همزمان با هفته تعاون و نیز روز جهانی خیریهها، پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران به برپایی میزگردی تخصصی با موضوع «تعاونی و خیریه» اقدام کرد. در این میزگرد، رحمتالله رحیمی، معاون ادارهکل ترویج و تشکیل تعاونیهای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و مصطفی نظری، پژوهشگر عرصه فعالیتهای مردمنهاد و خیریه به ایراد سخن میپردازند.
هدف آنست تا بتوانیم با تبیین مفهومی تعاونی و خیریه، اولاً فعالیتهای تعاونی و خیریه را در جامعه توسعه دهیم و ثانیاً تلاش کنیم تا پیوندی عملی میان شرکتهای تعاونی و موسسات خیریه اجاد کنیم؛ پیوندی که میتواند ظرفیتی جدید برای دستیابی به جامعهای بهتر و پویاتر باشد.
آنچه در ادامه از نظر میگذرد، بخش اول این میزگرد است که به مفهوم شرکت تعاونی، مفهوم مؤسسه خیریه و الزامات قانونی تأسیس آنها اختصاص دارد و اطلاعات بسیار مفیدی در این زمینه ارائه میدهد.
_ مفهوم شرکت تعاونی چیست؟ و از نظر قانونی چه الزاماتی برای تشکیل تعاونی وجود دارد؟
رحیمی: در مورد تعریف تعاونی باید گفت، یک تعدادی از افراد که دارای نیاز و هدف مشترک هستند و برای این که بتوانند راحتتر نیازشان را مرتفع کنند و به هدف شان برسند دور هم جمع میشوند و تشکیل شرکتی به نام شرکت تعاونی میدهند. این شرکت تعاونی یکی از انواع شرکتهای تجاری است که در قانون تجارت تعریف شده، با این تفاوت که این تعاونیها قانون خاص خود را دارند و تابع قانون تجارت نیستند.
در تعریف شرکت تعاونی، چند واژه مورد تأکید قرار گرفته است، یکی این که مجموعهای از افراد که نیاز اجتماعی و اقتصادی دارند و میخواهند شرکت تعاونی تاسیس کنند، یعنی دو بال اقتصادی و اجتماعی دارد. برخلاف سایر شرکتها که فقط در حوزه اقتصادی کار میکنند، تعاونیها از انواع شرکتهای تجاری هستند که هم در حوزه اقتصاد و هم در حوزه اجتماع کار میکنند و کارکردشان در دو حوزه تعریف شده است.
مفهوم مورد تأکید دیگر، نیاز و هدف مشترک است، هر کدام از انواع تعاونیهارا مد نظر قرار دهید، مثلاً تعاونی مسکن؛ این تعاونی تشکیل میشود و فلسفۀ وجودیاش این است که کسانی که مشکل مسکن دارند، مشکلشان حل شود. در مورد تعاونیهای تولیدی یا برخی از تعاونیهای خدماتی، نیاز مشترک، ایجاد اشتغال است، خیلیها چه در حوزه تولید یا خدمات بخواهند فعالیت کنند تعاونی تشکیل میدهند و هدفشان این است که برای خودشان شغل ایجاد کنند. این اشتغال ممکن است منجر به تولید و توسعه پایدار شود. در برخی از موارد هم تعاونیها را برای این منظور تشکیل دادهاند که نیاز برخی از تعاونیهای دیگر را تأمین کنند، مثلا تعاونیهای تأمین نیاز تولیدکنندگان و تأمین نیاز مصرفکنندگان، فلسفه تشکیل اینها این است که به یک سری تعاونیهای تولیدی و خدماتی و توزیع کمک کنند که نیازشان مرتفع شود.
پس در مجموع باید گفت، تفاوتی که تعاونیها با دیگر شرکتها دارند این است که اولاً قانونشان خاص است و دوم این که برای این که بخواهند فعالیتی انجام دهند این فعالیت حتماً باید جنبه اقتصادی و اجتماعی داشته باشد. بسیاری از تعاونیها اصلاً به دنبال منافع اقتصادی نیستند و برایشان اهمیتی ندارد و اگر فعالیتی انجام میدهند، فقط با رویکرد اجتماعی، آن فعالیت را انجام میدهند.
