موزۀ اسباببازی؛ ابتکاری اجتماعی برای رشد فکری کودکان

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، در دنیایی که هر روز قاب رنگی کودکی در صفحه نمایش گوشیها به فراموشی سپرده میشود، اسباببازیها بهمثابۀ نشانههایی از تخیل، فرهنگ و هویت نسلیاند که نقش مهمی در پیوند کودکان با گذشته و آینده خود دارند. موزهها در این میان نهفقط محل نگهداری اشیا، بلکه حافظه جمعی ما هستند؛ جایی که انسانها در اشیای کوچک، ردّ رویاهای دور و نزدیکشان را میبینند.
«موزه اسباببازیها» با چنین نگاهی شکل گرفته است؛ تلاشی شخصی اما پرامید برای حفظ و بازخوانی فرهنگی که گاه در هیاهوی مصرفگرایی و فناوری فراموش میشود. این موزه صرفاً نمایشگاهی از عروسکها و بازیچهها نیست، بلکه روایتگر بخشی از تاریخ تربیت، ذوق و خلاقیت ایرانی است. هدف موزه، بازگرداندن شأن فرهنگی و تربیتی به اسباببازیهاست؛ تا مخاطبان دریابند که هر بازیچه، حامل اندیشهای است که میتواند در رشد ذهنی و اجتماعی کودک نقشآفرین باشد. در این فضا، اسباببازی دیگر صرفاً وسیلهی سرگرمی نیست، بلکه ابزاری آموزشی، هنری و حتی هویتی است.
به همین بهانه و به مناسبت روز ملی کودک، با آزاده بیات؛ بنیانگذار و مدیر موزه اسباببازیها گفتوگو کردیم. او دانشآموخته رشته علوم تربیتی است و سالهاست دغدغه پیوند میان آموزش، خلاقیت و فرهنگ را دارد. در سالهای اخیر نیز حاصل سالها تجربه و پژوهش خود و همکارانش را در قالب موزه اسباببازی به نمایش گذاشته است. آنچه در ادامه میآید، حاصل این گفتوگوست:
-لطفاً خودتان را معرفی کنید و درباره قصه شکلگیری موزه اسباببازیها بگویید.
من آزاده بیات هستم؛ فارغالتحصیل کارشناسی ارشد طراحی صنعتی و دکترای علوم تربیتی و برنامهدرسی. بعد از دوران کارشناسی ارشد، وارد حوزه آموزش کودکان شدم و به همین دلیل تحصیلات تکمیلیام را در زمینه آموزش ادامه دادم. فعالیتهایم در این حوزه شامل طراحی ابزارها، اسباببازیها و برنامههای آموزشی برای کودکان میشود. تاکنون تجربههای متفاوتی در این مسیر داشتهام و همین موضوع باعث شد که پژوهش در حوزه اسباببازی را آغاز کنم. در این سالها با همکارانم جشنوارههای داخلی متعددی برگزار کردیم و کنفرانسهای بینالمللی راه انداختیم تا ضرورت توجه به اسباببازی برای رفع نیازها و رشد کودکان جدیتر گرفته شود.
زمانی که موضوع تأسیس موزه اسباببازی قطعی شد، دوستان و مجموعهداران دیگری نیز به ما پیوستند که بخشی از آثار فعلی موزه، اهدایی آنهاست. ما ساختمانی در کوچه لولاگر، خیابان نوفللوشاتو اجاره کردیم؛ ساختمانی قدیمی که اول باید مرمت میشد، بعد از این مرحله، موزه را براساس محتوای اسباببازیها طراحی کردیم و هر بخش از آن، با توجه به دستهبندی موضوعی اسباببازیها چیدمان شد.
حدود سال ۱۳۹۰، جشنواره اسباببازی را با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کردیم و سپس با همکاری نهادهایی مانند شهرداری و دانشگاههایی نظیر دانشگاه صنعتی شریف، علامه طباطبایی و... برنامههایمان را ادامه دادیم. در همین سالها مجموعهای از اسباببازیهایی که طراحی و پژوهش درباره آنها را بر عهده داشتم، گردآوری کردم و درنهایت، سال ۱۴۰۳ تصمیم گرفتیم این مجموعه را در قالب یک موزه رونمایی کنیم. زمانی که موضوع تأسیس موزه اسباببازی قطعی شد، دوستان و مجموعهداران دیگری نیز به ما پیوستند که بخشی از آثار فعلی موزه، اهدایی آنهاست. ما ساختمانی در کوچه لولاگر، خیابان نوفللوشاتو اجاره کردیم؛ ساختمانی قدیمی که اول باید مرمت میشد، بعد از این مرحله، موزه را براساس محتوای اسباببازیها طراحی کردیم و هر بخش از آن، با توجه به دستهبندی موضوعی اسباببازیها چیدمان شد.
