دوازده گام برای زندگی با مهربانی از منظر «کارن آرمسترانگ»

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، در جهانی پر از خشونت، بیتفاوتی و گسستهای انسانی، نیاز به مهربانی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. کتاب «دوازده گام به سوی زندگانی با مهربانی»؛ نوشته کارن آرمسترانگ تلاشی برای بازگرداندن فضیلت فراموششده مهربانی به زندگی فردی و اجتماعی ماست. این کتاب را «محمود دانایی» ترجمه کرده و در سال ۱۳۹۴ در نشر پندار تابان تهران به چاپ رسیده است.
آرمسترانگ در این کتاب تلاش میکند با تکیه بر آموزههای ادیان مختلف و تجربههای شخصی، نشان دهد که چگونه میتوان مهربانی را بهعنوان یک اصل بنیادین، به زندگی روزمره وارد کرد. او ۱۲ گام عملی و ساده، اما عمیق را ارائه میدهد که افراد با تمرین آنها میتوانند همدلتر، صبورتر و اخلاقمدارتر شوند.
دربارۀ نویسنده
کارن آرمسترانگ نویسنده و دینپژوه انگلیسی است که در سال ۲۰۰۸ برنده جایزه TED شد و آثارش به ۴۵ زبان ترجمه شدهاند. وی پس از ترک زندگی راهبهگری به تبیین اشتراکات ادیان و ترویج مهربانی و همدلی میان آنها پرداخت. او دین را ابزاری برای معناجویی و خودفهمی انسان میداند و با نگاهی اخلاقمحور، بر شفقت و گفتوگوی بین تمدنها تأکید میکند. آرمسترانگ با نثری روشن و شاعرانه مفاهیم الهیاتی را برای عموم قابل فهم ساخته و پروژهای جهانی به نام «میثاق مهربانی» را برای گسترش اخلاق جهانی پایهگذاری کرده است.
مروری بر کتاب دوازده گام بهسوی زندگانی با مهربانی
کتاب دوازده گام به سوی زندگانی با مهربانی، فراخوانی به انسان معاصر خسته از خشونت است تا یکبار دیگر مهربانی را بهمثابه یک فضیلت فراموششده از حاشیه به متن زندگی بازگرداند. آرمسترانگ در این کتاب، بهدور از شعار و تعصب، بر آن است تا همان اصل کهنِ «با دیگران چنان رفتار کن که خواهی با تو رفتار کنند» را که در تمامی ادیان بزرگ دنیا ریشه دارد، به صورت عملی و روزمره، به زندگی امروزی بازگرداند. او معتقد است که مهربانی، صرفاً یک صفت اخلاقی دلپذیر نیست، بلکه یک نیاز حیاتی برای بقای بشریت و زیستن در جهانی انسانیتر و آشتیجویانهتر است.
این کتاب در قالب دوازده گام مشخص و کاربردی سامان یافته است که هر یک از این گامها، مرحلهای در مسیر تربیت نفس، پالایش اندیشه و آموختن همدلی با انسانهای دیگر است. هر گام، در واقع ترکیبی از تأملات فلسفی، آموزههای دینی، تجربههای شخصی نویسنده و تمرینهایی که خواننده را از سطح آگاهی به عمق عمل رهنمون میسازد، است. در این کتاب، آرمسترانگ مهربانی را بهعنوان یک کنش آگاهانه، تمرینی روزانه و راهی برای زیستن در جهان پُرآشوب امروز معرفی میکند. او با زبانی روشن و انسانی، خواننده را در دوازده گام همراه میکند تا از خودشناسی آغاز کرده و به همدلی با دیگران برسد. این مسیر، راهی بهسوی آشتی با خویشتن، پذیرش تفاوتها و ساختن جهانی مهربانتر است.
