به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، امروز پنجشنبه 30 اسفند 1403، مصادف با روز 19 ماه مبارک رمضان و روز ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمین علی (ع) است. این روز در تقویم به نام روز نهجالبلاغه نامگذاری شده است. بر همین اساس، بر آن شدیم تا با حجتالاسلام والمسلمين حمیدرضا مهدوی ارفع؛ شارح و پژوهشگر برجسته نهجالبلاغه به گفتوگو بپردازیم و ابعاد نیکوکاری و جلوههای رحمانی اسلام در نهجالبلاغه را بررسی کنیم. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید؛
- ضمن تشکر از فرصتی که برای انجام این گفتوگو در اختیار ما قرار دادید، پرسش نخست این است که برخلاف تفسیر خشن و غیرانسانی بعضی از گروههای تندرو از اسلام، به نظر میرسد نهجالبلاغه جنبههای رحمانی دین را بسیار برجسته ارائه میدهد، آیا این برداشت درست است؟ به نظر شما مهربانی و انساندوستی در نهجالبلاغه چه جایگاه و سهمی دارد؟
بله همانطور که شما اشاره فرمودید آن مقداری که جلوههای رحمت و عطوفت و عفو و گذشت در نهجالبلاغه یعنی در سیره عملی امیرالمؤمنین (ع) تجلی دارد، جنبههای سخت و به تعبیری خشن تجلی ندارد. البته هر انسان عاقلی میداند که رفتار متعادل مجموعهای از رحمت و شدت است، یعنی خداوند که خودش را رحمان و رحیم معرفی میکند در وقت و موقعیت لازم، أشدالمعاقبین هم هست و در قرآن، همراهان حقیقی پیامبر (ص) را اینگونه معرفی میفرماید: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ». (سوره فتح، آیه 29)
اما نمونههای توصیههای برآمده از رحمت و عطوفت در نهجالبلاغه بیش از آن است که همه آنها را بتوان در این مجال کوتاه بیان کرد؛ لذا به پارهای از این مصادیق در نهجالبلاغه اشاره میکنم: امام (ع) در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر مینویسند: «وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ، وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ، فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ: إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ»؛ یعنی قلب خود را پرکن از مهربانی و ملاطفت به مردم؛ زیرا آنها از دو گروه خارج نیستند؛ یا برای دینی تو هستند ( مسلمانان) یا همنوع تو هستند ( غیرمسلمانان).
امام (ع) در توصیه به فرماندهان نظامی خود می نویسند: «لاَ تُقَاتِلُوهُمْ حَتَّى يَبْدَءُوكُمْ فَإِنَّكُمْ بِحَمْدِ اَللَّهِ عَلَى حُجَّةٍ وَ تَرْكُكُمْ إِيَّاهُمْ حَتَّى يَبْدَأُوكُمْ حُجَّةٌ أُخْرَى لَكُمْ عَلَيْهِمْ» یعنی با دشمن جنگ را آغاز نكنيد تا آنها شروع كنند؛ زيرا بحمدالله، حجت با شماست و آغازگر جنگ نبودنتان، تا آنكه دشمن به جنگ روى آورد، حجت ديگر بر حقانيت شما خواهد بود. همچنین میفرمایند: «فَإِذَا كَانَتِ اَلْهَزِيمَةُ بِإِذْنِ اَللَّهِ فَلاَ تَقْتُلُوا مُدْبِراً وَ لاَ تُصِيبُوا مُعْوِراً وَ لاَ تُجْهِزُوا عَلَى جَرِيحٍ وَ لاَ تَهِيجُوا اَلنِّسَاءَ بِأَذًى وَ إِنْ شَتَمْنَ أَعْرَاضَكُمْ وَ سَبَبْنَ أُمَرَاءَكُمْ فَإِنَّهُنَّ ضَعِيفَاتُ اَلْقُوَى وَ اَلْأَنْفُسِ وَ اَلْعُقُولِ» یعنی اگر به اذن خدا شكست خوردند و گريختند، آن كس را كه پشت كرده نكشيد و آن را كه قدرت دفاع ندارد آسيب نرسانيد و مجروحان را به قتل نرسانيد. زنان را با آزار دادن تحريک نكنيد، هرچند آبروى شما را بريزند، يا اميران شما را دشنام دهند، كه آنان در نيروى بدنى و روانى و انديشه كمتوانند. (نامه ۱۴ نهجالبلاغه)
حال شما این دستورات را مقایسه کنید با اتفاقات شرمآوری که در غزه و سوریه توسط رژیم صهیونیستی یا تحریرالشام علیه مسلمانان رخ میدهد؛ آن هم در قرن ۲۱. افزون بر این، امام (ع) به عبدالله بن عباس فرماندار بصره مینویسند: «وَ قَدْ بَلَغَنِي تَنَمُّرُكَ لِبَنِي تَمِيمٍ وَ غِلْظَتُك عَلَيْهِمْ وَ إِنَّ بَنِي تَمِيمٍ لَمْ يَغِبْ لَهُمْ نَجْمٌ إِلاَّ طَلَعَ لَهُمْ آخَرُ وَ إِنَّهُمْ لَمْ يُسْبَقُوا بِوَغْمٍ فِي جَاهِلِيَّةٍ وَ لاَ إِسْلاَمٍ» یعنی بدرفتارى تو را با قبيلۀ «بنىتميم» و خشونت با آنها را به من گزارش دادند، همانا «بنىتميم» مردانى نيرومندند كه هرگاه دلاورى از آنها غروب كرد، سلحشور ديگرى جاى آن درخشيد و در نبرد، در جاهليت و اسلام، كسى از آنها پيشى نگرفت.
سپس میگویند: «وَ إِنَّ لَهُمْ بِنَا رَحِماً مَاسَّةً وَ قَرَابَةً خَاصَّةً نَحْنُ مَأْجُورُونَ عَلَى صِلَتِهَا وَ مَأْزُورُونَ عَلَى قَطِيعَتِهَا» یعنی و همانا آنها با ما پيوند خويشاوندى و قرابت و نزديكى دارند، كه صله رحم و پيوند با آنان پاداش و گسستن پيوند با آنان كيفر الهى دارد. در ادامه نیز امام میگویند: «فَارْبَعْ أَبَا اَلْعَبَّاسِ رَحِمَكَ اَللَّهُ فِيمَا جَرَى عَلَى لِسَانِكَ وَ يَدِكَ مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٍّ فَإِنَّا شَرِيكَانِ فِي ذَلِكَ وَ كُنْ عِنْدَ صَالِحِ ظَنِّي بِكَ وَ لاَ يَفِيلَنَّ رَأْيِي فِيكَ وَ اَلسَّلاَمُ» یعنی خدا تو را بيامرزد؛ چراكه من و تو در اينگونه از رفتارها شريكيم. سعى كن تا خوشبينى من نسبت به شما استوار باشد و نظرم دگرگون نشود، با درود. ( نامه ۱۸ نهجالبلاغه)
علاوهبراینها امام (ع) در نامه به کارگزاران جمعآوری مالیات مینویسند: «اِنْطَلِقْ عَلَى تَقْوَى اَللَّهِ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَ لاَ تُرَوِّعَنَّ مُسْلِماً وَ لاَ تَجْتَازَنَّ عَلَيْهِ كَارِهاً وَ لاَ تَأْخُذَنَّ مِنْهُ أَكْثَرَ مِنْ حَقِّ اَللَّهِ فِي مَالِهِ فَإِذَا قَدِمْتَ عَلَى اَلْحَيِّ فَانْزِلْ بِمَائِهِمْ مِنْ غَيْرِ أَنْ تُخَالِطَ أَبْيَاتَهُمْ ثُمَّ اِمْضِ إِلَيْهِمْ بِالسَّكِينَةِ وَ اَلْوَقَارِ حَتَّى تَقُومَ بَيْنَهُمْ فَتُسَلِّمَ عَلَيْهِمْ وَ لاَ تُخْدِجْ بِالتَّحِيَّةِ لَهُمْ ثُمَّ تَقُولَ عِبَادَ اَللَّهِ أَرْسَلَنِي إِلَيْكُمْ وَلِيُّ اَللَّهِ وَ خَلِيفَتُهُ لِآخُذَ مِنْكُمْ حَقَّ اَللَّهِ فِي أَمْوَالِكُمْ فَهَلْ لِلَّهِ فِي أَمْوَالِكُمْ مِنْ حَقٍّ فَتُؤَدُّوهُ إِلَى وَلِيِّهِ» یعنی با