کد خبر:۴۳۱۸
نیکوکاری در جهان خیال‌انگیز صائب 

قسمت اول: صائب و احسان عام

شاعرانی، چون صائب رسالت خود را در مدح شاهان ندیدند، آنان راه زنده‌کردن اخلاق و انسانیت را در پیش گرفتند. غزل صائب میان هیاهوی ستایش دربار، صدایی متفاوت دارد و از منش نیکوکاران، قناعت‌پیشگی و سخاوت سخن می‌گوید.  
قسمت اول: صائب و احسان عام

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، شعر صائب تبریزی چنان سرشار از مضامین اخلاقی و نیک‌اندیشانه است که بدون درک این درون‌مایه‌، فهم جهان او امکان‌پذیر نیست. به‌همین بهانه، در قالب یک مرور هفتگی، هر بار چند بیت از غزلیات صائب را با محوریت نیکویی و مهربانی می‌خوانیم تا لایه‌های اخلاقی ابیاتش را بهتر درک کنیم. آنچه در ادامه می‌آید، آغاز این مسیر و نخستین گام در واکاوی نیک‌اندیشی در غزل صائب است. 

قسمت اول: صائب و احسان عام

 صائب؛ فرزند رفاه و فرهنگ

صائب تبریزی، زاده سال ۱۰۰۰ هجری قمری در اصفهان است. در آن روزگار، زادگاهش به‌تازگی پایتخت صفویان شده بود و فضای فرهنگی‌ در اوج بالندگی بود. خاندان صائب، بازرگانانی تبریزی‌نسب بودند که به اصفهان کوچ کرده بودند و از طبقهٔ مرفه و محترم جامعه به‌شمار می‌آمدند. همین رفاه و امنیت اقتصادی بود که باعث شد زندگی صائب از کودکی با آموزش، سفر و معاشرت با اهالی فرهنگی گره بخورد.

 آنچه از زندگی شاعر می‌دانیم این فرض را تأیید می‌کند که صائب در رفاه و فراغت زندگی می‌کرده و دغدغهٔ معاش نداشته و این بر بر وجههٔ آرام، قناعت‌گر و اخلاق‌مدار شعرش سایه انداخته است.

 اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، شعر صائب نه تلخ‌کام است و نه شِکوه‌گر؛ بلکه سرشار از حساسیت اخلاقی و نوعی مراقبهٔ انسانی‌ است. مهم‌تر از همه این‌که اگرچه او جهان را از ارتفاع آرامش و رفاه می‌بیند، اما چشم و گوشش به رنج انسان‌هاست.

 قسمت اول: صائب و احسان عام

عصر صفوی، جامعه‌‌ای هم‌بسته، اما خرافات‌زده 

دوران زندگی صائب تبریزی هم‌زمان با تثبیت حکومت صفوی‌ است. روزگاری که ایران به ظاهر به وحدت مذهبی و سیاسی رسیده، اما در پس این سامان‌گرفتن، نشانه‌هایی از رکود فکری، خرافات‌گرایی، ریاکاری و کم‌رنگ‌شدن اخلاق در آن دیده می‌شود.

 درواقع، باآن‌که رسمی‌شدن تشیع و قدرت‌گیری دولت متمرکز، امنیت و همبستگی آفریده، فضای دربار همچنان آلوده به چاپلوسی و مصلحت‌سنجی‌های سطحی بود.

در چنین زمانه‌ای، شاعرانی چون صائب رسالت خود را در مدح شاهان نمی‌دیدند، بلکه راه زنده‌کردن اخلاق و انسانیت را پیش گرفتند؛ به سخن دیگر، غزل صائب میان هیاهوی ستایش دربار، صدایی متفاوت دارد و از منش نیکوکاران، قناعت‌پیشگی و سخاوت سخن می‌گوید. 

