به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، دبیرخانۀ نخستین جشنواره ملی اعطای نشان نیکوکاری طی ماههای اخیر با همت تعدادی از سازمانهای مرتبط با نیکوکاری و همکاری تعدادی از شبکههای ملی نیکوکاری و تشکلهای خیریه تشکیل شده است.
تشکلهای خیریۀ فعال در عرصههای خدماتی-حمایتی، عمران و آبادانی و توسعه زیستبوم احسان و نیکوکاری تا 15 مردادماه سال جاری امکان ثبتنام در این جشنواره را دارند. برای بررسی اهداف و کارکردهای این جشنواره با دکتر بهمن مشکینی؛ مدرس دانشگاه و رئیس اسبق سازمان امور اجتماعی کشور که در حال حاضر عضو شورای سیاستگذاری جشنواره ملی اعطای نشان نیکوکاری است، به گفتوگو پرداختیم. حاصل این گفتوگو در ادامه از نظر میگذرد.
-حضرتعالی به عنوان عضو شورای سیاستگذاری «نخستین جشنواره اعطای نشان نیکوکاری» چه اهداف و کارکردهایی را برای این جشنواره متصور هستید؟
با ذکر چند مقدمه به پاسخ این سؤال میپردازم. مطلب اول اینکه باید با درک مشترکی به مفهوم کار خیر بپردازیم. مفهوم کار خیر، مفهومی نوشونده است که در هر دوره و عصری میتواند مصادیق متنوع و متعددی داشته باشد. درواقع یک مفهوم موسّعی است که فعالیت در حوزههای محیط زیست را هم شامل میشود. بیتردید کسانی که تلاش میکنند تا از محیط زیست هرچه بهتر برای زندگی انسانها مراقبت، صیانت و مدیریت شود، کار خیر انجام میدهند چون نتیجه این کار بهبود زندگی مردم، ایجاد اشتغال و تنوع زیستی است. همچنین کسانی که در حوزههای علمی، حقوق شهروندی، مسائل مربوط به خانواده و ... فعالیت میکنند درواقع اینها هم در حال انجام کار خیر هستند.
یک مفهوم بُرشخوردهای از این مفهوم موسّع وجود دارد و آن فعالیتهای نیکوکاری برای گروههای هدف اجتماعی، برای تسکین آلام بشری و یا بهبود شرایط زندگی از جنس رفع کمبودها است. یعنی موضوعاتی نظیر بیماران و بیماری، احداث پل در روستای فاقد پل برای گذر فرزندان و رفتن به مدرسه، احداث مدرسه، رسیدگی به ایتام و بسیاری از موضوعاتی که گروههای هدف اجتماعی دارد یا برای آنها و برای حل مسائل آنها فعالیت میکند. این دست فعالیتها میتوانند فردی یا جمعی باشند. گاهی خیرین حتی بینام و نشان این کارهای خیر را انجام میدهند. این موضوع در جامعه ایران عمومیت دارد و سابقهای طولانی دارد که افراد بدون درنظرداشتن شرایطی که برای آنها نام یا هویت اجتماعی ایجاد کند، بیسروصدا کار خیر انجام میدهند. یک جنس دیگر وقتی است که کار به صورت جمعی است که باز همین نوع هم سابقهای طولانی دارد. یعنی تعدادی از خیرین با هم کاری را سامان دهند.
اما جنس دیگر فعالیت این است که یکسری فعالیتهای جمعی، سازماندهی شود و جنبه رسمی پیدا کند. این نوع یک مقداری سابقهاش در ایران به اندازه دو مورد دیگر طولانی نیست. گرچه ما در فرهنگ مردمان ایران ناشی از شناخت مکتبی، موضوعاتی نظیر وقف را داریم که سابقه خیلی طولانی دارد و در این مورد هم باز واقف در جهت اینکه نام خود را زنده نگه دارد، فعالیت نکرده است بلکه موضوع وقف به عنوان امری که با آسودگی خیال احساس کند تا بعد از او و تا سالهای سال پس از او میتواند بنایی که او گذاشته است، استمرار پیدا کند. هرچه که باشد موضوع کار خیر همچنان باید مورد مطالعه و واکاوی برای تولید دانش قرار گیرد.