این موارد در قانون بخش تعاونی مصوب سال 1350 صراحتاً بیان شده است. اما در قانون سال 1370 ویژگی دیگری هم برای شرکتهای تعاونی ذکر شده است؛ بر این اساس، تعاونی، شرکتی است که حداقل 51 درصد سرمایه آن شرکت تعاونی باید متعلق به اعضای آن باشد و 49 درصد باقی سرمایه، باید توسط دولت، بانکها و موسساتی که به عنوان مشارکتکننده در تعاونی حضور پیدا میکنند تأمین بشود.
_ افراد برای تأسیس تعاونی از کجا باید مجوز بگیرند و حداقل چند نفر باید باشند؟
رحیمی: در قانون بخش تعاون به این موضوع اشاره شده است که شما برای تشکیل یک تعاونی حداقل باید 7 نفر باشید، اما در ماده 6-20 که در قانون در قالب یک آئیننامه مطرح شده است، آنجا میگوید تعداد اعضای تعاونیها بستگی به نوع تعاونیها دارد، برای مثال غالباً در تشکیل تعاونیهای اشتغالزا تاکید بر 7 نفرهبودن است اما برای تشکیل تعاونیهای مسکن تأکید بر این است که حداقل باید 30 نفر عضو تعاونی باشند و اگر به 500 عضو هم رسید، مشکلی ندارد، بنابراین بستگی به نوع تعاونی دارد که در قانون اشاره شده است.
_ مسئولیت صدور مجوز برای تعاونی با کدام سازمان و اداره است؟
رحیمی: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، مجوز تشکیل تعاونی را میدهد اما یک موضوعی که متقاضیان تشکیل تعاونی باید مد نظرشان باشد این است که معمولاً برخی از تعاونیها در حوزههای تخصصی شکل میگیرند، مانند طب در خانه یا تعاونیهای خدمات بهداشتی و درمانی و یا تعاونیهایی در حوزه کشاورزی اعم از دامداری و دامپروری و ...، افراد قبل از این که این تعاونیها را تشکیل دهند باید مجوز را از دستگاه مربوطه گرفته باشند، چون افرادی که میخواهند تعاونی تشکیل بدهند ابتدا باید در حوزه کارشان تخصص داشته باشند و باید مجوز لازم را از دستگاه مربوطه بگیرند. مثلاً که کسی که به دنبال تعاونی خدمات و بهداشت و درمانی یا تاسیس بیمارستان است این مجوز را ابتدا باید از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بگیرد، تعاونیهایی که در حوزه دامداری و دامپروری و کشاورزی در حال فعالیت هستند، باید ابتدا مجوزشان را از وزارت جهاد کشاورزی بگیرند.
_ بنابراین وزارت تعاون کدام بخش از مجوز را صادر میکند؟
رحیمی: فقط برای بحث تشکیل خود تعاونی مجوز میدهد. از زمانی که مدارک کامل میشود و مجوزهای تخصصی دریافت میشود، افراد میتوانند مدارک خود را در سامانه تشکیل تعاونیها بارگذاری کنند. وزارت تعاون پس از بررسیهای لازم، مجوز مربوطه را صادر میکند.
_ سودی که از فعالیتهای تعاونی حاصل میشود، چکونه بین افراد تقسیم میشود؟
رحیمی: یکی از اصولی که در اصول بینالمللی تعاونی تعریف شده، عدم وابستگی تعاونیهاست. تعاونیها به دولت وابسته نیستند. تعاونیها، اشخاص حقوقی هستند که به دولت و هیچ ارگان دیگری وابسته نیستند و هیچ ارگان دولتی حق دخالت در امور آنها را ندارد مگر این که بحث حاکمیتی و نظارت باشد؛ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی میتواند بر کارشان نظارت داشته باشد.