در این یک سال و چند ماه، بازخوردهای بسیار خوبی دریافت کردیم. بسیاری از بازدیدکنندهها با دیدن این مجموعه، به اسباببازیها به عنوان امری جدی و فرهنگی نگاه کردند. درواقع اینکه میدیدند اسباببازی میتواند موزهای اختصاصی داشته باشد و دربرگیرنده چنین تنوعی باشد، برایشان جالب بود. کمکم بازدیدکنندگانمان متوجه شدند که اسباببازی صرفاً وسیلهای برای سرگرمی نیست، بلکه حاصل طراحی، فناوری و تفکر است و میتواند در پیشرفت نسلها و جوامع مختلف نقش داشته باشد.
-اهداف و چشمانداز موزه اسباببازی چیست؟
از روز نخست، یکی از آرزوهای من _که حالا به هدف اصلی موزه تبدیل شده_ این بود که اسباببازی بهعنوان موضوع جدی فرهنگی و تربیتی در کشورمان شناخته شود؛ چون متأسفانه هنوز در ایران جریان منسجمی از صنعت اسباببازی وجود ندارد. هرچند تولیدکنندگان فعالی داریم که با تلاش فراوان کار خود را ادامه میدهند، اما مفهوم «اسباببازی بومی» بهصورت هدفمند و پژوهشمحور شکل نگرفته است.
-درباره همکاری با هنرمندان و اتاق فکر موزه به ما بگویید.
خوشبختانه جوانان پرانرژی و باانگیزهای در کنار ما هستند که با ایدههای تازهشان به موزه روح و پویایی بخشیدهاند. در طول این یک سالونیم، حضور این نیروهای جوان به یکی از بزرگترین داراییهای موزه تبدیل شده است. ما کاملاً آماده همکاری با نویسندگان، شاعران و هنرمندان هستیم؛ چه بهصورت افتخاری و چه در قالب پروژههای مشترک. درواقع، یک اتاق فکر پویا و فعال در پشت صحنه موزه وجود دارد که بخش مهمی از ایدهپردازیها را بردوش گرفته است.
-حضور و مشارکت کودکان با نیازهای ویژه چطور است؟
از ابتدای شروع کار، یعنی فروردین ۱۴۰۳، تلاش کردیم که گروههای ویژه از جمله کودکان کمتوان و آسیبدیده را هم در برنامهها شرکت دهیم. تاکنون چند مؤسسه فعال در حوزه حمایت از کودکان آسیبدیده چند دوره بازدید گروهی از موزه داشتهاند. بخشی از این بازدیدها با حمایت موزه و بخشی با کمک حامیان خود مؤسسات انجام شده است. مراکز اتیسم نیز در یکیدو نوبت از موزه بازدید کردند و چند ساعت را اینجا گذراندند. با حضور مراکز حمایت از کودکان بدسرپرست هم دو دوره بازدید و کارگاه ساخت اسباببازی برگزار کردیم؛ برخی از این کارگاهها بهصورت رایگان از سوی موزه اجرا شد و برخی دیگر با حمایت مالی مؤسسات برگزارکننده.
تاکنون چند مؤسسه فعال در حوزه حمایت از کودکان آسیبدیده چند دوره بازدید گروهی از موزه داشتهاند. بخشی از این بازدیدها با حمایت موزه و بخشی با کمک حامیان خود مؤسسات انجام شده است. مراکز اتیسم نیز در یکیدو نوبت از موزه بازدید کردند و چند ساعت را اینجا گذراندند. با حضور مراکز حمایت از کودکان بدسرپرست هم دو دوره بازدید و کارگاه ساخت اسباببازی برگزار کردیم.
