
آشنایی با تعدادی از مهمترین خیریههای ایماننهاد بینالمللی
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، سومین اپیزود از دومین فصل پادکست «پادگرد» به نقشآفرینی مؤسسات خیریه در فعالیتهای فرهنگی و مذهبی اختصاص دارد و حاصل مطالعه نویسندگان آن بر روی تعداد قابل توجهی از سازمانهای غیرانتفاعی و ایماننهاد است.
این قسمت از «پادگرد» با گفتوگو درباره ذات انسان آغاز میشود که براساس آن: «انسان به عنوان یک موجود ذاتاً اجتماعی، بخشی از معناداری زندگیاش را در کمک به همنوعان خود میبیند و تلاش برای کاهش مشکلات دیگران، از بنیادیترین احساسات نهفته در عمق وجود عموم انسانها است.»
پادگرد، مؤسسات خیریه را عاملی برای ساختارمندسازی همدلی و همیاری در جامعه معرفی میکند و با مقایسه کارکرد این نهاد نوظهور با اشکال سنتیتر آن میگوید: «مؤسسات خیریه همدلی و همیاری در جامعه برای رفع مشکلات را ساختارمند میکنند و با نگاه مسئلهمحور از نقشهای سنتی کار خیر فراتر میروند و با ارائه راه حلهای نوآورانه به توانمندسازی افراد و ایجاد تغییرات پایدار در جامعه کمک میکنند.»
آنها ضمن اشاره به کارکردهای مشابه مؤسسات خیریه مذهبی و غیرمذهبی در تلاش برای کاستن از رنج آدمی و افزایش رفاه اجتماعی، از تفاوت در رویکردهای آنها سخن میگویند و بیان میکنند که: «مؤسسات خیریه مذهبی و غیرمذهبی ممکن است رویکردهای متفاوتی داشته باشند که ناشی از تفاوتهای فلسفی استراتژیهای عملیاتی و نقشهای اجتماعی آنها است. مثلاً عموم خیریههای مذهبی اعتقادات دینی را در ارزشهای خود دارند ولی خیریههای سکولار بر مبنای اصول بشردوستانه عمل میکنند.»
بخش دیگری از این اپیزود به معرفی و شرح انگیزهها و اثرات فعالیتهای نیکوکارانه خیریههای مذهبی اختصاص دارد. به نظر گردآورندگان، مؤسسات خیریه دینی نقش پُررنگی در تقویت جامعه دینداران و پیروان آئین مورد پرستش خود دارند: «ادیان مختلف کمک به همکیشان خود را یک وظیفه دینی قلمداد میکنند که علاوهبر کاهش فقر در قشر ضعیفِ متدین باعث تقویت جامعه دیندار میشود.» از سوی دیگر، استفاده از خمس و زکات به عنوان وجوهات اسلامی دست آنها را در تبلیغات دین خود خود بازتر میکند و به آنها این امکان را میدهد تا در کنار ارائه خدمات بشردوستانه، پیامهای دینی خود را نیز منتقل کنند و از کار خیرخواهانه به مثابه یک کار تبلیغی در راستای اهداف دینی خود سود ببرند.
از دیگر آثار فعالیتهای نیکوکارانه مؤسسات خیریه دینی، تأثیر این اقدامات در بهبود ذهنیت جمعی درباره آن گروه اعتقادی است. پادگرد در اینباره میگوید: «یکی دیگر از اثرات کارهای نیکوکاری این است که تصویر عمومی از دینداران یک جامعه را بهبود میدهد، برای مثال مسلمانان آمریکا با راهاندازی کمپینهای اهدای خون تلاش میکنند برخی تصاویر منفی نسبت به مسلمانان را که توسط رسانهها شکل گرفته اصلاح کنند.» اقدامی که به نظر پادگرد امکان همزیستی بین جوامع مختلف را فراهم میآورد.
