به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، «گابریک»؛ انجمنی مردمی و غیرانتفاعی (مردمنهاد) در حوزه دیابت است که از سال 1385 فعالیت خود را آغاز کرده است و عمده کارکنان این مجموعه، دیابتیِ نوع یک هستند. گابریک نامی کاملاً ایرانی، برگرفته از نام رودخانهای در استان هرمزگان است. هدف این انجمن همواره ایجاد انگیزه و ارائه برنامههای مختلف آموزشی به افراد دیابتی به عنوان مکمل درمان پزشک معالج بوده است.
مشاوره و آموزش خودمدیریتی دیابت، خدمات حمایتی و مددکاری، اطلاعرسانی همگانی و آموزش پیشگیری از دیابت، آموزش جامعه پزشکی و پیراپزشکی و مطالبهگری و دفاع از حقوق مبتلایان به دیابت از جمله مأموریتهای این انجمن است. آغاز فاز دوم آموزش دیابت در 75 شهر کمبرخوردار، اعطای کمهزینه خرید سنسور قند خون به کودکان دیابتی نوع یک، راهاندازی آکادمی مجازی دیابت گابریک، اعطای کمکهزینه دارویی و درمانی به 139 خانواده نیازمند و کمک معیشتی به 282 خانواده کمبرخوردار از جمله مهمترین فعالیتهای این انجمن در سال 1402 بوده است.
به مناسبت فرارسیدن 14 نوامبر؛ روز جهانی دیابت که امسال مصادف با 24 آبان است، تصمیم گرفتیم تا با محمدتقی چراغچیباشی؛ عضو هیئتمدیره، قائممقام مدیرعامل و خزانهدار گابریک به گفتوگو بنشینیم. در ادامه متن این گفتوگو را میخوانید؛
- ضمن تشکر از حضرتعالی بابت فرصتی که در اختیار پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران قرار دادید، به عنوان نخستین سؤال لطفاً توضیحاتی دربارۀ وضعیت بیماری دیابت در ایران، راههای ابتلا، میزان شیوع و تعداد مبتلایان بفرمایید تا در ادامه با پرسشهای بعدی گفتوگو را پی بگیریم.
دیابت یک بیماری غیرواگیر و مزمن است که به علت اختلال در متابولیسم قند در بدن ایجاد میشود و بنابراین از بیماریهای غدد و متابولیسم به حساب میآید. این بیماری دو شکل عمده دیابت نوع یک و دو دارد. اصولاً انسولین، تنظیمکننده قند خون است. ما همیشه و به صورت مرتب در طول روز مواد قندی را میخوریم، ولی سلولهای بدن به میزان مشخصی از قند احتیاج دارند که یک گرم در لیتر است. در غیر اینصورت سلولهای بدن قادر به استفاده از آن نیستند.
بنابراین کار انسولینی که از غده پانکراس در جزایر لانگرهانس ترشح میشود این است که به محض اینکه پس از غذا میزان قند در بدن زیاد شد، بدن قند را در کبد، عضلات و نهایتاً به عنوان چربی ذخیره میکند. بر این اساس، میزان قند در خون ثابت میماند و در نتیجه سلولها میتوانند از آن استفاده کنند. اما دو اتفاق میافتد که این شرایط بههم میخورد؛ یکی اینکه در برخی افراد که دیابت نوع یک دارند، به دلایلی که هنوز شناخته نشده است، یکدفعه این سلولهای انسولینساز که در جزایر لانگرهانس قرار دارند، چون تکسلولیاند، سیستم ایمنی آن فرد به این سلولها حمله میکند و آنها را از بین میبرد. در نتیجه، این اتفاق و دیابتِ حاصل از آن از بدو تولد میتواند اتفاق بیفتد.
