25 مهر 1402
پدیده مهاجرت، زیر ذره‌بین کارشناسان اجتماعی
نشست «توسعه، مهاجران، جامعه مدنی»، سه‌شنبه 25 مهرماه، به همت مجموعه «حامیان جامعه مدنی (حجم)» برگزار شد و سخنرانان به بررسی آسیب‌شناسانه مهاجرت نخبگان ایرانی به خارج از کشور، مهاجران افغانستانی و تبعات حضور درازمدّت آن‌ها در ایران و رویکرد سمن‌ها به مسأله مهاجران افغانستانی در ایران پرداختند.

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، سومین نشست از سلسله‌نشست‌های  «توسعه و جامعه مدنی»، با عنوان «توسعه، مهاجران، جامعه مدنی»، روز سه‌شنبه 25 مهرماه، از ساعت 15:30 به همت مجموعه «حامیان جامعه مدنی (حجم)» برگزار شد.

 در این نشست، دکتر محمدحسن احمدپور، استاد پیشین دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد ورامین و مؤسس مؤسسه «کاریابی بین‌المللی سلامت»؛ دکتر فاطمه اشرفی، کارشناس حوزه مهاجرت و پناهندگی؛ پیمان حقیقت‌طلب، کنشگر اجتماعی و مدیر پژوهشکده «دیاران»؛ محمدجواد سیاح‌پور، دبیر انجمن محیط زیستی «میراث پریشان» از شهر کازرون و دکتر پیام روشنفکر، پژوهشگر اجتماعی و عضو هیئت مدیره و شورای مدیریت گروه جامعه‌شناسی کودکی انجمن جامعه‌شناسی ایران حضور داشتند.

مهاجرت؛ پدیده‌ای چند‌وجهی

 در ابتدای این نشست، بهارک علی‌پناه، عضو علی‌البدل هیأت مدیره مؤسسه «حامیان جامعه مدنی» ضمن خیرمقدم به حضار، از مهاجرت به عنوان پدیده‌ای چند‌وجهی یاد کرد که برای کشورهای مبدأ و مقصد مزایا و معایبی مختلفی در پی دارد. 

وی هدف از این نشست را بررسی پدیده مهاجرت از زوایای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دانست. 

رویکرد آسیب‌شناسانه به پدیده مهاجرت

 نخستین سخنران نشست، دکتر محمدحسن احمدپور، ضمن تأئید سخنان مدیر نشست، رویکرد خود در بررسی پدیده مهاجرت را آسیب‌شناسانه دانست. او سخنان خود را در دو محور تأثیر مهاجرت از داخل به خارج و بالعکس تنظیم و ارائه کرد. 

 احمدپور در بخش نخست سخنان خود (محور نخست)، با طرح این پرسش که «مهاجرت از داخل به خارج چه تأثیراتی بر جامعه دارد؟» به بررسی تأثیرات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی این پدیده پرداخت. 

 به گفته این پژوهشگر، «معمولاً نیروهای توانمند مالی یا فکری هر جامعه اقدام به مهاجرت به خارج از کشور می‌کنند». به اعتقاد او، با مهاجرت فرهیختگان، سرمایه علمی- فرهنگی جامعه به خارج منتقل شده و به بدنه علمی کشور ضربات جبران‌ناپذیری وارد می‌شود. از سوی دیگر با خروج سرمایه‌داران، حتی با وجود ثابت‌ماندن دارایی ریالی، سرمایه ارزی کشور کاهش می‌یابد که بخش تولید را هم متأثر می‌کند و بر اقتصاد خانوار و جامعه تأثیر منفی می‌گذارد. 

 به گفته احمدپور، «وقتی خط تولید بسته می‌شود، تعداد بیکاران افزایش می‌یابد که این پدیده منجر به فشار به افراد فاقد پشتوانه مالی و بیمه یا شرکت‌های بیمه برای پرداخت بیمه بیکاری می‌گردد»؛ عواملی که در نهایت رکود اقتصادی را در پی خواهد داشت. در حوزه آموزش نیز با خروج نخبگان، امکانات و ظرفیت‌های آموزشی کشور دچار خلاء می‌شویم و جامعه با کاهش نوآوری روبرو می‌گردد. 

