به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، داستانهای مربوط به پهلوانان، جوانمردان و عیاران بخش مهمی از تاریخ ادبی ایران را تشکیل میدهند و در فرهنگ این مرز و بوم نیز تأثیر بهسزایی داشتهاند. علی طالقانی، پژوهشگر هنر و رسانه در یادداشتی که در اختیار خیر ایران قرار داده است، به تبیین نسبت نیکوکاری و آیین پهلوانی و بازتاب آن در ادب فارسی میپردازد. این یادداشت در ادامه از نظر میگذرد:
پهلوان، جوانمرد، فتی، عیّار و قلندر واژههایی هستند که همگی بر یک معنا دلالت میکنند: قهرمانِ نیکوکار. جوانمردی به معنی راه و روش گروهی است که اساس عقیده آنان این بود که از مردم کارسازی و دستگیری کنند و مهماننوازی و بخشندگی داشته باشند و از ناتوانان و نیازمندان دستگیری نمایند و به آیین کرم و سخا رفتار کنند. فتوت معانی دیگری نظیر حسن خلق نیز پیدا کرده است و شامل فضایلی است مانند بزرگواری، سخاوت و رشادت که این صفات را از یک فتی حقیقی انتظار داشتند.
شرح عیّاری
عیاران از گروههای مهم و تاثیرگذار اجتماعی بودند. غالب پهلوانان و عیاران از قشر تولیدکنندگان شهری شامل کارگران و پیشهوران بودند. برای واژه عیّاری معانی گوناگون و متفاوتی وجود دارد. ملکالشعرای بهار و عدهای از ادیبان به تبعیت از او اصل این واژه را از ریشه پهلوی اذیوار، اییار، ایار میدانند که وارد زبان عربی شده و به معنی یار میباشد. این واژه از یکسو به معنای پهلوان و دلاور و در معنای دیگر به معنای بازوبند است. در واقع عیاری کهنترین گروه جوانمردی است که در تاریخ ایران تاکنون شناخته شده.
آنچه پهلوان جوانمرد را دلپذیر میکند زور بازویش نیست بلکه بهکار بردن این زور در راههای درست و مطلوب است. آنان هرگز به عنوان آسانترین شیوه دست به شمشیر نمیبرند و در تقابلهایشان با دشمن، اصل مروت را فراموش نمیکنند. اعتقاد و توکل به خدا از ویژگیهای جداییناپذیر عیّار و فتی میباشد. آنها در مسیری که میپیمایند هرگز از یاد خدا غافل نمیشوند و در اعمالشان رضایت خدا را نیز در نظر میگیرند.
آیین فتوت و پهلوانی
اصطلاح فتوت مترادف مروت میباشد و دلالت بر ویژگیهای مرد بالغ و فتی میکند. اهل فتوت یا جوانمردان در میان گروههای اجتماعی مختلف به شکلهای گوناگونی نظیر پهلوانان، عیّاران، شاطران و قلندران نمود پیدا میکنند که همگی بر اصول اخلاقی و رفتاری واحدی اشاره دارند. معمولا انجمنهای برادری زیرزمینی مانند گروه اخوانالصفا به تربیت جوانمردان میپرداختند و این افراد دارای خردهفرهنگی مخصوص نظیر مراسم تشرّف به آیین، سلسله مراتب، و لباسهای خاص داشتند اما گاهی چهرههای جوانمرد به شکل انفرادی و جدای از گروه هم در طول تاریخ به چشم میخورد.
یکی از آیینهای ایرانی که در داستانهای دورههای مختلف تاریخی به وفور دیده میشود، آیین عیّاری است. این آیین که از ایران باستان به یادگار مانده است را میتوان در روایتهای شفاهی و داستانهای مکتوب گوناگون در طول تاریخ دید. عیّاری و فتوت یکی از عوامل اثرگذار در حیات معنوی، سیاسی و اجتماعی فرهنگ و تمدن ایران و جهان اسلام بوده است که همواره برای بهبود، رشد و بقای جامعه ضروری بوده است. حضور این پدیده در ادبیات حماسی ایران کارکردی از جنس آموزش داشته است.
