کد خبر:۴۰۸۶

وقتی دوربین «گلستان» در خدمت فرهنگ و جامعه آمد

ابراهیم گلستان، در آثاری چون «یک آتش» و «اسرار گنج دره‌ جنّی»، مرز میان ادبیات، تاریخ و سینما را درنوردید و بخصوص در مستند «تپه‌های مارلیک» اهمیت محافظت از میراث ملی را یادآور شد. او همچنین به سینمای ایران ثابت کرد که مستند، ورای ثبت واقعیت تلاشی برای درک لایه‌های پنهان زندگی انسان و زمانه‌‌اش است.
وقتی دوربین «گلستان» در خدمت فرهنگ و جامعه آمد

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، ابراهیم گلستان؛ نویسنده، مترجم و فیلم‌ساز اندیشه‌ور ایرانی، بیست‌وششم مهرماه سال ۱۳۰۱ در شیراز چشم به جهان گشود. او از نخستین کسانی بود که سینمای ایران را از قالب‌های کهنه بیرون کشید و چشم‌اندازی تازه به روی آن گشود. گلستان با راه‌اندازی «کارگاه فیلم گلستان» خالق آثاری ماندگار شد و تصویری زنده از تاریخ و فرهنگ ایرانی بر جای گذاشت. این یادداشت به‌مناسبت صدوسومین سال تولد او نوشته شده است.

«تپه‌های مارلیک»؛ روایت خورشید بر سفالینه‌های خاموش

 مستند تپه‌های مارلیک که در سال ۱۳۴۱ ساخته شد، فقط یک فیلم پانزده‌دقیقه‌ای نیست؛ شعری است که کاوش‌های باستان‌شناختی را از دل خاک به‌تصویر می‌کشد. این فیلم که اخیراً در هفتادوششمین جشنواره‌ بین‌المللی ونیز به نمایش درآمد، بازخوانی گفت‌وگوی دیرینه‌ انسان با خاک در گذر ناگزیر زمان است.

 متن روایت فیلم، نوشته‌ خود گلستان و سرشار از تأمل در میراث انسانی، زندگی و تداوم آن است. گلستان درباره‌ انگیزه‌ی ساخت فیلم گفته است: «نخستین‌بار که نمایشگاه چیزهای پیدا شده در مارلیک را دیدم، نظرم به دو مجسمه‌ کوچک رفت که انگار فریاد می‌زدند. این دو خدای مرد و زن باروری بودند... و آفتاب بود که از پشت پرده‌ تالار موزه می‌آمد تا بچه‌آهوی مفرغ را با بوسه‌های گرم بنوازد. مرگ آنجا نبود. سی قرن دفن از اعتبار افتاده بود و پیش از تهنیت آفتاب، آهو هنوز لبخند آشنا می‌زد. این‌ها بود علت برای این‌که فیلم بسازم.»

 این فیلم محصول «کارگاه فیلم گلستان» بود و در روزگاری ساخته شد که منطقه‌ مارلیک با خطر جدی تاراج آثار باستانی روبه‌رو بود. احمدرضا احمدی در مقاله‌ «حقیقت تلخ است» از قول گلستان نوشته است: «من و دکتر نگهبان (باستان‌شناس) شب‌ها بیدار می‌ماندیم که ایادی شهرام پهلوی نیایند در تاریکی شب عتیقه‌ها را بدزدند!»

 با توجه به این‌که شهرام پهلوی، پسر اشرف پهلوی، به دلالی عتیقه شهرت داشته است، گلستان با ساخت این مستند نه‌تنها آثار تپه‌های مارلیک را معرفی کرد، بلکه با برانگیختن توجه عمومی، از میراث ملی این منطقه نیز پاسداری کرد.

 

خدمات فرهنگی ابراهیم گلستان از پنجره سینمای مستند ایران

 

از «یک آتش» تا «خانه سیاه است»؛ روایت رنج و تنهایی آدمی

پیش از تپه‌های مارلیک، گلستان در سال ۱۳۳۷ مستند «یک آتش» را ساخت؛ روایتی از رنج و صبر کارگران کارخانه‌ ذوب‌آهن که در جشنواره‌ فیلم کوتاه ونیز مدال طلا دریافت کرد. سه سال بعد، در مستند «خواستگاری» آداب و رسوم ایرانی را با نگاهی زنده و انسانی بازتاب داد.

 او همچنین حامی و تهیه‌کننده مستند «خانه سیاه است» بود؛ فیلمی که فروغ فرخزاد آن را کارگردانی کرد و در آن تصویری انسانی از جذامیانِ طردشده جامعه‌ی ایرانی به نمایش درآورد. این اثر نمونه‌ای درخشان از مستند شاعرانه به‌شمار می‌رود.

 

خدمات فرهنگی ابراهیم گلستان از پنجره سینمای مستند ایران

 

«اسرار گنج دره‌ جنی»؛ انتقادی سخت به استبداد

 گلستان در سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۱ فیلم «اسرار گنج دره‌ جنی» را ساخت؛ فیلمی بلند و استعاری که در سال ۱۳۵۳ اکران شد. گلستان در این اثر ۱۳۷ دقیقه‌ای، طنز تلخ و نمادگرایی را جایگزین گزارشگریِ صرف کرد و نوسازی‌های فرمایشی را در قالب تمثیل به‌ نقد کشید.

 اشارات ظریف او به جشن‌های دوهزار و پانصدساله و قراردادهای خارجی، این فیلم را به اثری سیاسی و اندیشمندانه بدل کرده است. گفتنی‌ است گلستان که از اکران فیلم ناامید بود، روایت مکتوب آن را در قالب کتابی با همین نام منتشر کرد و سال ۱۳۵۳ در نشر روزن به چاپ رساند.

 

خدمات فرهنگی ابراهیم گلستان از پنجره سینمای مستند ایران

 در مجموع، در نگاه گلستان، سینما نه‌فقط ابزار بیان هنری، که ابزار نقدهای اجتماعی بود. او در این مسیر برای نمایش چهره‌ واقعی جامعه‌ ایرانی، از طبقه‌ روشنفکر تا قدرت سیاسی حاکم کوشید.

 او در آثارش، از «یک آتش» و «تپه‌های مارلیک» تا «اسرار گنج دره‌ جنی»، مرز میان ادبیات، تاریخ و سینما را درنوردید و مسیر درنگ و آگاهی‌بخشی را پیمود. به بیان دیگر، گلستان به سینمای ایران ثابت کرد که مستند، ورای ثبت واقعیت، تلاشی برای درک لایه‌های پنهان زندگی انسان و زمانه‌‌اش است.

 او همچنین در کنار آثار مستند خود، با ترجمه و نگارش آثار ادبی، نقشی مهم در ارتقای زبان و اندیشۀ معاصر ایران ایفا کرد. میراث مکتوب و مصور او در ذهن هر مخاطبی که به تماشای حقیقت از روزن اندیشه و خیال باور دارد، ماندگار است. سرانجام می‌توان گفت ابراهیم گلستان دوربین را چون قلم به دست گرفت و از دل واقعیت، شعری مصور آفرید.

 

نگاهی به خدمات فرهنگی ابراهیم گلستان به سینمای مستند ایران

 

یادداشت از نیلوفر بختیاری

 


ارسال دیدگاه
captcha