«جشن فرخندۀ فروردین است، روز بازار گل و نسرین است.» نوروز بزرگترین جشن ملّی ایرانیان است که در نخستین ماه و سال خورشیدی – آن گاه که آفتاب به برج حمل انتقال یابد و شب و روز برابر گردد- آغاز میشود. در دانش ستارهشناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیمکره شمالی زمین به لحظهای گفته میشود که خورشید از صفحه استوای زمین میگذرد و به سوی شمال آسمان میرود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده میشود، در تقویم هجری خورشیدی، لحظه تحویل سال، تعیینکنندۀ نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین است. نوروز در تقویم میلادی با ۲۰ ، ۲۱ یا ۲۲ مارس مطابقت دارد.
نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته میشود و روز آغاز سال محسوب نمیشود. نوروز همچنین در برخی از کشورها تعطیل رسمی است.
در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از سه هزار سال دارد و امروزه نزدیک به 400 میلیون نفر آن را جشن میگیرند به ثبت رسیده است. در هفتم فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورۀ جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر به عنوان «دبیرخانۀ نوروز» شناخته شد.
نوروز در زمان سلسله هخامنشیان
کوروش دوم؛ بنیانگذار هخامنشیان، نوروز را در سال ۵۳۸ قبل از میلاد، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامههایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکانهای همگانی و خانههای شخصی و بخشش محکومان اجرا مینمود. این آیینها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار میشده است. در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار میشد. شواهد نشان میدهد داریوش اول هخامنشی، به مناسبت نوروز در سال ۴۱۶ قبل از میلاد سکهای از جنس طلا ضرب نمود که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده است.در دوران هخامنشی، جشن نوروز در مدتی میان ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار میشده است.
نوروز در زمان اشکانیان و ساسانیان
برگزاری جشن نوروز در دوران اشکانیان و ساسانیان چند روز (دست کم شش روز) طول میکشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم میشد. نوروز کوچک یا نوروز عامه به مدت پنج روز، از یکم تا پنجم فروردین برگزارمیشد و روز ششم فروردین (خردادروز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا میشد که ویژۀ خواص و نزدیکان پادشاه بود. نوروز خاصّه را نوروز بزرگ و جشن بزرگ هم خواندهاند. در «نوروزنامه خیام» آمده است: «روز نوروز نخست کس از مردمان بیگانه موبد موبدان پیش ملک آمدی با جام زرین... چون موبد موبدان از آفرین بپرداختی، پس بزرگان دولت درآمدندی و خدمتها پیش آورندی.»
اردشیر بابکان؛ بنیانگذار سلسله ساسانیان، در سال ۲۳۰ میلادی از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسند. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت و نوروز در قلمرو روم به Lupercal معروف شد.
در دوران ساسانیان ، ۲۵ روز پیش از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا میکردند، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن و لوبیا) را میکاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را جمع نمیکردند. هر کدام از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران همچنین رسم بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند. از زمان هرمز اول مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن نمایند. همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز بهعنوان عیدی متداول شد.
سفرههای نوروزی
سفره هفتسین و هفتمیوه از سفرههای نوروزی است که در ایران، جمهوری آذربایجان و تاجیکستان، افغانستان و بخشهایی از جغرافیایی نوروز رایج است. در بسیاری از نقاط ایران، جمهوری آذربایجان و برخی از نقاط افغانستان، سفره هفتسین پهن میشود. در این سفره هفت چیز قرار میگیرد که با حرف سین آغاز شده باشد؛ مثل سیر، سنجد، سمنو، سیب و ... به هفت سینی که چیده میشود معانی خاصی نسبت دادهاند. مثلاً سیب را نماد زیبایی و تندرستی، سنجد را نماد عشق و محبت، و سکه را رزق و روزی گفتهاند.
در بخشی از افغانستان وتاجیکستان، سفره هفتمیوه میگسترانند. سفره نوروز از زمانهای کهن بوده، اما به این صورت بوده است که سفرهای را پهن میکردند و در بشقابهای سفالی و یا فلزی، انواع آجیلهای خشکشده مانند توت خشک - برگه خشکشده زردآلو و هلو و پُختیک (لبوی پختهشده و خشکشده) و عسل و سرشیر خشکشده، کلوچه، گعگ (کیک) قطاب و نان سرموکی و... میگذاشتند. تخم مرغ رنگشده نیز حتماً در سفره وجود داشت. در این سفره بعضی چیزها فقط جنبه زیبایی داشت مانند تخم مرغ و آیینه ولی سایر چیزها برای خوردن و پذیرایی مهمانان بود و هرزمان که تمام میشد بلافاصله صاحبخانه ظروف را مجدد برای مهمانان جدید پر میکرد. مردم قبل از نوروز به حمام میرفتند و شلوغ ترین روزهای سالِ گرمابهها، چند روز سال نو بود.
در کابل و شهرهای شمالی افغانستان، سفره هفتمیوه متداول است. در این سفره، هفت میوه قرار میگیرد، از جمله کشمش سبز و سرخ، چارمغز، بادام، پسته، زردآلو و سنجد. چیدن سفرهای مشابه با استفاده از میوۀ خشکشده، در بین شیعیان پاکستان هم مرسوم است. علاوه بر این، سفره هفت «شین» در میان زرتشتیان و سفره هفت «میم» در برخی نقاط واقع در استان فارس در ایران متداول است.
شب نوروز، همه، پلو یا چلوخورش میخوردند. بسیاری از خانوادهها سالی فقط یک بار میتوانستند چلوخورش بخورند و آن هم شب نوروز بود. [توانگران] از این پلو در میان فقرا هم توزیع میکردند. در مناطق شمال غربی ایران، مردم در زمان عید نوروز برای فقرا لباس نو میفرستادند و حتی سعی میکردند از غذاهای نوروزی خود، آنها را هم سهیم کنند.
در مجموع میتوان گفت در بهار که زمین زنده میشود، دلها هم به هم نزدیکتر میشود و شکوفههای مهربانی در قلبها جوانه میزند؛ آن لحظهای که انسانهای مهربان، نوعدوست و خیّر، ابزار گرهگشایی خداوند از کار بندگانِ نیازمند خویش میشوند، نان بر سر سفره بنده آبرودار و نیازمندش میگذارند یا دست محبت بر سر کودکی یتیم میکشند؛ باشد که در این ایام و در عید نوروز، دست خداوند شویم و خیر و برکت و عشق را به دیگران هدیه دهیم.
یادداشت از دکتر امید اخوی
پژوهشگر تاریخ فرهنگی ایران و خاورمیانه
منابع:
آموزگار ،ژاله. مجله کلک، مقالۀ نوروز.
اکرماف، الهام. «نوروز در ازبکستان». مصاحبه. موسسه مطالعات روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز، ۲۸ اسفند ۱۳۸۶.
بیرونی، ابوریحان. التفهیم لاوائل صناعه التنجیم، به تصحیح شادروان استادجلال همائی.
رزمجو، شاهرخ. آغاز سال نو در دوره هخامنشی. پژوهشکده مردمشناسی سازمان میراث فرهنگی ایران.
دیدگاه خود را بنویسید