سیدنصیر موسوی در گفت‌وگو با خیر ایران:

رمز موفقیت مؤسسه «کودکان فرشته‌اند» در مدیریت داوطلبان این است: ۵۰ درصد کار برای مددجویان، ۵۰ درصد برای داوطلبان

سیدنصیر موسوی، مدیرعامل مؤسسه خیریه «کودکان فرشته‌اند» در گفت‌وگو با خیر ایران درباره رمز موفقیت این مؤسسه‌ در جذب و نگهداشت داوطلبان سخن گفت و تأکید کرد که مهارت‌آموزی، احترام و تطبیق فعالیت‌ها با توانمندی‌های فردی، کلید اصلی ایجاد یک سیستم داوطلبی کارآمد و پایدار است. موسوی معتقد است بدون وجود چارچوب قانونی و حمایت ساختاری، انرژی داوطلبان در ایران به‌طور کامل مورد استفاده قرار نمی‌گیرد، اما موسسه او به الگویی درجه یک در این حوزه تبدیل شده است.
رمز موفقیت مؤسسه «کودکان فرشته‌اند» در مدیریت داوطلبان این است: ۵۰ درصد کار برای مددجویان، ۵۰ درصد برای داوطلبان

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، این ماه به مناسبت هفته جهانی داوطلب با سیدنصیر موسوی؛ مدیرعامل خیریه «کودکان فرشته‌اند»؛ خیریه ای که بیشترین تعداد داوطلب را در کشور دارد، به گفت‌وگو نشستیم. آنچه در ادامه از نظر می‌گذرد، حاصل این گفت‌وگوست:

-شما سال‌هاست با داوطلبان کار می‌کنید و موسسه شما یکی از بیشترین تعداد داوطلبان را در ایران دارد. به نظر شما، مهم‌ترین ویژگی‌های یک داوطلب مؤثر چیست؟

کار داوطلبانه باعث می‌شود افراد مهارت‌های گروهی، مدیریت بحران و همکاری با دیگران را بیاموزند؛ مهارت‌هایی که در آموزش رسمی دانشگاهی کمتر به آن‌ها پرداخته می‌شود.

 مهم‌ترین ویژگی یک داوطلب این است که آموزش‌پذیر، منظم، متعهد و مهم‌تر از همه، دارای انگیزه کمک به دیگران باشد. اما به نظرم نباید فقط به این ویژگی‌ها بسنده کرد و یک فهرست کلی ارائه داد. سوال اصلی باید این باشد که وقتی یک فرد وارد یک سیستم داوطلبی می‌شود، چه مهارت‌ها و ویژگی‌هایی کسب می‌کند. وظیفه موسسات خیریه این است که داوطلب را به توانمندی‌های جدید مجهز کنند، نه اینکه فقط افراد از پیش توانمند را جذب کنند. این نکته‌ای است که در تمام دنیا کار داوطلبانه را جذاب می‌کند: داوطلبان مهارت‌آموزی و کسب تجربه می‌کنند.

 در بسیاری از کشورها، وقتی افراد وارد دانشگاه می‌شوند یا قصد دارند وارد بازار کار شوند، کار داوطلبانه یکی از معیار‌های اصلی استخدام است. مثلاً بسیاری از بچه‌هایی که از کشور مهاجرت می‌کنند، از ما برگه‌ای دریافت می‌کنند که در آن مشخص شده است چند ساعت کار داوطلبانه انجام داده‌اند. تحقیقات نشان داده‌اند که کار داوطلبانه باعث می‌شود افراد مهارت‌های گروهی، مدیریت بحران و همکاری با دیگران را بیاموزند؛ مهارت‌هایی که در آموزش رسمی دانشگاهی کمتر به آن‌ها پرداخته می‌شود.