تعداد مبتلایان به این نوع از دیابت بالا نیست. حدود دو درصد دیابتیها ممکن است دیابت نوع یک داشته باشند. بنابراین در دیابت نوع یک، اصولاً تولید انسولین در بدن قطع میشود. در نتیجه حتی بچههای ششماههای را در میان اعضای مؤسسهمان داریم که دچار این عارضه شدهاند. این افراد نیاز به انسولین دارند؛ یعنی هیچچیز دیگری جز انسولین نمیتواند اینها را درمان کند. از این رو، بهجای غده پانکراس که انسولین را ترشح میکند، باید انسولین را به بدن برسانیم که الان ما دو نوع انسولین لانگترم (Long –Term یا طولانی) و سریع داریم که مدل طولانی، اول وقتِ صبح تزریق میشود تا تمام روز باقی بماند و در مواقعی که این افراد غذا میخورند، انسولین تُنداثر یا سریعاثر را استفاده میکنند.
در دیابت نوع دو، با بالارفتن سن و تحت تأثیر ژنتیک، مسائل ارثی و تغییر سبک زندگی (Life Style)؛ یعنی کمتحرکی و استفاده از تغذیه نامناسب، کمکم شرایط به نحوی میشود که یا بدن نتواند از انسولین بهخوبی استفاده کند یا انسولینِ ترشحشده قدرت کافی را نداشته باشد. پس یا انسولین ضعیف است یا بدن خوب استفاده نمیکند که این افراد دیابت نوع دو دارند.
اما یک دیابت هم داریم که در شماری از خانمهای باردار در طول دوره حاملگی اتفاق میافتد و اکثراً بعد از این دوره خوب میشوند، ولی باید تحت مراقبت قرار داشته باشند. از نظر تعداد ما حدوداً هشتمیلیون دیابتی در کشور داریم که یک تا دو درصد آنها دیابت نوع یک هستند و در دنیا هم در حال حاضر در حدود بیش از 500 میلیون دیابتی داریم که شناختهشده هستند اما مهم این است که به همین اندازه هم دیابتِ ناشناس هست؛ یعنی افراد، مبتلا به دیابت هستند، ولی هنوز تشخیص داده نشده است.
البته سیر دیابت در دنیا بهسرعت در حال بالارفتن است؛ چون هم شیوۀ زندگی سالم (Healthy Life Style) در بسیاری از کشورها رعایت نمیشود و هم اصولاً تغذیه درستی انجام نمیگیرد، در نتیجه تعداد دیابتیها زیاد است. منتها بنا بوده است که به آمار بیش از 500 میلیون یا نیممیلیارد دیابتی در دنیا در سال 2030 میلادی برسیم که الان به این رقم رسیدهایم و نزدیک به 600 میلیون دیابتی در دنیا داریم. بهطور کلی الان مشخص شده است که حدود 10 درصد دیابتی در دنیا داریم.
- آیا آمار مبتلایان به دیابت در ایران بالاتر از میزان جهانی است؟
نه، حدوداً همان است، منتها استان به استان فرق میکند. در برخی استانها مثل یزد و کرمان اصولاً این میزان بالاتر است که به شیوه زندگی و تغذیه متفاوت آنها مرتبط است.
- چرا و در چه زمانی به این نتیجه رسیدید که باید مؤسسهای مثل گابریک را با تمرکز بر بیماری دیابت تأسیس کنید؟
الان ثابت شده است و یک واقعیت است که اگر دیابتیها آموزش لازم را ببینند، یا اصلاً به عوارض این بیماری مبتلا نمیشوند یا دیر دچار آن میشوند. چون میدانید که خود دیابت کلاً مسئله چندان جدیای نیست ولی عوارضی که در پی دارد، آن را جدی میکند که شامل بیماریهای قلبی - عروقی و کلیوی است و الان در دنیا اولین عامل نابینایی و قطع پا، دیابت و زخمهای دیابتی است. در نتیجه این عوارض بالا است. آموزش از نظر ما باید استاندارد باشد.
