به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، مهندس حبیبالله بوربور؛ رئیس هیئتمدیره مجمع خیرین کشور در گفتوگو با دبیرخانۀ جشنواره ملی اعطای نشان نیکوکاری ضمن ارائۀ تحلیلی از وضعیت امور خیر در کشور دربارۀ اهمیت جشنواره سخن گفت. آنچه در ادامه میآید، حاصل این گفتوگوست:
- در ابتدا کمی از خودتان بفرمایید و اینکه چطور شد به فعالیتهای خیریه ورود پیدا کردید؟
در ابتدا باید به بحث انسانها اشارهای داشته باشم که براساس شرایطی که دارند مسیر را انتخاب میکنند و اگر آنها در دوران کودکی با مسائلی روبهرو باشند، دوست دارند در آینده آن مسائل را به نفع همنوعان خودشان تغییر بدهند. بنده در دوران ابتدایی یک شرایط سختی داشتم. دبستان ما برخی اوقات معلم نداشت و دوره دبستان را در دو سه روستای بزرگتر و شهرهایی که مدرسه داشتند طی کردم. دوره دبیرستان را در شرایطی طی کردم که باید هرروز یک فاصله 20 کیلومتری را رفتوآمد میکردم. بنابراین وقتی که مسئول شدم و در نظام، بیش از 36 سال معاون وزارتخانههای مختلف شدم، سعی میکردم هرآنچه که در کودکی برایم مشکلساز بوده است، برای دیگران مشکلساز نباشد و آن را حل کنم.
در هشت سالی که معاون عمرانی وزیر آموزشوپرورش بودم، حدود 22 هزار مدرسه ساختیم که 25 درصد از اینها را با کمک گرفتن از مردم تکمیل کردیم و بیش از پنجهزار کلاس توسط مردم ساخته شد. دلیلش سختیای بود که من در کودکی داشتم و احساس میکردم مدرسه لازمۀ رشد و زندگی هر فردی است. بعد از این، در سمتهای مختلف که بودم نیز سعی میکردم مشکلاتی که خودم داشتم را برای دیگران حل کنم؛ یعنی اگر مثلاً در وزارت کشاورزی بودم و میدیدم مردم مشکلات مربوط به آب دارند روی همان قسمت کار میکردم. بنابراین در هر وزارتخانهای مسائل مختلفی را در نظر میگرفتم.
اگر ما به گذشتههایمان افتخار میکنیم و میگوییم ابوعلیسینا و ... داشتهایم، حتما برای اینها یک خیّری شرایط و زمینه آماده کرده است تا بتوانند افتخارِ امروزِ ما باشند و اگر امروز به لحاظ علمی در دنیا رشدی داریم به دلیل کار خیری است که دیگران میکنند. بنابراین کار خیر در طول تاریخ بوده است و در دین مبین اسلام نیز نسبت به موضوع کار خیر و خیرات تأکید شده است، هرچند که در تمام ادیان الهی این موضوع وجود دارد.
در سال 1376 که در وزارت آموزشوپرورش مسئولیت داشتم، در یک جلسه خصوصی خدمت حضرت آقا رسیدیم و برای ایشان گزارشی دادم که مدارس ما پنجنوبته است؛ یعنی یک روز در میان میآیند و دو ساعت هم بیشتر درس نمیخوانند. آن زمان تعداد دانشآموزان 19 میلیون و 600 هزار نفر بود که ثبتنام کرده بودند و زمینه ثبتنام چندصدهزار نفر نیز فراهم نبود. الان پس از این همه مدرسهسازی و ... جمعیتِ دانشآموزی ما با احتساب دانشآموزان افغانی، کمتر از 17 میلیون نفر است. بنابراین میشود پیشبینی کرد که دو دهه قبل چه فاجعهای از حیث کمبود کلاس و مدرسه وجود داشته است.