آخرین پیامد فعالیت نیکوکارانه ایندست مؤسسات به حفظ فرهنگ و هویت دینی خیریههای مذهبی اختصاص دارد که براساس آن: «این اقدامات علاوهبر کمکهای معیشتی در حفظ سنتهای دینی هم نقش دارند.» برگزاری مراسم دینی برای اقشار ضعیف، آموزش مذهبی و مرمت اماکن دینی از جمله فعالیتهای ایندست مؤسسات است که چنین نتیجهای در پی دارد.
بخش دیگری از سومین اپیزود از دومین فصل پادکست پادگرد به معرفی شماری از مؤسسات خیریه پیشرو در این حوزه اختصاص دارد. پادگرد برای دستهبندی این مؤسسات به سراغ هرم مازلو رفته است که سلسلهمراتب نیازهای انسانی را از پایین به بالا به ترتیب شامل نیازهای فیزیولوژیکی، نیاز به امنیت، نیازهای اجتماعی، نیاز به احترام، نیاز به خودشکوفایی و ... تعیین میکند. بر این اساس، مأموریت سازمانهای خیریه را میتوان به اینشکل دستهبندی کرد که: «شماری از خیریهها با تهیه غذا، آب، لباس و سرپناه یا کمکرسانی بعد از بلایای طبیعی، مستقیماً نیازهای سطح فیزیولوژیک و امنیت مخاطبان خود را پوشش میدهند. دسته دیگر به گروههایی مانند زنان، ایتام، پناهندهها و معلولین خدمات میدهند و با تشکیل گروههای حمایتی، برنامههای داوطلبانه و کمک به حضور این افراد در جامعه به تأمین نیازهای اجتماعی و حس تعلق آنها یاری میرسانند.
در سطوح بالاتر هم بعضی از خیریهها با توسعه و توانمندسازی مثل آموزش مهارت، فراهم کردن شغل و ... نیازهای اجتماعی، نیاز به احترام و ارزشمند بودن را پوشش میدهند و در نهایت اینکه اگرچه نقش خیریهها در رفع نیازهای خودشکوفایی تا حدی غیرمستقیمتر است ولی این مؤسسات با فراهم کردن محیطی امن و آرام، زمینه را برای اینکه افراد بتوانند به آرزوها و استعدادهایشان برسند، فراهم میکنند.»
خیریه امداد اسلامی و تلفیق سنت وقف با چرخه مدرن توسعه
نخستین خیریهای که در این اپیزود معرفی میشود، مؤسسه اسلامیک ریلیف (Islamic Relief) است که توسط هانی اَلبَنا (Hany El-Banna) پزشک مصری ساکن انگلستان و در واکنش به بروز قحطی در سودان تأسیس شد. این حرکت خیرخواهانه که با کمک همکاران البنا شکل گرفت، به تشکیل مؤسسهای جهانی با بیش از ۱۵ مرکز در بیش از ۴۵ کشور دنیا انجامید که با هدف کمک به نیازمندان بدون توجه به نژاد، دین یا قومیت تاکنون به بیش از ۱۲۰ میلیون نفر خدمترسانی کرده است. پادگرد در اینزمینه میافزاید: «این سازمان در زمینههای امدادرسانی، تأمین آب سالم، بهداشت، آموزش و کشاورزی فعالیت دارد. آنها با تأکید بر اصول اسلامی مانند انفاق، عدالت اجتماعی و حفظ کرامت انسانی از طریق همکاری با جوامع محلی و شرکای بینالمللی خود به افراد و جوامع آسیبدیده کمک میکنند.»
پادگرد درباره نحوه تأمین مالی این خیریه بینالمللی هم توضیحاتی میدهد و میافزاید: «یکی از روشهای تأمین مالی این سازمان، تأسیس صندوق بینالمللی وقف است که با ترکیب این مفهوم سنتی با چرخه مدرنِ توسعه توانسته است درآمد پایداری ایجاد کند تا از آن به طور مداوم برای حمایت از پروژههای خیریه استفاده شود؛ به این صورت که کمکهای مالی در یک سیستم امن و منطبق با ضوابط دینی سرمایهگذاری میشود و سود حاصل از آن در امور خیریه صرف میشود. در 20 سال اخیر هشت میلیون پوند در صندوقهای موقوفه سرمایهگذاری شده است.»