در سال 1385 «انجمن اطلاعرسانی گابریک» با هدف آموزش دیابت تشکیل شد و دو سال بعد به ثبت رسید. اهدافی که ما دنبال میکنیم، اول آموزش دیابت به صورت استاندارد است. ما عضو فدراسیون بینالمللی دیابت و منتخب سازمان بهداشت جهانی (WHO) هم هستیم. ما اولین مؤسسهای هستیم که «مدرسه دیابت» تأسیس کردهایم؛ یعنی آموزش دیابت مقدماتی، متوسطه، پیشرفته، تکمیلی و علمی داشتیم که در پنج سطح درباره دیابت آموزش میدادیم. اما ویژگی آموزشهای گابریک این است که درباره دیابت نوع یک، دو، بارداری و البته پیشگیری از دیابت هم فعالیت میکند. در کنار آن، آموزش گروه پزشکی یا سلامت هم در آموزشهای ما جای دارد. بنابراین آموزشهای ما از افراد عادی شروع میشود و تا فوق تخصص غدد را در برمیگیرد.
منظور از مدرسه در ابتدا این بود که افراد عادی یک دوره آموزشی و افراد بیمار، سه دوره آموزشی مقدماتی، متوسطه و پیشرفته داشته باشند. برای دیابتیها، استاندارد آموزش، 12 ساعت در سال است که حتماً لازم است. از این 12 ساعت، دو ساعت آن همهساله صرف بازآموزی میشود، ولی دوره مقدماتی آن 10 ساعت است. در آمریکا و مناطق دیگر جهان، جلسات آموزشی، دوساعته است اما در اینجا جلسات آموزشی، سهساعتی با یک استراحت میان آن (Break) است.
در نتیجه ما همهساله سه جلسه سهساعتی و یک جلسه سهساعتی بازآموزی داریم. کسانی که میآیند و آموزش میبینند، عضو انجمن گابریک میشوند. این اعضا را ما رها نمیکنیم؛ چون هدف گابریک از آموزش، ایجاد تغییر رفتار است. اگر ما تغییر رفتار را در آموزش نداشته باشیم، وقت هردو گروه آموزشگیرنده و آموزشدهنده از دست میرود.
بر این اساس، وقتی ما آموزش دیابت را دادیم، مرتب قسمت مشاوره از اعضا در زمانهای مشخص احوالپرسی میکند. پرونده اعضا به صورت کامل در انبار دادهها (Data Base) موجود است. به محض تماس اعضا، سیستم ما به صورت وُیپ (Voipe) است؛ یعنی تلفن پنجشمارهای ما همیشه فعال است و در تعطیلات روی شماره موبایل مشاوران میرود و هرجا و هرزمان پاسخگو هستند.
یک ویژگی خاصی که گابریک دارد این است که بیشتر کسانی که آموزش میدهند، خودشان دیابتی هستند. حتی مدیرعامل ما که این انجمن را تأسیس کرده، خودش مبتلا به دیابت است. بنابراین اولویت استخدام در گابریک با افراد دیابتی است. فرق کارکنان ما با افراد عادی این است که خودشان به این بیماری مبتلا هستند، از این رو، بهراحتی همه نکاتی را که بیمار میگوید، میفهمند و درک میکنند. این ویژگی، ما را منحصربهفرد میکند.
- لطفاً بفرمایید چهتعداد پرسنل دارید؟
50 نفر.
- مرکز شما در تهران است. آیا در شهرستانها هم شعباتی دارید؟
ما در شهرستانها شعبه نداریم اما به تمام کشور سرویس میدهیم. الان همه آموزشهایمان آنلاین است و آموزش حضوری خیلی کم داریم. رابطه نزدیک و منسجمی با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دانشگاههای علومپزشکی داریم و همه آنها ما را قبول دارند. در نتیجه، آموزشهای آنها را ما عهدهدار میشویم. همانطور که عرض کردم فلوهای غدد (fellowship) هم باید یک نوبت (یک روز) در سال بیایند و در گابریک آموزش ببینند؛ چون این آموزشهای ما حتی در دورههای تخصصی هم در دانشگاه به گوش آنها نخورده است و اگر خورده باشد هم اینطور دقیق نبوده است. ما در گابریک بیمار را رها نمیکنیم. بنابراین اگر فردِ آموزشدیده قادر به تأمین تجهیزات مورد نیاز نباشد، واحد مددکاری ما به او کمک میکند و همه امکانات را برای آن فرد فراهم میکند.