 احمدپور با ارائه مثال‌هایی از نحوه برخورد با صاحبان استارت‌آپ‌ها در ایران و کشورهای دیگر از جمله فنلاند، از ضرورت سیاست جلوگیری از خروج استارت‌آپ‌ها از کشور سخن گفت. 

 او در بخش دیگری از سخنان خود به تأثیرات سوء مهاجرت نیروهای نخبه به خارج در حوزه سلامت و فرهنگ اشاره کرد و گفت: «مهاجرت کادر درمان و پزشکان متخصص، تعادل امکانات ما در حوزه سلامت را از میان می‌برد. همچنین با مهاجرت نخبگان فرهنگی، یکپارچگی فرهنگی ما در داخل کم می‌شود.»

پیامدهای مهاجرت‌پذیری برای ایران

محور دوم سخنان احمدپور درباره مهاجرت از خارج از کشور به داخل ایران بود. او به مهاجران افغانستانی و عراقی اشاره کرد و به پیامدهای حضور آنها در کشور پرداخت. 

 به نظر این پژوهشگر، با توجه به سطح حرفه‌ای نیروی انسانی افغانستانی حاضر در کشور، این گروه قادر به تقویت بخش‌های کشاورزی، ساخت‌و‌ساز و خدمات هستند و می‌توانند رقابت در این بخش‌ها را بالا ببرند و سبب‌ساز کاهش نرخ دستمزدها شوند. با این حال حضور پرشمار این مهاجران به‌خصوص پس از روی‌کار‌آمدن دوباره طالبان می‌تواند بحران‌های امنیتی و مرزی را در پی داشته باشد. همچنین از آنجایی‌که این دسته از مهاجران استفاده بسیاری زیادی از خدمات عمومی می‌کنند، می‌توانند تأثیر منفی بر این بخش از امکانات کشور داشته باشند. 

 احمدپور در انتهای سخنان خود به نقش مثبت اعزام نیروی کار به خارج اشاره کرد و با ارائه آمارهایی از بانک جهانی، کشورهای فیلیپین، هند و بنگلادش را با رقم 35 و 18 میلیارد دلار درآمد از مهم‌ترین کشورهای سودبرنده از پدیده مهاجرت دانست. 

بحران مهاجران و پناهجویان افغانستانی در ایران

 سخنران دوم نشست، دکتر فاطمه اشرفی، کارشناس حوزه مهاجرت و پناهندگی بود. او ضمن یادآوری کارشناسانه‌بودن بحث‌هایش، اظهار امیدواری کرد که به این سخنان، انگ نژادپرستی، مهاجرستیزی و افغان‌ستیزی زده نشود. 

 اشرفی از رقم بالای 300 میلیون مهاجر اجباری و پناهجو در جهان سخن گفت که به دلایل متنوع از جمله مسائل سیاسی، بحران‌های اجتماعی، اقتصادی، تغییرات آب‌و‌هوایی و ... برخی به عنوان مهاجر اجباری و شماری دیگر تحت عنوان پناهجو مجبور به ترک محل اصلی زندگی‌شان شده‌اند. 

 به گفته این کارشناس حوزه مهاجرت و پناهندگی، در سالهای اخیر، چند بحران عمده بر شدت جریان مهاجر‌های اجباری افزوده است که از‌ آن‌ جمله می‌توان به جنگ روسیه و اوکراین، اشغال دوباره افغانستان توسط طالبان و بحران غزه اشاره کرد. 

 اشرفی در ادامه سخنان خود یادآوری کرد که: «ایران در حال حاضر براساس برخی آمارهای رسمی، به عنوان نخستین کشور پناهنده‌پذیر جهان شناخته می‌شود. این درحالی است که برخلاف سال‌های پیش از سال 2014 میلادی، دیگر پناهنده‌پذیربودن معیاری برای رعایت بیشتر و بهتر حقوق بشر به شمار نمی‌آید. به گفته او، کشورهای اروپایی پس از رویارویی با موج سهمگین مهاجران، ترجیح می‌دهند که در پذیرش پناهجویان، حساسیت و سختگیری بیشتری کنند و در مقابل اقدام به جذب هرچه بیشتر مهاجران با توانایی‌های بالای علمی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و ... نمایند. 