کشتیهای رحمت یا (Mercy Ships) و ارائه خدمات رایگان درمانی به نیازمندان
دومین سازمانی که میخواهیم به آن بپردازیم، کشتیهای رحمت یا (Mercy Ships) است که توسط دن استیفنز (Don Stephens) تأسیس شد. ایده شکلگیری این مؤسسه به تجربه استیفنز از طوفان بازمیگردد که فکر وی را معطوف به امدادرسانی کرد و تنها 12 سال بعد، پس از تولد فرزند معلولش در ملاقاتی با مادر ترزا در معرض پرسشهای وی قرار گرفت که از او پرسید: «کجا متولد شدی و فکر میکنی خدا برای چه تو را روی زمین قرار داده است؟ خدا اغلب از درد به عنوان آمادهسازی برای هدف استفاده میکند، اما درد و دغدغه تو در زندگی چیست و در آخر اینکه چهکاری برای رفع آن درد و تحقق رؤیاهای خود انجام دادهای؟ در آنجا استیفنز احساس کرد که پسر معلولش یک نشانه است و وی باید به بیماران با نیازهای خاص خدمترسانی کند. بنابراین در سال ۱۹۷۸، کشتی رحمت (Mercy Ships) را به کمک همسرش به عنوان یک خیریه مسیحی تأسیس کرد که بیماران را رایگان و بدون توجه به نژاد یا مذهب درمان میکند.» خدماتی که در یک کشتی مجهز بیمارستانی به بیماران نیازمند در سراسر دنیا ارائه میشود.
پادگرد، تعداد کشتیهای این مؤسسه خیریه را «دو کشتی بیمارستانی بزرگ و مدرن» معرفی میکند که تاکنون در 61 بندر از 55 کشور جهان خدماترسانی کرده است و انجام بیش از 117 هزار عمل جراحی رایگان را در کارنامه دارد. از دیگر اقدامات این مؤسسه خیریه مسیحی میتوان به تأمین تجهیزات درمانی برای کشورهای دیگر، ساختوساز زیرساختهای بهداشتی و آموزش تولید مواد غذایی اشاره کرد.
خیریه «آب»(Water) و تأمین آب آشامیدنی سالم برای 17 میلیون نفر
سومین مؤسسه اشارهشده در این اپیزود، «آب»(Water) نام دارد که توسط اسکات هریسون از نیروهای داوطلب خیریه کشتی رحمت تأسیس شده است. پادگرد علت جلب توجه هریسون به مسئله آب را اینطور شرح میدهد که: «وقتی هریسون تصمیم گرفت به عنوان نیروی داوطلب با کشتی رحمت همکاری کند، کشتی در لیبریا پهلو گرفته بود؛ کشوری که تازه یک جنگ داخلی خونین را پشت سر گذاشته بود. هریسون در این سفر شاهد فقر شدید و کمبود دسترسی به آب سالم بود و فهمید آب آلوده نهتنها باعث بیماری و مرگ و میر میشود بلکه بر روی کیفیت زندگی و اقتصاد محلی هم تأثیر میگذارد و حتی میتواند مانع تحصیل کودکان بشود.» تجربیاتی ذیقیمت که هریسون را واداشت تا در سال 2006 مؤسسه خیریه خود با نام «آب» یا (Water) را پایهگذاری کند.
از جمله ابتکارات این مؤسسه میتوان به تضمین مدیران آن به نیکوکاران برای هزینهکرد همه هدایا به پروژههای آبرسانی اشاره کرد. پادگرد با توضیح این ویژگی میافزاید: «خیریه «آب»، هزینههای اداری خود را از طریق کمکهای جداگانهای توسط حامیان دیگر تأمین میکند.» از جمله دیگر ایدههای خلاقانه این مؤسسه خیریه میتوان به تشویق افراد برای اهدای ارثیه خود به این مؤسسه خیریه اشاره کرد. به گفته نویسندگان: «خیریه «آب» به خاطر مدل شفاف مالیاش شهرت زیادی کسب کرده است چون اسکات هریسون اعتقاد دارد حامیان مالی باید بتوانند ببینند که پولهای اهدایی آنها کجا خرج میشود.» از جمله ابزارهای این مؤسسه برای شفافسازی، میتوان به اشتراک زنده اطلاعات و تصاویر مختلف از پروژههای در حال اجرا اشاره کرد که در آنها حتی موقعیت دقیق پروژه هم نشان داده میشود.»