در ماده 25 قانون بخش تعاونی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران به موضوعی اشاره شده است که میگوید از محل سود خالص شرکتهای تعاونی حداقل 5 درصد به عنوان ذخیرۀ تعاونی به حساب ذخیرۀ تعاونی واریز شود (کاری که اکثر شرکتهای تجاری انجام میدهند). همچنین حداکثر پنج درصد از سود خالص بعنوان اندوختۀ احتیاطی به پیشنهاد هیئتمدیره و تصویب مجمع عمومی عادی به حساب مربوط منظور میگردد و نحوه مصرف آن با تصویب مجمع عمومی عادی است. همچنین درصدی از سود هم جهت پاداش به اعضاء، کارکنان، مدیران و بازرسان به پیشنهاد هیئتمدیره و تصویب مجمع عمومی عادی تخصیص داده میشود. پس از کسر وجوه فوق، باقیماندۀ سود خالص به ترتیبی که در اساسنامه و شرایط ضمن عقد پذیرفته میشود تقسیم میگردد. البته اعضا ممکن است بگویند ما پول را نمیخواهیم و آن را تبدیل به سرمایه کنید تا در خود شرکت تعاونی از آن سرمایه استفاده بشود. ممکن هم هست در غالب تبدیلشدن سرمایه به سهام استفاده شود.
_ آیا دولت از سود تعاونیها، مالیات میگیرد یا خیر؟
رحیمی: طبق قانون 133 مالیات، تعاونیهای تولید روستایی و عشایری و تعاونیهایی که در حوزه کشاورزی و دامداری و دامپروری و زراعت و باغپروری و پرورش میگو و مرغداری و شترداری و به عبارتی تمام تعاونیهایی که در حوزه کشاورزی فعالیت میکنند، معاف از مالیات هستند. در غیر این صورت، تعاونیها باید از محل سود خالص خود، مالیات پرداخت کنند.
_ نظارت بر تعاونیها به چه شکل و چگونه انجام میشود؟
رحیمی: تعاونیها معمولاً سه رکن دارند؛ مهمترین رکن تعاونیها مجمع عمومی است و همین اعضای تعاونی در مجمع که جمع میشوند تصمیمی که میگیرند بالاترین تصمیمات محسوب میشود. دومین رکن، هیئتمدیره است که توسط مجمع عمومی برای به مدت سه سال انتخاب میشود و در قانون هم به وظایف هیئتمدیره اشاره شده است، برخی از وظایف هیئتمدیره قابل تفویض به مدیرعامل و مدیر اجرایی است. رکن سوم بازرسی است که بر همه امور تعاونی میتواند نظارت داشته باشد. یک ماه قبل از برگزاری مجمع عمومی، هیئتمدیره موظف است که کلیۀ اسناد مالی را در اختیار بازرس قرار دهد.
_ کسی از خود مجمع است؟
رحیمی: بله، توسط مجمع عمومی انتخاب میشوند، البته میتوانند اشخاص حقیقی و حقوقی عضو تعاونی یا غیر عضو تعاونی باشند. وقتی جلسه مجمع سالیانه تشکیل میشود یکی از کارهایی که باید انجام دهند انتخاب بازرسان شرکت است. بازرسان برای یک سال مالی انتخاب میشوند و انتخاب مجددشان بلامانع است. عمده مشکلات تعاونیها این است که رکن بازرسی و نظارتی وظیفه خود را به درستی انجام نمیدهند، فرض بر این است که اگر در تعاونی، رکن بازرسی وظایف خود را به درستی انجام بدهد، هیچ کدام از تعاونیها در این حوزه نباید مشکل داشته باشند.
_پس نظارتی از بیرون از تعاونی بر تعاونیها وجود ندارد؟
رحیمی: نظارت حاکمیتی را وزارت تعاون دارد و در خیلی از حوزهها میتوانیم نظارت حاکمیتی را داشته باشیم اما خود وزارت تعاون هم فرضش بر این است که در امور تعاونیها نباید دخالت کرد، دخالت و نظارت دو مقوله جدا از هم هستند، در امور تعاونیها نباید دخالت کرد اما بحث نظارتی را به عنوان حاکمیت در کل مجموعه بخش تعاون دولت میتواند داشته باشد.