اما در آن جلسه حضرت آقا فرمودند مشکلتان را با مردم مطرح کنید، در اینصورت وقتی مردم پای کار میآیند مشکل را حل میکنند. بنده به ایشان عرض کردم شما چه کمکی به ما میکنید؟ فرمودند دعایتان میکنم. هرچند که تا ما به اداره برسیم شماره حساب ما را گرفتند و آن زمان، 200 میلیون تومان برایمان واریز کردند. همچنین به دولت و مجلس نیز سفارشهایی کردند. البته در آن دولت کمک مالی صورت نگرفت اما من در زمان ریاست جمهوریِ دو رئیسجمهور یعنی [دوره اول] آقای خاتمی و [دوره دوم] آقای احمدینژاد معاون عمرانی بودم، در دوره آقای احمدینژاد پیگیری کردیم و دولت نیز موافقت کرد و چهار میلیارد دلار علاوه بر بودجه از دولت به ما کمک شد و بودجه عمرانی ما نیز تفریباً سهبرابر شد که توانستیم این ساختوسازها را انجام بدهیم. در ادامه به جایی رسیدیم که در سال بین پنج تا ششهزار مدرسه تحویل میدادیم، الان کمتر از دوهزار مدرسه تحویل داده میشود.
بحث تشویق خیرین در این روند در صداوسیما و رسانههای دیگر جهتی پیدا کرد که موضوع کار خیر به عنوان یک ارزش در جامعه جا افتاد و اگر امروز خیّری وجود دارد، او را در سراسر کشور میشناسند و برایش احترام قائلاند. همچنین امروز کار خیر به عنوان یک ارزش واقعی نشان داده میشود. بعد از اینکه در دوره اول آقای خاتمی بحث مدرسهسازی را شروع کردیم، با اینکه در دوره دوم ریاستجمهوری ایشان از سمت خود برکنار شدم اما در نظرم آمد اینکه مردم را در کار خیر وارد میکنیم کار خوبی است و باید این راه را ادامه بدهم.
به همین دلیل به وزیر مسکن دوره دوم آقای خاتمی یعنی دکتر عبدالعلیزاده مراجعه کردیم و گفتیم این کار ما خیلی خوب بود و مردم استقبال میکنند. سپس گفتم برای کسانی که معلول دارند کسی حتی مسکن هم اجاره نمیدهد. من پیشنهاد دادم که جامعه خیرین حامی معلولین را پای کار بیاوریم تا مشکل مسکن اینها حل شود. ایشان استقبال کردند و در بنیاد مسکن، اتاقی در اختیار ما قرار دادند و ما نیز از خیرین در این راستا کمک گرفتیم. 42 هزار زمین و واحدهایی را در نظر گرفتیم که آقای روحانی نیز بعداً گزارش مجمع خیرین ما را ارائه دادند و گفتند ما به 17 هزار نفر که معلول داشتند مسکن واگذار کردیم. من در دوره اول آقای احمدینژاد مجدداً به سازمان نوسازی بازگشتم و در آنجا متوجه شدم که باید برای همهجا این حرکت را داشته باشم. لذا در سالهای اخیر مجمع خیرین کشور را با کمک خیرین تأسیس کردیم.
هشت بنیاد و جامعه خیرین و پنج دانشگاه و 40 نهاد و بنیاد و خیّر شاخص عضو مجمع خیرین ما هستند و کاری که قرار است شما در قالب جشنواره ملی اعطای نشان نیکوکاری انجام بدهید یکی از وظایفی است که آن را بر عهده مجمع خیرین میدانیم. هرکسی بتواند از افراد نیکوکار تقدیر کند و خیرّسازی کند میتواند مشکلات مملکت را کمتر کند. کشور ما در ارزیابیهای جهانیِ مربوط به نیکوکاری، جزء کشورهای نزدیک به آخر است، اما من معتقدم اگر مجموعۀ کارهای خیری که در کشور انجام میشود که انجام میشود، سازمانیافته شود و اقتصاد خیر نظاممند شود و در ارزیابیها محاسبه بگیرد، شاید ما جزء ردههای اول جهانی از نظر نیکوکاری قرار بگیریم که این نیز یکی از دستور کارهای مجمع ماست.