- از خلال سخنان شما اینطور متوجه شدم که همه اعضای مؤسسه شما نیازمند نیستند و شما تنها افرادی را که قادر به تأمین تجهیزات نباشند، به واحد مددکاریتان معرفی میکنید. درست است؟ علاوهبراین، چطور مطمئن میشوید که فردی که به شما مراجعه کرده است، حتماً نیازمند است و به چه شکلی به آن فرد کمک میکنید؟
بله، همینطور است. فقط تعدادی از اعضای گابریک نیازمند هستند و چون ما بهدنبال تغییر رفتار آنها هستیم، چنین کمکهایی میکنیم. ما خیلی محترمانه، بهنحویکه به آن فرد لطمه نخورد، در این رابطه تحقیق میکنیم. مددکاری گابریک مرتبط با کسانی است که دیابت دارند و بنابراین ما مددکاری عام نداریم. اما نسبت به مددکاری کاملاً حساس هستیم و حتی شده است که وقتی متوجه شدهایم خانواده توان مالی ندارد، با ایجاد کار، آنها را توانمند کردهایم.
اخیراً با انجیاوهای دیگر به این صورت همکاری میکنیم که آنها اعضای مبتلا به بیماری دیابت خود را به ما معرفی میکنند و ما به آنها خدمات میدهیم. به عنوان مثال یک خانوادهای بود که شوهر اصلاً قادر به کار کردن نبود، فرزندشان دیابتی بود و مادر هم هیچچیز بلد نبود. ما از تواناییهایش پرسیدیم و متوجه شدیم که مادر، نانوایی بلد است. انواع تجهیزات را گرفتیم و به خانهاش بردیم. فرماندار هم به ایشان آرد دولتی داد و الان بهترین نانوایی شهر است و متوجه شدیم که حتی خودش به شماری از خانوادهها کمک میکند.
- بخش مددکاری چهتعداد از اعضای گابریک را پوشش میدهد؟ آیا آماری دارید؟
اعضای نیازمند گابریک، بالغ بر 700 نفر هستند.
- گابریک درباره مطالبهگری (Advocacy) حقوق بیماران دیابتی چه فعالیتهایی دارد؟
از دیگر اهداف مهم ما، مطالبهگری (Advocacy) است که البته کار همه انجیاوها است که از وظایف اصلی آنها مطالبهگری درباره حقوق افراد تحت پوشششان است. ما در این زمینه کارهای بسیار بزرگی کردهایم و بسیاری از داروها و انسولینها و اخیراً آموزش دیابت را ذیل بیمه بردهایم. چون اکثر اعضای هیئتمدیره ما از بالاترین اساتید کشور هستند، بنابراین روی آنها حساب میکنند. در نتیجه ما از این مسئله استفاده کردیم و کلیه نیازهای دیابتیها را در بیمه بردهایم که کار بزرگی بود. ضمناً هرسال هم -الان دوسهسالی است- که در هفته ملی دیابت ما جلسهای داریم که همه مسئولان را دعوت و مطالبات خود را دوباره مطرح میکنیم و دنبال راه حلی برای تحقق آن میگردیم.
- گابریک طراح و مبدع شخصیتی عروسکی به نام «کیپو» است. لطفاً درباره این برنامه و اهداف آن توضیح دهید.
یک مسئله دیگری که ما دنبال میکنیم که در سطح جهانی حتی برای سازمان بهداشت جهانی (WHO) خیلی جالب بود، مسئله آموزش بچههای دیابتی است. بچه دیابتی که در حدود 6 تا 12 سال سن دارد را نمیتوان مثل بزرگسالان آموزش داد ولی ما بهنحوی درگابریک آنها را آموزش میدهیم که خودشان قند خونشان را اندازه میگیرند، انسولین میزنند و برنامه غذایی خود را دنبال میکنند.
