجتماعی رئیسجمهور در ابتدای این نشست گفت: بُعد رسانهای این جنگ، بسیار مهم است و ما شاهد جنگی بودیم که از جنگهای متعارف کاملاً متفاوت بود. ما شاهد جنگهایی در خلیج فارس بودیم، اما جنگ ایران و اسرائیل کاملا متفاوت بود؛ این جنگ بر دو پایه ارتباطاتی و تکنولوژی متکی بود و بعد روانی این جنگ بسیار مهم بود. نکته مهم این است جنگهای آینده از این نوع خواهند بود.
وی افزود: اگر جنگهای سنتی را در نظر بگیریم متوجه میشویم آن جنگها متکی بر نیروی انسانی بود، اما جنگهای مدرن به نیروی انسانی و تکنولوژی متکی بود و، اما جنگی که علیه ایران صورت گرفت بر هوش مصنوعی متکی بود و نیروی انسانی زمینی در این جنگ نقشی نداشت و تصرف در این جنگ ماهیتی نداشت.
رئیس انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات تصریح کرد: این جنگ متکی بر جاسوسی انسانی و هوش مصنوعی بود، همچنین عملیات روانی نیز در این جنگ واقعاً مهم بود. همدلی بزرگتر از ابزار جنگی در این جنگ نمود پیدا کرد و تصمیم مردم در رفتار امنیتی و…بسیار مهمتر از ابزارهایی بود که دشمن علیه ما بکار گرفت. ما باید برای آینده برنامهریزی کنیم و باید سیاست رسانهای را در پیش بگیریم که مقاومت مردمی را افزایش دهد.
نباید همهچیز را در قاب قرار دهیم، زیرا دشمن را آگاه میکند
در ادامه این نشست که با اجرای اعظم دهصوفیانی همراه بود، ماشاءالله شمسالواعظین؛ روزنامهنگار پیشکسوت گفت: دو دسته بلایای جهانی شامل بلایای طبیعی و بلایای دستساز انسان داریم و بلایای دستساز انسان در این میان بسیار اهمیت دارد، زیرا انسان تصمیم میگیرد جنگ اتفاق بیفتد. در جنگهای نسل چهارم بُعد نظارتهای بصری حذف شده و جای آن را روایتها گرفته است و در این جا است که قاب اهمیت پیدا میکند.
وی افزود: ساختمان شیشهای صداوسیما هدف قرار گرفت و افراد مختلف در جایگاههای مختلف نمیدانستند ساختمان شیشهای یعنی چه؟ اما زمانی که قاب آن ساخته شد و منتشر شد همگان متوجه شدند که ساختمان شیشهای یعنی چه. نشاندادن تصاویر سوختن این ساختمان، اشتباه رسانهای بود. نباید همه چیز را آسان در قاب قرار دهیم، زیرا دشمن را آگاه میکند. در قابسازی مهم است که چگونه قاب را بسازیم و چگونه آن را عرضه کنیم.
شمس الواعظین تاکید داشت: در جنگ آمریکا و عراق رسانه CNN باعث شکست بغداد شد، زیرا یک قاب ساخت و اعلام کرد که بغداد سقوط کرد در حالی که اصلاً بغداد سقوط نکرده بود. CNN یک قاب ساخت و با آن موفق شد یک جنگ را پیروز شود. در جنگ ۱۲ روزه تجاوز اسرائیل و ایران شاهد یک جابجایی بودم و هر رسانه میخواست خود مرجع باشد و نمونه آن رسانه ایران اینترنشنال بود.
وی ادامه داد: برخی از رسانههای آمریکایی یک قاب ساختند که فرماندهان ایران کشته شدهاند و ایران درحال فروپاشی است و سعی داشتند با این قاب پایان جنگ را تعیین کنند.
این روزنامهنگار بیان کرد: جامعه به لحاظ روانی آسیبپذیر است و یک خبر میتواند بسیار تاثیرگذار باشد و افرادی که درحال مدیریت این جنگ هستند نباید اضطراب داشته باشند و در این جنگ وقتی که فرماندهان کشته شدند فوراً افراد جایگزین معرفی شدند و این یک استراتژی بینظیر بود و این خبر که افراد جایگزین معرفی شدند یک قاب عالی برای حفظ آرامش افکار عمومی بود.
همهچیز صرفاً روایت نیست و حقیقت وجود دارد
در ادامه، دکتر مسعود کوثری؛ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: جنگ روایتها تا حدودی درست است، اما کامل درست نیست. ما دچار یک نوع پست مدرنیسم شدیم و میگوییم همه چیز روایت است، اما واقعاً چنین چیزی نیست و چیزی به عنوان واقعیت وجود دارد و این یک کلاه است که پست مدرن بر سر ما گذاشته است. البته در غرب نیز چنین تصوری از روایت وجود دارد و در کتابها نیز مینویسند که اصلاً چیزی به نام حقیقت وجود ندارد.