پیش از همه اینها من به عبارتی از حضرت امام خمینی (ره) اشاره میکنم که در تقدیمی که کتاب «سرّالصلاه» را به مرحوم حاج احمدآقای خمینی میکنند اینطور مینویسند که بعد از ذکر صفات الهی و مجموعهای از مطالبی که درباره صلاة و نماز بحث میکنند، ایشان میفرمایند ما که از شکر نعمتهای حضرت حق جلّ و اعلی محروم و ناتوان هستیم، راهی که باید برویم این است که خدمت به خلق بکنیم. به خاطر اینکه خلق خدا از اویند و وقتی ما به خلق خدا خدمت کنیم درواقع به او دست پیدا کردهایم. منتهی این را باید بدانیم که اولاً آنها بر ما منت دارند نه ما بر آنها. چون آنها هستند که ما میتوانیم وسیله قرب به خداوند را داشته باشیم. دوم اینکه باید کار خیری را انتخاب کنیم که نافع به حال آنها باشد و سوم اینکه برای شهرت ما نباشد. این مطالب رفیع و مهمی است که خیلی افراد در دنیا تلاش کردهاند با کتابهایی که نوشتهاند همین مفهوم را منتقل کنند و فعالیتهای خیریه را نقد و آسیبشناسی کنند که نهایت آن همین بحثی است که حضرت امام (ره) مطرح میکنند که برگرفته از آموزههای دینی است.
آسیبشناسی در حوزه کار خیر این است که این کار، حرفهای تعقیب نمیشود. البته شاید در جایی دوستان و عزیزانی این کار را به صورت حرفهای انجام بدهند اما منظور من به عمومیت این مسئله است. یعنی دانش پشتوانهای برای حرکت وجود ندارد. یک حرکت هیجانی، حسی، ارادی، داوطلبانه با نیتهای الهی همراه است اما حرفهای تعقیب نمیشود. معنای حرفهای این است که شما سازمان کاری داشته باشید که تخصصهای مورد نیاز، شفافیت و انضباط مالی، چگونگی پرداختن به این کار برای آنکه به بهترین نحو اصابت کند و همه اینها را باید واجد باشد. این جریان، جریانی است که باید نهادهای مسئول در این حوزه نظیر وزارت کشور، کمیته امداد، سازمان اوقاف، سازمان بهزیستی و نظایر اینها به خوبی بتوانند خودشان طراحی کنند و با مجموعههای خیریه اینها را به اشتراک بگذارند. دوم اینکه در این حوزه تولید دانشافزون بر اینها توسط دانشگاهها و مراکز تخصصی انجام بگیرد و سوم اینکه ما قلّههایی نظیر جشنواره طراحی کنیم که همه تلاش کنند براساس شاخصهایی به آن برسند.
پس با این مقدمات عرض ما این است؛ ما برای کار خیر به معنی اخص یعنی کارهایی که برای گروههای هدف اجتماعی یک امر نیکوکاری به معنای خاص را انجام میدهد و همچنین آنهایی که به صورت یک مؤسسه فعالیت میکنند، فکر کردیم که با طراحی جشنواره و اعلام شاخصهایی برای رسیدن به این جشنواره بتوانیم مؤسسات را ترغیب کنیم تا خود را با این شاخصها تطبیق بدهند. این شاخصها همان شاخصهای حرفهایگری در کار خیر است. بنابراین جشنواره درصدد ترغیب و تشویق مؤسسات خیریه برای رسیدن هرچه بهتر به فضای حرفهایگری در کار خیر است.
