07 تير 1403
امام کاظم (ع) به دوست و دشمن با هر عقیده و سلیقه‌ای می‌بخشیدند
حجت‌الاسلام‌والمسلمین حمید جزایری با اشاره به نیکوکاری در سیره امام کاظم (ع) بیان کرد: بخشندگی و سخاوت ایشان نه‌فقط به دوستان و یاران که حتی نسبت به دشمنان هم وجود داشت و امام (ع) بدون توجه به عقیده و سلیقه نیازمندان به آن‌ها کمک می‌کردند، هرچند که افراد معتقد می‌توانستند بهره‌های بیشتری از ایشان ببرند‌.

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، 27  ذی‌الحجه مقارن با هفتم تیرماه 1403، سالگرد ولادت امام هفتم شیعیان؛ امام موسی کاظم (ع) بود. به همین مناسبت با حجت‌الاسلام‌ و‌المسلمین حمید جزایری؛ دانشیار جامعه‌ المصطفی‌العالمیه، سردبیر مجله علمی پژوهشی گفتمان فقه حکومتی و نویسنده کتاب‌هایی نظیر «منهاج‌البلاغه»، «النحوالجامع» و «روش‌شناسی تفسیر حقوقی قرآن» به گفت‌گو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید:

  - ضمن تشکر از اینکه فرصت را در اختیار ما قرار دادید، لطفاً شمه‌ای از شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی عصر زندگانی امام هفتم؛ امام موسی کاظم (ع) بفرمایید.

 وجود مبارک امام موسی کاظم (ع) در یک موقعیت بسیار استثنایی، زعامت جامعه و امامت امت را به عهده گرفتند. ایشان در شرایطی بودند که با استقرار بنی‌العباس و محدودیت‌های خلفای وقت، در تنگنا قرار داشتند. شرایط سیاسی زمانه، خلافت وقت، ترسی که حکومت در توده مردم به‌وجود آورده بود و تغییر نظام از اموی به بنی‌العباس، زمینه‌ای شده بود تا حداکثر تضییق و محدودیت برای امام کاظم (ع) به‌وجود بیاید. 

 در این عصرِ بسیار خطرناک و تضییق‌آور، امام کاظم (ع) تلاش فراوانی در حفظ هویت اسلامی و تقویت نیروهای متدین و مدیریت آن و حتی در نفوذ نیروهای شیعیِ وفادار در درون خلافت و حکومت وقت، مبذول داشتند. کار نفوذ، یکی از پیچیده‌ترین و دقیق‌ترین اقداماتی بود که ایشان راهبری کردند که بتوانند عناصری متدین و وفادار مانند علی‌ ابن‌ یقطین را در بدنه حکومتی و حتی در مناصب مهم خلافتِ دشمن وارد کنند که یکی از عواملی بود که باعث تداوم فکر شیعی و اسلام راستین شد. البته طبیعتاً امام هم در این شرایط با محدودیت‌ها، حبس‌ها و زندان‌های فراوانی مواجه شدند و بالاترین مدت حبس در میان ائمه اطهار (ع) را امام کاظم (ع) متحمل شدند.

 - در احادیثی که از این امام همام برجای مانده است و در کردارهایی که از ایشان در منابع تاریخی نقل شده است، چه مصادیق نیکوکارانه‌ای می‌توانیم بیابیم؟

 به‌عنوان مقدمه باید عرض کنم که همه حضرات معصومین (ع) در عین تکثر ظاهری و مادی از یک حقیقت واحده بهره‌مند بوده‌اند. البته به اقتضای شرایط و موقعیتی که در آن قرار داشته‌اند، یک جلوه‌ای از آن مظاهر جمال الهی را بروز داده‌اند. سیدالشهداء، امام حسین (ع) در یک فرصتی بود که باید واقعه کربلا رخ می‌داد که اگر امام کاظم (ع) در آن شرایط بود، همان اتفاق برای ایشان رخ می‌داد. 