 برای مثال شرکتی در بنگلادش نیرویی را استخدام کرده بود که تجربه داوطلبانه نداشت. وقتی او با ۲۰ نفر پرسنل مواجه شد، گفت من اصلاً با این افراد نمی‌توانم کار کنم، اما وقتی همین نیرو تجربه داوطلبانه داشت، یاد گرفته بود چگونه با گروه‌های مختلف هماهنگ شود و مشکلات را مدیریت کند. در واقع، افرادی که تجربه داوطلبانه دارند، کار گروهی بهتری انجام می‌دهند و بهتر با دیگران مچ می‌شوند.

 در ایران متأسفانه هنوز به این موضوع اهمیت داده نمی‌شود، در حالی که در جهان، تجربه داوطلبانه پیش از ورود به شغل، یکی از مهم‌ترین معیار‌های استخدام است. در مؤسسه ما تلاش می‌کنیم همه داوطلبان را متناسب با شخصیت و توانمندی‌هایشان در جای مناسب قرار دهیم. برخی افراد درونگرا هستند و ترجیح می‌دهند کار پشت صحنه انجام دهند، برخی برونگرا هستند و دوست دارند مستقیم با کودکان کار کنند. نقش ما به عنوان مدیر این است که پازل افراد را درست بچینیم تا هر کس در جای مناسب خود قرار گیرد و توانمندی‌هایش شکوفا شود.

-رمز موفقیتتان در زمینه جذب داوطلبان چیست و چگونه توانستید داوطلبان زیادی جذب کنید؟

چیزی که داوطلبان از یک موسسه می‌خواهند، احترام، توجه و دسترسی مستقیم به مدیران است. در موسسه ما، داوطلبان می‌دانند که می‌توانند مستقیماً با من تماس بگیرند، پیام بدهند و پاسخ‌شان ظرف ۲۴ ساعت داده می‌شود. این حس دیده‌شدن و ارزشمندبودن باعث می‌شود داوطلبان موسسه را دوست داشته باشند و با انگیزه در سیستم مشارکت کنند.

 یکی از مهم‌ترین نکات موفقیت ما این است که به داوطلبان احترام و توجه واقعی می‌دهیم. بسیاری از موسسات فکر می‌کنند که داوطلبان صرفاً تخصص یا مهارت می‌خواهند، اما واقعیت این است که چیزی که داوطلبان، به‌ویژه در سنین ۱۸ تا ۱۹ سال، از یک موسسه می‌خواهند، احترام، توجه و دسترسی مستقیم به مدیران است. در موسسه ما، داوطلبان می‌دانند که می‌توانند مستقیماً با من تماس بگیرند، پیام بدهند و پاسخ‌شان ظرف ۲۴ ساعت داده می‌شود. این حس دیده‌شدن و ارزشمندبودن باعث می‌شود داوطلبان موسسه را دوست داشته باشند و با انگیزه در سیستم مشارکت کنند.

 همچنین ما یک نیروی تمام‌وقت مسئول داوطلبان داریم که تنها وظیفه‌اش مدیریت و همراهی داوطلبان است. بدون چنین فردی، موسسه نمی‌تواند به شکل مؤثر با داوطلبان کار کند. متأسفانه در برخی موسسات دیگر، داوطلبان فقط برای خدمات مالی یا اهداف سازمانی محدود می‌شوند و تخصص و علایق شخصی‌شان کنار گذاشته می‌شود. حتی دیده‌ام برخی موسسات داوطلبان را فقط از مناطق خاص جذب می‌کنند تا تعداد و ارزش مالی فعالیت‌ها بالا برود.

 اما ما معتقدیم که گران‌ترین و باارزش‌ترین چیزی که هر انسان دارد، زمان و انرژی اوست. چه داوطلبی باشد که در یک مدرسه داوطلبانه کار می‌کند، چه کسی که با پول و منابعش کمک می‌کند، هر دو سهم مهمی در رشد و خیر و برکت برای کودکان دارند. تفاوت در نوع کمک نیست، بلکه در ارزش آن برای جامعه و کودکانی است که از آن بهره‌مند می‌شوند.