این خیریه تاکنون موفق شده است بیش از ۱۳۷ هزار پروژه آب آشامیدنی سالم و تمیز را برای بیش از ۱۷ میلیون نفر به ارمغان بیاورد.
«سرپناهی برای بشریت» یا (Habitat for Humanity) و مسکنسازی برای فقرا
چهارمین خیریه اشارهشده، «سرپناهی برای بشریت» یا (Habitat for Humanity) است که توسط میلارد و لیندا فولر برای حل مشکل افراد نیازمند به مسکن مقرونبهصرفه پایهگذاری شده است. پادگرد درباره اندیشه پشت کار مؤسسان این خیریه اینطور توضیح میدهد که: «آن دو اعتقاد داشتند چیزی که فقرا به آن نیاز دارند سرمایه است نه کمکهای مستقیم خیریهای. بههمیندلیل، صندوقی ایجاد کردند که از کمکهای مالی به شکل پایدارتری در این مسیر استفاده کنند.» این دو که نخست طرح خود را به صورت آزمایشی در کنگو اجرا کردند، پس از موفقیت در آن به ایالات متحده آمریکا بازگشتند و در سال ۱۹۷۶ این نهاد نیکوکارانه را بنیان گذاردند. به گفته پادگرد اکنون و به لطف همراهیهای جیمی کارتر؛ رئیسجمهور اسبق ایالات متحده و همسرش، این سازمان در تمامی ۵۰ ایالت آمریکا و در بیش از ۷۰ کشور جهان فعالیت میکند و با همکاری مدارس، دانشگاهها شرکتها و سایر گروهها برای طراحی و ارائه برنامههای داوطلبانه ساختوساز تا الان به بهبود شرایط سکونت بیش از ۶۰ میلیون انسان کمک کرده است.»
پادگرد انگیزه این خیریه برای فعالیت در عرصه مسکنسازی را اینطور بیان میکند: «این سازمان بر این باور است که مسکن امن و پایدار، بنیان محکمی برای رشد کودکان، بهبود سلامتی، افزایش فرصتهای آموزشی و اقتصادی، ایجاد اعتماد به نفس و ثبات در خانوادهها است.»
(Clothed by Faith) به معنی «پوشیدهشده توسط ایمان» و اعطای عزت نفس به نیازمندان
پنجمین خیریه معرفیشده در این قسمت از پادگرد، (Clothed by Faith) به معنی «پوشیدهشده توسط ایمان» است. مؤسس این خیریه زنی به نام اِبی فیوری (Abi Fourie) است که «در کودکی مجبور به استفاده از لباسهای اهدایی و دست دوم شده بود و هیچوقت خاطرات تلخ تحقیر و طردشدگی به خاطر نداشتن لباس خوب و مناسب را فراموش نمیکرد.» او که در بزرگسالی در شهر نسبتاً مرفه کیتی تگزاس ساکن شده بود به فکر کمک به همسایگان نیازمندش افتاد و اقدامات نیکوکارانه خود را در سال ۲۰۱۳ با خرید چنددست لباس و هدیه آنها به کودکان نیازمند آغاز کرد و اسم این حرکت را (Clothed by Faith) به معنی «پوشیدهشده توسط ایمان» گذاشت. فیوری که در کودکی رنج تحقیرشدگی را حس کرده بود «لباس ها را به شکل زیبا بستهبندی میکرد تا دریافتکننده، احساس ارزشمند بودن کند.» به این ترتیب هدف فیوری از این کار فقط دادن لباس نبود بلکه او به دنبال اهدای کرامت انسانی به افراد نیازمند بود.
