به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، دکتر عباس تقویان؛ عضو هیئت علمی بازنشستۀ دانشگاه امام صادق (ع) است. پیشتر در گروه قرآن و علوم حدیث مشغول به کار بوده و از او کتابها و آثار پژوهشی بسیاری در دست است که از میان آنها میتوان به کتابهای «سنن جاهلی عرب و روش برخورد قرآن کریم» و «عاشورا پژوهشی؛ شناخت و تحلیل قیام عاشورا» اشاره کرد.
به مناسبت فرارسیدن عید سعید قربان، با موضوع نسبت میان نیکوکاری و عید قربان با دکتر تقویان به گفتوگو پرداختیم که در ادامه متن آن را میخوانید؛
- ضمن تشکر از فرصتی که برای انجام گفتوگو در اختیار ما قرار دادید، در ابتدا بفرمایید که چرا روز دهم ذیالحجه یک «عید» تلقی میشود و مسلمانان آن را گرامی میدارند؟
عرض تبریک دارم به مناسبت حلول عید بزرگ قربان که روز قربانیکردن همۀ نفسانیات انسان و تقرّبجستن به درگاه خداوند متعال است. در پاسخ به سؤال حضرتعالی من لازم است که اول مختصری درباره دو مفهوم «عید» و «قربان» خدمت شما و مخاطبان فرهیخته این رسانه توضیح بدهم.
مخاطبان پیگیر و دانشمند ما اگرچه میدانند اما از باب تأکید مجدد خدمت شما عرض میکنم که کلمه «عید» که یک مفهوم عام و شاملی است و دربارۀ مناسبتهای عدیدهای در طول سال از آن استفاده میکنیم، در حقیقت به معنای «بازگشت» است. در زبان عرب کلمه «عید» از ماده «عود» و «معاوده» گرفته شده است و اصل کلمه «عید» به لحاظ ساختار لغوی، «عِود» بوده است که این ساختار به «عید» تغییر کرده است.
چرا ما مناسبتهایی را که آنها را زنده میداریم و در آن احساس شادمانی و خوشبختی میکنیم، عید مینامیم؟ چون انسان در یادکرد مناسبتهای نشاطانگیز که باعث کامجویی او میشود –چه در بُعد مادی و یا معنوی- بازگشتی به رویدادهای خوشایند میکند. همچنانکه در رویدادهای ناخوشایند هم که ما اظهار تأسف و تأثر میکنیم، یکنوع بازگشت به رویدادهای غمانگیز وجود دارد. در بازگشت به رویدادهای فرحانگیز و نشاطبخش ما از آن واقعۀ لذتبخش برای خودمان، تعبیر به عید میکنیم. این توضیحات بهطور عام بود. بهطور خاص هم عیدهایی چون قربان، غدیر و سایر اعیاد مثل میلاد مسعود پیامبر اکرم (ص) یا میلاد شریف امیرالمؤمنین (ع) که ما به عنوان عید برگزار میکنیم، برخاسته از همین معنا است. این توضیح مختصری درباره کلمه «عید» بود.
اما کلمه «قربان» که محل سخن ما است، از ماده «تقرّب» گرفته شده است و اگر ما در خصوص عید قربان از این واقعه تعبیر به قربان میکنیم، علت آن این است که مسلمانان بهطور عام و حاجیان خانه خدا بهصورت خاص بعد از مناسک سخت و سنگینی که در حج بهجا میآورند، در جهت خودسازی و تقرّب به خدای متعال، نهایتاً در پایان این مناسک، شادمانی خود را با قربانیکردن در راه خدا اظهار میکنند؛ گویی که به یک شرافت و منزلت بالایی رسیدهاند و در روز دهم ذیالحجه در عید قربان جایزه و مدال خود را در مسیر تقرّب به خدا به این شکل اظهار میدارند. این اظهار شادمانی برای این است که انسان پلهای به خدای متعال نزدیکتر شده و یک ارتقاء روحی و معنوی پیدا کرده است.
ما میبینیم که در سایر مناسک هم این تعبیر را به کار میبریم؛ مثلاً در مورد نماز در روایات ما وارد شده است که «الصلاة قربان لکلّ تقی» یعنی نماز برای هر انسان متقی یک نردبان تقرّب به سوی خداوند متعال است. در این حدیث هم از واژۀ «قربان» استفاده شده است. نماز هم یکنوع قربانی است، قربانی بهمعنای عام آن و البته بهمعنای خاص آن یعنی ذبحکردن همه نفسانیات در پیشگاه خداوند متعال.