ادبیات پهلوانی چیست؟
ادبیات عیّاری یا ادبیات پهلوانی گونهای از ادبیات مردمی است که در کنار ادبیات درباری و عرفانی قرار گرفته است. ادبیات پهلوانی بخشی از ادبیات عامه است. ادبیات عامه شامل طیف وسیعی از دانشها و معارف عامه از جمله قصهها، افسانهها، مثلها و معماها است. موضوعات و مضامین ادبیات عیّاری برخواسته از میان شاعران و نویسندگان مردمی و همچنین تودهها و گروههای زحمتکش است. اینگونه ادبیات از چنان جایگاهی برخوردار است که در آثار منظوم و منثور ادب فارسی بازتاب گستردهای داشته است؛ بهطوری که نمونه بارز اینگونه ادبیات را میتوان در شاهنامهها و داستانهای عامیانه چون سمک عیّار، ابومسلمنامه، اسکندرنامه، حمزهی صاحبقران، داستان حسین کرد شبستری، داستان امیرارسلان، دارابنامه و فتوتنامههای منظوم و منثور یافت. فتوت و جوانمردی بخشی از فرهنگ ایرانی بوده است؛ بنابراین عیّاری یکی از بنمایههای داستانهای عامیانه به حساب میآید. در ادامه به معرفی مهمترین آثار ادبی با با موضوع و محوریت عیّاری میپردازیم:
امیرارسلان
داستان امیرارسلان یکی از داستانهایی است که در دل خود مضمون نیکوکاری و فتوّت را جای داده است. این داستان در زمان اواخر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نگارش یافته و در میان داستانهای عامیانه فارسی شهرت زیادی دارد به شکلی که میتوان آن را مظهر داستانهای عامیانه فارسی نامید. امیرارسلان زاییده فکر نقیبالممالک، نقال دربار ناصرالدین شاه قاجار است. داستان امیرارسلان دارای درونمایهای عشقی و قهرمانی است؛ و موضوع آن شرح ماجراهای شاهزادهای عاشق به نام امیرارسلان پسر سلطان ملکشاه است که برای وصال عشقش دست از سلطنت میکشد و عازم رُم میشود و از او اعمال قهرمانانه و دلاورانهای در این مسیر دیده میشود.
شاه فرنگ دو وزیر به نامهای شمسوزیر و قمروزیر دارد که در استفاده از رمل و اسطرلاب ماهر هستند. شمس موافق با امیرارسلان و قمر دشمن او میباشد. قمر با بکارگیری جادو، امیرارسلان را درگیر جنگ با دیوان و پریان میکند. در فرهنگ عامیانه، شمسوزیر به عنوان نماد نیکی به فرد خیرخواه اطلاق میشود و قمروزیر به عنوان نماد شر به فرد نیرنگباز اطلاق میشود. رفتار امیرارسلان نشان میدهد که او تنها در پی رسیدن به عشق یک دختر نیست و مقابله او با مظاهر پلیدی مانند دیو و جادوگر نشان از آن دارد که شخصیت محوری داستان در سمت و سوی الهی و خیر ایستاده است. او وقتی که به موفقیتی کوچک دست مییابد خدا را شکر میکند و در مسیر رسیدن به هدفش مشغول خدمترسانی به فقرا و ضعفا میشود. داستان امیرارسلان آخرین قصّه عامیانه فارسی با ویژگیهای قصههای کهن است.