-به نظر شما مشارکت و ثبتنام فعال خیریهها در جشنواره، چه آثار مثبتی برای آنها میتواند در پی داشته باشد؟
اصلاً نباید از این نوع جشنواره تلقی حاکمیتی کرد. درست است که چند نهاد و دستگاه کشور این جشنواره را کلید زدهاند اما واقعیت این است که اگر اینطور نبود، چطور این اتفاق میافتاد؟ بالاخره باید از یک نقطهای آغاز شود. از نقطهای که قابلیت انتشار این کار را در سطح ملّی داشته باشد اما از اینجا به بعد ما نمیتوانیم مؤسسات را تکلیف کنیم برای اینکه وارد این جشنواره شوند. همانطورکه فعالیت خیر خودخواسته است، این امر هم خودخواسته است. اما اگر من به عنوان یک مؤسسه خیریه تصور کنم که با ورودم به این جشنواره انگار که در یک وزنکشی شرکت میکنم، احساس کنم که نباید در این وزنکشی باشم، این صدمهای که به عموم کار خیر میزند، بیش از صدمهای است که به خود مؤسسه میزند. اصلاً اینجا وزنکشی معنا ندارد. چون ما مسابقه در کار خیر را داریم نه وزنکشی. مسابقه در خیر در این است که تلاش کنیم به همدیگر برای جلو رفتن کمک کنیم.
به این ترتیب اگر من وارد این جشنواره بشوم، چیزی بر من میافزاید چون میتوانم مطالب و شاخصهای جدید برای فعالیتم یاد بگیرم و در خودم ایجاد کنم و دوم اینکه کمک کنم به جریانی که زنده و پویا باشد و بتواند در کنار همدیگر تولید دانش کند. ما در بین همه افراد و مؤسساتی که در کشور کار خیر میکنند انبوهی از دانش نانوشته داریم. باید اینها تبدیل به یک دانش مکتوب شود تا دیگران در تبادل تجربیات و دانش بتوانند همافزایی داشته باشند. در واقع کار جمعی، تشکیلاتی موجب همافزایی خواهد شد و نتیجه همافزایی این است که کارایی و کارآمدی و اثربخشی فعالیتها را بیشتر میکند. بیتردید همه کسانی که در امر خیر فعالیت با نیتهای الهی و انسانی انجام میدهند و مسئلهشان هویتسازی برای خودشان نیست، قطعاً در این کار مشارکت میکنند، به این دلیل که بتوانند همدیگر را به سمت اهداف حرکت همافزا بدهند.
- کیفیت ساختار این جشنواره و حامیان آن را چطور ارزیابی میکنید؟
بیتردید هر ساختاری و از هر نقطهای که ما آغاز کنیم، قابلیت نقد دارد و هیچکدام از دوستانِ حاضر در جلسات شورای سیاستگذاری معتقد نیستند که این ساختار، بهترین است. این نقطه آغاز است. یعنی وقتی بنا شد دوستان دور هم جمع شوند، بیشترین همّت آنها بر این بود که ما باید به نقطهای برسیم که در دورههای بعدی، خود مؤسسات خیریه بتوانند جشنواره را اداره کنند اما بالاخره باید از یک مسیری آغاز میشد. بیشترین دستگاههایی که در این امر تولیگری یا تسهیلگری دارند، بخشهای تخصصی و تجربی (براساس خبرویت و نخبگی) در جلسات هستند و این مجموعهای است که میتواند کمک کند به اینکه ما احساس کنیم ساختار و چیدمان جشنواره، منطقی ولی نقدپذیر است.