 یکی از مظاهر بزرگی که در وجود امام موسی کاظم (ع) نمود یافته است، کظم غیظ ایشان حتی نسبت به دشمنان و زندانبانان بوده است. درحالی‌که معمولاً زندانبانان ائمه را از شقی‌ترین افراد قرار می‌دادند و بعضاً زنان فاسدی را به زندان امام می‌فرستادند، برای اینکه بتوانند سوء‌استفاده‌ای کنند. تاریخ نشان می‌دهد و گزارشگران بنی‌العباس گزارش داده‌اند که نه‌تنها آن افراد فاسد نتوانستند کوچک‌ترین بهانه‌ای به‌دست بیاورند بلکه توبه کردند و خودشان به عنصری ضد حکومتی تبدیل شدند. کظم غیط در برابر شکنجه‌گر خود، ویژگی خاصی است که در وجود امام کاظم (ع) می‌توان یافت. 

 به‌ لحاظ سخاوت هم همه حضرات معصومین به‌ویژه وجود مبارک امام کاظم (ع) چه در قول و چه در رفتارشان مظهر سخاوت بودند. روایتی از امام کاظم (ع) نقل شده است که بنابر آن تمام انبیاء صفت سخاوت دارند و اساساً یکی از جهاتی که باعث شد یک شخصیتی به منصب نبوت برسد، به‌ دلیل ویژگی سخاوت و مناعت طبع است. پس از نظر روایات، این حضرات معصومین (ع) و به‌ویژه امام کاظم (ع) روایات متعددی در زمینه سخاوت و بخشش مخصوصاً نسبت به سه‌گروه ارحام، ایتام و محرومان نقل شده است.

 این موضوع از لحاظ کارکرد عملی از دو جهت قابل گفت‌و‌گو است: جهت اول اینکه امام (ع) افرادی را برای دستگیری از محرومان، مستمندان و مظلومان به درون حکومت می‌فرستاد که علی‌ ابن‌ یقطین یکی از این چهره‌ها است که با امر امام (ع) و به‌دستور ایشان، منصب حکومتی را پذیرفت. یکی از اهداف اصلی برای چنین کاری، دستگیری از محرومان و مستمندان بود. علاوه بر آن، توصیه‌هایی وجود دارد که بنا بر آن‌ها امام به برخی از مدیرانی که از محبین ایشان بودند ارائه می‌کردند و افرادی را به‌صورت خاص معرفی می‌کردند و می‌خواستند با آن‌ها همراهی کنند که نمونه‌های متعددی از آن را می‌توان در تاریخ یافت.

  خود امام (ع) نیز به نحوی زندگی می‌کردند که در بسیاری از مقاطع، امکان نداشت کسی که نیازمند باشد، امید به محبت امام کاظم (ع) داشته باشد، کنار منزل حضرت بیاید و از الطاف و کرامت حضرت بی‌بهره باشد. این نقلی است که حتی دشمنان درباره ایشان گفته‌اند که ویژگی‌های بارز و معین امام کاظم (ع)، بخشندگی و سخاوت ایشان نه‌فقط به دوستان و یاران که حتی نسبت به دشمنان بود. قطع نظر از عقیده، سلیقه و اینکه نیازمندان به حضرت اعتقاد دارند یا خیر، رفع نیاز نیازمند و رفع حاجت آن‌ها برای امام موضوعیت داشت. البته طبیعی است افرادی که مؤمن و معتقد بودند و باور به حقایق داشتند، بهره‌مندی آن‌ها از این نعمت‌ها، بیشتر، بهتر و ارزشمندتر می‌شد. 

 - شما به برخی از نقل‌قول‌های تاریخی و روایات برجای‌مانده از امام کاظم (ع) در زمینه سخاوت و نیکوکاری اشاره کردید. این روایات را در کدام آثار می‌توان یافت؟

 در مورد زندگی امام کاظم (ع) دو‌ سه‌ کتاب نوشته شده است. یکی کتاب آقای ربانی خلخالی است که در آن‌جا گزارش‌های مختلفی را از منابع اهل‌سنت و شیعه نقل کرده‌اند. همینطور در کتاب «سیره پیشوایان» مرحوم آقای پیشوایی در فصل مربوط به امام کاظم (ع) نمونه‌هایی از برخورد ایشان و حتی یاران‌شان با محرومان، مظلومان و نیازمندان بیان شده است. در یک مورد فردی در حج خدمت امام مشرّف شد و اظهار داشت که نیازمند است و حکومت وقت از او مالیات بیش‌از حد معمول طلب کرده است. حاکم شهری که آن فرد در آن‌جا زندگی می‌کرد از دوستان امام بود. امام برای او نامه‌ای نوشت و توصیه کرد که بر این شخص نیازمند سخت نگیرند و به او کمک کنند. فرد نیازمند نامه امام را به حاکم شهر تحویل داد. حاکم وقتی فهمید نامه از طرف امام کاظم (ع) است، آن را بر چشم نهاد و اموال خودش را با آن فرد نیازمند نصف کرد. اموالی هم که قابل تقسیم نبود، نصف قیمت آن را در اختیار آن شخص قرار داد. 

