کد خبر:۳۸۲۶
به‌‌بهانه سال‌مرگ علی حاتمی و نکوداشت جایگاه مادر؛

بازخوانی نیکوکاری در فیلم‌های «مادر» و «سوته‌دلان» حاتمی

علی حاتمی با زبان تصویر و دیالوگ، مرز باریک میان فداکاری سازنده و ویرانگر را نشان می‌دهد.
بازخوانی نیکوکاری در فیلم‌های «مادر» و «سوته‌دلان» حاتمی

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران در فرهنگ ایرانی، نیکوکاری در حق دیگری برآمده از عرف مردمی‌ است و گاه با آنچه در اخلاق دینی مورد تأکید قرار می‌گیرد، تفاوت‌های بارزی دارد. با این نگاه، فداکاری در این راه غالباً با عشق به خانواده و وفاداری درهم‌تنیده است؛ تا آنجا که در بسیاری از موقعیت‌ها اخلاق جمع‌گرا بر فردیت چیره می‌شود.

 به بهانۀ سال‌مرگ زنده‌یاد علی حاتمی؛ نویسنده و کارگردان شهیر ایرانی و ایام نکوداشت جایگاه زن و مادری، با نیت پیوند نیکوکاری و جهان تصویر، سراغ دو اثر او؛ «مادر» و «سوته‌دلان» رفته‌ایم تا رد فرهنگ ایثار و نیکوکاری را در منش شخصیت‌های او دنبال کنیم.

 در باور ایرانیان، خانواده جایگاهی مقدس دارد و در مواجهه با آن وفاداری و گذشت از خواسته‌های شخصی ارزشی بنیادین به‌شمار می‌رود. به‌تبع این موضوع در آثار علی حاتمی از «سوته‌دلان» تا «مادر»، این ارزش‌ها در خلق‌وخو و الگوی رفتاری شخصیت‌ها جلوه‌گر شده‌ است.

 با این همه، این باور که «هر کاری به نیت خدمت به خانواده پسندیده و خیر است»، در روایت برخی از آثار حاتمی به‌وضوح  درخور نقد است. توجه به دیگری، رعایت حال جمع و مردم‌داری از ویژگی‌های فرهنگ ایرانی است که گاه تا مرز فرسایش روانی شخصیت‌ها پیش می‌رود.

 

بازخوانی مفهوم نیکوکاری و ایثار در دو فیلم «سوته‌دلان» و «مادر» علی حاتمی//تکمیل

 

نیکوکاری به‌مثابۀ مردم‌داری و حفظ آبرو در فیلم مادر

 در روایت فیلم «مادر» تولید ۱۳۶۸، ورای فضای نوستالژیک و عاطفی داستان، سایۀ پررنگ اخلاق اجتماعی و فرهنگ جمع‌گرای ایرانی آشکارا دیده می‌شود. در این اثر، شخصیت مادر (زنده‌یاد رقیه چهره‌آزاد)، به‌عنوان نماد ایثار و گذشت، فرزندان خود را به‌رعایت حرمت جمع و پرهیز از افراط، پای‌بندی به اصول مردم‌داری و حفظ آبرو دعوت می‌کند؛ ارزش‌هایی که ستون‌های اصلی اخلاق در جامعه سنتی ایرانی به‌شمار می‌آیند و میان فرزندان او در حال فراموشی‌اند.

 درحقیقت به بهانه‌ تدارک مرگ مادر است که بار دیگر اعضای خانواده کنار یکدیگر قرار می‌گیرند تا همه‌چیز چنان‌که مادر می‌خواهد برگزار شود. در این احوال، مادر با زبانی ساده و در‌عین‌حال حکیمانه، آخرین وصیت‌های خود را به زبان می‌آورد: «سر شام گریه نکنین، غذا رو به مردم زهر نکنین. سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم به قدر کفایت داریم، راه نیفتین دور دروهمسایه پی ظرف و ظروف. آبروداری کنین بچه‌ها، نه با اسراف. سفره از صفای میزبان خرم می‌شه نه از مرصع‌پلو. حرمت زنیت مادرتون رو حفظ کنین.»

