14 اسفند 1402
نگاهی به توسعه بومی و فرهنگ یاریگری در آثار دکتر مرتضی فرهادی
قسمت سیزدهم پادکست «نیک‌آوا» به زندگی، زمانه و کارنامه دکتر مرتضی فرهادی؛ پژوهشگر و نویسنده برجسته حوزه مردم‌شناسی اختصاص دارد. هسته اصلی پژوهش‎‌های فرهادی که به خود لقب «پژوهشگر خویش‌فرما» می‌دهد، فرهنگ یاریگری در ایران است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، قسمت سیزدهم از پادکست «نیک‌آوا»- نخستین پادکست ایرانی که به موضوع نیکوکاری و امر خیر اختصاص دارد- درباره زندگی، زمانه و کارنامه «دکتر مرتضی فرهادی» است.

 دکتر فرهادی؛ استادتمام حوزه مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبائی، صاحب آثاری چون «فرهنگ یاریگری»، «واره»، «صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن» و «مکتب نوسازی و دشواری‌های بومی‌سازی در ایران» است که از او به عنوان تنها پژوهشگر صاحب‌نظریۀ ایرانی در حوزه توسعه بومی یاد می‌کنند. 

«توسعه» مهم‌ترین مسئله ایران امروز است

 فرهادی توسعه را مهم‌ترین مسأله ایران امروز می‌دانست و از لزوم توجه به فرهنگ بومی برای خلق یک نظریه بومی مرتبط با توسعه ایرانی سخن می‌گفت. او که دوره نوجوانی‌اش را در شهر خمین گذرانده بود در ابتدا نظریاتی در ارتباط با زندگی بومی داشت که به تدریج رشد کرد و به حوزه توسعه بومی بسط یافت. او با توجه ویژه به فرهنگ بومی و تلاش برای حفظ و احیای سنت‌های ایرانی، شماری از کلان‌نظریه‌های شایع درباره تاریخ و فرهنگ ایران را به چالش کشید و نشان داد که سابقه برخی فعالیت‌ها من‌جمله فرهنگ تعاون و یاریگری در ایران قدیم‌تر از نمونه‌های اروپایی آن است. 

 به گفته دکتر فرهادی، مقایسه ایران با کشورهایی چون هلند، فرانسه و انگلستان که از جمله کشورهای پرباران جهان هستند کار نادرستی بود که به ترویج فرهنگ حفر چاه عمیق در ایران انجامید. به گفته این پژوهشگر، این در حالی است که وی سال‌ها پیش از همه‌گیر‌شدن بحران آب در ایران به نگارش پژوهشی به نام «جنگ پنهان سی‌ساله» پرداخت و در آن از سنت‌های قدیمی ایران ازجمله قنات دفاع کرد. فرهادی در آثار خود درایت نیاکان ایرانی را به مخاطبان خود نشان داد و ثابت کرد که آن‌ها توانسته‌اند ضعف را به قدرت بدل کنند. این در حالی است که جامعۀ اکنون ایران، خلاف جهت حرکت می‌کند و از آنچه گذشتگان انجام دادند، بی‌خبر است. 

 دکتر مرتضی فرهادی در زمانه‌ای که بسیاری از پژوهشگران درست یا نادرست، راه پیشرفت ایران را در الگوبرداری و تقلید از غرب می‌دانستند، از تقابل با فرهنگ بومی و سنتی انتقاد می‌کرد و بر این باور بود که همه پژوهشگران باید نخست به زادگاه خود عشق بورزند و سپس مشتاق مطالعه درباره ایران باشند. 

 فرهادی با نقل جمله‌ای از کارل پوپر، به این نکته اشاره می‌کرد که علم با مسئله آغاز می‌شود نه مشاهده و آن دقیقاً زمانی رخ می‌دهد که چیزی در ذهن پژوهشگر نابه‌سامان می‌شود. او از تجربه زیسته خود در دانشگاه سخن می‌گفت که در آن سخنان اساتید دانشگاهی با واقعیت‌های روزمره 180 درجه تفاوت داشت و همین نوعی نابه‌سامانی ذهنی برای او به وجود آورده بود که در نهایت منجر به پژوهش جدی در زمینه فرهنگ بومی ایرانی شد. 

«واره» نماد فرهنگ یاریگری در ایران

 هسته اصلی پژوهش‎‌های دکتر فرهادی که به خود لقب «پژوهشگر خویش‌فرما» ‌می‌داد، فرهنگ یاریگری در ایران بود. او با نقد نسبت‌دادن سابقه تعاونی به نساجان انگلیسی، از مفهوم «واره» سخن گفت که نوعی سازمان غیررسمی، تعاونی سنتی غالباً زنانه و بسیار کهن با محور اصلی همیاری از نوع تجمیعی و هم‌گرا بود. 