جایگاه صائب در سنت اخلاقی شعر فارسی

صائب را باید ادامه‌دهندهٔ سلوک اخلاقی سعدی، مولوی، حافظ و نظامی دانست؛ البته در ظرف و زبانی تازه که پیچیده، لطیف و باریک‌اندیشانه است. خلاقیت و مضمون‌پردازی او سبب نشده است که همچون برخی اشعار سبک هندی، معنای شعرش در پس بازی‌های استعاری رنگ ببازد.

 همچنین، در شعر صائب آموزه‌های عرفانی و دینی با تأملات فلسفی درهم می‌آمیزند و لایه‌های متعدد معنایی می‌سازند؛ چراکه برای او، اخلاق یک حکم صرفاً دینی نیست و از تجربهٔ درونی انسان در مواجهه با جهان به‌دست‌می‌آید. 

 

قسمت اول: صائب و احسان عام

 

احسان به‌مثابهٔ شیرازهٔ زندگی

برای درک بهتر روح نیکوکاری و احسان در کلام صائب، رجوع به غزل‌های او یاری‌گر ما خواهد بود. در آغاز، از غزل ۲۸۱ مثالی می‌زنیم، غزلی که با این مطلع آغاز می‌شود:

«جان به لب داریم و همچون صبح خندانیم ما

دست و تیغ عشق را زخم نمایانیم ما» 

 

سپس شاعر جهان اخلاقی‌اش را چنین گسترش می‌دهد:

«زنده از ما می‌شود نام بزرگان جهان

این ریاض بی‌بقا را آب حیوانیم ما

هر که با ما می‌کند نیکی، نمی‌پاشد ز هم

رشتهٔ شیرازهٔ اوراق احسانیم ما

روزیِ ما را ز خوانِ سیرچشمی داده‌اند

بی‌نیاز از نازِ نعمت‌های الوانیم ما»

 در این ابیات، نیکی نه در ابعاد کوچک، بلکه به‌عنوان سرچشمهٔ زندگی و به‌منزله «آب حیوانی» است که جهان فانی را طراوت می‌بخشد. همچنین استعارهٔ «شیرازه» نشانه‌ای از انسجام وجودی انسان نیکوکار است؛ کسی که در زنجیرهٔ احسان ایستاده، اوراق وجودش پراکنده نمی‌شود. سیرچشمی نیز در نگاه صائب نوعی بی‌نیازی درونی‌‌ است که سبب می‌شود انسان فریب رنگارنگی دنیا را نخورد و اخلاق جمعی را بر رفاه فردی ترجیح دهد. 

 

قسمت اول: صائب و احسان عام

 چندساحتی بودن احسان در شعر صائب

 مفهوم احسان در شعر صائب تنوع چشمگیری دارد. در مقالهٔ «واکاوی مفهوم احسان در دیوان صائب تبریزی» احسان در مرتبه‌های مختلف بررسی شده است که احسان بی‌چشم‌داشت، احسان نهانی برای حفظ آبرو، احسان عام و خاص و احسان با حیوانات برخی از این مراتب‌اند. به نظر می‌رسد ابیات مورد بحث ما، نمونه‌ای از احسانِ «عام» است؛ یعنی آن نیکی‌ که هم به دیگری سود می‌رساند و هم نیکوکار را از آشفتگی درونی می‌رهاند. 

 در مجموع، در جهان صائب، احسان کنشی فردی نیست، بلکه شبکه‌ای اجتماعی است که پیوندها را استوار می‌کند. به‌علاوه، این ویژگی فقر را کاهش می‌دهد، آرامش روانی می‌سازد و از آسیب‌های اجتماعی پیشگیری می‌کند؛ به همین سبب، نیکوکاری در نظر صائب سبکی از زیستن و روشی برای نگه‌داشتن جهانِ در آستانهٔ فروپاشی‌ست. 

 

قسمت اول: صائب و احسان عام

منابع

– «واکاوی مفهوم احسان در دیوان صائب تبریزی»، کامران پاشایی تختی و ندا یانس

– «صائب تبریزی و هنجارهای اخلاقی: بازنمایی اخلاق در عصر صفویه»، بهزاد خورانی و غلام‌حسین شریفی

 


ارسال دیدگاه
captcha