از مؤسسات خیریۀ توانمندساز و اشتغالزا حمایت کنیم / حامی مستقیم مالی برای فرزندان مراکز شبه خانواده، آسیبزاست

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، در آستانه روز بهزیستی، نشست «بهزیستی، خیریهها و سازمانهای مردمنهاد» با همت پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران با حضور دکتر سیدجواد حسینی؛ رئیس سازمان بهزیستی کشور، مسئولان ارشد این سازمان و جمعی از مدیران عامل مؤسسات خیریه برگزار شد. هدف از برگزاری این نشست، شنیدن دغدغهها و انتظارات خیرین از سازمان بهزیستی و برطرف کردن موانع انجام و توسعه کارهای خیر بود.
مصطفی بیناکاشانی؛ مدیرعامل مؤسسه خیریه کارآفرینان آرا شمیران در این نشست به ارائه توضیحاتی در زمینه این مؤسسه خیریه پرداخت و بیان کرد: در ابتدا آرزو میکنم یک روز سازمان بهزیستی به طور واقعی مأموریت اصلیاش را بهتر زیستن مردم قرار بدهد. امروزه بحث اقتصادی و اجتماعی باعث میشود که درگیر چالش بقا شویم و حداقلها را تأمین کنیم، اما امیدوارم نیازهای سازمان، بحث تفریح مردم و مسائلی از این دست باشد.
وی در ادامه افزود: در کارآفرینان آرا شمیران، کار توانمندی اشتغال جوانان را داریم و جامعه هدف، فرزندان مستقلشده از بهزیستی است که زندگی پس از ترخیص را مدنظر دارد. یک آکادمی اشتغال آرا داریم که از سال ۱۴۰۱ راهاندازیاش کردهایم و طی چهار گام بچهها را به استقلال رفتاری، عملکردی و مالی میرسانیم و زندگی مستقلشان را به سمتی میبریم که به فرد مولد اجتماعی تبدیل شوند.
این فعال اجتماعی به توضیح هریک از این گامهای چهارگانه پرداخت و گفت: گام اول، کانون ارزیابی است که براساس متد روانشناسی، نیمرخ روانی بچهها را بررسی میکنیم. در این مرحله، تلاش میکنیم شایستگیها را برای ورود به اشتغال کشف کنیم و همچنین به شناسایی نقاط ضعف بپردازیم. گام دوم، توانمندسازی است که آموزش مباحث رفتاری و مهارتهای فنی را شامل میشود. در بعد رفتاری، تلاش میکنیم بچهها را به این آگاهی برسانیم که فردِ شایستۀ زندگی، خودش است و خودش باید زندگی را بسازد. در بعد مهارتهای فنی نیز مباحث مربوط به مشاغل مغزافزاری مانند برنامهنویسی، حسابداری و ... را داریم و همچنین در بحث غیرنرمافزاری نیز آشپزی و خیاطی مدنظر است که بچههای ما یک سال و سه ماه، آموزش میبینند و همزمان هم پروژههای شغلی همراهشان است.
بیناکاشانی در ادامه اظهار داشت: گام سوم، ظرفیتسازی کسبوکار است که شرایط کارورزی و کارآموزی و اشتغال را فراهم میکنیم. بر همین اساس، با کارفرما رایزنیهایی را انجام میدهیم. بچهها در ابتدا وارد کارورزی میشوند و در پایان یک سال، به اشتغال وصل میشوند. گام چهارم نیز اطمینان از اثربخشی اجتماعی است که به مدت سه سال وضعیت آنها بررسی میشود تا اگر در زندگی آنها چالشی وجود دارد حل شود. بچهها در این چهار سال و سه ماه، به اشتغال پایدار و استقلال رفتاری و مالی میرسند. حمایتهایی مانند اسکان را هم داریم که دختران در سرآسیاب هستند و پسران نیز بیرون از آن فضا اسکان دارند و تا هنگامی که ثبات پیدا کنند و زندگی مستقل خود را شروع کنند اسکان داده میشوند.
آدم خانۀ بچهاش را به مزایده نمیگذارد
وی در ادامه به نکات دیگری از مسائل مربوط به مؤسسه خیریه کارآفرینان آرا شمیران پرداخت و گفت: نخستین نکته اینکه، یک روز اکبر رجبی (مدیرعامل جمعیت طلوع بینشانها) در مجموعه ما جملهای گفت و آن اینکه اینها فرزندان خدا هستند و درست هم هست. این بچهها فرزندان خدایند، اما متولی آنها بهزیستی است و مکانهایی که به مزایده گذاشته میشود، خانه بچهها است و آدم خانه بچهاش را به مزایده نمیگذارد. این کار موجب عدم تعلق بچهها شده است. برخی مواقع که رفتوآمد مربیهای متعدد موجب این عدم تعلق میشود و گاهی نیز عوض شدن مدیریت این اتفاق را رقم میزند. بنابراین، درخواست داریم که قوانین در این زمینه اصلاح شود. نباید گذاشت این ذهینت ایجاد شود که خانه را اداره تصور کنند.