این خیریه که امروزه به سازمانی گسترده تبدیل شده است، با مدارس و نهادهای خیریه بسیاری همکاری میکند و به کمک آنها، لباسهای اهدایی نو یا تمیز و سالمی را که از خیرین دریافت کرده است، به دست نیازمندان میرساند. نیروهای داوطلب این مؤسسه این لباسها را که شامل جوراب، لباس زیر نو، چند دست لباس مناسب فصل و کفش است و ارزش تقریبی آن حدود ۳۰۰ دلار است، بعد از دستهبندی به همراه یادداشتهای امیدبخش به نیازمندها میرسانند. این خیریه تاکنون موفق به امدارسانی به بیش از ۱۵۰ هزار نفر نیازمند شده است.
کیوا (Kiva) و وام به فقرا
مؤسسه بعدی معرفیشده، کیوا (Kiva) نام دارد که توسط جسیکا جکلی و مت فلنری (Matt Flannery and Jessica Jackley) در شرق آفریقا و در ماه اکتبر 2005 تأسیس شد. بنیانگذاران کیوا با هدف گسترش دسترسی مالی و کمک به رشد جوامع محروم، این سازمان غیرانتفاعی را تأسیس کردند که با اعطای وام به افراد محروم به شکل دادن فرهنگ صدقهگیری برایشان فرصت رشد ایجاد میکند. به نظر آنها بیش از 1.7 میلیارد نفر از جمعیت جهان به بانک دسترسی ندارند و کیوا از طریق پلتفرم آنلاین خود این امکان را برای کارآفرینها و افراد نیازمند مهیا میکند تا درخواست وام خودشان را ایجاد کنند و این قرضدهندگان هستند که تصمیم میگیرند کمک خیر خود را که میتواند مبلغی بیش از ۲۵ دلار باشد در چه موردی هزینه کنند.»
(Aging religious) و کمک به راهبهها و کشیشان سالخورده
Aging religious، هفتمین مؤسسه معرفیشده در این اپیزود است که در اواسط دهه ۱۹۸۰ میلادی با آشکارشدن نتیجه پژوهشها درباره کمبود مالی عظیم دو میلیارد دلاری برای مراقبت از راهبهها و کشیشهای سالخورده با هدف رسیدگی فوری به نیازهای بازنشستگی اعضای روحانی سالخورده و حفظ کرامت و آسایش آنها تأسیس شد. این خیریه با جمعآوری کمکهای مردمی و اعطای کمکهای بلاعوض به صومعهها و جوامع مذهبی در سراسر ایالات متحده، به این افراد در جهت رفع نیازهای فوری دوره سالمندیشان یاری میرساند. این نیازها طیف گستردهای را شامل میشوند که از جمله آنها میتوان به «ارتقای ایمنی و دسترسپذیری فضاهای زندگی، کمک به بهسازی ساختمانهای صومعهها و خانههای بازنشستگان از طریق نصب آسانسور و صندلی بالابر، حذف پلههای غیرضروری، تعبیه درهای خودکار و رمپ ویلچر» اشاره کرد. به بیان دیگر این خیریه تلاش میکند تا روحانیون سالخورده در باقیمانده عمرشان زندگی آرامی را تجربه کنند. براساس آمارها تنها در سال گذشته، ۹۷ نهاد مسیحی از کمکهای این خیریه برخوردار شدند.
بنیاد «العین» و خدماترسانی به کودکان یتیم در عراق، افغانستان و غنا
آخرین مؤسسه این اپیزود، یک مؤسسه خیریه عراقی به نام «بنیاد خدمات اجتماعی العین» است که در جامعه جنگزده عراق برای کمک به کودکان یتیم و بیسرپرست در سال 2006 تأسیس و شروع به کار کرد. پادگرد هدف این سازمان را اینطور تشریح میکند که: «این سازمان با هدف رفع جامع نیازهای کودکان یتیم عراق و خانوادههای آنها با حمایت آیتالله سیستانی شروع به کار کرد و توانست کمکهای مردمی را برای حمایت از این قشر آسیب پذیر جذب کند.»
