14 اسفند 1402
ارتباط خیریه‌ها با مددجویان باید دوطرفه باشد
دکتر سعید معیدفر؛ جامعه‌شناس معتقد است خیریه‌ها و خیرین به جای ارتباط  پراکنده با مددجویان، باید اجتماعی از مددجویان شکل دهند تا افراد این  اجتماع، با هم ارتباط پیدا کنند و از توانایی‌ها و مهارت‌های همدیگر در زندگی  بهره ببرند؛ به اعتقاد این پژوهشگر، تا زمانی که مددجویان، گیرندۀ منفعل باشند و توانایی‌هایشان در ارتباط با یکدیگر شکوفا نشود، تحولی رخ نخواهد داد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، همزمان با 14 اسفندماه، روز احسان و نیکوکاری، دکتر سعید معیدفر؛ رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران در گفت‌وگویی با خبرگزاری ایکنا درباره راهکارهای گسترش امر خیر در کشور سخن گفته است.

وی معتقد است خیریه‌ها و خیرین به جای ارتباط پراکنده با مددجویان، باید اجتماعی از مددجویان شکل دهند تا افراد این اجتماع، با هم ارتباط پیدا کنند و از توانایی‌ها و مهارت‌های همدیگر در زندگی بهره ببرند؛ به اعتقاد این پژوهشگر، تا زمانی که مددجویان، گیرندۀ منفعل باشند و توانایی‌هایشان در ارتباط با یکدیگر شکوفا نشود، تحولی رخ نخواهد داد.

اظهارات این جامعه‌شناس در ادامه از نظر می‌گذرد:

 ما الگوهای خیلی مهمی را در گذشته داریم که بسیار مهم هستند. اگر به  گذشته بازگشته و مشاهده کنیم که انسان‌ها در گذشته چگونه مسائل و مشکلات  افراد نیازمند را حل می‌کردند، این مسئله راهگشای امروز ما خواهد بود. در  گذشته هر جامعه و اجتماعی در میان هر گروهی از انسان‌ها که با یکدیگر  پیوندهای قومی، خانوادگی، طایفه‌ای و ... داشتند، نسبت به رفع نیازهای  یکدیگر اقدام می‌کردند. در میان هر جمعی در طول تاریخ همواره افراد  نیازمند، کسانی که دارای معلولیت‌ هستند و یا کسانی که ممکن است والدین و  یا یکی از عزیزان و نان‌آوران خانواده را از دست داده باشند، وجود  داشته‌اند. این افراد معمولاً در یک جامعه محلی مورد حمایت قرار می‌گیرند.  به هر حال در این جامعه با توجه به پیوستگی‌هایی که بین افراد وجود دارد،  احساس مشترکی وجود دارد که باید به همنوع، هم‌محله‌ای و اقوام خود کمک  کنیم.      

اگر به قرآن کریم نیز مراجعه کنیم، مشاهده می‌کنیم که مقوله احسان را  ابتدا از نزدیکان آغاز می‌کند؛ چراکه انسان‌ها هرچقدر دایره همبستگی و  مجاورت بیشتری داشته باشند، امکان کمک و احسان در میان آن‌ها بیشتر است.  لذا در قرآن کریم آمده است که احسان را ابتدا از اقوام خود آغاز کرده و سپس  این دایره را گسترش داده و به جایی برسید که دیگر شخصی را نشناسید. اما  متأسفانه در دنیای امروزی هنوز نتوانسته‌ایم خود را با این موضوع تطبیق  دهیم که احسان نیز دارای مکانیزم‌هایی است که اگر این مکانیزم‌ها به کار  نیفتد، هر چقدر که افراد نیازمند به دیگران مراجعه کرده و یا مؤسسات خیریه  با افراد مختلف برای دریافت کمک تماس بگیرند، فایده‌ای نداشته و نوعی حالت  گدایی در جامعه ایجاد می‌شود که راه به جایی نبرده و طی آن افراد بدون  اینکه یکدیگر را بشناسند به آن‌ها اعتماد نکرده و کمک چندانی به دیگران  نمی‌کنند.    

 به نظر می‌رسد که ابتدا باید مبانی و زمینه‌های اصلی امر خیر در جامعه  را به خوبی بشناسیم تا بتوانیم آن را گسترش دهیم. اگر در جامعه‌ای که  انسان‌ها از یکدیگر گسیخته بوده و هیچ پیوند، هویت محلی و تشکیلاتی، مدنی و  .. ندارند و تنها هویت آن‌ها خانوادگی است، نمی‌توان امر خیر و احسان را  در حد زیاد مشاهده کرد. امروز باید در پیوندهایی که انسان‌ها نسبت به  یکدیگر پیدا می‌کنند، احسان را گسترش دهیم. امروز اگر افراد در محلات خود  عضویت داشته و هویت محلی داشته باشند، بیشتر می‌توانند به دیگران کمک کرده و  یا کمک‌ها را جع‌آوری کنند. در شهرهای بزرگ نیز اگر افراد واقعاً با  ویژگی‌ها، همبستگی و پیوندهای خاص خود یک شهروند به تمام معنا باشند، خواه  ناخواه نسبت به دیگر احساس مسئولیت بیشتری خواهند داشت. در دنیای امروز که  تمام هویت‌ها و پیوستگی‌های پیشین را از دست داده‌ و حتی از همسایه یکدیگر  نیز بی‌خبر هستیم و تمام هم و غم ما فقط خانواده خود است، ضرورتی برای خود  احساس نمی‌کنیم که به دیگران احسان کنیم.