در یکی از برنامهها، یک کارگاه عروسکسازی با محوریت عروسک « ژولیده» برگزار شد؛ عروسکی که در دنیا بهعنوان نماد آگاهیبخشی درباره بهداشت و واکسیناسیون کودکان شناخته میشود. همچنین از طریق این کارگاه، تلاش کردیم تا کودکان و خانوادهها را با اهمیت موضوع بهداشت و واکسیناسیون آشنا کنیم. این کارگاه در چند نوبت، برای کودکان و بزرگسالان تکرار شد. در یکی از کارگاهها نیز به معرفی «کریستی براون»، نقاشی که با وجود معلولیت توانست مسیر هنری خود را پیدا کند، پرداختیم و از طریق ساخت اسباببازی الهامگرفته از او، برای کودکان از زندگی و تواناییهایش گفتیم.
-درباره «کوچهبازی» یا بازگرداندن بازیهای جمعی به زندگی شهری توضیح میدهید؟
ما بهخاطر فضای امنی که در اختیار داریم، جریانی را با عنوان «کوچهبازی» در کنار موزه راه انداختیم. این برنامه بیشتر در زمانهایی برگزار میشود که هوا مساعد است و خانوادهها و کودکان میتوانند در فضای باز حضور پیدا کنند. در این رویداد، بازیهای حرکتی و مهارتی متنوعی اجرا میشود که تاکنون بازخورد بسیار خوبی داشته است.
بسیاری از این بازیها، بازیهای قدیمی و فراموششدهای هستند که کودکان امروزی کمتر تجربهشان کردهاند. شرکت در این برنامه باعث میشود کودکان مهارتهای ارتباطی و اجتماعی خود را تقویت کنند. در ساعات برگزاری، از حدود ده صبح تا دو بعدازظهر، بچهها در کنار بزرگترها بازی میکنند و فضایی صمیمی و پویا شکل میگیرد.
البته بهدلیل گرمای هوا، مدتیست اجرای کوچهبازی متوقف شده، اما از پاییز دوباره از سر گرفته میشود. هدف ما این است که جریان زنده بازی و ارتباط بیننسلی تقویت شود. امروز با ورود فناوریهایی مانند تبلت و موبایل، ارتباط مستقیم کودکان با دیگران کمتر شده است، اما در موزه، زمانی که کودک نوع بازیهای پدر یا مادرش را میبیند، نوعی گفتوگوی عاطفی بین نسلها شکل میگیرد.
در همین راستا، کارگاههایی با محور پدر و کودک یا مادر و کودک برگزار میکنیم تا این ارتباط عمیقتر شود. یکی از نمونههای این کارگاهها، ساخت اسباببازی است که چند بار با حضور والدین و فرزندان اجرا شده است. در این برنامه، پدر یا مادر در کنار کودک خود اسباببازیای را میسازد که از دوران کودکیاش به یاد دارد. این تعامل همدلانه میان کودک دیروز و امروز سبب میشود فرهنگ بازیهای گذشته در نگاه کودک معاصر ارزشمند شود.
-چه روزها و ساعاتی در موزه به روی مردم باز است؟
موزه در تمام روزهای هفته، حتی روزهای تعطیل باز است؛ چون روزهای تعطیل زمانی است که خانوادهها راحتتر میتوانند به اینجا بیایند. از ۱۱ صبح تا ۹ شب درهای موزه اسباببازی به روی بازدیدکنندگان باز است.
-ضرورت توسعه و حمایت از موزه اسباببازیها چیست؟
موزه اسباببازی کاملاً خصوصی است و خدا را شکر تاکنون توانسته خود را سرپا نگه دارد، اما برای تداوم و پایداری نیازمند حمایت است تا بتواند این فضا را برای خانوادهها و علاقهمندان فعال نگه دارد.
موزه بهطور کامل با هزینه شخصی تأسیس شده و تاکنون تنها کمکهای محدودی از سوی دوستان و نزدیکان دریافت کردهایم. هیچ نهاد یا سازمانی هم از ما حمایت مالی نکرده است. بیشتر حمایتها بهصورت دوستانه بوده؛ مثلاً افرادی که برای مرمت ساختمان میآمدند و با دستمزدهای پایین همکاری میکردند تا کار پیش برود. ساخت دکورها و طراحی فضا نیز در اقتصادیترین حالت ممکن انجام شد. همچنین بسیاری از کارها بهصورت داوطلبانه و با همراهی دوستان پیش رفته است؛ از نقاشی و نورپردازی گرفته تا امور فنی دیگر. تنها نهادی که با ما همکاری رسمی داشته است، سازمان میراث فرهنگی است که مجوز موزه را صادر کرده است. تاکنون هیچ نهاد دیگری حامی این جریان نبوده است.