فعالیتهای این خیریه در سال ۲۰۲۱ به افغانستان و غنا هم گسترش یافت. از جمله مهمترین خدمات این خیریه میتوان به «کمکهای نقدی و غیرنقدی ماهانه، مراقبتهای بهداشتی، پرداخت هزینههای درمانی و حمایتهای ویژه برای کودکان با نیازهای پزشکی خاص و روانشناختی اشاره کرد. العین همچنین بر توانمندسازی و پرورش استعدادهای کودکان یتیم به ویژه نخبگان از طریق حمایتهای آموزشی تمرکز دارد.» از دیگر اقدامات این مؤسسه میتوان به تأمین مسکن مناسب از طریق ساخت و بازسازی و رسیدگی به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زندگی این کودکان اشاره کرد.
العین تلاش میکند تا تمامی جنبههای زندگی کودکان یتیم را بهبود ببخشد و آیندهای روشن برای آنها رقم بزند. افزونبراین معتقد است که کودکان بهترین مراقبت را از اعضای خانواده خود و در خانه دریافت میکنند لذا این مؤسسه، یتیمخانهای ندارد و بنابراین ترجیح میدهد کودکان را از محیط طبیعی زندگیشان دور نکند. «العین» ارزیابی درآمدی خانوادهها را هر دوسال یکبار تکرار میکند تا اطمینان حاصل کند که کودکان یتیم همچنان به کمک ارائهشده نیاز دارند.
یکی از ابتکارات این خیریه مرکز حمایتی «حکایت من» است؛ ساختمانی هشت طبقه در نجف اشرف که دورههای چندروزه در اعیاد برگزار میکند و تلاش میکند به بازسازی روانی فرهنگی و اجتماعی کودکان یتیم با بهرهگیری از روشهای مدرن مانند بازیدرمانی، هنردرمانی، فعالیتهای گروهی کمک کند. این برنامه به طور کلی با ایجاد اعتماد به نفس در میان کودکان، فرصتی برای بیان احساسات و ترسیم یک چشمانداز اولیه از آینده آنها کمک میکند. این خیریه امروز با بیش از دو هزار داوطلب در ۱۴ کشور جهان فعالیت دارد و در طول ۲۰ سال فعالیت خودش توانسته به بیش از ۱۹۴ هزار کودک یتیم خدمترسانی کند. در سال ۲۰۲۴ حدود ۱۰۰ هزار کودک یتیم در کشورهای عراق، افغانستان و غنا حمایت مستمر از العین دریافت کردند. گفتنی است که العین تمام کمکهای مالی را بدون دخل و تصرف صرف مقاصد خیرخواهانه میکند و هزینههای اداری این مؤسسه را دفتر آیتالله سیستانی پوشش میدهد.
معرفی کتاب «خیریه سمّی»
بخش دیگری از این قسمت از پادگرد به معرفی و شرح ایدههای رابرت لوپتون (Robert D. Lupton) در کتاب خیریه سمّی اختصاص دارد. لوپتون که یک فعال خیریهای مسیحی است، در کتاب «خیریه سمی» قصد دارد بگوید چطور میتوانیم به نیازمندان و محرومان جامعه به شکلی کمک کنیم که تغییرات واقعی و ماندگار ایجاد کند.
وی در این کتاب اشاره میکند کسانی که میخواهند به فقرا به شکل مؤثر کمک کنند لازم است به سوگندنامه بقراط پایبند باشند. وی بر پایه تجربیاتش و با الهام از این سوگندنامه، شش اصل را بیان میکند و آنها را نقطه آغازی برای ارائه خدمات مؤثر معرفی میکند.