ترس از خدايى كه يكتاست و همتايى ندارد حركت كن. در سر راه هيچ مسلمانى را نترسان، يا با زور از زمين او نگذر، و افزونتر از حقوق الهى از او مگير. هرگاه به آبادى رسيدى، در كنار آب فرود آى و وارد خانه كسى مشو، سپس با آرامش و وقار به سوى آنان حركت كن، تا در ميانشان قرار گيرى، به آنها سلام كن و در سلام و تعارف و مهربانى كوتاهى نكن. سپس مىگويى: «اى بندگان خدا، مرا ولى خدا و جانشين او به سوى شما فرستاده، تا حق خدا را كه در اموال شماست تحويل گيرم، آيا در اموال شما حقى است كه به نماينده او بپردازيد»؟
در ادامه آمده است: «فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ لاَ فَلاَ تُرَاجِعْهُ وَ إِنْ أَنْعَمَ لَكَ مُنْعِمٌ فَانْطَلِقْ مَعَهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ تُخِيفَهُ أَوْ تُوعِدَهُ أَوْ تَعْسِفَهُ أَوْ تُرْهِقَهُ فَخُذْ مَا أَعْطَاكَ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ فِضَّةٍ فَإِنْ كَانَ لَهُ مَاشِيَةٌ أَوْ إِبِلٌ فَلاَ تَدْخُلْهَا إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَإِنَّ أَكْثَرَهَا لَهُ فَإِذَا أَتَيْتَهَا فَلاَ تَدْخُلْ عَلَيْهَا دُخُولَ مُتَسَلِّطٍ عَلَيْهِ وَ لاَ عَنِيفٍ بِهِ وَ لاَ تُنَفِّرَنَّ بَهِيمَةً وَ لاَ تُفْزِعَنَّهَا وَ لاَ تَسُوءَنَّ صَاحِبَهَا فِيهَا وَ اِصْدَعِ اَلْمَالَ صَدْعَيْنِ ثُمَّ خَيِّرْهُ فَإِذَا اِخْتَارَ فَلاَ تَعْرِضَنَّ لِمَا اِخْتَارَهُ ثُمَّ اِصْدَعِ اَلْبَاقِيَ صَدْعَيْنِ ثُمَّ خَيِّرْهُ فَإِذَا اِخْتَارَ فَلاَ تَعْرِضَنَّ لِمَا اِخْتَارَهُ فَلاَ تَزَالُ كَذَلِكَ حَتَّى يَبْقَى مَا فِيهِ وَفَاءٌ لِحَقِّ اَللَّهِ فِي مَالِهِ فَاقْبِضْ حَقَّ اَللَّهِ مِنْهُ فَإِنِ اِسْتَقَالَكَ فَأَقِلْهُ ثُمَّ اِخْلِطْهُمَا ثُمَّ اِصْنَعْ مِثْلَ اَلَّذِي صَنَعْتَ أَوَّلاً حَتَّى تَأْخُذَ حَقَّ اَللَّهِ فِي مَالِهِ» یعنی اگر كسى گفت: نه، ديگر به او مراجعه نكن و اگر كسى پاسخ داد: آرى، همراهش برو، بدون آن كه او را بترسانى، يا تهديد كنى، يا به كار مشكلى وادار سازى، هرچه از طلا و نقره به تو رساند بردار. اگر براى او گاو و گوسفند و شتر باشد، بدون اجازهاش كنار حيوانات مرو؛ چراكه بيشتر آنها مال اوست. وقتى نزد چهارپايان رسيدى، نه مانند مالكى كه بر آنها سلطه دارد به آنها نظر كن و نه مثل كسى كه بر او سختگيرى نمايد، چهارپايان را رَم مده و به وحشت مينداز و مالكش را به خاطر آنها ناراحت مكن. حيوانات را دو دسته قرار داده، سپس صاحبش را آزاد بگذار، هر قسمت را پذيرفت تو هم بپذير و بر او ايراد مگير. سپس باقيمانده را دو قسمت كن و باز مالكش را آزاد بگذار، او هر دسته را اختيار كرد معترضش مشو. پيوسته اين تقسيم كردن را ادامه بده تا به اندازۀ حقّى كه از خداوند در مال اوست بماند، سپس حقّ خدا را از او دريافت دار. اگر دامدار از اين تقسيم و انتخاب پشيمان است و از تو درخواست گزينش دوباره دارد، همراهى كن، پس حيوانات را درهم كن و به دو دسته تقسيم نما، همانند آغاز كار، تا حق خدا را از آن برگيرى. ( نامه ۲۵ نهجالبلاغه)
