از وقف مذهبی تا تأسیس مراکز درمانی
در تاریخ ایران، نام زنان بسیاری با عرصه کار خیر و امور عامالمنفعه پیوند خورده است؛ زنانی که با اقدامهای ماندگار خود، رد پایی روشن در حافظه تاریخی این سرزمین بر جای گذاشتهاند. از «زمرد ملک»، بانوی خطاط عصر سلجوقی که مصحفی نفیس به آستان مقدس امام رضا (ع) تقدیم کرد، تا «گوهرشاد آغا»، همسر شاهرخ تیموری که با ساخت دو مسجد در مشهد و هرات و ایجاد استراحتگاهی در نزدیکی حرم رضوی برای آسایش زائران، نقش مهمی در توسعه فضاهای مذهبی و خدماتی ایفا کرد. این مسیر در دوره صفوی نیز ادامه یافت؛ دورهای که حضور زنان در عرصه اجتماع و بهویژه در فعالیتهای نیکوکارانه افزایش چشمگیری پیدا کرد. برای مثال قدیمیترین موقوفه آستان قدس رضوی متعلق به زنی به نام «بیگآغاخانم ذوالفقار» مربوط به عصر صفوی است. همچنین حمام قبله و تکیه و مدرسه «خانم» در تهران به دستور خواهر شاه طهماسب صفوی ساخته شد. مدرسه «مادر شاه» در چهارباغ اصفهان نیز از مهمترین بناهای عامالمنفعه این دوره است که بانی آن همسر شاه سلیمان یکم و مادر شاه سلطان حسین بوده است. کاروانسرای عباسی، سرای فتحیه و یک بازارچه نیز از دیگر بناهای بهیادگارمانده از این بانو به شمار میآید. در این گزارش، داستان نیکوکاری چند زن خیر ایرانی را روایت کردهایم.
منیرالسلطنه، بانویی که مدرسه میساخت
«منیرالسلطنه» یکی از همسران ناصرالدینشاه قاجار بود. زنی ثروتمند که بخش عمدهای از اموال خود را صرف امور خیر کرد. او پس از مرگ برادرش امیرنظام، با اموال به جایمانده از او مدرسهای بنا کرد و موقوفاتی را از تهران و مازندران برای پرداخت هزینههای آن مدرسه در نظر گرفت. سرای تاریخی «سیگارچی» در محدوده بازار بزرگ تهران، یکی دیگر از موقوفههای منیرالسلطنه است که در سال ۱۳۱۱ قمری وقف شده است. مسجد منیریه در کنار بقعه «امامزاده نصرالدین» هم یکی دیگر از بناهایی است که به دستور منیرالسلطنه ساخت شد. موقوفات زمین غیرمزروع، کاروانسرا و هفتادو سه باب دکان که برای مدرسه و مسجد منیریه وقف شده است، از دیگر موقوفات اوست. محله منیریه در تهران به نام این بانوی خیّر نامگذاری شدهاست. منیرالسلطنه پس از مرگ، در ایوان حرم حضرت علی (ع) در شهر نجف به خاک سپرده شد.
فخرالدوله و ساخت درمانگاهی که تبدیل به آسایشگاه سالمندان کهریزک شد
برخی پژوهشگران، فخرالدوله، دختر مظفرالدینشاه قاجار، را از معدود زنان فعال اجتماعی اواخر دوره قاجار میدانند که بخش عمده فعالیتهایش به امور نیکوکارانه اختصاص داشت. به گفته دکتر منصوره اتحادیه (استاد تاریخ)، فخرالدوله در دوران جنگ خیریهای تأسیس کرد و در آن با فروش دستسازههای زنان، به تأمین جهیزیه، پوشاک و مایحتاج زندگی نیازمندان میپرداخت. ورود اولین تاکسی به ایران و تأسیس موسسه تاکسیرانی، راهاندازی نخستین مغازه ماست پاستوریزه، احداث کارخانه قند، کبریتسازی و ... از دیگر فعالیتهایی است که به او نسبت داده شده است.
