کد خبر:۴۰۶۸
دکتر محمدرضا سنگری یادآوری می‌کند؛

پندهای آهنگین «حافظ» برای نیکوزیستن

«حافظ شیرازی» به انسان معاصر می‌گوید: اگر در راه خدمت‌ و خوبی‌کردن به دیگران دشواری‌هایی رخ می‌دهد، تاب‌آوری پیشه کنید؛ «با دلِ خونین لبِ خندان بیاور همچو جام / نی گَرَت زخمی رسد، آیی چو چنگ اندر خروش». دکتر محمدرضا سنگری؛ شاعر و نویسنده سرشناس در این زمینه با خیر ایران به گفت‌وگو پرداخته است.
پندهای آهنگین «حافظ» برای نیکوزیستن

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، «خواجه شمس‌الدين محمدبن بهاءالدّین شيرازی»؛ شاعر و حافظ قرآن، متخلص به حافظ و مشهور به «لسان‌الغيب» از نامورترین شاعران غزل‌سرای ايران و جهان است. او شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران «برابر با قرن چهاردهم میلادی» است و مریدان زیادی در میان ادبای نام‌آشنای دنیا دارد.

 گفتنی است شعرهایش پر از رمزوراز و موضوعات هستی‌شناسانه‌اند و لایه‌های بسیار دارند. بیستم‌ مهرماه  روز پاسداشت حافظ شیرازی است. به‌‌همین مناسبت با دکتر «محمدرضا سنگری»؛ شاعر و نویسنده سرشناس ایرانی درباره نیکوکاری و نیکونگری در اشعار حافظ گفت‌‌وگو کردیم که ماحصل آن را در یادداشت زیر می‌خوانید.

 

پندهای شیرین حافظ برای زیست آسوده و زندگی نیکوکارانه

 

بخشیده‌های ما؛ داشته‌های ما

 ما حافظ را به‌عنوان شاعری عارف می‌شناسیم؛ از این‌رو وقتی به قلمروهای اخلاقی در آثار او و چهارعرصه ارتباطی؛ یعنی ارتباط با خدا، خود، دیگری و طبیعت می‌رسیم، درمی‌یابیم که حافظ ما را به نیکواندیشی، نیکوکاری و نیک‌گفتاری فرامی‌خواند و از ما می‌خواهد که با زیباترین شیوه با هم پیوند برقرار کنیم.

 هرگاه غزل‌های حافظ را باز کنیم، می‌بینیم که همین موضوعات را با ما درمیان می‌گذارد. نخستین پند حافظ برای خوانندگانش این است که زندگی را به کام خود و دیگران تلخ نکنند، تنگنا نسازند و با هر دادودهشی نپندارند که چیزی از دست داده‌اند، بلکه آدمیزاد با بخشندگی است که چیزی به‌چنگ می‌آورد. حافظ باور دارد که بخشیده‌های‌ما داشته‌های ماست، نه اندوخته‌هایی که در جیب و خزانه داریم.

«دوش با من گفت پنهان، کاردانی تیزهوش:

از شما پنهان نشاید کرد سرِّ می‌فروش 

گفت: آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع

سخت می‌گیرد جهان بر مردمان سخت‌کوش»

 

نشاط در نگرش حافظ

 این شاعر جهانی اندرزمان می‌دهد که کارهایمان را با نشاط و سرزندگی انجام دهیم‌.

«وان گَهَم دَر داد جامی کز فروغش بر فلک

زهره در رقص آمد و بَرْبَط زنان می‌گفت: نوش

...

گوش کن پند ای پسر، وز بهرِ دنیا غم مَخور

گفتمت چون دُر حدیثی، گر توانی داشت هوش»

 لسان‌الغیب به ما می‌گوید که غم نخوریم و عمرمان را به اندوه و افسردگی نگذرانیم، چون‌وچرا نکنیم که چرا این‌طور و آن‌طور شد و بعد چه پیش می‌آید؟ القصه لحظه‌های اکنون را به قربانگاه غصه‌های دیروز و نگرانی‌های آینده نبریم؛ چراکه همیشه درگیر همین موضوع و مسئله‌ایم.