آموزش کودکان در گابریک، ششساعته به شکل دوجلسۀ سهساعته در دو پنجشنبه است. آنها یک هفته آموزش میبینند، بعد تکالیف خود را در خانه انجام میدهند، هفته بعد یک سهساعت دوم هم آموزش داده میشوند. این آموزش توسط یک شخصیت حضوری و یک عروسک که تنپوشی به نام «کیپو» است، انجام میشود. کیپو در فرهنگ «دهخدا» به معنای شاپرک است. کیپو از سیاره دیابتیها برای آموزش بچههای دیابتی آمده است. طبیعتاً ما نمیتوانیم به بچهها بگوییم اگر قندتان را کنترل نکنید، کلیه شما از کار میافتد اما به آنها آموزش میدهیم که اگر کیپو قندش را کنترل نکند، شاخکهایش به تدریج میافتد. بچهها خیلی نگراناند که شاخکهایشان را از دست ندهند، بنابراین کنترل میکنند.
همزمان با آموزش بچهها، والدین آنها توسط یک روانپزشک و روانشناس آموزش داده میشوند که چطور با این بچهها رفتار کنند. در گذشته، بچههای دیابتی که به مدرسه میرفتند، پدر و مادر به مدرسه اطلاع نمیدادند و احساس میکردند بچه کوچک میشود و ... که حتی منجر به بروز حوادثی برای بچهها منجمله مرگ یا معلولیت آنها میشد. اما با آموزشهای ما، خود بچهها به محض ورود در کلاس به همکلاسیهای خود میگویند که دیابت دارند و تأکید میکنند که از دیگران شیرینتر هستند و برای کار خود برنامه دارند. بچهها هم طبیعتاً وقتی بچۀ دیابتی میخواهد قند خونش را بگیرد، دورش جمع میشوند و برای آنها جذاب میشود. آموزش گابریک به کودکان با استفاده از عروسک «کیپو» منحصربهفرد است و در جای دیگری در دنیا نداریم.
- آقای دکتر آیا آماری از اعضای کودک و نوجوان مؤسسه گابریک دارید که از آموزش «کیپو» بهرهمند شدهاند؟
الان اعضای رسمی گابریک 150 هزار نفر هستند که طبق آخرین اطلاعات ما، نزدیک 20 هزار نفر از آنها کودک بودهاند که در گابریک آموزش دیدهاند. بچهها تا زمانی که درمانی برای دیابت پیدا نشود باید مرتب انسولین بزنند؛ نکتهای که باعث میشود مسئله برنامهریزی خیلی مهم بشود. مشاوران گابریک به صورت مداوم با آنها در تماس هستند. هنگام تولدشان برای آنها جشن میگیریم و آنها را رها نمیکنیم. در برنامه سالانه گابریک محشری برپا است، برنامههای مفصلی داریم و همه افرادی که میآیند اعم از پدر، مادر و بچهها، احساس لذت میکنند. دیگر، بچهای افسرده و گوشهگیر نیست و بهراحتی میگویند ما از شما شیرینتریم، اما چون استعداد بیشتری داریم پس با برنامه زندگی میکنیم. ما برنامههای دیگری هم در رابطه با روزهداری، مسافرت و ... داریم اما مهمترین نکته این است که ما اعضا را رها نمیکنیم.
- آقای دکتر فرمودید که اعضای گابریک کسانی هستند که خودشان به گابریک مراجعه کردهاند. آیا برنامههایی برای ترغیب دیابتیها و آشنایی با گابریک و فعالیتهای آن دارید که عملاً باعث شود گابریک به سراغ بیماران دیابتی برود؟
بله، همانطور که گفتم ما الان برنامه خیلی خوبی با وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی داریم. ما اولویت را به شهرهای 10 تا 50 هزار نفر دادهایم. تا سه سال قبل طبق سرشماری، حدود 300 شهر در سراسر کشور داشتیم که آنها را به چهار بخش 75 شهری تقسیم کردهایم و هر سال 75 شهر را آموزش میدهیم.