-به نظر شما، بزرگ‌ترین چالش در گسترش کار‌های داوطلبی در ایران چیست؟

 بزرگ‌ترین چالش در حوزه داوطلبی در ایران این است که هیچ قانون و اساسنامه مشخصی برای داوطلبان وجود ندارد. وقتی می‌خواهید به یک بیمارستان یا مرکز بهزیستی بروید تا خدمات داوطلبانه ارائه دهید، عملاً هیچ چارچوب قانونی برای فعالیت شما تعریف نشده است. هیچ مقرراتی مشخص نمی‌کند که داوطلب کیست، چه خدماتی می‌تواند ارائه دهد و چه امکاناتی باید در اختیارش قرار گیرد.

 این خلا قانونی باعث می‌شود انرژی و توان داوطلبان به شکل مؤثر استفاده نشود. اگر قانونی وجود داشت که به عنوان مثال قبل از ورود به یک شغل، هر فرد باید ۳۶۰ ساعت کار داوطلبانه انجام دهد، تأثیر فرهنگی و تربیتی بسیار بزرگی داشت و افراد مسئولیت‌پذیرتر وارد جامعه و محیط کار می‌شدند.

 یک مثال ساده بزنم: چند سال پیش برای انجام امور بیمه به اداره‌ای مراجعه کردم. کارم با کندی و بی‌حوصلگی کارمند اداره مواجه شد. به یکی از بچه‌ها که کنارم بود گفتم: اگر این فرد قبل از اینکه اینجا کار کند، در یک سیستم داوطلبی تجربه کسب کرده بود، می‌دانست مسئولیت یعنی چه و چطور باید حرفه‌ای عمل کند. چنین تجربه‌ای می‌توانست رفتار کارکنان و فرهنگ کاری در ادارات و شرکت‌ها را تغییر دهد.

 بزرگ‌ترین چالش در حوزه داوطلبی در ایران این است که هیچ قانون و اساسنامه مشخصی برای داوطلبان وجود ندارد. وقتی می‌خواهید به یک بیمارستان یا مرکز بهزیستی بروید تا خدمات داوطلبانه ارائه دهید، عملاً هیچ چارچوب قانونی برای فعالیت شما تعریف نشده است.

 متأسفانه در ایران، به جز قانون محدود هلال‌احمر که تا حدودی به داوطلبی پرداخته، هیچ مقررات، اساسنامه یا چارچوب قانونی دیگری برای داوطلبان وجود ندارد. این یکی از مهم‌ترین مسائلی است که باید برای آن فکری اساسی شود تا انرژی و استعداد افراد جوان و داوطلب به درستی هدایت و استفاده شود.

-اخیراً طرحی به نام «بانک زمان» مطرح شده است. نظر شما درباره این طرح چیست و آیا می‌توان آن را به فعالیت‌های داوطلبانه وصل کرد؟

 اگر درست مدیریت و نظارت شود، بانک زمان می‌تواند بسیار مؤثر باشد. اساس این طرح این است که زمان و انرژی‌ای که هر فرد برای دیگران می‌گذارد ثبت و به عنوان سرمایه اجتماعی ذخیره شود. به عبارتی، هر فرد یک جایگاه مشخص دارد و می‌تواند خدمات زمانی خود را به دیگران ارائه دهد و این خدمات قابل پیگیری و ارزش‌گذاری باشند.

 این ایده همان چیزی است که در سطح جهانی به عنوان کار داوطلبانه شناخته می‌شود. بسیاری از افراد قبل از ورود به شغل، تجربه داوطلبانه کسب می‌کنند. حتی دختر باراک اوباما قبل از شروع شغل رسمی خود، در کافی‌شاپ به صورت داوطلبانه کار کرده است.