 به گفته این کنشگر اجتماعی، سازمان ملل متحد که به شدّت تحت تأثیر سیاست‌های کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکاست، بار اصلی پناهجویی کشورهایی چون افغانستان را بر دوش کشورهای همسایه از جمله ایران انداخته است. 

 اشرفی به سه محور برنامه راهبردی سازمان ملل متحد برای حمایت از پناهندگان افغان اشاره کرد که براساس آن، این دسته از پناهندگان در دو کشور ایران و پاکستان یا می‌بایست به صورت داوطلبانه به کشورهای خود بازگردند یا در جامعه میزبان ادغام شوند و یا در کشورهای اروپایی به عنوان پناهجو اسکان یابند. این در حالی است که در دو سال اخیر، سازمان ملل متحد به علّت عدم امنیت در افغانستان برنامه بازگشت داوطلبانه را حذف کرده و از سوی دیگر به علّت موج زیاد پناهجویان اوکراینی، امکان اسکان افغانستانی‌ها در کشورهای اروپایی را به حداقل رسیده است و به همین دلایل در برنامه راهبردی سازمان ملل، فشار حداکثری بر کشورهای همسایه افغانستان برای پذیرش آن‌ها تحمیل شده است. 

 پژوهشگر عرصه مهاجرت، ضمن مقایسه سیاست دولت ایران در باز گذاشتن مرزهای خود در هنگامه تسلط دوباره طالبان بر این کشور با کشورهای دیگر همسایه افغانستان مانند پاکستان، تاجیکستان و چین، به ارائه آماری از تعداد مهاجران و پناهجویان افغان در ایران پرداخت. 

 به گفته او و براساس آمار سامانه «سیب» وزارت بهداشت، بیش از 8 تا 10 میلیون افغانستانی در ایران زندگی می‌کنند که از خدمات عمومی بهداشت و درمان نیز بهره‌مند هستند. رویدادی که سبب هشدار این وزارتخانه بابت تحمیل هزینه‌های اضافی به سیستم بهداشت و درمان کشور گردیده است. 

 اشرفی خدمات ارائه شده به افغانستانی‌های مقیم ایران در سال 1401 را بالغ بر 5 میلیون و نیم خدمت معادل 8/1 هزار میلیارد تومان دانست که در بخش‌های مختلف واکسیناسیون، بهداشت اولیه و ... صورت پذیرفته است. این درحالی است که کل بودجه سازمان ملل متحد برای پناهجویان، حدود 486 میلیون دلار در یک سال است که نشان می‌دهد این سازمان برای هر پناهجوی افغان در ایران تنها 10 دلار اعتبار بین‌المللی در نظر گرفته است. 

سابقه حضور مهاجران افغانستانی در ایران

 سخنران سوم نشست، پیمان حقیقت‌طلب، مدیر پژوهشکده «دیاران» بود. او در ابتدای سخنان خود ضمن ارائه صورتبندی‌ای تاریخی از حضور مهاجران افغانستانی در ایران، از سابقه پنج دهه‌ای حضور آن‌ها در کشور سخن گفت. 

 به گفته این کارشناس حوزه مهاجرت، براساس مقاله «رابینو» در ایران پیش از انقلاب، حدود 500 هزار مهاجر افغانستانی زندگی می‌کردند که علّت عمده مهاجرت آنها «کاری» بوده است. این در حالی است که در ایران پس از انقلاب 1357، با موج‌های مهاجرتی متفاوتی روبه‌رو هستیم که نخستین آن پس از حمله شوروی به ایران رخ داد و در پیامد آن بیش از دو میلیون مهاجر افغانستانی به کشور وارد شدند. حقیقت‌طلب، علّت پذیرش این تعداد از مهاجر را دو عامل ایدئولوژی و ناتوانی بوروکراسی اداری در آن سال‌ها برای مدیریت مهاجران دانست.