فقط مشوق باشید
به بیان پادگرد نخستین اصل لوپتون عبارت است از: «هرگز برای نیازمندان کاری را انجام ندهید که خودشان توان انجام آن کار را دارند چون این کار باعث ناتوانتر شدن آنها میشود.» لوپتون برای شفاف کردن این اصل از مثال تلاش کرم ابریشم برای خروج از پیله یاد میکند و توضیح میدهد که: «تقلای یک پروانه برای بیرون آمدن از پیلهاش یک فرایند ضروری برای انسانها است و نباید با مداخلههای به ظاهر دلسوزانه از بین برود. یک فرد نیکوکار، میتواند مشوق و مربی باشد اما هرگز نباید نقش سرپرست را به عهده بگیرد.»
کمکهای یکطرفه را محدود کنید
اصل دوم لوپتون به کمکهای یکطرفه اختصاص دارد. در این رابطه او معتقد است نیکوکاران باید «کمکهای یکطرفه را به شرایط اضطراری محدود کنند.» به نظر وی: «در یک وضعیت اضطراری مداخلات فوری ضروری است اما این استراتژی برای مواجهه با مشکلات معمولی کارآمد نیست. طبیعی است که پس از وقوع سیل ویرانگر، خدمات اضطراری مثل مراقبتهای پزشکی، سرپناه و غذا به محل حادثه سرازیر بشوند اما با گذشت زمان نیازها تغییر میکنند و به مشاوره تخصصی، برنامهریزی عملی و ترکیبی از وامها و کمکهای مالی برای بازسازی نیاز است.» لوپتون به مضرات این کمکهای یکطرفه در مواقع غیرضروری هم اشاره کرده و مینویسد: «تجربه نشان داده است کمکهای مستقیمی که فراتر از بحران اولیه ادامه پیدا میکنند این الگو را به دنبال خواهند داشت: بار اول که کمک میکنید از شما قدردانی میشود. بار دوم انتظار ایجاد میشود. بار سوم کمکها به یک مطالبه بدل میشود. بار چهارم تبدیل به یک حق مسلم میشود و بار پنجم وابستگی شکل میگیرد. پس در حالی که کمکهای یکطرفه ممکن است ظاهراً رویکردی مذهبی و خیرخواهانه داشته باشند، اما میتوانند رابطه بین کمککننده و دریافتکننده را هم تضعیف کنند. چنین خیریهای به طور ضمنی این پیام را میرساند که دریافتکننده هیچ دارایی با ارزشی ندارد که بتواند در ازای آن به کمککننده ارائه دهد.»
به دنبال اثرگذاری پایدار باشید
لوپتان به دنبال اثرگذاری پایدار است و در این زمینه به خوانندگان خود توصیه میکند: «اگر دنبال اثرگذاری پایدار هستید نیازمندان را از طریق اشتغالزایی، وامدهی و کارهایی از این دست توانمند کنید. وامدهی به فقرا، رابطه دوطرفه همراه با مسئولیتپذیری و احترام متقابل نیز ایجاد میکند. این کار برخلاف کمک بلاعوض به گیرنده این فرصت را میدهد که مسئولیتپذیری و استقلال مالی خود را هم تقویت کند.» او سرمایهگذاری را بهترین روش برای اشتراک گذاشتن منابعی مثل دانش ارتباطات، تخصص و انرژی میداند و بر این باور است که نیکوکاران «با ایجاد فرصتهای شغلی، میتوانند فقرا را توانمند کنند.»
نیازهای مخاطبان را در اولویت قرار دهید
اصل چهارم این سوگندنامه به اولویتبندی نیازها براساس منافع شخصی نیازمندان اختصاص دارد. لوپتون در اینرابطه میگوید: «یادتان نرود که باید نیازهای مخاطبان را نسبت به منافع شخصیتان در اولویت قرار بدهید، چون گاهی اوقات منافع یک سازمان میتواند به طور نامحسوس بر نیازهای واقعی فقرا اولویت پیدا کند.