ببینید در روزگاری که به اعتراف ویل دورانت، صاحب کتاب تاریخ تمدن «اروپاییها وحشیترین ملت روی زمین بودند، امیرالمؤمنین در مورد جمعآوری مالیات، سیستم خوداظهاری برقرار کرده و حقوق حیوانات و درختان و ... را به دقت و ظرافت وضع میفرمایند. این آیا غیر از نگاه رحمتآمیز به عالم و آدم است که امروز قحطی بزرگ در تعاملات بشری است؟
- در نهجالبلاغه به نیکوکاری و دستگیری از نیازمندان چقدر تأکید شده است؟ مهمترین مصادیق آن کداماند؟
از نگاه امیرالمؤمنین (ع) در نهجالبلاغه، خداوند حق فقرا را در اموال اغنیا قرار داده است: «إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ اَلْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ اَلْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلاَّ بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اَللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ» یعنی همانا خداى سبحان روزى فقرا را در اموال سرمايهداران قرار داده است، پس فقيرى گرسنه نمىماند جز به كاميابى توانگران و خداوند از آنان در بارۀ گرسنگى گرسنگان خواهد پرسيد. (حکمت ۳۲۸ نهجالبلاغه)
بنابراین انفاق مال توسط اغنیا، منتی از سوی آنان به فقرا نیست بلکه پرداخت حق آنان است. دستگیری از محرومان آنقدر عظمت و اهمیت دارد که امیرالمؤمنین (ع) در ساعات آخر عمر شریفشان در حالی که فرق مبارکشان تا روی ابروها شکافته و حالشان اصلا مساعد سخن گفتن نبود، وصیتنامه مهمی را انشا کردند که در آن چنین عباراتی به چشم می خورد: «اَللَّهَ اَللَّهَ فِي اَلْأَيْتَامِ فَلاَ تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لاَ يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ» یعنی خدا را! خدا را! دربارۀ يتيمان، نكند آنان گاهى سير و گاه گرسنه بمانند و حقوقشان ضايع گردد. (نامه ۴۷ نهجالبلاغه)
یا هنگامی که حاکم مملکت بزرگ اسلامی، استاندار بصره را توبیخ میکند که چرا بر سر سفره سرمایهداری حاضر شدهای و از غذاهای رنگارنگ آن تناول کردهای، در حالی که فقرای شهر به آن مهمانی دعوت نشده بودند: «هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَايَ وَ يَقُودَنِي جَشَعِي إِلَى تَخَيُّرِ اَلْأَطْعِمَةِ وَ لَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوْ اَلْيَمَامَةِ مَنْ لاَ طَمَعَ لَهُ فِي اَلْقُرْصِ وَ لاَ عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ أَوْ أَبِيتَ مِبْطَاناً وَ حَوْلِي بُطُونٌ غَرْثَى وَ أَكْبَادٌ حَرَّى أَوْ أَكُونَ كَمَا قَالَ اَلْقَائِلُ وَ حَسْبُكَ دَاءً أَنْ تَبِيتَ بِبِطْنَةٍ وَ حَوْلَكَ أَكْبَادٌ تَحِنُّ إِلَى اَلْقِدّ» یعنی هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد و حرص و طمع مرا وا دارد كه طعامهاى لذيذ برگزينم، در حالى كه در «حجاز» يا «يمامه» كسى باشد كه به قرص نانى نرسد يا هرگز شكمى سير نخورد.