 البته در آمریکا کار داوطلبانه فقط جنبه احساسی یا ساده ندارد؛ تجربه‌های مختلف، از مراقبت از فیل‌های آسیب‌دیده در تایلند تا فعالیت‌های محیط‌زیستی، کودکان یا سالمندان، مهارت‌های متنوعی را به فرد می‌آموزد و توانمندی او را افزایش می‌دهد.

 ما در خیریه فرشتگان بار‌ها دیده‌ایم افرادی که تجربه داوطلبانه داشته‌اند، در مقایسه با پرسنل معمولی، انگیزه، دقت و مسئولیت‌پذیری بسیار بالاتری دارند. وقتی فردی با انگیزه داوطلبانه کاری را انجام می‌دهد، به طور طبیعی بهترین خروجی را ارائه می‌دهد و می‌توان به وضوح تفاوت آن را با کسانی که تجربه داوطلبانه ندارند مشاهده کرد.

-در خیریه «کودکان فرشته‌اند»، مهارت‌آموزی به داوطلبان چگونه انجام می‌شود؟ آیا کلاس آموزشی برگزار می‌کنید یا داوطلب در حین فعالیت مهارت‌ها را یاد می‌گیرد؟

نگاه ما در «کودکان فرشته‌اند» این است که ۵۰ درصد فعالیت‌های موسسه باید برای مددجویان و ۵۰ درصد برای داوطلبان باشد. داوطلب هم باید مانند یک «خدمات‌گیرنده» دیده شود، یعنی او نیز از تجربه حضور در موسسه مهارت و رشد شخصی کسب کند.

 نگاه ما در موسسه این است که وقتی وارد حوزه داوطلبی می‌شویم، ۵۰ درصد فعالیت‌های موسسه باید برای مددجویان و ۵۰ درصد برای داوطلبان باشد. داوطلب هم باید مانند یک «خدمات‌گیرنده» دیده شود، یعنی او نیز از تجربه حضور در موسسه مهارت و رشد شخصی کسب کند. برای مثال، داوطلبی که علاقه‌مند به تدوین است، در کنار انجام فعالیت‌های داوطلبانه، مهارت تدوین را یاد می‌گیرد و در پروژه‌های فیلم و محتوای موسسه مشارکت می‌کند. این تجربه باعث رشد فردی داوطلب و افزایش توانایی او برای مدیریت گروه‌ها و پروژه‌ها می‌شود.

 یک نمونه واضح: یکی از داوطلبان ۲۰ ساله، معاونت تهران را بر عهده دارد و ۴ هزار داوطلب را بدون استرس و با موفقیت مدیریت می‌کند. چنین تجربه‌ای برای فردی در این سن نه‌تنها قابل مقایسه با مدیریت افراد مسن‌تر نیست، بلکه نشان‌دهنده قدرت مهارت‌آموزی و مسئولیت‌پذیری اوست.

 ما متوجه شده‌ایم که بسیاری از جوانان به دلیل سن پایین‌شان در جا‌های دیگر به ایده‌ها و خلاقیت‌شان توجه نمی‌شود، اما در موسسه ما احترام و توجه به داوطلبان باعث انگیزه و تعلق خاطر آن‌ها می‌شود. وقتی دست داوطلبان باز گذاشته می‌شود و فرصت خلاقیت و رشد داده می‌شود، آن‌ها نه‌تنها موسسه را دوست دارند، بلکه با انرژی و انگیزه بیشتری در فعالیت‌ها مشارکت می‌کنند.

-با توجه به اینکه یکی از مدیران داوطلبی شما در تهران تنها ۲۲ سال دارد، رنج سنی داوطلبان شما چقدر است؟

 رنج سنی داوطلبان ما عمدتاً بین ۱۸ تا ۳۰ سال است. افراد بالای ۳۰ سال معمولاً وارد نقش‌های انتقال تجربه و آموزش داوطلبان جوان‌تر می‌شوند. یکی از ویژگی‌های مهم در خیریه ما این است که قدیمی و جدید در سیستم ما تفاوتی ندارند. هر کسی که خلاق، پویا و ایده‌پرداز باشد، چه یک هفته عضو باشد و چه بیشتر، می‌تواند نقش مؤثر ایفا کند. تجربه، سابقه یا مدت حضور در موسسه هیچ محدودیتی ایجاد نمی‌کند، بلکه توانمندی و انگیزه فرد معیار تصمیم‌گیری است.