فخرالدوله به عنوان بانویی مؤمن، مدبر و نیکوکار شناخته میشود که با درایت، ثروت خانوادگی خود را حفظ کرد و آن را به شکلی هدفمند در امور عامالمنفعه به کار گرفت. از تاثیرگذارترین اقدامات او میتوان به تأسیس درمانگاهی در منطقه کهریزک اشاره کرد که بعدا سنگ بنای آسایشگاه سالمندان کهریزک شد؛ مجموعهای که امروز از بزرگترین مراکز حمایتی سالمندان و ازکارافتادگان کشور به شمار میرود. فخرالدوله همچنین در سالهای پرآشوب اواخر قاجار، دهها کودک یتیم را تحت حمایت خود قرار داد و با همراهی جمعی از زنان خیّر، در بنگاهی که بعدها «بنگاه خیریه بانوان نیکوکار» نام گرفت، به نگهداری از کودکان بیسرپرست پرداخت. یکی از دختران تحت حمایت او، سکینه ابراهیمی، در خاطرات خود از فضای این مؤسسه چنین یاد میکند: «در مؤسسهای که خانم فخرالدوله اداره میکرد، در کنار محبت و آرامش، انضباط خاصی حاکم بود. ما موظف بودیم علاوه بر یادگیری خانهداری، خیاطی و موسیقی، به تحصیل نیز ادامه دهیم.» فخرالدوله در ۲۵ دیماه ۱۳۳۴ خورشیدی در ۷۳سالگی در تهران درگذشت و در ابنبابویه شهر ری به خاک سپرده شد. آخرین اقدام نیکوکارانه او، وصیت برای صرف هزینه مراسم ختمش در امور خیریه بود.
نجمالسلطنه و بیمارستان نجمیه
حاجیه «ملکتاج خانم فیروز» ملقب به «نجمالسلطنه» (مادر محمد مصدق) در سال ۱۲۳۳ شمسی در خانوادهای اشرافی و از تبار شاهان قاجار به دنیا آمد. بعد از تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی، نجمالسلطنه که حالا زنی کهنسال بود، به جای گوشهنشینی به امور خیریه و فعالیتهای نیکوکارانه مشغول شد. او که صاحب املاک زیادی بود، در سال ۱۳۰۵ تصمیم به ساخت مریضخانهای برای درمان مستمندان گرفت؛ بنابراین باغی را که در ضلع غربی خیابان حافظ کنونی قرار داشت و از همسرش «میرزا فضلالله خاندیبا» به او رسیده بود، برای این کار در نظر گرفت. نجمالسلطنه در آبان سال ۱۳۰۷ این باغ را با نام «مریضخانه نجمیه» برای تمامی بیماران مملکت وقف و طبق همین سند، املاکی را در داخل و خارج شهر برای مصارف این مرکز و بیمارانش ضمیمه کرد. در کتاب «دایرهالمعارف زن ایرانی» آمده است که نجمالسلطنه ساخت بیمارستان را با شور و اشتیاق انجام میداد تا حدی که با وجود کهولت سن، در خانه کوچکی در همان باغ منزل کرد تا از نزدیک و شخصاً به امور ساختوساز بیمارستان نظارت کند. گفته میشود او هر غروب اجرت کارگرانی که برای ساخت بیمارستان کار میکردند را پرداخت میکرد. یک سال بعد آرزوی نجمالسلطنه محقق و مریضخانهاش آماده پذیرش بیماران شد. بیمارستان نجمیه جزو نخستین بیمارستانهای مدرن تهران و ایران بود. نویسنده کتاب «زنانی که زیر مقعنه کلاهداری نمودهاند» معتقد است او درباره ساخت این مریضخانه با اطرافیان خود بهویژه برادرش «میرزا عبدالحسین فرمانفرما» که خود ملکش را برای ساخت انستیتو پاستور وقف کرده بود، مشورت کرد و با تشویق آنها اقدام به تأسیس این مکان کرد. مریضخانه نجمیه در ۱۵ آذرماه سال ۱۳۰۸ افتتاح شد و کار خود را برای پذیرش رایگان بیماران مستمند شروع کرد.