به سخنان نیازمندان گوش فرا دهید
پنجمین اصل لوپتون درباره شنیدن سخنان مخاطبان در سازمانهای خیریه است. او به نیکوکاران توصیه میکند: «با دقت به کسانی که قصد کمک به آنها را دارید گوش بدهید؛ چون این افراد ممکن است به دلایل مختلف تمایلی به بیان تمام حقیقت نداشته باشند. ترس از قضاوت شدن، نگرانی از دست دادن حمایت یا حتی ترس از ناشکر و ناسپاس به نظر رسیدن میتواند باعث از دست رفتن جزئیات و اطلاعات مهمی بشود. همانطور که یک پزشک ماهر از طریق معاینه دقیق به تشخیص و درمان درست میرسد، یک فعال حوزه خیریهای هم باید یاد بگیرد با دقت رفتارها را مشاهده کند، سؤالات عمیق و هدفمند بپرسد، از شهود خودش استفاده کند و چیزهایی که به طور معمول گفته نمیشوند را بشنود.»
آسیب نرسانید
آخرین اصل سوگندنامه لوپتون به پیامدهای تغییرات اشاره دارد. او به نیکوکاران یک تذکر جدّی میدهد و آن اینکه: «از همه مهمتر این است که آسیبی نرسانید. هر تغییری پیامدهایی دارد. اگرچه پیشبینی تمام پیامدها غیرممکن است اما باید تلاش کنیم ارزیابی خوبی از تأثیر آنها داشته باشیم. پیش از هر اقدامی لازم است با انجام یک مطالعه تأثیر بررسی کنیم تا بفهمیم کارهای خیر ما چه پیامدهای ناخواستهای ممکن است به دنبال داشته باشد.»
راهکارهایی برای جلب مشارکت مردم در خیریهها
آخرین نکته این اپیزود، پاسخ به این پرسش است که چه راههایی برای مشارکت افراد در امور خیریه وجود دارد؟ نویسندگان شرکت در امور خیریه را محدود به کمکهای مالی نمیدانند و بر این باورند که باید به چند مورد توجه ویژه داشت و از آن جمله اینکه: «صرف زمان به ویژه برای کسانی که در ابتدای مسیر فعالیت خیریه هستند یا منابع مالی محدودی دارند سبب میشود افراد با این کار تجربه دستاولی از فعالیتهای معنادار در یک سازمان خیریه به دست آورند و ارتباطات عمیقتری در این مسیر ایجاد کنند. از طرف دیگر تخصیص ثروت و کمکهای مالی، منابع اساسی برای خیریهها فراهم میکند تا فعالیت آنها را پایدار نگه دارند، کارکنان مناسب استخدام کنند، برنامههایشان را توسعه بدهند و در نهایت مأموریتشان را به سرانجام برسانند و فرصتی برای ایجاد تأثیر ماندگار در زمینههای مورد نظر افراد را فراهم کنند.
همچنین به کار گرفتن تواناییها، مهارتهای حرفهای و تخصصی افراد به اندازه کمکهای مالی آنها ارزشمند است. کارهایی نظیر مشاوره حقوقی رایگان، خدمات حسابداری، کمک در برنامهریزی استراتژیک یا پشتیبانی فنی به خیریهها کمک میکند بهتر با چالشها مواجه بشوند، کارایی عملیاتیشان را بهبود بدهند و با هزینه کمتری آن را توسعه دهند. از سوی دیگر انجام تبلیغ، حمایت، روایتگری و پشتیبانی عمومی، آگاهی جامعه را افزایش میدهد و الهامبخش است. همچنانکه تبلیغ مؤثر میتواند شور و اشتیاق فردی را به اقدام جمعی تبدیل کند و باعث شود دیگران اهمیت و فوریت یک هدف خاص را درک کنند. همینطور نباید از ارتباطات و سرمایه اجتماعی غافل بود: «استفاده از ارتباطات، سرمایه اجتماعی و روابطی که افراد میتوانند برای خیریه به کار بگیرند هم یک راه ارزشمند برای انجام کار خیر است که میتواند شامل ارتباط دادن سازمانها با حامیان بالقوه، داوطلبان، همکاران یا سایر منابع ارزشمند در شبکههای شخصی و حرفهای فرد باشد.»