 برای مثال، فاطمه شیخ‌الاسلام که پنج ماه بود به خیریه ملحق شده بود، یکی از بزرگ‌ترین پست‌های مدیریت در موسسه را بر عهده گرفت و توانست با توانمندی و انگیزه خود موفق باشد. تجربه اعضای قدیمی نیز محترم شمرده می‌شود، به ویژه در موقعیت‌هایی که تجربه و آگاهی آن‌ها ضروری است، مثل برنامه‌ریزی سفر‌های کمک‌رسانی به مناطق محروم. به این ترتیب، در موسسه ما ترکیب تجربه و نوآوری باعث می‌شود همه داوطلبان، چه تازه وارد و چه قدیمی، بتوانند در جایگاه مناسب خود رشد کنند و به موسسه و جامعه خدمت کنند.

-اگر کسی بخواهد به موسسه شما ملحق شود و داوطلب شود، چه فرصت‌ها و موقعیت‌هایی دارد و روند ورود چگونه است؟

ما معتقدیم به جای سخت‌گیری در ورود داوطلبان، تمرکز باید روی نظارت و آموزش آن‌ها باشد. با این روش، داوطلبان می‌توانند با آزادی عمل فعالیت کنند، اما در عین حال اطمینان داریم که خدمات ارائه شده باکیفیت و مسئولانه خواهد بود.

 برای ورود به موسسه، روند را بسیار ساده کرده‌ایم تا نسل جدید که حوصله کار‌های فرمالی ندارد، راحت بتواند مشارکت کند. داوطلبان تنها یک فرم آنلاین کوتاه پر می‌کنند و سپس در یکی از جلسات حضوری هفتگی شرکت می‌کنند. بعد از این مرحله، ۶۴ تیم مختلف به آن‌ها معرفی می‌شود و می‌توانند در هر تیمی که علاقه دارند فعالیت کنند.

در عین حال، نظارت بر داوطلبان بسیار قوی است. دو مدل نظارت داریم:

۱. تیم‌هایی با لیدر: هر پروژه لیدری دارد که عملکرد داوطلبان را زیر نظر دارد و اطمینان حاصل می‌کند که خدمات به درستی ارائه می‌شوند.

۲. ارتباط مستقیم با کودکان: برای داوطلبانی که به تنهایی با کودکان فعالیت می‌کنند، گزینش و آموزش ویژه‌ای انجام می‌شود. این افراد باید توانایی مدیریت بحران، پاسخ به سوالات حساس و کنترل وضعیت کودک را داشته باشند. این گروه کوچک داوطلبان درجه یک نامیده می‌شوند و از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند.

 ما معتقدیم به جای سخت‌گیری در ورود، تمرکز باید روی نظارت و آموزش داوطلبان باشد. با این روش، داوطلبان می‌توانند با آزادی عمل فعالیت کنند، اما در عین حال اطمینان داریم که خدمات ارائه شده با کیفیت و مسئولانه خواهد بود.

-چه توصیه‌ای به موسسات خیریه دارید تا تعداد داوطلبانشان افزایش یابد و سیستمشان بهتر عمل کند؟

 مهم‌ترین نکته برای یک خیریه، حفظ و نگهداشت داوطلبان است. اگر فقط روی جذب افراد تمرکز کنید و نتوانید آن‌ها را نگه دارید، هیچ فایده‌ای ندارد. سخت‌ترین بخش کار داوطلبی، همین نگهداشت است. برای حفظ داوطلبان، احترام و توجه ضروری است. مادامی که این دو عنصر رعایت شود، میزان ریزش داوطلبان به شدت کاهش پیدا می‌کند.