نحوه تاسیس خیریهها
_در این بخش به مفهوم خیریه میپردازیم. جناب آقای نظری، مؤسسه خیریه چگونه تشکیل میشود؟ الزامات قانونی تشکیل خیریه چیست؟
نظری: ابتدا لازم میدانم شرحی مختصر از فعالیتهای اجتماعی در کشور و اساساً فعالیتهایی که به توسعه منجر میشود، ارائه کنم و بعد بپردازیم به این که خیریه چگونه تشکیل میشود. اساساً علمای حوزۀ توسعه و پیشرفت، فعالیت اثربخش در هر کشور را مدیون سه ضلع میدانند و میگویند اگر این سه ضلع در کنار هم قرار بگیرند، معنای توسعه و پیشرفت و آبادانی در کشور محقق میشود و هر کدام از این ها نباشد، به معنای این است که مثلثی شکل نگرفته و اساساً توسعه شکل نگرفته است.
ضلع اول، دولت است. دولت بر مبنای وظایفی که در قانون برایش تدوین شده است و برای پیشرفت کشور کارهایی را انجام میدهد. معمولاً همین تکالیف در قانون، در قوانین بودجه به دولت تسری پیدا میکند و دولت را ملزم میکند که در یک سال مالی چه فعالیتهایی را انجام دهد. ضلع دوم، ضلع حاکمیت است، معمولاً بدنه حاکمیت متشکل از اشخاصی به غیر از اشخاص دولتی است که آنها هم فعالیت هایی را انجام می دهند. از این افراد به عنوان افرادی یاد میشود که برشی هم در برنامههای دولت میزنند. دستگاههای حاکمیتی هم زیاد هستند مانند بنیاد مستضعفان، بنیاد برکت و ...، اما ضلع سوم که ضلع مهمی هم است و علمای توسعه به عنوان ضلع اصلی توسعه از آن یاد میکنند ضلع مردم است؛ یعنی فعالیتهایی که به غیر از دولت و حاکمیت در کشور انجام میشود.
اما تبلور فعالیتهای مردم در تشکلها و گروههای اجتماعی نمود پیدا میکند. تشکلهای اجتماعی برای موضوعاتی که عموماً موضوعات عامالمنفعه هستند، فعالیت می کنند و فعالیتهایی مبتنی بر کسب سود و منفعت شخصی نیستند. سابقه تشکلهای اجتماعی سابقه طولانی و چندصدساله است، در تاریخ که مطالعه میکنید میبینید که گروههای اجتماعی مختلف در طول تاریخ متبلور شدهاند ولی بر اساس قوانینی که در چند دهه اخیر وضع شده است، فعالیتهایشان نهادینهتر شده است.
قانونی که به فعالیتهای خیر و یا فعالیتهای مردمی در کشور اشاره میکند، به سال 1311 و بعد هم به آئیننامههایی که در سال 1337 نوشته شده است، باز میگردد، در آن سال، ماده 584 و 585 قانون تجارت که نوشته شد، بین مقاصد تجاری و غیر تجاری تمیز قائل شدند. غیر تجاری، فعالیتهایی است که با مقاصد غیرسیاسی و غیر نظامی یا غیر دولتی و در مقاصد عامالمنفعه انجام میشود و لذا امور خیریه هم در آن جا صراحت پیدا کرد. به تدریج، فعالیتهای نظاممند خیریه شکل گرفت. بعد از انقلاب هم ما تا سال 1381 اساساً هیچ نظامنامهای در حوزه فعالیتهای مردمی نداشتیم تا سال 1381 که آئیننامهای تحت عنوان آئیننامه تشکیل سازمانهای مردمنهاد نوشته شد و در آن زمان به تصویب هیئت وزیران رسید و البته تعارضاتی هم داشت.
_ یعنی خیریهها و سازمانهای مردمنهاد را با هم دیده بودند؟
نظری: بله، در این آئین نامه خیریه و سازمان مردمنهاد چیزی شبیه به هم هستند و اساساً هم همین است.