سمک عیّار
سمک عیّار یکی از کهنترین داستانهای عامیانه فارسی است که فرامرز بن خداداد الارجانی آن را در سده ششم به نگارش درآورد. در خلال این داستان مسائل مختلفی چون آموزش کارهای نیک و مبارزه با ظلم در قالب رفتارهای عیاران گنجانده شده است. با توجه به توصیفاتی که نویسنده از شخصیت عیّار در این اثر ارائه میدهد، پژوهشگران داستان سمک عیّار را به عنوان دایرهالمعارف عیّاری میشمارند. این روایت در شرح عیاریها و پهلوانیهای شخصیتی به نام سمک است که سوگند وفاداری و پشتیبانی از خورشیدشاه و فرّخروز، شاهزادگانی حلبیتبار و دو قهرمان دیگر روایت را یاد کرده است و تنگناها و موانع وصال آنان با معشوقانشان را برطرف میسازد. سمک و شاهزاده با اینکه از طبقات اجتماعی متفاوتی هستند و یکی اشرافزاده و دیگری از مردم معمولی جامعه به حساب میآید اما مناسباتی برادرانه مطابق آیین جوانمردی با هم دارند. این آیین مجموعهای از اصول و ارزشهایی چون دلاوری و سخاوتمندی است. در طول قصه در میان عیارانی که سمک را تحسین میکنند، دو زن عیّار وجود دارند. یکی «سُرخوَرد» که با سمک ازدواج میکند و دیگری «روزافزون» که در عیاری با سمک همسنگ است.
حسین کرد شبستری
قصه حسین کرد شبستری نخستینبار در دوره صفویه مطرح شده و سینه به سینه توسط توده مردم منتقل شده است. به عبارت دیگر، این داستان، از داستانهای «فولکلور» و مبتنی بر باورهای مردم است. این قصه با یادآوری ماجرای حمله پهلوان دستنشانده شاهعباس به بلخ و تخریب آن شهر آغاز میشود. سپس حاکم بلخ برای انتقام گروهی از سربازان را به فرماندهی دو جنگجوی ورزیده به تبریز و اصفهان راهی میکند. این گروه در تبریز به آزار و اذیت مردم مشغول میشوند و رعب و وحشت ایجاد میکنند اما حسین کُردِ چوپان آمادگی خودش را برای دفاع از مردم اعلام میکند. حسین کرد، به طور داوطلبانه با آن دو فرمانده ظالم که به شهر حمله کردهاند میجنگد و مردم را نجات میدهد.
به گفته مولف ناشناس کتاب، او در آغاز شاگرد «پهلوان مسیح تکمهبند تبریزی»، از پهلوانان دربار شاهعباس یکم صفوی بوده و پس از اختلاف با همسر مسیح، تبریز را ترک میکند و در اصفهان به جمع پهلوانان شاهعباس در میآید. زمانی که حسین کرد مالیات هفتساله ایران را از پادشاه هند میگیرد و به دربار شاه میآورد، لعبت میگیرد و از نزدیکان دربار میشود. این داستان در مرز میان واقعیت تاریخی و افسانه قرار دارد. داستان حسین کرد شبستری، داستانی بلند است به طوری که معمولاً به صورت کنایه از بلندی آن یاد میکنند. حسین کرد در عین بیسوادی در امور جنگی و مناسبات اجتماعی لیاقت بسیاری دارد و شخصیت او در سراسر داستان ثابت است و نمونهای بارز از یک قهرمان به حساب میآید.
تاثیر شاهنامه فردوسی بر ادبیات عیّاری
شاهنامه فردوسی هم از نظر زبانی و هم از نظر محتوایی اعم از بنمایههای اساطیری و تاریخی و پهلوانی تاثیری ژرف بر این آثار یاد شده داشته و منبع الهام مستقیم و غیرمستقیم فرهنگ و ادبیات عامه است. این تاثیرگذاری را در مواردی نظیر استفاده از عناصر و شخصیتهای خارقالعاده، رازداری و نامپوشی، کردارهای ایثارگرانه، ماموریتهای بزرگ و طاقتفرسای قهرمانانه و استفاده از نام و عنوانهای مشترک نمود پیدا کرده است. در واقع حماسههای اصیل و طبیعی حماسههایی هستند که منبعث از اساطیر، افسانهها و روایات مشترک همه اقوام و مردم یک کشورند و از دیگرسو این حماسهها هستند که بر آثار ادبی و فرهنگی از جمله ادبیات عامیانه و عیّآری تاثیر جدی میگذارند.