 بنابراین مشخص است که پرورش‌یافتگان مکتب امام اینطور بودند که فقط با توصیه امام، نیمی از اموال خود را در اختیار نیازمندان قرار می‌دادند. آن شخص بعداً خدمت امام مجدد مشرّف شد. گزارش کار را ارائه داد. امام بسیار از گذشت شخص وفادار به خود اظهار خوشحالی و رضایت کردند. همچنین مرحوم ری‌شهری در کتاب «میزان‌الحکمه» در بخش سخاوت در ماده «سین» روایات متعددی به‌نقل از امام کاظم (ع) آورده‌اند که یکی از مضامین این روایات، سخاوت به‌عنوان یکی از ویژگی‌های همه انبیاء و اولیاء است. روایت‌های دیگری هم درباره فضائل و برکات سخاوت و توجه به دیگران و حتی توجه به حیوانات و محیط زیست وجود دارد.

  نکته مهمی که من خواهش می‌کنم مورد توجه باشد، این است که اسلام نه‌فقط به حقوق مسلمانان پایبند است بلکه به حقوق انسان بماهو‌انسان به‌ویژه اگر نیازمند، محروم و از طبقات ضعیف باشد، ملتزم و پایبند است و حتی توجه بیشتر دارد. حتی اسلام به حقوق دشمنان توجه دارد و احکامی برای اسرای جنگی پیش‌بینی کرده است. 

 علاوه‌بر‌آن از نظر اسلام حقوق حیوانات نیز محترم است و در مکتب امام کاظم (ع) کشتن حیوانات بدون دلیل و صرفاً از روی خوشگذرانی ممنوع شده است. اسارت حیوان و حبس آن در خانه و رسیدگی‌نکردن به آن مذموم است. نه‌فقط حقوق حیوانات بلکه حقوق محیط زیست، درختان و آب‌ها مورد احترام است. انسان حق ندارد آب عمومی را مسموم یا فاسد کند و ماده‌ای را که مضر است، در آب عمومی بریزد. این از سفارش‌های هزارسال پیش امام کاظم (ع) است که توجه این امام را به حقوق انسان، حیوانات و محیط زیست نشان می‌دهد و امروز برای ما حُکم درس را دارد و عبرت‌آموز است.

 - همانطور که فرمودید، در سیره امام کاظم (ع) حتی می‌توان نمونه‌هایی از نیکوکاری نسبت به حیوانات و گیاهان یعنی آنچه مخلوق خداوند است، پیدا کرد. پرسشی که پیش می‌آید این است که باتوجه به‌اینکه در زمان امام کاظم (ع) قلمرو اسلامی گسترش یافته بود و در سرزمین‌های اسلامی، علاوه بر مسلمانان شیعه و سنی، اهل کتاب هم زندگی می‌کردند، آیا در رفتارهای نیکوکارانه این امام شیعه، می‌توان تفاوتی میان نیکی به شیعه و سنی یا مسلمان و غیر مسلمان دید؟ فراتر از آن اساساً هدف این نیکوکاری چیست؟ آیا گسترش اسلام را دنبال می‌کند، هدف، تبلیغ تشیع است یا فراتر از آن خدمت به مخلوقات خداوند مدنظر است؟ 