_ چه تفاوتی بین مفهوم خیریه و سمن وجود دارد؟
نظری: در قوانین فعلی تفاوتی بین سمن و موسسات خیریه نیست، چون اساساً هر دو گروه به منظور فعالیت عامالمنفعه کار میکنند. برخیها معتقد هستند که باید بین سازمانهای مردمنهاد (سمن) و بین موسسات خیریه تفاوت قائل شد اما برخی معتقد هستند نباید تفاوت قائل شد. خیلی فرقی در محتوای کار ندارد و هر دو گروه از یک شکل هستند و از یک قانون تبعیت میکند و اساس قانون هم باید به همین شکل باشد. در تعاونیها هم همچین چیزی را میبینید. بعضی تعاونیها، تعاونی توزیعی و برخی تعاونی تولیدی هستند اما هر دو از یک قانون تبعیت میکنند و در ماهیتشان به یک شکل هستند.
_ امروز اگر کسی بخواهد موسسه خیریه و یا یک سمن تاسیس کند، باید به چه قانونی استناد کند و چه الزاماتی دارد و کجا باید برود؟
نظری: همانطور که گفتم، در سال 81 اولین آئیننامه هیئت وزیران برای تاسیس و راهاندازی سازمان مردمنهاد نوشته شد، در سال 84 دستخوش تغییرات جزیی شد. بر اساس همین آئیننامه، موسسات خیریه باید مجوز خود را از وزارت کشور و استانداری و فرمانداری دریافت میکردند.
البته ما یک از همگسیختگی در صدور مجوز سازمانهای مردمنهاد و خیریهها داریم. در حال حاضر، چندین مرجع داریم که اینها به موسسات خیریه و سازمانهای مردمنهاد مجوز می دهند. مثلاً نیروی انتظامی به استناد ماده 584 و 585 قانون تجارت و آئیننامه بعدی که در سال 1337 نوشته شد و در آن سال شهربانیها را مسئول کرده بود که به مؤسسات خیریه مجوز بدهد، بر اساس همان قانون هنوز دارند مجوز میدهند. همچنین بر اساس یک قانون، سازمان بهزیستی اجازه دارد به موسسات خیریه در موضوعات مرتبط با بهزیستی مجوز بدهد. بر اساس یک قانون جدید، وزارت ورزش و جوانان میتواند به سازمانهای مردمنهاد در حوزه جوانان مجوز بدهد. سازمان تبلیغات اسلامی هم در حوزه مؤسسات خیریه قرآنی مجوزهایی را صادر میکند. شهرداریها هم در سالهای اخیر، در جهت صدور برخی از مجوزها برای خیریهها و سمنها فعالیتهایی انجام دادهاند.
اگر کسی بخواهد فعالیتی را در حوزه خیریه و حوزه مردمنهاد داشته باشد باید از چند مرجعی که گفتم به خصوص به استناد آئین نامهای که عرض کردم آن جا بروند. در سال 84 تا سال 95 قانون آئین نامه اصلاحاتی انجام داد و بنابر پیشنهاد وزارت کشور آئین نامه جدیدی تدوین شد که به هیئت وزیران رفت و رای آورد و در آن جا قانون تشکلهای مردمنهاد شکل گرفت و عنوان آئیننامهاش این است: «قانون تشکیل تشکلهای مردمنهاد»، در سال 95 باز هم آنجا مرجع صدور پروانه را وزارت کشور گذاشت. البته در ذیل وزارت کشور، سازمان امور اجتماعی شکل گرفت و شورای ملی توسعه و حمایت از تشکلها مرجع صدور پروانه شد. در این آئیننامه آمده است که برخی از کارهای نظارتی هم در غالب فعالیتهای این شورا باید انجام شود و ارزیابی و نظارت شود. این نظارت و ارزیابی جزء کارهایی است که مغفول مانده است.