به عنوان مثال بخش ارزیابی و داوری به یک گروه حرفهای بسیار خوشنام و تخصصی سپرده شده است که میتوانند کار را با مطالعات تطبیقی فراوانی که در سطح جهان انجام دادهاند و دانش مکتوب تولید کردهاند، انجام دهند. دهها شاخص طراحی شده است برای اینکه بتوانیم به بهترین نتیجه برای برگزیدگان برسیم. ما برگزیدگان را به عنوان اینکه اینها خوباند و بقیه خوب نیستند، معرفی نمیکنیم. موضوع ما این است که کدام شاخصها میتواند کار خیر را مؤثرتر بکند. بقیه هم میتوانند یاد بگیرند. پس ساختار موجود، ساختاری است که بنای عقلا بر آن قرار گرفته است. درعین حال هیچکس ادعا ندارد که این است و جز این نیست. دیکته نانوشته، غلط ندارد. چون ممکن است بعد از این عدهای بیایند، مرتباً نقد وارد کنند درحالیکه باید جنبه ایجابی نقد در کنار جنبه سلبی آن نیز مطرح شود که اگر چطور بشود، درست میشود؟
مطلب دوم این است که ما برای اینکه در این جشنواره به موفقیتهایی دست پیدا کنیم نیازمند به این بوده و هستیم که حمایتهای مالی داشته باشیم. چون این کار یک اتفاق و رویداد ملّی است که الحمدلله با مشارکتهایی که صورت گرفته، در حال انجام است. مهمترین بخش این است که خود مؤسسات حس کنند جشنواره متعلق به خود آنهاست و بیایند و انبوه شرکت کنند ولواینکه من یک مؤسسهای هستم که کار کوچک با گردش مالی کم و با ارتباطات اندک دارم. با حضورم در جشنواره کمک میکنم به اینکه این جریان، مرتبط به هم شود و شبکهسازی ملّی اتفاق بیفتد. هم نفع این شبکهسازی به کارهای من خواهد رسید و هم یک نفع و خیر عمومی برای مردم عزیزمان خواهد داشت.
-در آئیننامه آمده است که لزوماً نیاز نیست خود مؤسسات بیایند و در جشنواره شرکت کنند. اگر مؤسسه برتری باشد، جشنواره میتواند آن مؤسسه را برگزیده اعلام کند. درست است؟
یک مسیر ما این است که مؤسسات در درگاهِ پیشبینیشده بیایند و ثبتنام کنند و نمونبرگها را تکمیل کنند برای اینکه بتواند در مسیر ارزیابی قرار بگیرد. یک بخش دیگر این است کسانی که دیگرانی را میشناسند و آنها نمیآیند که ثبتنام کنند، ترغیب بشوند که بیایند و با مصاحبهگری، مشاهده میدانی و ... آنها هم ورود پیدا کنند. اما اینطور نیست که اگر ما ارزیابی و بررسی شاخصها را نکنیم، مثلاً یک مؤسسهای برتر اعلام شود. مثلاً گفته شود فلان مؤسسهای که بسیار عنواندار در کشور است، نیامده و چون عنوان بزرگ دارد و کلّی، میدانیم که خیلی خوب است بگوییم این برگزیده است. نه، بههیچوجه ما در جشنواره چنین چیزی نداریم.
-به نظر شما برای اینکه «نخستین جشنواره ملّی اعطای نشان نیکوکاری» در کل کشور بهتر دیده و شناخته شود، چه کارهایی باید کرد و چه پیشنهادهایی دارید؟
ما در جلسات شورای سیاستگذاری پیشنهادهایمان را دادهایم و به آن پیشنهادها دارد عمل میشود. اولاً این کارها نباید متکی به هزینههای گزاف باشد بهطوری که خودش به ضد خودش تبدیل شود. ما اگر اعتباراتی هم وجود داشته باشد، باید اصابت کار خیر کند. ما نمیخواهیم پوستر چاپ کنیم و در سطح شهر اعلام کنیم که ما میخواهیم اجلاس و جشنواره بگذاریم. چون مردم میگویند که چه؟! مهم این است که ما دستگاههای اجراییای داریم که آنها بیشترین میزان ارتباط را با مؤسسات خیریه دارند. این دستگاهها باید بتوانند از طریق ستاد، سطوح استانی و ملّی، بیشترین میزان تشکلها را ترغیب کنند که وارد درگاه شوند و اطلاعات خود را ثبت کنند. شاید اگر این کار به خوبی و درستی انجام بگیرد و آن درگاه و کارهایی که در فضای مجازی انجام میگیرد یا احیاناً یک اطلاعرسانی زیرنویس رسانهای اتفاق بیفتد این بهترین و موفقیتآمیزترین کار و کمهزینهترین کاری است که میتواند بشود و کفایت میکند.