 این جملات نه‌تنها بازتاب تجربۀ یک زن ایرانی است، بلکه خلاصه‌ای از اخلاق و فرهنگی‌ است که بر اعتدال، قناعت و حفظ حرمت جمعی تأکید می‌ورزد. حاتمی در مادر با خلق چنین دیالوگ‌هایی نشان می‌دهد که نیکوکاری در فرهنگ ایرانی تنها در خدمت دیگری بودن نیست، بلکه در پیوند با مفاهیمی چون آبروداری، مردم‌داری و ساده‌زیستی معنا می‌یابد.

 

مادر با زبانی ساده و در‌عین‌حال حکیمانه، آخرین وصیت‌های خود را به زبان می‌آورد: «سر شام گریه نکنین، غذا رو به مردم زهر نکنین. سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم به قدر کفایت داریم، راه نیفتین دور دروهمسایه پی ظرف و ظروف. آبروداری کنین بچه‌ها، نه با اسراف. سفره از صفای میزبان خرم می‌شه نه از مرصع‌پلو. حرمت زنیت مادرتون رو حفظ کنین.»

درمجموع، این فیلم تصویری متعادل از ایثار ارائه می‌کند؛ ایثاری که از افراط و خودویران‌گری به‌دور است و درعوض، به تداوم پیوندهای انسانی و حفظ شأن خانواده یاری می‌رساند.

 

بازخوانی مفهوم نیکوکاری و ایثار در دو فیلم «سوته‌دلان» و «مادر» علی حاتمی//تکمیل

 

سوته‌دلان؛ روایتگر مرزهای ناپیدای ایثار برای دیگری، به‌بهای خودویرانگری

 اوج نمایش مفهوم فداکاری در آثار حاتمی، در شاهکار هنری او؛ سوته‌دلان رخ می‌دهد. در این اثر، شخصیت حبیب، برای نیکی در حق برادرش تا جایی پیش می‌رود که زندگی عاطفی خود را به‌تمامی نادیده می‌گیرد. این کنش حبیب درنهایت به محو تدریجی هویت فداکار او و آسیب روحی جبران‌ناپذیر برادر بیمارش، مجید می‌انجامد.

فیلم سوته‌دلان علی حاتمی، ساخته ۱۳۵۶، حکایت یک خانواده تهرانی است که ارکانش با فداکاری بی‌چون‌وچرای برادر بزرگ‌تر، حبیب‌آقا ظروفچی (جمشید مشایخی)، حفظ شده است. حبیب سال‌های سال است که از مادر سالخورده و برادر ناتنی‌ و بیمارش، مجید (بهروز وثوقی) مراقبت می‌کند. برادر او از نظر ذهنی و روحی بیمار است و در مغازه ظروف‌ کرایه برادرش به کار مشغول است. او کودکانه‌ و براساس غریزه چند بار دلبسته جنس مخالف می‌شود، اما به‌سبب ویژگی خاصی که دارد، از سوی کسی پذیرفته نمی‌شود.

 سرانجام حبیب‌آقا که نگران خلأ عاطفی اوست، به‌توصیه یکی از آشنایان، زنی به نام اقدس را که پیشینه اخلاقی خوبی ندارد، برای آشنایی با مجید برمی‌گزیند. برخلاف انتظار، پیوند میان اقدس و مجید به عشقی واقعی میان آن دو بدل می‌شود.

 با جدی شدن این رابطه حبیب‌آقا ناچار می‌شود حقیقت گذشته اقدس را برای مجید بازگو کند. این موضوع تعادل روانی مجید را به هم می‌زند و بیماری‌ او شدت می‌گیرد. در نهایت، آن‌ها برای شفای مجید به امام‌زاده داوود می‌روند و داستان به تراژدی منتهی می‌شود.

 کشمکش میان نیت خیر و پیامد ناخواسته در روایت «سوته‌دلان» پرسشی اساسی را پیش می‌کشد: «چه چیزی یک عمل را اخلاقی می‌کند؟» در فلسفه اخلاق، سه رویکرد اصلی در پاسخ به این پرسش وجود دارد:

 

در جهان حاتمی، ایثار صرفاً ستایش ارزش‌های مقدس نیست، بلکه گاه راوی تراژدی‌‌ای است که برخی ارزش‌ها را از درون ویران می‌کند. در چنین شرایطی، حتی والاترین جلوه‌های فداکاری، اگر بدون ملاحظه و تدبیر شکل بگیرند، به مسیری ختم می‌شوند که پایانش فروپاشی روانی است.