زهرا نظاممافی و ورزشگاهی برای افراد دارای معلولیت
«زهرا سلطان عزتالسلطنه»، معروف به «زهرا نظاممافی»، دختر «رضاقلیخان نظامالسلطنه»، از بانوان نیکوکار ایرانی بود که بخش قابل توجهی از اموال خود را صرف حمایت از کودکان بیسرپرست و نیازمند کرد. او در فاصله سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۹ خورشیدی، شمار زیادی از کودکان مستمند، بهویژه بازماندگان زلزله بوئینزهرا را تحت سرپرستی گرفت و برای پسران زمینه آموزش مهارت و اشتغال و برای دختران آموزش و تهیه جهیزیه فراهم کرد.
نظاممافی در کنار سرپرستی کودکان، در ساخت مسجد، مدرسه، کتابخانه، مراکز درمانی و آموزشگاههای حرفهای نقش فعالی داشت و این اقدامات را عمدتاً از محل املاک موروثی شخصی خود تأمین میکرد. چون او به واسطه پدر و همسرش که از شاهزادگان سلسله قاجاریه محسوب میشدند، مال و اموال و زمینهای بسیاری داشت. از مهمترین اقدامات او میتوان به تأسیس یک دبستان و مشارکت در ساخت بیمارستان عباسی در میاندوآب، احداث دبیرستان زهرا نظاممافی در تهران، ایجاد مرکز درمانی نظام مافی، آموزشگاه حرفهای ناشنوایان، ورزشگاه ویژه افراد دارای معلولیت و تأسیس مسجد امیرالمؤمنین (ع) اشاره کرد.
زیور یحیاییان و ساخت بیمارستان در باغ موروثی
تاسیس بیمارستان شفایحیاییان، از جمله کارهای نیک و وقفی خاندان «حسین خان معتمدالملک یحیاییان» به شمار میآید که در ساختمان و باغ شخصیاش بنا شده است. زیور یحیاییان همسر معتمدالملک پس از مرگ او در سال ۱۲۹۳ خورشیدی این زمین و باغ را برای ایجاد بیمارستان وقف کرد. همچنین ساخت و وقف مسجدی در خیابان ژاله (مجاهدین اسلام امروزی) نیز در روبهروی بیمارستان شفا از دیگر کارهای نیک خاندان او به شمار میآید. براساس اسناد مجلس، در جلسه ۲۰۱ پانزدهمین دوره مجلس شورای ملی به وزارت بهداری اجازه داده شد از تاریخ اول مرداد ۱۳۲۶ ماهانه پنج هزار ریال از اعتبار بودجه این وزارتخانه به بانو زیور یحیاییان واگذار شود که یک قطعه زمین و چهار دستگاه عمارت و مقداری اثاثیه خود را برای تأسیس بیمارستان، وقف و به وزارت بهداری واگذار کرده بود. این مبلغ به وی به عنوان حقالتولیه برقرار و مادامالعمر و تا زمان درگذشت زیور یحیائیان به او داده میشد.
پروانه وثوق و درمان رایگان کودکان مبتلا به سرطان
پروفسور «پروانه وثوق»، فوق تخصص خون و آنکولوژی، متولد اسفندماه ۱۳۱۴ در شهر همدان بود. وی دکترای عمومی خود را در سال ۱۳۴۲ از دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران دریافت کرد و دورههای تخصصی و فوق تخصصی اطفال را در دانشگاههای کمبریج، ماساچوست و ایلینوی گذراند و دوره تکمیلی فوق تخصصی خون و سرطان کودکان را در دانشگاه واشنگتن سپری کرد.
پروفسور وثوق طبابت در ایران را از سال ۱۳۵۰ آغاز کرد. وی که از مؤسسان رشته فوق تخصصی خون و سرطان کودکان بود، بخش هماتولوژی و آنکولوژی اطفال را در بیمارستان علی اصغر راهاندازی کرد. وی همچنین با حضور داوطلبانه و هدایت علمی، سبب شد تا بیمارستان فوق تخصصی سرطان کودکان محک در سال ۱۳۸۶ شروع به فعالیت کند بیش از هزار کودک را تحت درمان قرار دهد. دکتر وثوق با مهربانی، بردباری، دانش ارزشمند و وارستگی از مسائل مادی تلاش خود را تا آخرین روز حیات در جهت بهبود و خدمترسانی به کودکان مبتلا به سرطان ادامه داد.