03 بهمن 1402
وقتی یک لیوان شیر، جان انسانی را نجات می‌دهد
ماجرای نیکوکاری دکتر «هاوارد کلی» نشان‌دهنده‌ حقیقی‌بودن ضرب‌المثلی‌ است که بارها شنیده‌ایم: تو نیکی می­‌کن و در دجله انداز، که ایزد در بیابانت دهد باز.

 ساختار جهان هستی به‌عنوان بهترین نمونه‌­ای که خداوند احسن‌الخالقین برای ما انسان‌ها آفریده به‌گونه‌ای چیده شده است که بازتاب رفتار و سکنات ما به هر صورتی که باشند؛ خواه خوب و خواه بد، خواه کوچک و خواه بزرگ، دیر یا زود به خود ما باز خواهند گشت و در حقیقت موضوع همین است. گاهی هم این بازتاب در حد و اندازه‌ اولیه نخواهد بود، بلکه همچون بازتاب «اثر پروانه‌ای» بارها و بارها بزرگتر از آنچه که تصورش را بکنیم به ما باز خواهد گشت.

داستان دکتر «هاوارد کلی» نمونه‌ای بارز از موضوع یاد شده است که نشان‌دهنده‌ حقیقی‌بودن ضرب‌المثلی‌ است که بارها شنیده‌ایم؛

تو نیکی می­‌کن و در دجله انداز                                                                                                                                                                                   که ایزد در بیابانت دهد باز

 اگرچه داستان و سرگذشت زندگی وی بارها در فضای مجازی نشر داده شده است، اما بیان مجدد آن خالی از لطف نیست و آن اینکه:

«روزی پسر فقیری که با فروش وسایل نه‌چندان ارزشمند در محله‌های مختلف شهر، خرجِ زندگی و تحصیل خودش را به سختی به‌دست می‌آورد، به‌شدت دچار تنگ‌دستی و نداری شد؛ در واقع او تنها یک سکه‌ ناقابل در جیب خودش داشت. از آنجا که گرسنگی بیش از حد به او فشار آورده بود، تصمیم گرفت از خانه‌ای تقاضای اندکی غذا یا حتی تکه‌ای نان کند؛ با این وجود، وقتی در منزلی را زد و دختر جوانی در را به روی او گشود؛ او دست‌پاچه شد و شتاب‌زده به جای غذا، یک لیوان آب از دختر طلب کرد. اما دختر جوان که احساس کرد او بسیار گرسنه است و متوجه شد که این پسر جوان نیاز به غذا نیز دارد؛ برایش یک لیوان بزرگ پر از شیر آورد؛ آن پسر نیز شیر را سر کشید و آهسته و با مقداری دلهره گفت: چقدر باید به شما بپردازم؟ دختر جوان در پاسخ به او گفت: هیچ‌‎چیز؛ مادرمان به ما یاد داده است که در مقابل کار نیکی که برای سایرین انجام می‌دهیم چیزی دریافت نکنیم. بنابراین پسرک نیز در مقابل، از صمیم قلب از او تشکر کرد و از آنجا دور شد …

 او پس از دورشدن از جلوی خانه، نه‌تنها از نظر جسمی خود را قوی‌تر حس می‌کرد، بلکه ایمانش به خداوند متعال و انسان‌های نیکوکار و خیّر نیز بیشتر شد؛ تا پیش از این رخداد، او حتی آماده شده بود که دست از تحصیل بکشد و وقت خود را فقط صرف مشکلات بزرگ زندگی‌اش بکند؛ اما این واقعه عزم او را جزم کرد تا برای بزرگ و بزرگتر شدن از سَد هر مشکلی رد شود.

 و سال‌ها بعد … زن جوانی به بیماری مهلکی گرفتار شد و تمام پزشکان از درمان وی عاجز شدند! از همین‌رو او به شهر بزرگتری منتقل شد تا شاید کاری از دست پزشکان مجرب‌تر برایش برآید. در این بین، دکتر هاروارد کلی برای مشاوره در مورد وضعیت این زن فراخوانده شد. وقتی او نام شهری که زن جوان از آنجا آمده بود را شنید، برق عجیبی در چشمانش نمایان شد. در واقع این زن، همان دختر دوران کودکیِ وی بود که با کمک کوچکش، زندگی او را متحول کرده بود؛ لذا او بلافاصله بیمار را شناخت. دکتر مصمم به اتاقش بازگشت و با خود عهد بست که هرچه در توان دارد برای نجات زندگی وی به‌کار گیرد. مبارزه‌ طاقت‌فرسای آن‌دو با بیماری و مرگ، بعد از کشمکش طولانی به پیروزی رسید.

 اما زمانی که روز ترخیص بیمار (همان زن) فرارسید، زن با ترس و اضطراب زیاد صورت­‌حساب را گشود؛ چراکه او مطمئن بود تا پایان عمر بایستی برای پرداخت صورت­‌حسابِ بیمارستان و مخارج درمانش کار کند. اما زمانی که نگاهی به صورت­‌حساب انداخت، فقط جمله‌ای کوتاه به چشمش خورد: همه مخارج قبلاً با یک لیوان شیر پرداخته شده است. امضا، دکتر هاروارد کلی. زن مات‌ومبهوت مانده بود؛ ولی خیلی زود به یاد آن روز و آن پسرک افتاد. پسرکی برای یک لیوان آب در خانه را به صدا درآورده بود و او در عوض برایش یک لیوان شیر آورد. اشک از چشمان زن سرازیر شد. فقط توانست بگوید: خدایا شکر.»

 پسرکِ داستانِ حقیقی فوق،  هاوارد اتوود کلی «Howard Atwood Kelly» (متولد سال 1858 و متوفی در سال 1943 میلادی) نام داشت که یک متخصص زنان اهل آمریکا بود. 

 بی‌شک خِیرِ بی‌منّت و مملو از عشق و محبتِ هریک از ما در یاری‌رسانی به ایتام و نیازمندان، نقطه‌ عطفی در زندگی خودمان است که ضمن خشنودگرداندن خداوند متعال از ما، رحمت الهی را برای شرایطی خاص در زمانی دیگر از زندگی‌مان ذخیره خواهد کرد.

 برگرفته از سایت روزنامه شهروند

یادداشت از دکتر عاطفه جعفریان


لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...