شرحی بر مضمون کتاب
در این قسمت، نگاهی کوتاه به دوازده گامی که کارن آرمسترانگ در این کتاب معرفی کرده است میاندازیم:
۱. فراخوان به مهربانی: نویسنده در گام نخست، مخاطب را به شناخت دقیق مهربانی فرامیخواند. مهربانی را نه بهمثابه احساساتی زودگذر، بلکه بهعنوان کنشی آگاهانه و شجاعانه معرفی میکند. مهربانی، چنانکه آرمسترانگ میگوید، درک رنج دیگران و تلاش برای کاستن از آن است.
۲. نگاهی به خویشتن: انسان برای آنکه مهربانی پیشه کند، نخست باید خویش را بشناسد، با تعصبات، زخمها و زوایای تاریک درون خود روبهرو شود. آرمسترانگ با صداقتی ستودنی، خود را نیز به نقد میکشد.
۳. همدلی: در این گام، مفاهیمی مانند دعوت به مهربانی با خود، پذیرش آسیبها و کاستیها و پرهیز از خشونت درونی مطرح میشود. در این گام میفهمیم که مهربانی با دیگران بدون آشتی با خود ممکن نیست.
۴. همدردی با دیگران: آرمسترانگ خواننده را تمرین میدهد که چگونه خود را در جای دیگری بنشاند؛ او در پی این است تا بدون قضاوت بلکه با درک، تلاش کنیم تا صدای دیگری را بشنویم.
۵. ذهنآگاهی: تمرین حضور در لحظه، مراقبت از کلمات و افکار و پرهیز از گفتارهای آسیبزننده، در این گام مطرح میشود.
۶. رفتار درست: مهربانی، تنها درونگرایانه و فردی نیست، بلکه باید به کنش اجتماعی بدل شود و باید با نابرابریها، فقر، خشونت و تبعیض به مقابله برخاست.
۷. دانش ما چقدر ناچیز است: آرمسترانگ با ظرافت یادآوری میکند که ما اغلب از دیگری شناختی سطحی داریم و همین نادانی، ریشۀ دشمنیها و داوریهای بیپایه است. باید با تواضع و فروتنی، به گفتوگو نشست.
۸. خیرخواهی، حتی به دشمن: یکی از جسورانهترین فرازهای کتاب این گام است. در این قسمت، نویسنده ما را به مهربانی با کسانی فرامیخواند که دوست داشتنشان دشوار است. او میگوید تنها در این نقطه است که مهربانی، آزمون واقعی خود را پس میدهد.
۹. به فکر دیگران بودن: همگان در این گام به جهانشمولی مهربانی دعوت میشوند؛ مهربانیای که قوم، دین، نژاد یا جنسیت نمیشناسد. این گام تأکید میکند که همۀ انسانها سزاوار همدلی و احتراماند.
۱۰. دانش: دانستنِ درست از مهربانی، خطر گرفتار شدن در خودبینی را دارد. آرمسترانگ هشدار میدهد که اخلاقگرایی نباید به خودبرتربینی بدل شود.
۱۱. پرورش ذهن دگرخواه: این گام، تمرینی برای دیدن و شنیدن دیگران و به رسمیت شناختن دردهای آنهاست، حتی زمانی که با ما تفاوتی بنیادین دارند.
۱۲. عزم بر ادامه راه: در نهایت، نویسنده از مخاطب میخواهد که این مسیر مهربانی را به عادت، سبک زندگی و بخشی از تربیت روح بدل سازد و این مهربانی را نهتنها در خانه یا جمع دوستان، بلکه در کوچه، جامعه، فضای مجازی و در همه عرصههای زندگی اجتماعی تسری دهد و دشمنانش را هم دوست بدارد.
پیام نهایی کتاب
کارن آرمسترانگ ما را به انقلابی بیسروصدا، اما ژرف فرامیخواند؛ انقلابی که درون قلبها ایجاد میشود. او باور دارد که جهان بیش از همیشه به مهربانی نیاز دارد. کتاب او را میتوان دعوتی به ریاضتِ مهربانی دانست؛ تمرینی دشوار، اما مقدس، برای دیدن دیگری و پذیرفتن تفاوتها و ساختن جهانی که در آن خشونت جایی نداشته باشد.
یادداشت از عاطفه جعفریان