بااینحال، ما آرامآرام در حال پیش رفتن هستیم. مثلاً تصمیم داریم با تولیدکنندگان اسباببازی و شرکتهای بزرگ تعامل داشته باشیم تا از برخی رویدادها و برنامهها حمایت کنند. اما، این جریان بهشدت نیاز به توسعه دارد تا بتواند پایدار بماند و حمایتهای بیشتری را جلب کند.
رسانهها نیز تاکنون به معرفی موزه پرداختهاند. شبکه دو و شبکه خبر گزارشهایی تهیه کردهاند، اما هنوز برنامهای مستمر و کامل برای معرفی اسباببازیها، نقش آنها در رشد کودکان و آگاهیبخشی به خانوادهها وجود ندارد. این حوزهها جای کار و توسعه بیشتری دارد.
- ضرورت تولید اسباببازیهای بومی و اهداف آموزشی موزه چیست؟
هنوز در ایران تولید انبوه اسباببازیهای بومی صورت نگرفته و اسباببازی بهعنوان یک جریان فرهنگی و تربیتی جدی در جامعه ما جا نیفتاده است. لازم است جدیت و اهمیت اسباببازی برای تربیت نسلها و سرمایهگذاری فرهنگی آینده یک کشور، برای مخاطبان روشن شود. ما اینجا باوجود توان محدودمان، برخی اسباببازیهای بومی را تولید کردهایم که هنوز در دسترس عمومی قرار ندارند، اما ارزشهای بالایی دارند و میتوانند در جریان بازی زنده مورد استفاده قرار بگیرند. این فعالیت به نوعی افق موزه را مشخص میکند؛ موزه تنها محلی برای نمایش اشیای تاریخی نیست، بلکه جریانی پویا از تولید و آموزش ایجاد میکند و میتواند به دانشجویان، طراحان، تولیدکنندگان و مروجان کمک کند تا اسباببازیهای محلی و قومی را وارد بازار کنند.
بهعنوان نمونه، در ژاپن با وجود صنعتی بودن، فرهنگ بومی و سنتی بهشدت حفظ شده است و اسباببازیهای بومی در بازارهای عمومی و فروشگاهها کنار کالاهای لوکس و تکنولوژیک دیده میشوند. اما در ایران هنوز تولیدکنندگان باور نکردهاند که طراحی و خلاقیت در اسباببازی اهمیت دارد و از این طریق صنعت اسباببازی نیز میتواند توسعه پیدا کند.
- سخن پایانیتان بهعنوان مدیر موزه اسباببازی به خوانندگان پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران چیست؟ آیا موزه اسباببازی فراخوان مشارکت هم دارد؟
موزه اسباببازی بهعنوان یک بستر فرهنگی و آموزشی شکل گرفته است و از این پس ما پذیرای هر ایده، پیشنهاد و فعالیتی هستیم که میتواند به رشد و توسعه موزه بینجامد. تمرکز اصلی موزه بر تهران است، اما هدف ما، ایجاد شعب مختلف در سایر شهرها و استفاده از توان و مشارکت حداکثری افراد علاقهمند است. هر ایدهای که ارائه شود، میتواند اسباببازیهای کشورمان را زنده و پویا نگه دارد. بنابراین خوشحال خواهیم شد اگر موزه بتواند در دیگر شهرها نیز گسترش یابد و تنها محدود به تهران نماند.
درنهایت، هرچند موزه از یک فعالیت شخصی آغاز شده، امروز یک جریان فرهنگی و اجتماعی است که متعلق به کل جامعه، سرزمین و فرهنگ ماست و تعامل در توسعه و تداوم آن میتواند مسئولیتی مشترک میان همۀ ما باشد.
گفتوگو از نیلوفر بختیاری
پی نوشت:
مکان موزه اسباببازی در تهران، خیابان نوفللوشاتو، کوچه لولاگر، پلاک ۸، واحد اول واقع شده است.