 این مورد، هم در زندگی امام کاظم (ع) و هم در زندگی سایر ائمه معصومین (ع) مثل امام علی (ع) قابل ردیابی است. به‌عنوان مثال امام علی (ع) شبانه غذا و توشه برای مستضعفان و محرومان می‌بردند درحالی‌که بسیاری از آن‌ها در نقطه مقابل و مخالف امام علی (ع) قرار داشتند. یا در روایتی دیگر، امام سجاد (ع) شبانه در حال توزیع اموالی بودند، یکی از یاران، ایشان را تعقیب می‌کرد. امام فرمودند با من کاری داری؟ پاسخ دادند، می‌خواستم بدانم شما چه می‌کنید؟ شما غذا و توشه در اختیار منازلی می‌گذارید که قدر شما را نمی‌دانند و حتی با شما دشمنی دارند و به شما دشنام می‌دهند. یار امام تعجب کرده بود که چطور امام شبانه و مخفیانه خود را به زحمت می‌اندازد تا غذا و نیازهای اولیه خانواده‌ای را که به امام دشنام می‌دهند را تأمین کنند. این درحالی‌بود که امام در موضع قدرت نبود و به صورت آشکارا و برای جذب طرفدار و هوادار این کار را نمی‌کرد. این کمک مخفیانه بود و اشخاص نمی‌دانستند. مثلاً تا قبل از شهادت امام علی (ع)، بسیاری نمی‌دانستند که این ارزاق شبانه به دست مبارک امام علی (ع) آن‌ها می‌رسد. 

 افرادی که نزد امام کاظم (ع) می‌آمدند و اظهار نیاز می‌کردند، امام هیچگاه حتی در یک‌مورد گزارش نشده است که سؤال بکنند که شما مسلمان هستی؟ مسیحی هستی؟ فلان مکتب را داری یا نداری؟ از دوستان ما هستی یا از دوستان ما نیستی؟ همه ائمه من‌جمله امام کاظم (ع) مثل آفتاب‌ هستند. آفتاب به همه عالم نور می‌دهد. برای آفتاب تفاوتی ندارد این منطقه الف است یا منطقه ب. پس در واقع ائمه اطهار (ع)، یک‌نوع کمک عمومی دارند که فارغ از جنسیت، قومیت، مذهب و حتی فارغ از این است که فرد، دوست امام است یا دشمن او. چون امام می‌خواهد به انسان بماهوانسان کمک کند و در این کمک هیچگاه بحث دعوت به خود مطرح نیست. چون عرض کردم بسیاری از این کمک‌ها مخفیانه، محرمانه و بدون کوچکترین اطلاع‌دهی بوده است. 

 البته افرادی‌ که محب و علاقه‌مند به امام بودند، طبیعتاً از الطاف معنوی امام بیشتر بهره‌مند می‌شدند. کما اینکه در یک‌روایتی امام می‌فرمایند که اگر این‌ها از دوستان ما بودند، ما به نحو دیگری از آن‌ها تجلیل به‌عمل می‌آوردیم. پس درواقع این جامعیت است. امام با قطع نظر از جنسیت، قومیت، مذهب، رنگ و نژاد، کمک خود را ولو محرمانه انجام می‌دهد اما کسی که ارزش‌ها را می‌شناسد و به آن‌ها باور دارد، در شرایط دیگری از الطاف مادی و معنوی امام بهره‌ خاص می‌برد. خلاصه‌اش این است که این کمک‌ها به هدف دعوت انجام نمی‌شود و کار تبلیغی نیست. بلکه کاری بشردوستانه و انسانی است. البته به‌طور طبیعی افراد اگر کمی انصاف داشته باشند، در برابر این احسان باید خاضع باشند. انسان اگر انسان باشد در برابر احسان دیگران به خودش باید شاکر و خاضع باشد. 

  - شما به یکسانی سیره ائمه اطهار (ع) به‌خصوص در بحث سخاوت و نیکوکاری اشاره و تأکید کردید، با این اوصاف چرا از بین ائمه معصومین (ع)، امام کاظم (ع) لقب «باب‌الحوائج» دارد؟

 در پاسخ به این پرسش بازهم باید تکرار کنم که همه ائمه اطهار (ع) و حتی امامزادگانی مانند قمر بنی‌هاشم (ع)، حضرت علی اصغر (ع) و حضرت علی اکبر (ع)، باب‌الحوائج هستند. در این میان سؤال این است که چرا به‌طور خاص این لقب برای امام موسی کاظم (ع) در برخی از ادعیه و زیارت‌نامه‌ها و در کلام مشهور به کار رفته است؟ معمولاً تناسبی بین این القاب و آن شخص وجود دارد. به‌همین دلیل است که در نوشته‌های ما می‌گویند «وصف، مشعر علیت است.» 