افرادی که میخواهند مؤسسه خیریه تاسیس کنند، باید درخواست و مدارکشان را در سامانه وزارت کشور ثبت کنند. شورای ملی توسعه و حمایت از تشکلها موضوع فعالیت این ها را بررسی میکند. اگر احتیاج باشد دستگاه تخصصی نظر بدهد، نمایندگان دستگاههای تخصصی در آن شورا هستند که نظر بدهند و اگر لازم باشد ارجاع به دستگاه تخصصی میدهند و دستگاه تخصصی نظر خود را میدهند و بعد از این که از چند مرجع دیگر، مثل مرجع امنیتی استعلام شد، مجوزشان صادر میشود. بعد از صادرشدن مجوز، افراد باید به اداره ثبت شرکتها مراجعه و شرکتشان را ثبت کنند.
_ آیا خیریه ها می توانند چیزی بفروشند؟ فرض کنید محصول علمی یا فرهنگی تولید می کنند آیا اجازه فروش دارند؟
نظری: اگر منظور شما از محصول علمی و فرهنگی به معنای کالا باشد اساساً خیریهها در فروش کالا هیچ تفاوتی با شرکتها و سایر موسسات ندارند، تفاوت موسسات خیریه و سازمانهای مردمنهاد با شرکتها و موسسات انتفاعی در این است که آن موسسات خیریه برای مقاصد غیر شخصی تشکیل میشوند اما شرکتها برای مقاصد تجاری تشکیل میشوند. موسسات به استناد آئیننامه در مقاصد غیر تجاری و غیر انتفاعی به معنای عدم تقسیم سود بین اعضا تشکیل میشوند و میتوانند فعالیتهای اقتصادی هم داشته باشند. این تصور به اشتباه در برخی مجامع و در بین مردم وجود دارد که مؤسسات خیریه نمیتوانند فعالیت اقتصادی داشته باشند، پایۀ فعالیتهای هر موسسهای، چه موسسات غیر انتفاعی و انتفاعی، اقتصاد است و این دو را نمی توان از یکدیگر جدا کرد. موسسات خیریه حتماً میتوانند فعالیت اقتصادی داشته باشند؛ این فعالیت اقتصادی گاه بر اساس ارائه خدماتی که ارائه میکنند، میباشد و گاه بر اساس فروش کالا.
_ اما لازمه اش این است که آن سود را مجدداً برای کار خیر هزینه کنند؟
نظری: بله، آن سود باید در راستای اهداف موسسه خیریه در راستای مقاصد خیریه و غیرتجاری هزینه شود. به آن معنا که سود فروش کالا بین اعضا تقسیم بشود این گونه نیست. کارمندان میتوانند فعالیت کنند و حقوق بگیرند ولی این که سود بین کارمندان تقسیم بشود و بگویند موسسه ما این قدر سود کرده است، پس این مقدار را بین اعضا تقسیم میکنیم و مابقی را به کارمندان میدهیم این کار ممنوع است.
_ در مورد مالیات بفرمایید، آیا مؤسسات خیریه باید مالیات بدهند؟
نظری: موسسات خیریه برای این که اهدافشان غیر انتفاعی است و هیچ شخصی قرار نیست سودی ببرد و وقتی سود حاصل از فعالیتهای خیریه قرار نیست بین اعضاء تقسیم شود، حتماً مشمول تسهیلات مالیاتی میشود، قانونگذار در قانون مالیاتی مستقیم در ماده 139 میگوید فعالیتهای خیریه به شرط رعایت شروطی از معافیت مالیاتی برخوردار میشود، شروط آن هم بحث مفصلی دارد، از جمله این که حتماً ناظر مالیاتی داشته باشد و سازمان مالیات یا در بعضی از موارد سازمان اوقاف و امور خیریه یا سایر مجموعههایی که به عنوان ناظر معرفی شدهاند، بر فعالیت خیریهها نظارت کنند که فعالیتهایشان منتهی به اهدافشان شود، در صورت برخورداری این شروط موسسات خیریه، مشمول پرداخت مالیات با نرخ صفر محسوب میشوند.
پایان بخش اول – ادامه دارد ...
دیدگاه خود را بنویسید