 به گفته این پژوهشگر «سیاست دولت ایران در دهه 60 خورشیدی، سیاست پذیرش بود اما در سالهای 1367 و 1368، اندک اندک در مجلس شورای اسلامی اعتراضاتی نسبت به تعداد بالای مهاجران در ایران مطرح شد و در پیامد آن سیاست دولت ایران به «سیاست بازگشت مهاجران» تغییر یافت. سیاستی که بالغ بر 30 سال تداوم داشت. 

 وی افزود: «در اواسط دهه 70 خورشیدی، بالغ بر 5/3 میلیون مهاجر افغانستانی در ایران زندگی و کار می‌کردند که با تسلط طالبان بر تعداد آن‌ها افزوده شد.» 

 این کنشگر اجتماعی در بخش دیگری از سخنان خود به پدیده جدید «افغانی‌کِشی» اشاره کرد که در آن بخش اعظم مهاجران به صورت غیر قانونی و از طریق غیر رسمی و قاچاق به کشور وارد و در بخش‌های مختلف بازار کار ایران مشغول به کار شده‌اند. 

دسته‌بندی مهاجران افغانستانی در ایران

 حقیقت‌طلب، مهاجران افغانستانی ساکن ایران را «ناهمگن» دانست و آن‌ها را به سه دسته؛ نخست: مهاجران با سابقه حضور بیش از 20 سال یا متولدین و بزرگ‌شدگان ایران؛ دوم: مهاجران کاری و سوم: پناهجویان تقسیم کرد و مهاجران کاری را مهم‌ترین و اصلی‌ترین دسته مهاجران افغانستانی ساکن ایران معرفی کرد و انگیزه‌های اقتصادی را مهم‌ترین علّت برای مهاجرت این افراد برشمرد. 

 او در ادامه سخنانش، علّت جذابیت بیشتر ایران برای مهاجران افغانستانی نسبت به دیگر کشورهای همسایه را اوضاع اقتصادی به‌سامان‌تر ایران دانسته و راه‌حل جلوگیری از مهاجرت‌های غیرقانونی را تنها توسعه افغانستان و بهبود اوضاع اقتصادی این کشور معرفی کرد. 

تغییرات اقلیمی و چالش مهاجرت داخلی

 سخنران چهارم نشست، محمدجواد سیاح‌پور، دبیر انجمن محیط زیستی «میراث پریشان» از شهر کازرون بود. او ضمن معرفی انجمن «میراث پریشان» و حوزه تخصصی کار آن یعنی «تالاب‌ها»، از استان فارس به عنوان بزرگترین پهنه تالابی در کل کشور یاد کرد که متأسفانه به علّت سوء‌مدیریت در عرصه حکمرانی آب، دچار خشکسالی شده و ساکنان نواحی پیرامون تالاب‌ها را به مهاجرت به سایر نقاط وادار کرده است. 

 دانش‌آموخته حقوق محیط زیست با ذکر مثال‌هایی از احداث سد برای توسعه برنج‌کاری در استان فارس، به نابودی روستاها و مهاجرت ساکنان آن به نواحی پیرامونی شهرها اشاره کرد. 

 به گفته این کنشگر اجتماعی، «اگر قرار باشد روزی روستا یا شهرهای ایران جای بهتری برای زیستن بشود، این اتفاق فقط به کمک جامعه مدنی در سطح محلی رخ خواهد داد». او در ادامه سخنان خود به اهمیت فعالیت‌های جامعه مدنی محلی برای جلوگیری از گسترش مهاجرت اقلیمی در داخل کشور اشاره کرد و افزود: «بحث تقویت و توانمندسازی حقوقی سمن‌ها که حق یک روستایی بر روستای محل زندگی خود را مطالبه کند، یک مسأله مهم و حیاتی است.»