 فرهادی در گفت‌وگو با یک زبانشناس به این نتیجه رسیده بود که مفهوم «واره» آنچنان در ایران قوی و بنیادین است که هر فردی را که از «واره» جدا شود و نتواند از حمایت آن برخوردار گردد، در زبان فارسی «آواره» به معنای مطرود، بی‌سر‌و‌سامان و رها و تنها می‌نامند. او «واره» را نماد و نمونه‌ای جدی از انتقال دانش به صورت شفاهی یا دانش ضمنی و بخ صورت سینه به سینه می‌دانست که قرن‌ها در ایران سابقه داشته است. همچنین نحوه انتخاب «سرواره» در میان مردم را معجزه‌ای از سازمان‌یافتگی این بنیان در ایران تلقی می‌کرد که فرد سرواره را به معلمی کوچک در حوزه رهبری در سازمان و حوزه استراتژی تبدیل می‌کرد. افرادی که گرچه در عمل مادران و مادربزرگ‌های پیر ظاهراً بی‌سواد بودند اما با دقت و لحاظ‌کردن همه پیچیدگی‌ها، این سنت را ادامه می‌دادند و به نسل‌های آتی نیز می‌رساندند. 

  فرهادی در کتاب «موزه‌هایی در باد» به سراغ نقوش باستانی صخره‌ای و سنگ‌نگاره‌هایی رفت که در دل کوهستان‌ها از دیده‌ها مخفی مانده بود و با نگارش کتاب شگفت‌انگیز خود یکی از دیدگاه‌های رایج درباره تاریخچه هنر در ایران را به کلی متحول کرد. او که در ابتدا مانند مردم دیگر گمان می‌کرد نقوش موجود در کوهستان، حاصل کار چوپان‌ها در تنهایی است، بعدها به علت تنوع اشکال و علامت‌ها به این نتیجه رسید که این آثار از جمله مهم‌ترین آثار باستانی برجای مانده از گذشته‌اند که به صورت آگاهانه خلق شده‌اند. او با این کتاب که سی سال از عمرش را برای نگارش آن صرف کرد، سابقه آثار هنری در ایران را از 6 هزار سال به 18 تا 40 هزار سال افزایش داد. در این کتاب فرهادی موفق به ثبت و ضبط تصویری بیش از 25 الی 30 هزار نقوش صخره‌ای شد که پیشتر نقش‌های ساده بی‌معنا به نظر می‌آمد. 

 کتاب «صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن» دیگر اثر فرهادی است که کار پژوهش و نگارش آن بیش از 10 سال به طول انجامیده است. او در این کتاب به پرسش‌های مهمی چون علت عقب‌ماندگی ایران، بیماری‌های اقتصادی، فرهنگی و توسعه‌ای آن پاسخ داده است. فرهادی در این کتاب رویکرد متفاوتی نسبت به دیگر پژوهشگران درباره توسعه دارد و تلاش می‌کند تا به ضرورت توسعه بوم‌زاد و درونی تأکید کند. بسیاری بر این باور هستند که با مطالعه آثار فرهادی می‌توان به اعتماد به نفس لازم برای ادامه بقای خود در ایران و مقابله با شرایط سخت دست یافت. 

 به زعم بسیاری باید مرتضی فرهادی را محققی جدی دانست که در همه زمینه‌ها حتی شعرگویی خود را مقید به ارائه مستندات می‌دانست. پاورقی‌های مجموعه شعر «با شعله شقایق رخشان به شوق شرق» شاهد این ادعا است که در آن فرهادی حتی برای اشعار خود نیز پانوشت لحاظ کرده است. 

 آثار فرهادی به موارد بالا محدود نمی‌شود. توجه به اهمیت و پیشینه کبوترخانه‌های ایران، سنگ‌نوشته‌های تیمره – منطقه‌ای کوهستان درحد فاصل سه استان مرکزی، اصفهان و لرستان- و فرهنگ کشت‌کاری در ایران از جمله دیگر موارد مهم در کارنامه این محقق دانشگاهی است که نمی‌توان از نظر دور داشت. 

علاقه‌مندان می‌توانند به لینک مستقیم قسمت سیزدهم پادکست نیک‌آوا مراجعه فرمایند. 

گزارش از زهرا حاتمی


لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...

دیدگاه‌های بازدیدکنندگان

به گفته دکتر فرهادی، مقایسه ایران با کشورهایی چون هلند، فرانسه و انگلستان که از جمله کشورهای پرباران جهان هستند کار نادرستی??! بود که به ترویج فرهنگ حفر چاه عمیق در ایران انجامید.

ارسال پاسخ 13 ارديبهشت 1403