- از نگاه شما با این سابقه درخشان الان نقاط ضعف و قوت فعالیتهای خیر در کشور چیست؟
نقاط قوت کار خیر در کشور به اعتقادات دینی مردم برمیگردد که در مراسمات مختلف کمک میکنند و هیچکجا هم ثبت و دیده نمیشود و فقط خدا می بیند. این کارهای خیر که به اینصورت انجام میشود و افراد به دیگران کمک میکنند، نکات مثبت کار است که بدون سیر اداری و ... هرکسی کمک میکند. ولی عیب کار این است که نظاممند نیست و یک نفر میتواند از چندجا کمک بگیرد و در اینصورت اسراف میشود. چند وقت قبل، آقای بختیاری، رئیس کمیته امداد و آقای عسگری معاون ایشان را در مجمع دعوت کردیم. در آنجا داستانی را که یکی از افراد مجمع مرحوم آقای سلیمی آشتیانی مطرح کرده بودند، تعریف کردیم. آقای سلیمی آشتیانی میگفت: وقتی رفتیم وضعیت یک خانواده نیازمند را بررسی کنیم دیدیم فردی که تقاضای کمک کرده است، یک وانت آمده است تا برنجهایش را ببرد و گوشتهایش هم در یخچال بو گرفته است و از آن طرف هم کمکها را میگیرد و انبار میکند! من هم هم تعریف کردم که یکی از اقوام رفته و بررسی کرده و دیده یک نفر که یک دختر دارد، حدود 50 دیگ و چند یخچال جمع کرده است و گفته بود این یخچالها را میخواهم بدهم و یک سایدبایساید برایش بگیرم. آقای عسگری در آن جلسه گفت رفتهایم و دیدهایم یک نفر 157 دیگ و سه پایه جمع کرده است و هفت یخچال گرفته است.
بنابراین عیب کار این است که سازمان نداریم و افرادی که کاسب این کار شدهاند میآیند و از افراد مختلف کمک میگیرند و در نهایت سرمایههای کشور به صورت بیبرنامه خرج میشود. ما از شورای عالی انقلاب فرهنگی درخواست کردیم که «سازمان خیر و احسان» شکل بگیرد و همچنین نرمافزار سخا که قرار است کمیته امداد آن را راهاندازی کند میتواند این مشکلات را سازماندهی کند. در این فرایند هرکسی با کد ملی خودش میتواند هرچیزی که میخواهد را درخواست بدهد تا دیگران که میخواهند چیزی واگذار کنند، این کار را با کنترل انجام بدهند تا این مشکل پیش نیاید که یک نفر بیش از نیازش را دریافت کند.
- فکر میکنید تشکل سازمان خیر و احسان چقدر جدی است و با جدیت پیگیری میشود؟ آیا همگراکردن نهادهای مختلف در یک سازمان جدید امکانپذیر است؟
این کار قرار است به شکل قانونی انجام شود؛ یعنی وقتی قانون باشد جلوی کار کسی گرفته نمیشود و فقط کار نظاممند میشود و از پلتفرمی استفاده میشود که هرکسی هر کمکی میخواهد را انجام میدهد اما این کمک ثبت میشود و طبق قانون، کسانی که کمکهایشان را آنجا ثبت میکنند، این جزء بخشودگی مالیاتیشان قرار میگیرد.
بنابراین وقتی قانون شود، ممکن است مقاومتی صورت بگیرد، اما بعد از مدتی نظاممند میشود. همچنین چند کار دیگر را نیز داریم انجام میدهیم که اینها نیز به این کار متصل میشود. اقدامات ما میتواند در سازمان خیر و احسان همه را پای کار آورد. همه بحث پیشگیری را بهتر از درمان میدانند و یکی از برنامههای مجمع خیرین کشور موضوع پیشگیری از بیماری دانشآموزان (طرح نذر تخصص) است که به سالمندی زودرس نرسند و به بیماریهای صعبالعلاج مبتلا نشوند و اگر اینطور شد، بتوانند درمان شوند. در اینصورت همه پای کار میآیند و کمکهایی را میکنند که جوان ما به پیری زودرس مبتلا نشود. پس وقتی سازمان خیر و احساس شکل میگیرد میتواند همه را پای کار آورد.