در ادامه در عبارتی صریح میفرمایند: «أَ أَقْنَعُ مِنْ نَفْسِي بِأَنْ يُقَالَ هَذَا أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ لاَ أُشَارِكُهُمْ فِي مَكَارِهِ اَلدَّهْرِ أَوْ أَكُونَ أُسْوَةً لَهُمْ فِي جُشُوبَةِ اَلْعَيْشِ» یعنی آيا به همين رضايت دهم كه مرا اميرالمؤمنين (ع) خوانند و در تلخىهاى روزگار با مردم شريک نباشم؟ و در سختىهاى زندگى الگوى آنان نگردم؟ سپس میفرمایند: «فَمَا خُلِقْتُ لِيَشْغَلَنِي أَكْلُ اَلطَّيِّبَاتِ كَالْبَهِيمَةِ اَلْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا أَوِ اَلْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا تَقَمُّمُهَا تَكْتَرِشُ مِنْ أَعْلاَفِهَا وَ تَلْهُو عَمَّا يُرَادُ بِهَا أَوْ أُتْرَكَ سُدًى أَوْ أُهْمَلَ عَابِثاً أَوْ أَجُرَّ حَبْلَ اَلضَّلاَلَةِ أَوْ أَعْتَسِفَ طَرِيقَ اَلْمَتَاهَةِ» یعنی آفريده نشدهام كه غذاهاى لذيذ و پاكيزه مرا سرگرم سازد، چونان حيوان پروارى كه تمام همت او علف يا چون حيوان رها شده كه شغلش چريدن و پركردن شكم بوده و از آيندۀ خود بىخبر است. آيا مرا بيهوده آفريدند؟ آيا مرا به بازى گرفتهاند؟ آيا ريسمان گمراهى در دست گيرم؟ يا در راه سرگردانى قدم بگذارم. (نامه ۴۵ نهجالبلاغه)
_در نهجالبلاغه ثروتاندوزی به صورت مستقیم و غیرمستقیم مذمت شده و یکی از مشکلات اصلی حضرت علی با خليفه سوم و معاویه، همین بوده است. با توجه به اینکه این روزها سریال معاویه در جهان عرب به نمایش درآمده است، به این پرسش پاسخ دهید که ثروتاندوزی و سرمایهداری و تجملگرایی چرا در نهجالبلاغه نهی شده است؟
اصل تلاش اقتصادی و تولید ثروت و سرمایه نهتنها در نهجالبلاغه مذمت نشده است بلکه حتی توصیه شده و راهبردها و راهکارهای دقیقی هم برای آن ارائه شده است. آنچه که در بیان و بنان امیرالمؤمنین (ع) مذمت شده است، ثروتاندوزی برای طغیانگری و عصیان و تفاخر و تکاثر است. البته فقط در مورد یک گروه از اصناف جامعه امیرالمؤمنین (ع) معتقدند که آنها حق ندارند زندگی مرفه داشته باشند و آن گروه کارگزاران حکومت اسلامی هستند. حضرت علی (ع) در خطبه ۲۰۹ نهج البلاغه در این باره میفرمایند: «إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ اَلْعَدْلِ أَنْ يُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ اَلنَّاسِ كَيْلاَ يَتَبَيَّغَ بِالْفَقِيرِ فَقْرُهُ» یعنی خداوند بر پيشوايان حق واجب كرده است كه خود را با مردم ناتوان همسو كنند، تا فقر و ندارى، تنگدست را به هيجان نياورد و به طغيان نكشاند.
پس این مورد هم فقط برای این بیان شده است که فقرا به خاطر فاصله و اختلاف سطح زندگی با مسئولین طغیان نکنند و امنیت جامعه و حکومت به هم نریزد. اما همانطور که گفته شد، ثروتاندوزی فقط به قصد ثروتاندوزی در نهجالبلاغه به شدت مذمت شده است.
امیرالمؤمنین (ع) دیدند یکی از کارگزاران حکومت خانهای را بنا کرده که با شکوه است. حضرت (ع) با کنایه فرمودند: کیسههای طلا و نقره سربرآوردهاند. در نقطه مقابل، خود امیرالمؤمنین (ع) یکی از پُرکارترین و ثروتمندترین مردم زمانه خود بود اما این ثروت را در راه خدا و با تدبیر درست هزینه میکرد. دلیل ما برای اثبات اینکه حضرت (ع) دارای ثروت قابلتوجهی بود نامه بیستوچهارم نهجالبلاغه است که در آن امیرالمؤمنین (ع) نسبت به نخلستانهای خود وصیت میکنند و به وصی خود هشدار میدهند که حق ندارد هرگز حتی یک نهال خرما را بفروشد تا این سرزمین آنچنان زیر نخلستانها قرار گیرد که رهگذر به سختی بتواند راهش را از میان نخلها پیدا کند. همچنین میفرمایند: بجای فروش سرمایه و اصل نخلها، از میوه و ثمره آن ارتزاق کنید. دقیقاً برعکس سیاست اقتصادی ما که مبتنی بر فروش نفت خام یعنی سرمایه این ملت و مملکت است.