یک انسان مُصَلّی بهمعنای واقعی کلمه در حقیقت خود را در شرایط عبودیت و بندگی خالص قرار میدهد؛ یعنی همه آنچه که برخاسته از غرائز و نفسانیات پدید آمده است را کنار میگذارد و همه وجود خود را در جهت تقرّب به خدای متعال در طبق اخلاص میگذارد. عید «قربان» هم به همین ترتیب است. همانطورکه عرض کردم، بهطور خاص معنای قربان در اینجا این است که حجاج خانه خدا مناسک و مراسم بسیار سنگین و سخت و طاقتفرسا را که در جهت سیر و سلوک الیالله انجام دادهاند، خودش را در تکتک مناسک و مراسم حج نشان میدهد، جایی که حاجی همه لباسهای وابستگی به دنیا را از تن خارج میکند و فقط یک تکه کفن در بر میگیرد و خودش را مثلاً در صحرای عرفات، در محشر میبیند.
پس جمعیت کثیری همه کفن به تن، زن و مرد در این صحرا خود را به خدای متعال میسپارند و دست به دعا برمیدارند و عرض حاجت میکنند و بعد از واقعه عرفات در منا و در ظهر روز دهم ذیالحجه با ذبح و قربانیکردن در راه خدا از لباس احرام خارج میشوند و جشن میگیرند؛ لذا این جشن، سمبل و مظهر توفیق انسان در راه تقرّبجستن به خدای متعال است.
- شما ضمن تعریفی که از چرایی جشننامیدن روز دهم ذیالحجه ارائه کردید، به برخی از کارکردهای فردی این عید بزرگ هم اشاره کردید، اما همانطور که حضرتعالی مطلع هستید، قرنها است که مسلمانان این عید را جشن میگیرند و ما هم دههها است که در تقویم رسمیمان به صورت عمومی اساساً تعطیلاتی به نام عید قربان داریم. فکر میکنید کارکردهای اجتماعی چنین گرامیداشتی که جنبه عمومی و رسمی پیدا کرده است، چیست؟
اصولاً همه عبادات در آیین مقدس اسلام بهطور خاص و همینطور سایر ادیان الهی نظیر آیین عیسوی و موسوی بهطور عام، عموماً کارکرد اجتماعی قویای دارند. اصولاً حج خودش قبل از اینکه یک منسک عبادی صرف باشد، یک منسک اجتماعی است. شما اگر در تکتک مناسک حج دقّت بفرمایید روح مشارکت اجتماعی در آن بسیار قوی و پُررنگ است.
همین تجمع و اجتماع مسلمانان در مکان واحد رو به خانه خدا نشاندهنده این است که انسان باید در متن یک عمل اجتماعی قرار بگیرد. اینچنین نیست که انسان عزلتگزینی کند و فقط در کنجی بنشیند و با خدا راز و نیاز کند. همه مناسک حج در بطن و متن یک فعالیت اجتماعی است و از طرفی نشاندادن آن هیمنه و اقتدار اجتماعی مسلمانان به دشمن است. مسلمانان در ایام خاصی دور خانه خدا در مسجدالحرام یا مسجدالنبی تجمع میکنند؛ مخصوصاً در منسک طواف دور خانه خدا یا لزوم هَروَلهکردن که در لغت بهمعنای پا به زمینکوبیدن و در حالت دو حرکتکردن است.
تصور بفرمایید یک جمعیت و خیل عظیمی از مسلمانان در آنِ واحد با همدیگر یک رفتار شورانگیز اجتماعی را انجام میدهند و هرولهکنان دور خانه خدا و دور شمع وجود خدای متعال میچرخند و دشمنانی که نظارهگر این صحنه هستند در حقیقت یکنوع اقتدار بسیار بزرگی را از مسلمانان که مانور قدرت اجتماعی مسلمانان است را نظاره میکنند.