خیریه «کودکان فرشته‌اند» به یک سیستم داوطلبی درجه یک رسیده است؛ از جذب، آموزش و نگهداشت داوطلبان گرفته تا مدیریت فعالیت‌ها. ما آماده‌ایم این تجربه و اصول را به هر ارگان، سازمان یا خیریه ارائه دهیم تا هم مجموعه‌ها بتوانند در حوزه داوطلبی موفق شوند و هم ارگان‌ها ارزش کار داوطلبانه را درک کنند.

 یک مثال ملموس: خیلی‌ها باید بدانند که راننده اتوبوس وقتی ۱۰۰ داوطلب را سوار می‌کند، در ایستگاه بعد ۲۰ نفر پیاده می‌شوند و ۸۰ نفر ادامه مسیر می‌دهند. در ایستگاه بعد، از ۸۰ نفر، ۴۰ نفر پیاده می‌شوند. این مسیر طبیعی است؛ افراد می‌آیند تجربه کسب کنند، نه اینکه تا آخر عمرشان کنار این سیستم و مجموعه بمانند. متأسفانه بسیاری هنوز فکر می‌کنند داوطلب باید تا آخر عمر در سیستم بماند، در حالی که هیچ اجباری وجود ندارد. مادامی که بتوانیم خدمات بدهیم و خدمات بگیریم، این تعامل و جریان طبیعی داوطلبان رقم می‌خورد.

-شما به اهمیت احترام و توجه به داوطلبان اشاره کردید. با این حال، با توجه به خلاء قانونی موجود، گاهی پیش می‌آید که خیریه‌ها بخواهند هدیه یا مبلغی به داوطلبان خود بدهند و با چالش‌های قانونی مانند قانون کار یا تامین اجتماعی مواجه شوند. به نظر شما، مرسوم بودن و چگونگی توجه به داوطلبان در این شرایط چگونه است؟

 خیلی جالب است؛ من دیده‌ام که بعضی مجموعه‌ها گفته‌اند با مشکل مواجه می‌شوند، چون داوطلبان در آنجا کار خدمات داوطلبی می‌دهند و بیمه یا مسائل قانونی ایجاد می‌شود. اما ما تاکنون چنین مشکلی نداشته‌ایم. حتی یک بار یکی از بچه‌ها هم طلبی نکرده است.

 الان نزدیک به روز جهانی داوطلب هستیم و حتی قصد داریم برنامه‌ای در پارک برگزار کنیم تا همه جمع شوند. واقعیت این است که توجه به داوطلب همیشه مالی نیست. گاهی تبریک تولد، حضور در مراسم ختم یا همراهی در روز‌های سخت داوطلبان اهمیت دارد. گاهی من، به عنوان مدیر، ساعت یک شب با تماس داوطلبان مواجه می‌شوم که حالشان خوب نیست و پاسخ می‌دهم. حتی یک بار ساعت دو صبح به یکی از داوطلبان نوجوان که با خانواده‌اش مشکل داشت رفتم، او را آرام کردم و در اختیار خانواده قرار دادم.

 نگاه ما این است که ۵۰ درصد کار خیر برای مددجو و ۵۰ درصد برای داوطلب باشد. هر کسی که بتواند سیستم داوطلبی را به یک چارچوب قانونی، اساسی و منظم تبدیل کند، من حاضرم کنارشان باشم. خیریه «کودکان فرشته‌اند» به یک سیستم داوطلبی درجه یک رسیده است؛ از جذب، آموزش و نگهداشت داوطلبان گرفته تا مدیریت فعالیت‌ها. ما آماده‌ایم این تجربه و اصول را به هر ارگان، سازمان یا خیریه ارائه دهیم تا هم مجموعه‌ها بتوانند در حوزه داوطلبی موفق شوند و هم ارگان‌ها ارزش کار داوطلبانه را درک کنند.

 


ارسال دیدگاه
captcha