کارکرد ادبیات پهلوانی
براساس یافتههای اخیر پژوهشگران فرهنگ و هنر، متون ادبیات پهلوانی و عیّاری، به دلیل ماهیت ساده و صریح و جذابیت شنیداری، میتواند در تعمیق آموختههای اخلاقی در زمینه اجتماعی ایفای نقش موثری داشته باشد. حضور پدیده جوانمردی در ادبیات داستانی ایران ضمن بازنمایی وضعیت فرهنگ ایرانی به لزوم حضور این عنصر ارزشمند اجتماعی برای حفظ و بقای سلامت اجتماعی اشاره میکند. ساختار فکری مردم عامه توسط مجموعه باورهای آنها شکل میگیرد و داستانهای عامیانه یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر فرهنگ عمومی میباشد؛ به همین جهت نویسندگان در دورههای مختلف تاریخی از این ابزار برای آموزش و گسترش فرهنگ نیکوکاری و نیکوخواهی در قالب عیّاری و پهلوانی استفاده کردهاند. با گذشت زمان و تغییرات فرهنگی، شکل عیّاری در جامعه معاصر تغییر کرده است اما رسالت هنرمندان همچنان پابرجا است و باید به شیوه جدیدی این مساله را در آثارشان بازتاب دهند.
شبهات عیّاری: آیا عیّاران نیکوکار بودند؟
در رابطه با نسبت عیّاران با امر خیر و نیکی شبهاتی وارد بوده و به همین دلیل ابهاماتی در رابطه با راستکرداری این گروه مطرح میشود. برخی به دلیل رفتارهایی نظیر دزدی و آدمکشی، عیّاران را در زمره مردان نیک به حساب نمیآورند و فعالیتهای آنها را نه از سر نیکوخواهی بلکه به دلیل قدرتطلبی و دستیابی به اهداف شخصی تلقی میکنند. بازخوانی نیت هر شخصیت باید به شکل جداگانهای انجام شود اما به شکل کلی میتوان عیاران را به دو گروه تقسیم کرد: یکی عیاران خوب که بیشتر افراد عیاران جز این گروه قرار میگرفتند و همواره خدا را از یاد نمیبردند و اعمالشان از سر دفاع از ضعفا در برابر ستمکاران بود و برای برقرارکردن عدالت اجتماعی تلاش میکردند حتی اگر گاهی این تلاش آنان، رنگ خشونتباری به خود میگرفت.
و گروه دیگر، عیّارانِ بد بودند که از قدرت خود به نفع شخصی بهره میبردند و مال ربودهشده را برای خود میخواستند و با زنان رفتاری ناشایست داشتند؛ اینها در زمره پهلوانان و جوانمردان حقیقی قرار ندارند. نکته حائز اهمیت در این باره این است که هر پهلوانی را نمیتوان به عنوان مرد خدا به حساب آورد بلکه آن کسی که علاوه بر دارا بودن زور بازو، اصول و مرام و مسلک جوانمردی را رعایت میکند به عنوان قهرمان نیکوکار و یا فَتی شمرده میشود.
مادامی که باور مردم به نیکوخواهی پایدار باشد، جامعه از جوانمردان خالی نخواهد ماند.
دیدگاههای بازدیدکنندگان
فرح موحدی
تحلیل بسیار جالبی بود کلی به اطلاعاتم اضافه شد ای کاش در زمان تحصیل این مطالب و مقالههای با ارزش را به ما می آموختن چقدر از فرهنگ ادبیاتمان دوریم😔