 این لقب به دلیل شرایط سختی که امام کاظم (ع) به شکل حبس و زندان و محدودیت و جسارت‌های خلفا تحمل می‌کردند، ظهور و بروز یافته و به ایشان داده شده است. مثلاً ایشان را مکرر شبانه با پا و سر برهنه به بازداشتگاه می‌بردند یا حتی گاهی اوقات کنار سفره شراب از حضرت می‌خواستند به این نجاست دست بزند. البته خلیفه هم می‌دانست که امام از شراب و شراب‌خواری منزه است ولی می‌خواست با این کار امام را شکنجه روحی کند که از شکنجه‌های مادی بدتر و زننده‌تر است. 

 امام (ع) در سیاهچاله‌هایی که چندده‌متر در زمین چاله کنده بودند که نه نوری می‌آمد و نه گردش هوایی در آن بود، یا در سلول انفرادی در تاریکی محض در شرایط وحشتناک با غل و زنجیرهای فراوان که به دست و پای ایشان بسته شده بودند، شرایط بسیار سخت جسمی‌ای داشتند. بدتر از آن شرایط بسیار سخت شکنجه روحی را بر حضرت تحمیل می‌کردند. حضرت این شرایط را به خاطر رضای خدا تحمل کرد و به دلیل موفقیت ایشان در این آزمون سخت، این ویژگی را برای او ایجاد می‌کند که خداوند متعال به واسطه‌گری او توجه خاص می‌کند. همچنانکه به دلیل صحنه غمباری که در عاشورا رخ داد و اوج ایثاری که امام حسین (ع) از خود نشان داد، این شایستگی را پیدا کرد که خداوند دعا را در تحت قبّه امام حسین (ع) مقبول قرار می‌دهد. 

 آن تلاش و ایثار امام اقتضاء می‌کند که خداوند لطف خاص و ویژه به او کند. این تحمل شکنجه روحی و جسمی طاقت‌فرسا نیز در ائمه قبل و بعد از امام کاظم (ع) مسبوق به سابقه نیست چون آن‌ها در حبس و فشار بوده‌اند اما نه به این شکل که برای امام کاظم (ع) رخ داد. لذا این اقتضاء می‌کند که خداوند متعال به‌طور ویژه برای این امام عزیز یک موضوعیتی از این جهت قرار دهد و لذا به این دلیل به «باب‌الحوائج» نامبردار شده است. 

  - سیره عملی امام کاظم (ع) چه درس‌هایی برای جامعه امروز ما دارد؟

 می‌توان از امام موسی کاظم (ع) به‌عنوان مجسمه سخاوت و امر و سفارش به سخاوت چه به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم یاد کرد. این به ما یک درس می‌دهد که باید زندگی امام موسی کاظم (ع) را در شرایط زندگی خودمان به‌روزرسانی کنیم. جایی‌که امام خود می‌تواند، خود مستقیماً به بذل اموال و رفع نیاز نیازمندان می‌پردازد. جایی‌که نیاز است آبروی خود را در گرو قرار بدهد، این کار را انجام می‌دهد تا نیاز نیازمندی برطرف شود. جایی‌که نیاز دارد عناصری را تربیت کند که آن‌ها رفع نیاز کنند، اقدام به این کار می‌کند و در کنار این سه، فرهنگ‌سازی می‌کند. 

 وقتی امام وصف انبیای الهی را سخاوت می‌شمارد و یکی از ویژگی‌های ممتاز انبیاء را سخاوت و بخشش و کمک به دیگران برمی‌شمرد، این درواقع فرهنگ‌سازی است. اگر ما هم بتوانیم این چهار ویژگی امام (ع) شامل اقدام مستقیم، توصیه به دیگران، تربیت نیروهایی برای این کار و فرهنگ‌سازی را در حد توان خودمان انجام دهیم، درواقع هدف امام کاظم (ع) محقق شده است و یکی از اموری که امام کاظم (ع) را ممتاز می‌کند، جامع‌الاطراف‌بودن ایشان و توجه امام به محرومان و نیازمندان است که درسی است که الی‌الابد به‌عنوان یک بحث حقوق بشری هم می‌تواند مطرح باشد. 

 درعین‌حال که داعیان حقوق بشر امروز دارند این سخنان را می‌گویند، امام کاظم (ع) در بیش‌ از‌ هزارسال قبل در گفتار، عمل و سیره التزام داشتند و در فرهنگ‌سازی این بحث، توجه به اقشار محروم، نیازمندان و مستضعفان را مدنظر داشتند و نه‌فقط در شعار بلکه در عمل به آن پایبند و وفادار بوده‌اند. 

گفت‌و‌گو از زهرا حاتمی


لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...