البته در این زمینه غربالگری هم داشتهایم و وقتی هشتهزار دانشآموز را مورد ارزیابی قرار دادیم دیدیم 113 نفر از دانشآموزان در صورت عدم درمان به بیماریهای صعبالعلاج مبتلا میشوند؛ یعنی برخی از اینها سرطان داشتند و خودشان نمیدانستند یا برخی از اینها کمخونی و بیماریهای نابینایی و ناشنوایی داشتند. بنابراین با یک حرکت بیش از 250 هزار دانشآموز را میتوانیم مداوا کنیم. نکته مهمی که دنبال آن هستیم موضوع پیری آینده مملکت است که الان هشت و نیم میلیون سالمند داریم و کسی که سالمند دارد و نیاز به پرستار دارد مشکلش این است که تعداد پرستاران کمتر از سالمندان است. حالا اگر سالی یک درصد به این سالمندان اضافه شود، مصیبت بزرگی برای جامعه ایجاد میشود. بنابراین خیرین هر اقدامی را باید در این زمینه انجام بدهند.
یکی از کارهای اساسی سالهای قبل این بود که مجلس و دولت را متقاعد کردیم که بحث بانک زمان را در کشورمان ایجاد کنیم. از مرحوم آقای رئیسی در جلسه شورای اجتماعی تقاضا کردم که این موضوع را در عین حال که در دستور جلسه هم نبود پیگیری کنند و ایشان در همان جلسه به آقای مرتضوی گفتند بعد از همین جلسه بنشینید و هرآنچه که در زمینه سالمندی لازم است مصوب کنید و اگر مصوب دولت کافی نیست به مجلس بدهید و دفاع کنید و حتماً تصویب شود و در برنامه پنجساله هفتم بیاید. این اتفاق هم افتاد. یعنی همانروز به جمعبندی رسیدیم و به مجلس دادیم و در مجلس نیز پیگیری کردیم و دولت نیز مخالفت نکرد و در برنامه پنجساله هفتم بحث بانک زمان قرار گرفت.
بنابراین وقتی در آن سازمان که میگویید ممکن است مخالفتهایی صورت بگیرد، کارهای خیر بزرگی بخواهد صورت بگیرد همه مردم میفهمند اینجا جایی است که قرار است کمک کند. نکتهای که وجود دارد اینکه همه مجامع بزرگی که در کشور دارند سرویس میدهند، در انتخاب اعضای هیئترئیسه مجمع سازمان خیر و احسان حضور دارند و مخالفت کردن آنها نیز ممکن است در ابتدا باشد اما وقتی ساختار لازم پیدا شد، مشکل حل میشود. در اینصورت از مجموعهها نیز ارزیابیهای مناسب صورت میگیرد و براساس فعالیت آنها مجوزشان تمدید میشود. الان وقتی هر نهادی به یک خیریه مجوز میدهد، آن خیریه رها میشود؛ زیرا حسابرسی و بازرسی وجود ندارد و ممکن است هزاران اتفاق خوب یا بد نیز بیفتد. اما وقتی این سازمان به وجود آید، یک کسی پاسخگو است و هزینهای هم برای دولت ندارد.
- جشنواره نشان نیکوکاری نیز در همین راستا دارد کمک میکند و میخواهد که نسبت به نظارت و ارزیابی و رتبهسنجی خیریهها فرهنگسازی کند. دربارۀ این جشنواره توضیح دهید و بفرمایید برای تقویت این جشنوارهها باید چه اقداماتی انجام داد؟
اگر در انتخاب و اقدامی که میکنیم، پخته و سنجیده عمل نشود اثر منفی خواهد داشت. افرادی که مورد تشویق قرار میگیرند باید ببینیم خیّرند یا خیّرساز یا هردو و براساس این اقدام باید دستهبندی شوند و خیرین شاخصی که کارهای بزرگی انجام دادهاند مشخص شود. بنابراین نباید اینطور باشد که کسی که کارهای بزرگی انجام داده است مورد تقدیر قرار نگیرد، اما کسی که کارهای کمی انجام داده است تجلیل شود؛ زیرا در اینصورت اثر منفی میگذارد. دستاندرکاران جشنواره باید توجه داشته باشند کسی که تقدیر میشود باید در حدی باشد که وقتی اسمش مطرح میشود، اثر منفی در جامعه نداشته باشد.
دیدگاه خود را بنویسید