اول اخلاق فضیلت‌گرا که بر منش و فضایل فردی همچون مهربانی، اعتدال و نیکوکاری تأکید دارد؛ دوم اخلاق وظیفه‌گرا که درستی عمل را به پایبندی به وظیفه و اصل اخلاقی می‌سنجد و درنهایت، اخلاق غایت‌گرا که ارزش عمل را در نتیجه آن جست‌وجو می‌کند.

 در سوته‌دلانِ حاتمی اما به‌گونه‌ای دراماتیک، نیت خیر، تعهد خانوادگی و پیامدهای تراژیک هم‌زمان در بطن داستان جاری‌اند. حبیب‌آقا با نیتی صادقانه و برآمده از عشق و ایثار خانوادگی دست‌‌به‌عمل می‌زند، اما درنظرنگرفتن «فایده عملی»، کنش او را به افراط می‌کشاند. اقدس در نگاهش به وسیله‌ای برای نجات برادر حبیب بدل شده است، بی‌آن‌که بداند حقیقت گذشته این زن روزی برملا خواهد شد و روان مجید را رنجورتر می‌کند.

 از منظر غایت‌گرایی نیز این تصمیم نه تنها سودی ندارد، بلکه زیان‌بار نیز است؛ شادی کوتاه‌مدتی که حبیب‌آقا به مجید هدیه می‌دهد، خیلی زود دربرابر فروپاشی روحی و مرگ او رنگ می‌بازد. از دیدگاه وظیفه‌گرایی هم با کنشی غیراخلاقی مواجه می‌شویم؛ چراکه در آن، انسان‌ها به ابزار بدل می‌شوند و چنان‌که گفته شد، اقدس وسیله‌ای برای آرام‌کردن مجید و مجید ابزاری برای حفظ نقش سنتی حبیب‌آقا به‌عنوان حامی و بزرگ خانواده است.

 در جهان حاتمی، ایثار صرفاً ستایش ارزش‌های مقدس نیست، بلکه گاه راوی تراژدی‌ است که برخی ارزش‌ها را از درون ویران می‌کند. در چنین شرایطی، حتی والاترین جلوه‌های فداکاری، اگر بدون ملاحظه و تدبیر شکل بگیرند، به مسیری ختم می‌شوند که پایانش فروپاشی روانی است.

 درنهایت، «سوته‌دلان» پارادوکسی عمیق میان فضیلت اخلاقی و فرهنگ ایرانی ارائه می‌کند؛ در این روایت، حبیب‌آقا نماد مرد فداکاری است که نه‌تنها عملش رهایی‌بخش نیست، بلکه او را دربند کشیده است. این مرد بزرگ‌شده‌ فرهنگی است که در آن وفاداری و ایثارِ بی‌‌حدومرز ارزشمند شمرده می‌شود. حاتمی با «سوته‌دلان» به مخاطب خود نشان می‌دهد که فضیلت‌گرایی ایرانی بدون سنجش پیامدها و خردورزی، به‌اندازه بی‌اخلاقی ویرانگر است.

 بدین ترتیب، حاتمی به مدد تصویر و متن، مرز باریک میان ایثار سازنده و ویرانگر را نشان می‌دهد. با دقت در این موضوع درمی‌یابیم ایثار و نیکوکاری تنها زمانی معنا می‌یابند که با عقلانیت، اعتدال و درک پیامدها همراه باشد؛ اگرنه، فضیلتی که قرار است حافظ خانواده و جامعه باشد، به تراژدی غم‌باری بدل خواهد شد.

 

بازخوانی مفهوم نیکوکاری و ایثار در دو فیلم «سوته‌دلان» و «مادر» علی حاتمی//تکمیل

 

 یادداشت از نیلوفر بختیاری

 

 


ارسال دیدگاه
captcha