آیه شریفۀ 60 سوره انفال که میفرماید: «وَ أَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱستَطَعتُم مِّن قُوَّه وَ مِن رِّبَاطِ ٱلخَيلِ تُرهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّكُم وَءَاخَرِينَ مِن دُونِهِم لَا تَعلَمُونَهُمُ ٱللَّهُ يَعلَمُهُم وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيء فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ يُوَفَّ إِلَيكُم وَأَنتُم لَا تُظلَمُونَ» نشاندهنده و قابل استفاده در این ماجرا هم هست؛ چراکه مسلمانها باید عِدّه و عُدّهشان را جمع کنند و به دشمن نشان دهند تا دشمن اقتدار آنها را ببیند. در متن حج که منتهی به آن جشن عید قربان میشود، ما یک کار بزرگ اجتماعی را در مانور قدرت مسلمانان به دشمن انجام میدهیم.
از طرفی، کارکرد خدمترسانی به انسانها بهطور عام و همینطور خدمترسانی به بدنه اجتماعی مسلمانان و محرومان و نیازمندان جامعه، باز هم یکی دیگر از کارکردهایی است که از متن حج برمیخیزد. همین قربانیکردن که البته همانطور که عرض کردم، نماد تقرّب است، وقتی یک شکل جمعی و اجتماعی پیدا میکند، قابلیت رزقرسانی عظیمی را برای نیازمندان و محتاجان جامعه ایجاد میکند.
شما حساب کنید آن قربانیای که حاجیان بهصورت میلیونی در راه خدا ذبح میکنند، این را در اختیار چه کسی قرار میدهند؟ شاید در مجموع در ارائۀ بخش کاملی از همۀ جامعۀ اسلامی را پوشش ندهد ولی یک نماد و سمبل است. قربانی را چه میکنند؟ آن را در اختیار نیازمندان قرار میدهند. این کار اختصاصی هم به حاجی مقیم در صحنه حج ندارد. همه حاجیان در دنیا و همه مسلمانانی که قبلاً حج بهجای آوردهاند، مستحب مؤکد است که در روز دهم ذیالحجه قربانی کنند. شما قبلاً به حج مشرّف شده بودید و الان در حج نیستید، اما به عنوان یک حاجی در روایات ما تأکید مضاعفی شده است بر اینکه هرسال چه حجاج بالفعل چه حجاج بالقوه قبلی در راه خداوند این قربانی را انجام بدهند و در اختیار مستمندان قرار بدهند.
این کارکرد کوچکی نیست. ما در هیچیک از آیینها و مناسک سایر ایدئولوژیها و حتی ادیان سابق منسکی را با این قدرت و قوّت در ارائه کمک و مساعدت اجتماعی و خدمترسانی عمومی به بشریت، نداریم؛ لذا این هم میتواند یکی از سمبلها و نمودهای بسیار معنادار و پُرمفهوم آیین حج و عید قربان باشد.
- قصد داشتم پرسش سوم را به موضوع نسبت میان عید قربان و نیکوکاری اختصاص بدهم که خوشبختانه شما در ضمن صحبتهایی که درباره کارکردهای اجتماعی عید داشتید، اشاراتی به این موضوع کردید. اگر مایل هستید مطلبی به آنچه گفتهاید، اضافه کنید، بفرمایید.
در زمینۀ عید قربان و حج مطالب لطیف و قابل طرحی وجود دارد که فرصت طرح آنها در این مصاحبه نیست. من بهعنوان پایانبخش عرایضم، میخواهم به این نکته اشاره کنم که عید قربان آخرین روز از منسک چلّه موسوی و کلیمی نیز هست که درواقع نتیجۀ 40 روز خودسازی و بندگی و سیر و سلوک الیالله است.
یعنی اگر از ابتدای ذیالقعده حساب کنید تا پایان روز دهم ذیالحجه که 40 روز میشود، از آن تعبیر به «چلّه موسوی» میکنیم که حضرت موسی (ع) به دیدار خدای متعال در کوه طور رفت. البته اول بنا بود 30 روز باشد که بعد 10 روز اضافه شد و این آیه شریفه را ما در قرآن کریم زیاد میخوانیم که میفرماید موسی (ع) به دیدار خدای متعال رفت و سی روز در کوه طور مهمان خدا و مشغول خودسازی بود و خدای متعال 10 روز هم به آن اضافه کرد و آن را تبدیل به 40 روز کرد که این 40 روز سمبل سیر و سلوک عرفا به سوی خداوند متعال است و این سیر و سلوک 40 روزه منتهی میشود به جشن عمومی عید قربان. انشاءالله خدای متعال همه ما را مقرّب درگاه خودش و برخوردار از چنین لذت معنوی باشکوهی قرار بدهد.
گفتوگو از زهرا حاتمی
دیدگاه خود را بنویسید