وی افزود: این یک امتیاز نیز برای ما محسوب میشود، زیرا میتوانیم با یک روایت پیروز میدان باشیم. آن روایتی که مبنای این جنگ ۱۲ روزه بود این بود که اسرائیل گفت ما با حکومت ایران کار داریم و رسانههای اسرائیل گفتند که جنگ ما با حکومت ایران است و رسانههای آنها این روایت را ساختند و رسانه ایران در روزهای اول موفق نشد یک روایت برای مقابله با این روایت بسازد برای همین یک روایت مظلومنمایانه ساخت که مثلاً کودکان درحال کشتهشدن هستند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: جنگ فقط هک کردن سامانه ها نبود بلکه میخواستند مردم را از حاکمیت تفکیک کنند و این اتفاق یک چیز شبه کودتا بود و سعی کردند نقاط اصلی را بزنند و حاکمیت را تغییر دهند. ما باید یک اسم درست و خاص برای جنگ ایران و اسرائیل پیدا کنیم زیرا اسم جنگ ۱۲ روزه کمی خاص است.
کوثری با تأکید بر ضعف رسانههای ایران در روایتسازی در جنگ ۱۲ روزه گفت: ما در این جنگ نتوانستیم در زمینه روایتسازی موفق عمل کنیم و نتوانستیم یک روایت ملی بسازیم درحالی که باید چنین چیزی اتفاق می افتاد. در آلمان در سال ۱۹۹۱ دلیوس کتابی تحت عنوان «گلابیهای ریبک» نوشته است که داستان درخت گلابی است که بعد از فروپاشی دیوار برلین به نماد اتحاد فرهنگی و آشتی ملی در محلی در آلمان شرقی کاشته شده است. در واقع این درخت به نمادی برای اتحاد ۲ آلمان درآمده است.
مدیر گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ادامه داد: به نظر من، ما نیاز داریم در این فضا یک درخت گلابی بکاریم. درختی که شکافی که بین ملت و حاکمیت ایجاد شده را از بین ببرد. در واقع نماد قوی برای به سوی هم رفتن ایجاد شود. خیلی از اندیشمندان و مخالفان و موافقان به دلیل شرایط ایجاد شده جلو آمدند. من فکر میکنم الان زمان کاشتن آن درخت گلابی است. به نظر من الان وقت ایجاد شرایط جدید برای ایران جدید است. در این جنگ فقط آسیب ساختمانی و دادن شهید نبود ما وارد دوران جدید شدیم که باید برای نقشآفرینی در این دوران جدید نماد جدید داشته باشیم. نمادی که نشاندهنده آشتی بین گروههای مختلف باشد.
وی در پایان اظهار کرد: ما باید یک نماد ملی ایجاد کنیم تا مردم را متحد کند و در شرایط حساس بتواند پاسخگو باشد. خیلی از افرادی که کمی عقبنشینی کرده بودند در این جنگ جلو آمدند و فقط هم برای ایران وارد میدان شدند. ما وارد یک دوران جدید شدیم و باید بتوانیم در این دوران یک نماد قوی که نشانه اتحاد ما باشد بسازیم.
نگاهی به عملکرد صداوسیما در جنگ اخیر
نفیسه زارع کهن؛ روزنامهنگار نیز در این نشست گفت: از شهیدان وطن و کسانی که در راه آزادی جان باختند یاد می کنیم. اگر ما در این جنگ به عملکرد صداوسیما توجه کنیم متوجه میشویم که چند نکته مثبت داشت اول سریع اطلاع رسانی میکرد، دوم؛ در راه امیدآفرینی نیز نقش بسیار خوبی ایفا کرد و سوم؛ از افشای اطلاعات محرمانه خودداری کرد و این تا حدودی درست و تا حدودی نادرست است.
وی افزود: اما صداوسیما در این جنگ یک سری ضعفها نیز داشت. جنگ رسانه ای یک جنگ هوشمند است و متاسفانه چیزی که ما در صداوسیما شاهد آن بودیم بازگشت به جنگ ۸ ساله ایران و عراق بود و فقط رجزخوانی دیده میشد و تحلیلهای کم عمقی دیده میشد. این روایت ها نتوانست روایت غالب شود و صدا و سیما نتوانست به مردم بگوید مثلا در شرایط حساس چه کارهایی انجام دهد.
این روزنامهنگار بیان داشت: یک نقطه ضعف دیگر صدا و سیما بزرگنمایی در زدن اسرائیل بود، همچنین حذف صدای منتقدان نیز از جمله ضعفهای صداوسیما بود و آن روایتسازی که در صدا و سیما انجام میشود باعث میشود ما نتوانیم روایت غالب باشیم. بُعد انسانی در روایت صداوسیما نیز کمرنگ بود و این نکته باید وجود میداشت.
زارع کهن تصریح کرد: طی روزهای جنگ، رسانههای دولتی از هیجانزدگی پرهیز کردند و این یک نکته بسیار مثبت بود. رسانههای اصلاحطلب ابعاد انسانی جنگ را پوشش دادند و رسانههای اصولگرا نیز بر بعد نیروی نظامی این جنگ تاکید میکردند.
این روزنامه نگار توضیح داد: نقاط قوت رسانههای ایران تاکید بر دفاع مشروع ایران بود و زمانبندی رسانهای نیز مناسب بود. همچنین هماهنگی بین رسانههای رسمی و غیر رسمی نیز بود. از جمله نقاط ضعف رسانههای ما، عدم ساختن روایت برای قشر خاکستری و عدم انعطاف در روایتسازی بود. همچنین روایتهای جهانی به اندازه کافی تولید نشد. قطعی اینترنت نیز در نقاط ضعف رسانههای ایران تأثیر زیادی داشت.
گزارش از مهسا احمدی