به اینترتیب که در هر شهر مراکز بهداشتی وجود دارد که درون آنها یک نفر رابط دیابت است که با معاونت بیماریهای غیرواگیر وزارت بهداشت در ارتباط است. ما اول رابطان مستقر در این 75 شهر را آموزش میدهیم، بعد از رابطان میخواهیم براساس آمار وزارت بهداشت به مبتلایان به دیابت در شهر خود به صورت آنلاین آموزش بدهند. ما تاکنون دو بخش را انجام دادهایم، منتها سال اول 10 شهر از مجموع 75 شهر را به صورت اتفاقی و تصادفی انتخاب کردیم و روی آنها آزمایشی انجام دادیم که نتایج آن موجود است که مبنای اجرای برنامه بزرگ علمی ما است. برای آخر سال نصف دانشگاههای علوم پزشکی 150 شهر زیر پوشش گابریک قرار میگیرد و تا دو سال بعد انشاالله تمام شهرهای زیر 300 هزار نفر را آموزش دادهایم.
- آیا مؤسسات مشابه گابریک در حوزه دیابت در ایران فعالاند؟
«انجمن دیابت ایران» از ما بسیار قدیمیتر است که به همراه ما عضو انجمن جهانی دیابت است. شیوههای متفاوت آموزشی داریم، اما برای مطالبهگری (Advocacy) هر دو همراه هم فعالیت میکنیم و ارتباطات بسیار خوبی باهم داریم. دو تن از بنیانگذاران گابریک از جمله آقای دکتر کیخانزاده مبتلا به دیابت بودند و ابتدا این فعالیت را برای پایاننامهشان آغاز کردند و سپس ادامه دادند. البته ما در گابریک مداوم بهدنبال نوآوری و شیوههای خاص در آموزش و اطلاعرسانی هستیم.
من از ابتدا چون پزشک بودم عملاً در عرصه بهداشت و سلامت عمومی (Public Health) فعالیت داشتم. در سازمان جهانی بهداشت (WHO) و سازمانهای بینالمللی مردمنهاد (UN NGO) بودهام و خودم سابقه انجیاویی بسیار خوبی دارم اما الان 11 سال است که در گابریک هستم. ما در اینجا برنامهریزی استراتژیک درست کردیم و الان سرگرم حکمرانی (Governance) هستیم. منظورم این است که پابهپای دنیا در حال پیشرفت هستیم.
- آقای دکتر با توجه به توضیحاتی که فرمودید، آیا سازمانهای مشابه گابریک در عرصه جهانی وجود دارند و اگر پاسخ مثبت است، آیا گابریک با آنها در ارتباط است؟
بله، سازمان بهداشت جهانی مسئله دیابت را به فدراسیون بینالمللی دیابت (IDF) سپرده است که خود این فدراسیون متشکل از انجیاوهای دیابت است. همه مؤسسات مرتبط با دیابت عضو این فدارسیون هستند و طبیعتاً باهم ارتباط دارند. اعضای هیئتمدیره ما هم که از اساتید پزشکی هستند به سراسر جهان میروند و از پیشرفتها اطلاع دارند و این ارتباط را هم حفظ میکنند.
- هزینههای گابریک چطور تأمین میشود؟ آیا دولت به شما کمک میکند یا خیرین؟
ما انجیاو هستیم و منابع مالی چندگانهای داریم. از جمله این منابع، خیرینی هستند که به اَشکال مختلف و بهصورت مستمر، ماهیانه رقم قابل توجهی به ما کمک میکنند. از طرف دیگر بهصورت گلریزان یا جمعآوری فطریه هم کمک میگیریم. جدای از اینها، حامیان مالی هم از طرف برخی شرکتها داریم که از محل مسئولیت اجتماعی شرکتی خود (CSR) خود به ما کمک میکنند.
در همایشها و نمایشگاهها هم کمکهایی دریافت میکنیم. کمکهای دریافتی ما خوب است و در نتیجه میتوانیم خودمان را راه ببریم. انشاءالله بتوانیم کارمان را توسعه بدهیم که برای اینکار نیاز به شناساندن بیشتر گابریک داریم. خود من وقتی برای اولینبار به گابریک آمدم، فکر میکردم با توجه به نام آن، مؤسسهای خارجی است؛ درحالیکه گابریک نام یک رودخانه در منطقه حفاظتشده در جاسک هرمزگان است و منظور ما از این رودخانه، جریان آموزش است. همانطورکه آن رودخانه باعث آبادانی میشود، آموزش هم باعث رفاه مبتلایان به دیابت میشود.