توسعه، جامعه مدنی و حقوق کودکان مهاجر افغانستانی

 سخنران آخر این نشست، دکتر پیام روشنفکر، پژوهشگر اجتماعی و عضو هیئت‌مدیره و شورای مدیریت گروه جامعه‌شناسی کودکی انجمن جامعه‌شناسی ایران بود. 

 او بحث خود را از دریچه تجربه همکاری خود با سازمان‌های مدنی حوزه حقوق کودک آغاز کرد و خود را محقق و داوطلبی نظاره‌گر کنش‌های این سمن‌ها از منظر درونی و بیرونی معرفی کرد. 

 در ادامه، روشنفکر با محوریت‌بخشی به سه مفهوم توسعه، جامعه مدنی و حقوق کودک به ارائه سخنان خود پرداخت.

 به نظر این مدرس دانشگاه، مفهوم توسعه در درون خود شکلی از عقلانیت، برنامه‌داشتن و اندیشه‌داشتن را دارد که برای پایدارشدن نیازمند «ادغام اجتماعی است که به جای طردکردن، نپذیرفتن یا بلاتکلیف گذاشتن مهاجران، می‌بایست نه‌تنها رابطه خود را با آن‌ها مشخص کنیم بلکه فراتر از آن آن‌ها را در میان خود بپذیریم.»

 در ارتباط با مفهوم جامعه مدنی، روشنفکر تمرکز خود را بر سمن‌ها گذارد و این پرسش‌ها را مطرح کرد که: «آیا از ابتدا برنامه‌ای برای مواجهه با مهاجران داشتیم که به شناخت عمیق جامعه مهاجر بیانجامد و حتی شنیدن صداهای آنها را ممکن کند؟» به نظر او در این بخش، پاسخ، منفی است. 

 در ادامه این استاد دانشگاه این پرسش را مطرح کرد که: «چقدر حق و حق‌محوری در سمن‌های مرتبط با کودکان به مواجهه با کودکان مهاجر کمک کرده است؟» روشنفکر از اوضاع مناسب در این رابطه به علّت پذیرش «پیمان‌نامه حقوق کودک» در سمن‌ها یاد کرد و پرسش دومی را مطرح نمود که: «آیا پذیرش این پیمان‌نامه در سمن‌ها به گسترش معیارهای حقوق بشر در ارتباط با مهاجران در سطح جامعه انجامیده است؟» پاسخ او در این رابطه منفی بود.

 عضو شورای مدیریت گروه جامعه‌شناسی کودکی انجمن جامعه‌شناسی ایران، در ادامه سخنان خود از طرفیت‌های ادغام مهاجران افغانستانی در ایران گفت و همزبانی را از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار در این عرصه برشمرد. 

کاستی‌های سمن‌ها در ارتباط با مهاجران افغانستانی

 روشنفکر، عدم فعالیت مؤثر سمن‌ها در عرصه تابعیت و دریافت شناسنامه را از جمله کاستی‌های این حوزه دانست و پیشنهاد داد که برای کمک به ادغام جامعه مهاجران در جامعه میزبان، امکان فعالیت آنها و سهیم شدن‌شان در قدرت را فراهم کنیم. به نظر او بهتر است در سمن‌های فعال در عرصه کمک به مهاجران افغانستانی، از فرهیختگان افغانستانی مقیم ایران از جمله در رشته‌های روانشناسی، مددکاری اجتماعی، حقوق و ... استفاده کرد. 

 او در پایان سخنان خود از همه دعوت کرد تا در برنامه‌های سمن‌ها در ارتباط با کودکان مهاجر افغانستانی تجدیدنظر کنیم و حقوق کودکان را به حقوق بشر پیوند بزنیم و به حقوق مهاجران فکر کنیم. او همچنین پرسش‌های مهمی را مطرح کرد که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: «حقوق رفاهی، امنیتی، آموزشی کودکان مهاجر چطور تأمین می‌شود؟ حاکمیت چه برنامه‌ای برای این امور دارد و فرصت‌های پیش‌روی مهاجرت نخبگان چیست؟»

گزارش از زهرا حاتمی


لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...