بیناکاشانی گفت: نکته دوم اینکه، یک چالشی با بچههایم دارم و آن اینکه داشتن حامی و ارتباط مستقیم بچهها با حامی، به آنها لطمه میزند. در برخی مراکز، حامی را به صورت مستقیم به فرزند وصل میکنند که صحیح نیست. زیرا مثلاً بچه در یک تماس با حامی، سعی میکند پول مورد نیازش را تأمین کند و این موجب میشود که اگر هر بچه چند حامی داشته باشد، با چند تماس، چند میلیون تومان پول به حسابش میآید. اما این کار فرایند اشتغال و توانمندسازی او را خراب میکند. حامی باید بچهها را از مرکز حمایت کند نه اینکه به صورت مستقیم به بچهها وصل شود.
داشتن حامی مستقیم، هم فرصت است و هم تهدید
در این بخش، سیدحسن موسوی چلک؛ معاون سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی کشور ناظر به صحبتهای بیناکاشانی بیان کرد: این موضوع یعنی داشتن حامی مستقیم و ارتباطش با بچه هم فرصت است و هم تهدید. اگر حامی به مؤسسه وصل باشد هم مشکلاتی ایجاد میشود. مثلاً مؤسسه پول را میگیرد، اما برای نیازش خرج نمیکند؛ بنابراین باید نحوه حمایت حامی از کودکان به گونهای باشد که این کار، لطمهای به برنامههای توانمندسازی و استقلال بچه نزد. من موافق حامیام، اما نحوه حمایت نباید منجر به عدم تبعیت فرزند از مؤسسه و برنامههای مرکز برای او باشد، اما یک جایی حامی میگوید با مؤسسه ارتباط ندارم و به بچه میخواهم کمک کنم.
وی بیان کرد: پس باید روشهای مختلف برای حمایت را داشته باشیم تا مؤسسه امکان نظارت بر منابع را داشته باشد و این نیازمند بازنگری است. باید با چند نفر از کارشناسان بنشینیم و یک کار کارشناسی یک ماهه را انجام بدهیم. پایان مردادماه پاسخ این دغدغه را خواهیم داد و این کمک میکند که نگرانی مؤسسه، حامی و دستگاههای نظارتی، کم شود.
در ادامه، سیدمحمدجواد حسینی؛ رئیس مرکز مشارکتهای مردمی و توسعه ظرفیتهای اجتماعی و فرهنگیِ بهزیستی نیز به ایراد سخن ناظر به صحبتهای بیناکاشانی پرداخت و گفت: حامی به مثابه خیّر، ترغیبش به این است که به ذینفع نهایی کمک کند. پس باید در این زمینه مدل بینابین داشته باشیم. از هر ۱۰ خیر، ۹ نفر میگوید دوست دارم پول را مستقیم به ذینفع بدهم؛ بنابراین باید مدل بینابینی داشته باشیم.
از مؤسسات توانمندساز حمایت کنیم
در ادامه جلسه بیناکاشانی به سخنانش ادامه داد و بیان کرد: به این نکات اشراف دارم ولی در حمایت مستقیم از بچهها مشکلاتی وجود دارد. برای نمونه به یک مصداق اشاره میکنم و آن اینکه در خانههای ما همهچیز موجود بوده است، اما بچه در تماس با چهار نفر از حامیانش اعلام کرده است که هیچ چیزی برای خوردن نداریم. وقتی حامی به بچه وصل میشود، به خصوص پس از مستقل شدن، مشکلاتی ایجاد میشود. برای نمونه یکی از نوجوانان ما آمده و دیدهایم که بینیاش را عمل کرده و پول این عمل را از حامی گرفته است.
وی تصریح کرد: بهزیستی متولی مهم امر خیر در کشور است. اما باید توجه کرد که فرهنگ کار خیر در کشور همانطور که در قوانین هم مشهود است، از جنس ماهیدادن است تا توسعه دادن. در قوانین مالیاتی نیز میگویند ۱۰ درصد از آوردهها میتواند صرف امور جاری شود. اگر قرار باشد رویکرد توسعه و توانمندسازی باشد، یک انجیاو باید بیشتر خدماتش ماهیگیری یاد دادن باشد تا ماهیدادن. اما در شرایط کنونی دائماً بچهها را در حمایتگیرندگی نگه میداریم و بازتولید آسیب میکنیم. یا به بیان دیگر، گداپروری صورت میگیرد. پس باید از انجیاوهای توانمندساز حمایت کنیم که بچهها را مستقل کند. فرهنگ کار خیر با پرداختن همهجانبه به این امور میتواند تغییر کند و تقاضا دارم بهزیستی به این موضوع ورود داشته باشد. صرف خیریه داشتن و نرفتن سمت انجیاوی توانمندساز، ما را کمتر به سمت توسعه سوق میدهد.