- کسانی که بهعنوان استاد با شما همکاری دارند آیا هزینهای بابت تدریس میگیرند یا داوطلبانه کار میکنند؟
در گابریک همه داوطلب هستند و از هیچکدام از اعضا حتی یکقِران هم بابت آموزش و ... نمیگیریم.
- سؤالات من به پایان رسید. برای شما آرزوی موفقیت بیشتر دارم. اگر مطلب دیگری مانده است که مایل به صحبت درباره آن هستید، بفرمایید.
ممنون از شما. ما مسئله مطالبهگری را بالا بردهایم. من 10 سال نماینده انجیاوهای کشور در وزارت کشور و شورای اجتماعی کشور بودم. بعداً احساس کردم بهتر است به کار خودم بپردازم. ما باید انجیاو را تشویق کنیم. الان انجیاوها قانون ندارند. یک تصویبنامه از طرف هیئت وزیران در زمان آقای خاتمی تصویب شد که درباره آن دوبار تجدید نظر شد و الان به صورت شورا درآمده است ولی هنوز آن اعتقاد و حمایتی که باید نسبت به انجیاوها داشته باشیم را نداریم.
اصولاً دیابت یک بیماری است که در دنیا سالانه یک تریلیون دلار هزینه دارد. در ایران هم هزینههای دیابت از جمله انسولین، بالا است. ما باید به دنبال خودکفایی باشیم که البته نباید به معنای تولید انسولین بیکیفیت باشد. ما هیچوقت با مسئله انسولین بیکیفیت کنار نمیآییم. بنابراین ما به عنوان انجیاو باید حقوق افراد تحت پوشش و موضوع کارمان را دنبال بکنیم. ما با همه از جمله وزیر بهداشت و بیمهها دوست هستیم اما مطالبهگریمان را رها نمیکنیم. فکر میکنم همه انجیاوها باید مسئله مطالبهگری را به عنوان یک وظیفه جدی بگیرند و دنبال این بروند که کاری کنند.
مسئله دیگر این است که انجیاوهای ما هنوز آن انسجام لازم را ندارند. مشکل کار در اینجا است که همه ما تنها کار کردن را دوست داریم. ما البته در گابریک به همه انجیاوها اعتماد دوطرفه داریم. ولی خیلی از انجیاوها چنین نگاهی ندارند؛ درحالیکه در کشورهای پیشرفته دنیا با وجود سرمایههای بسیار زیاد، بخش سوم فعال هستند و بیشترین کارها را میکنند. امیدوارم انشاءالله در ایران هم این سیستم قوی شود و بهخصوص الان که آقای پزشکیان آمدهاند، این سیستم مورد حمایت قرار گیرد.
در نهایت اینکه ما درباره مطالبهگری (Advocacy) اصلاً کوتاه نمیآئیم و رئیس هیئتمدیره؛ استاد استقامتی که بزرگترین استاد غدد (Endocrinology) هستند و عزیزان دیگر به دنبال این مطالباتاند و از این موقعیت استفاده میکنند. من معتقدم ما باید انجیاو را تقویت کنیم تا مردم خودشان وارد صحنه شوند و حمایت کنند. ما پول نمیخواهیم، بلکه مایل هستیم حمایت روحی، روانی و کاری از ما صورت گیرد تا بتوانیم جلو برویم؛ مثلاً چرا باید در ساختمان اجارهای فعالیت کنیم؟ انشاالله امیدوارم جامعۀ انجیاوی کشور بتواند تکانی بخورد و باهم بودن را یاد بگیرد که البته همه ما یاد نگرفتهایم و در جاهای دیگر دنیا در مدرسه و تا سال نهم، فقط زندگی کردن و اینکه چطور جمعی کار کنند را یاد میدهند.
گفتوگو از زهرا حاتمی
دیدگاه خود را بنویسید