یکی از دلایل حضرت (ع) برای عدم سپردن مسئولیت به طلحه و زبیر در حکومت خود همین ثروتاندوزی و حب مال در آنها بود. با اینکه این دو نفر سوابق فوقالعادهای در صدر اسلام داشتهاند ولی در طول دوران سه خلیفه، خصوصاً دوره خلیفه سوم آنقدر از بیتالملل ویژهخواری کرده بودند که دیگر به سیره عادت کرده و خود را شایسته این حساب ویژه میدانستند. عاقبت این دو صحابی سرشناس به جایی رسید که به دلیل ثروتطلبی و جاهطلبی، اولین فتنه یعنی فتنه جمل را علیه حکومت امیرالمؤمنین (ع) راه انداختند. معاویه اولین حاکم در جهان اسلام بود که در شام کاخ افتتاح کرد و در عین حال خود را خلیفه رسولالله مینامید.
- در پایان بفرمایید که برای ترویج گسترده و آسان نهجالبلاغه در جامعه چه پیشنهاداتی دارید؟
در پایان این مصاحبه و به عنوان هدیه روز نهجالبلاغه یعنی روز ۱۹ ماه مبارک رمضان، میخواهم روشی را به مخاطبان شما بیاموزم که بتوانید نهجالبلاغه را بدون شرح و تفسیر و استاد بخوانید و تضمین میکنم که حداقل ۷۰ تا ۸۰ درصد آن را هم در همان اول بفهمید.
روش ابتکاری و آسان ما ترکیبی از شش نکته جالب است:
۱. فقط ترجمه بخوانید، عربی لازم نیست.
۲. از بین ۷۰ ترجمه بررسیشده، ترجمه مرحوم محمد دشتی از بقیه آسانتر است.
۳. اگر فقط ۱۰ دقیقه در شبانهروز نهجالبلاغه بخوانید، حداکثر در ششماه یکدور این کتاب را تمام خواهید کرد. راستی آیا میدانید که هر انسان در شبانهروز هزار و ۴۴۰ دقیقه وقت دارد؟
۴. نهجالبلاغه را از آخر به اول بخوانید تا سادهتر شود.
۵. در دور اول هیچ نیازی به حفظ یا یادداشت کردن نیست، چون در روانشناسی مطالعه، بیان شده است که کتاب خوب را ابتدا یک دور اجمالی بخوانید، سپس در مرتبههای بعد یادداشتبرداری یا حفظ یا دقت عمیقتر کنید.
۶. در دور اول به همان مقداری که با ترجمه قابل فهم هست بسنده کنید و چنانچه جملاتی برایتان قابل درک نبود رد بشوید و به هیچ شرح و تفسیری در دوره اول مراجعه نکنید به دو دلیل:
اولا برای اینکه به شما اثبات شود کتابی که ۱۰۴۶ سال است خودمان و اجدادمان از آن ترسیدهایم، آنقدر آسان بوده که شما در دور اول حداقل ۸۰ درصد آن را فهمیدهاید.
ثانیا در دور بعدی ما در نهضت جهانی نهجالبلاغهخوانی به صورت کاملا رایگان به مخاطب یاد میدهیم که چگونه نهجالبلاغه را با خود نهجالبلاغه بفهمید.
در پایان اشاره میکنم که علاقهمندان و مخاطبان می توانند از امکانات، دوره ها و آموزشهای رایگان ما از طریق این آدرسها استفاده کنند:
ارسال پیام به آیدی زیر در پیامرسان ایتا:
moshtaghe110@ و پیامک کردن کلمه نهجالبلاغه به شماره ۰۹۹۲۷۰۷۰۲۹۰.
دیدگاه خود را بنویسید