 لذا انسان‌ها امروز کمتر ممکن است که احسان کنند و حداکثر احسان آن‌ها  این است که برای مثال در یک چهارراه به فقرا کمک کنند. ما اگر امروز زمینه‌ها و بسترهای اجتماعی مسئله احسان را در نظر نگیریم، نمی‌توانیم با توصیه و نصیحت، تبلیغات و ... کار جدی انجام دهیم. قاعدتاً  اگر این مسئله را در نظر بگیریم، نمی‌توانیم به مسئله احسان و نیکوکاری  بیندیشیم. برای مثال در یک شهرستان مرکز خیریه و احسان در یک شهرستان باید  بتواند پیوندهای عمیقی با مردم این شهرستان ایجاد کرده و با انسان‌ها  ارتباط نزدیک برقرار کند. در این شهرستان مردم باید با افرادی که قصد احسان  به آن‌‌ها دارند، از نزدیک آشنا شده و نوعی مناسبت‌های اجتماعی بین  خیریه‌ها و مردم به وجود بیاید تا امر خیر در این منطقه گسترش پیدا کند.      

 یکی از مسائلی که در مورد خیر و احسان از آن غافل هستیم، این است که  این‌گونه می‌اندیشیم که برخی فقط نیازمند بوده و عده‌ای دیگر فقط ثروتمند  هستند. امروز اکثر خیریه‌ها به میدان آمده و میان افراد ثروتمند و افراد  نیازمند واسطه می‌شوند. این رابطه صحیح نیست؛ چراکه امر خیر باید دو سویه  باشد. یعنی اگر با مددجویانی مواجه هستیم، این افراد در امری توانا و در  امری دیگر ناتوان هستند. اگر بتوانیم از توانمندی‌های آن‌ها بهره گرفته و  در مقابل به ناتوانی آن‌ها کمک کنیم، این مسئله بسیار مهم و تأثیرگذار  خواهد بود. ما باید یک نوع اجتماع از مددجویان ایجاد کنیم. امروز اغلب  خیریه‌ها پراکنده بوده و با افراد مددجو به صورت پراکنده روبه‌رو هستند. در  حقیقت در یک منطقه هیچ ارتباطی بین مددجویان وجود ندارد. ممکن است برخی از  این مددجویان توانایی‌هایی داشته باشند و بتوانند به مددجویانی که این  توانایی را ندارند، کمک کنند. این اجتماع مددجویان و مددکاران بسیار مهم  است. انسان‌ها در جامعه هویت اجتماعی دارند و اگر بدون این هویت اجتماعی  وارد امری شوند، تأثیرگذار نخواهند بود. 

 بنابراین، به نظر می‌رسد که امر احسان باید از طریق جامعه‌شناسان و  افرادی که با جامعه ارتباط دارند، در میان مردم ترویج شود تا هویت اجتماعی  تقویت شده و احسان و نیکوکاری نیز افزایش پیدا کند. امروز متأسفانه  خیریه‌ها به شیوه‌های بسیار ابتدایی عمل می‌کنند و ظرفیت آن‌ها نیز در همان  حد خواهد بود. البته برخی خیریه‌ها که سازماندهی خوبی دارند، معمولاً موفق  هستند اما خیریه‌هایی که فقط به فکر واسطه بودن میان امر خیر و مددجویان  هستند، توفیق چندانی ندارند.

 هرچقدر تعداد نهادهای مدنی در جامعه بیشتر باشند و افراد به صورت همزمان  در چند نهاد مدنی، تشکیلات مردمی، محلات مختلف و ... عضویت داشته و از  هویت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی برخوردار باشند، امر خیر نیز توسعه بیشتری  خواهد داشت. اگر افراد در نهادهای مدنی مسئولیت داشته باشند، به واسطه این  مسئولیت بیشتر می‌توانند در حوزه امر خیر وارد شده و نسبت به جامعه،  نیازمندان، محیط زیست جامعه، دردها و آسیب‌های مردم احساس مسئولیت کنند. 

 تعدد نهادهای مدنی فی نفسه موجب گسترش امر خیر خواهد شد و به میزانی  که انسان‌ها فاقد نهادهای مدنی و گروه‌های اجتماعی باشند، به همان میزان نیز نسبت به دیگران احساس بیگانگی می‌کنند. لذا یکی از موضوعات مهم در این زمینه بحث تعدد نهادهای مدنی است که هر چقدر افراد عضویت بیشتری در آن‌ها داشته باشند، مسئولیت ایشان نسبت به جامعه و دیگران افزایش پیدا می‌کند. موضوع دیگر نقش و مسئولیت نهادهای مدنی در گسترش امر خیر است. متأسفانه برخی از نهادهای مدنی به مراکزی مانند دولت و حاکمیت وصل هستند که این مسئله باعث ایجاد فساد شده و نهادهای مدنی نمی‌توانند نقش جدی را برای انجام وظایف و مسئولیت‌های اجتماعی مانند امر خیر ایفا کنند. امروز اگر  نهادهای مدنی با هم همکاری داشته و در عین حال استقلال داشته باشند، بهتر می‌توانند در امور خیر تأثیرگذار باشند.

لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...