 

پندهای شیرین حافظ برای زیست آسوده و زندگی نیکوکارانه

 

تاب‌آوری برای نیک‌کرداری

 این شاعر برجسته هشدار می‌دهد که اگر در راه تلاشمان برای خدمت‌ و خوبی‌کردن و نیکوکاری مشکلاتی پیش می‌آید، تحمل کنیم.

«با دلِ خونین لبِ خندان بیاور همچو جام

نی گَرَت زخمی رسد، آیی چو چنگ اندر خروش»

این ابیات یعنی سعی کنیم به‌وقت دشواری و گره‌خوردن در کارها، درنگ کنیم، جزع‌وفزع نکنیم، از گلایه‌کردن دست بکشیم، بافرافکنی دیگران را محکوم نکنیم و به درودیوار ناسزا نگوییم و در یک جمله از این شیوه از زندگی دست بشوییم.

با دوستان مروت، با دشمنان مدارا

 این عارف جهانی ما را به مدارا و مروت می‌طلبد و این را در وهله اول برای آسودگی خودمان می‌گوید و می‌خواهد.

«آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است؛ 

با دوستان مروت با دشمنان مدارا»

 حافظ پندمان می‌دهد تا با دشمنان‌مان مدارا کنیم و در کنار دوستانمان باانصاف و جوانمردی زندگی کنیم؛ عمل به همین نصیحت ساده را آسایش و راحتی این جهان و آن جهان می‌داند.

 

پندهای شیرین حافظ برای زیست آسوده و زندگی نیکوکارانه

دعای فرشته‌ها بدرقه زندگی‌مان

 این شاعر سده هشتم به ما می‌گوید به‌شیوه‌ای زندگی کنیم که اگر مشکلی برای ما پیش آمد، فرشتگان از ما نگهداری کنند.

«دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای 

فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد»

 کاری کنیم که فرشتگان دعایمان کنند، به‌خاطر خوبی‌هایمان پادرمیانی کنند، گوشه‌چشمی به ما داشته باشند و دعای آن‌ها مانع از لغزش‌مان شود یا موجب شود که بحران و مشکلی را در زندگی ادراک نکنیم. برای این موضوع حافظ ما را به یک مسئله مهم دیگر دعوت می‌کند؛ توکل.

 

چگونه شادی را در زندگی پایدار کنیم؟

 پاسخ حافظ به این پرسش توکل کردن است.

«راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش 

تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست»

 هر آنچه از مادیات و معنویات عایدی‌مان باشد، بی‌توکل‌کردن و واگذاری امور به خداوند ترسان و ناراحتیم.

«کار خود گر به خدا باز گذاری حافظ

ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی»

 با توکل به خداوند جز خوشی چیز دیگری برایمان رخ نخواهد داد و حتی تلخی‌ها هم به شیرینی بدل خواهند شد.

برای زیست نیکوکارانه الگو داشته باشیم

 انسان‌ها در زندگی به الگو نیاز دارند و حافظ، پیامبر را معرفی می‌کند.

«نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

به‌غمزه مسئله‌آموز صد مدرس شد»

 و در شعری دیگر نوشته است:

«حسن مه‌رویان مجلس گرچه دل می‌برد و دین

 بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود»

 همه از زیبایی‌های ظاهری محمد می‌گفتند، اما ما به لطف طبع و خوبی اخلاق او توجه می‌کنیم که چگونه با اعضای خانواده، دردمندان و دشمنان خود رفتار می‌کرده است.

 

پندهای شیرین حافظ برای زیست آسوده و زندگی نیکوکارانه

 

شکیبایی؛ پیش‌زمینه نیکی با خود

 حافظ ما را در مسائل زندگی به شکیبایی دعوت می‌کند و می‌گوید:

 «صبر و ظفر هر دو دوستان قدیم‌اند

 بر اثر صبر نوبتِ ظفر آید»

 و در غزلی دیگر آمده است:

 «این همه شهد و شکر که سخنم می‌ریزد 

اجر صبری‌ست کز آن شاخه نباتم دادند»

 حافظ بر این باور است که اگر سخنش شیرین و دلنشین است، به‌خاطر صبرپیشگی اوست.

 صبر پروردگار، رشددهنده و نردبان کمال آدمیزاد است و اگر کسی در پی ظفر و پیروزی است، باید شکیبایی کند.

 

گزارش از مهدیه رشیدی

 


ارسال دیدگاه
captcha