ما امروز عدد مؤسسات خیریه را بههیچوجه به صورت یک عدد راستیآزماییشده نداریم. هرکدام از دستگاههای ما، افراد و مؤسساتی که در این زمینه کار میکنند، بیشتر گمانهزنی میکنند. ممکن است سرجمع مؤسساتی ثبت شده باشند اما تعدادی از آنها غیرفعال باشند که از آمار ما خارج میشوند. عنایت داشته باشید مؤسسات خیریه عامالمنفعۀ دارای مجوز و ثبتشده، موضوع بحث ماست. ممکن است مؤسسهای باشد که ثبتشده نباشد و مجوز نداشته باشد، که در میدان بحث ما قرار نمیگیرد یا احیاناً تشکلهایی که کار و مجوزشان به عنوان کار خیر نیست اما فکر کنند که دارند کارهایی انجام میدهند. نه، باید بیایند و از مجاریای که در کشور در قوانین و مقررات طراحی شده است، مجوز گرفته و ثبت شده باشند. فرض کنیم در کشور 10 یا 15 هزار باشند، اگر ما به عدد 70 درصدی از مؤسساتی که میآیند و وضعیت خود را اعلام میکنند برای ما کفایت میکند چون انبوهی از مؤسسات آمدهاند.
دوگونه مؤسسه ممکن است نیایند؛ اولاً مؤسساتی که رغبتی برای ورود به این صحنه ندارند که البته عرض میکنم اگر آنها کلام بنده را بشنوند حتماً متقاعد میشوند که با حضورشان ظرفیتسازی و همافزایی اتفاق میافتد و گروه دومی که تصور میکنند به دلیل اینکه وضعیت بسیار ملّی یا فراملّی دارند، در این حد از جشنواره نباید شرکت کنند که من فکر میکنم اتفاقاً اینها اگر کارهای حرفهای کنند، میتوانند به عنوان یک شاخص برای دیگران معرفی شوند. پس این هم میتواند ترغیبکننده برای حضور آنها باشد.
-اگر استقبال از جشنواره خیلی زیاد باشد، بررسی این تشکلها برطبق معیارهایی که شما دارید، نیروی انسانی زیادی میطلبد. آیا این امکان برای جشنواره میسر است؟
ساز و کار آن طراحی شده است. به همین دلیل بود که عرض کردم نمیشود بدون اینکه از تشکیلات گسترده نظام رسمی کشور بهرهمند شویم، بتوان این کار را انجام داد. امروز وقتی وزارت کشور، سازمان بهزیستی، اوقاف و دیگر دستگاهها تا سطح روستا مجریانی دارند، پس ما دارای یک تشکیلات و شبکه گسترده ملّی هستیم. این شبکه و تشکیلات گسترده ملّی با جذب مؤسسات و خیرین بزرگ کشور این ارزیابی را انجام میدهند. برای ارزیابیها سطوح تعیین شده است که اگر دقت کنید، متوجه میشوید حتی اگر 20 هزار مؤسسه هم ثبتنام کنند، قابلیت ارزیابی وجود دارد.
-به عنوان پرسش آخر؛ فرمودید نیت اولیه این بود که خود مؤسسات خیریه اساساً اداره چنین جشنوارهای را به عهده بگیرند و امیدوارید که در آینده نزدیک این اتفاق بیفتد. در آئیننامه کنونی چنین پیشبینیای نشده است. آیا این آئیننامه قابل تغییر است؟
قطعاً همینطور است. این آئیننامه موقت است و برای این است که جشنواره این دوره را برگزار کنیم و بعد بیتردید باید مورد بازنگری قرار گیرد. همین امروز هم اعضای شورای سیاستگذاری از بین خیرین و مجربین هستند. هرچه جلوتر برویم و این امکان پدید بیاید، قطعاً آن بخش در جشنواره فعالتر خواهد شد.
گفتوگو از زهرا حاتمی
دیدگاه خود را بنویسید