به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، یکی از پدیدههای قابلتوجه در عصر حاضر، جهانیشدن اقتصاد است و این عامل سبب شده تا تغییرات در زمینۀ معضلات اقتصادی در کشورها بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد؛ معضلاتی که سبب به وجود آمدن پیامدهای مختلفی شده است. از جمله شاخصهایی که وضعیت نامناسب یک کشور را بازتاب میدهد، نابرابری اقتصادی است. افزون بر این، در چرخۀ نقل و انتقال ثروت، فاصلههای طبقاتی به وجود میآید و بر همین اساس، دولتها هموراه میکوشند تا نابرابری اقتصادی را تا حد ممکن کاهش دهند. خیریهها و سازمانهای مردمنهاد، نهادهایی تلقی میشوند که میتوانند از نابرابری اقتصادی بکاهند. توضیح اینکه، خیریهها میتوانند با سوق دادن امکانات از دهکهای بالا به دهکهای پایین جامعه، نقش مؤثری در از بین بردن نابرابری اقتصادی داشته باشند.
با وجود نقش و اهمیت قابلتوجه خیریهها در این زمینه، اما این نهاد در ایران کارایی چشمگیری ندارد و به بیان دیگر نقشه راهی برای فعالیت خیریهها در سطح جامعه وجود ندارد و از سوی دیگر، توزیع منابع خیر نیز به درستی صورت نمیگیرد. از این رو، نیاز است تا یک سازوکار تخصصی و کارآمد در این زمینه تعریف شود. بر همین اساس، بابک امینی، مربی گروه مهندسی صنایع دانشکدۀ فنی مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد لنجان اصفهان با همکاری سعید عبدالحسینی قهساره، سعید علیخاصی و امیر حیدری، مقالهای با عنوان «توسعه مدل عاملبنیان تأثیر توزیع مناسب منابع خیریهها بر نابرابری اقتصادی» سامان دادهاند که در شمارۀ دوم پژوهشنامۀ مطالعات وقف و امور خیریه منتشر شده است. در این مقاله کوشش شده تا تأثیر خیریهها و تأثیر توزیع مناسب منابع خیریهها بر نابرابری اقتصادی بررسی شود.
مروری بر روششناسی بحث
نویسندگان این مقاله، در یک فضای آزمایشگاهی، سازوکار توزیع مناسب منابع خیریهها را با طراحی سناریوهای مختلف بررسی کردهاند. از طرفی به دلیل زمانبر بودن اجرای سناریوها در فضای واقعی، از رویکرد مدلسازی عاملبنیان بهرهبرداری شده است. در توضیح این رویکرد میتوان گفت: مؤلفههای مختلف یک سیستم با استفاده از مفهوم عامل، مدلسازی میشوند و در علوم اجتماعی، هر عامل، نمایانگر یک فرد در جامعه محسوب میشود. از سوی دیگر، در این نوع مدلسازی میتوان تبادلها و پردازشهای میان مؤلفههای سیستم را نیز تعریف کرد. در این تحقیق، شبیهسازی در نرمافزار نِتلوگو پیادهسازی شده و برای مدلسازی سیستم اقتصادی مدنظر این تحقیق، از مدل Sugarscape اپستین و اکستل استفاده شده است.
این مدل بر مبنای موضوعی که هدف اصلی تحقیق است، توسعه داده شده تا نقش خیریهها و نحوۀ توزیع منابع خیریهها مدلسازی شود و با بهرهگیری از سناریوهای مختلف، تحقیق سامان یابد. پرسشهایی که با کاربست این رویکرد و طراحی سناریوها پاسخ داده میشود این موارد هستند: 1- افزودن خیریهها و مکانیزم رفتار خیر برای مردم در مدل Sugarscape چه تغییری در میزان نابرابری اقتصادی ایجاد میکند؟ 2- اگر مکانیزم «راهبری بهینه خیریهها» در مدل Sugarscape برای فعالیت خیریه تعریف شود، چه تأثیری بر میزان نابرابری اقتصادی میگذارد؟
بحثی دربارۀ مدل پیشنهادی
چنانکه پیشتر از آن سخن به میان آمد، سیستم اقتصادی مدنظر این تحقیق از مدل Sugarscape اپستین و اکستل به دست آمده است. در راستای هدف این تحقیق، عامل خیریه به این مدل افزوده شده و سپس توسعه داده شده است. با بهرهبرداری از مدلسازی عاملبنیان، یک جامعۀ مصنوعی شکل میگیرد که بر اساس آن میتوان الگوهای مدل را در زمینۀ نابرابری اقتصادی به دست آورد. این مدل عاملبنیان متشکل از دو گروه مختلفِ عامل است؛ عاملهای مردم و عاملهای خیریه.
تقریری بر مدلهای پیشنهادی
براساس مبانی روششناختی این تحقیق، میتوان مدلهایی را در راستای هدف اصلی تحقیق ارائه کرد. نخستین مدل را میتوان مدل توزیع مناسب منابع خیریهها و نقش خیریهها در نظام اقتصادی نامگذاری کرد. این مدل مبتنی بر ارتباطی است که میان مردم برخوردار با مردم کمتر برخوردار یا محروم برقرار است و در این میان از نقش خیریهها نیز سخن رفته است و مشخص شده که چگونه میتوان ثروت را از دهکهای پردرآمد جامعه به دهکهای کمدرآمد رساند. در این مدل، خیریه به مدل اپستین و اکستل افزوده شده و سپس سیستمی برای راهبری خیریهها در نظام اقتصادی در نظر گرفته شده است. از جمله مزایای این سیستم میتوان نقشآفرینی هدفمند و شفاف خیریهها در نظام اقتصادی را نام برد. افزون بر این، توزیع هدفمند ثروت از دهکهای بالای جامعه به دهکهای پایین میتواند گام مهمی در راستای از بین بردن نابرابری اقتصادی محسوب شود.
البته حکمرانی خیریهها در ایران موضوعی است که در پژوهشهای مختلف محل بررسی قرار گرفته است. برای نمونه در پژوهشی با عنوان «نظام حکمرانی خیریه در ایران: تحلیل و پیشنهادات اصلاحی»، از عرصههای مختلف این نظام حکمرانی سخن به میان آمده است و افزون بر این، سیاستگذاری تعیین اهداف، جهتگیریها و اولویتدهی و طراحی این نظام نیز محل تأمل قرار گرفته است. اما با وجود همۀ این موارد، مهمترین مسئله و نیازی که در این زمینه وجود دارد این است که خیریهها بتوانند به درستی راهبری شوند و سازوکار مناسبی برای به وجود آوردن این فضا فراهم شود.
افزون بر مدل نخست، میتوان از مدل دیگری هم سخن به میان آورد که در آن، عناصری نظیر سیاستگذاری، تنظیمگری و تسهیلگری نقشآفرینی میکنند و میتوان در این مدل بازیگران نظام حکمرانی خیریه در ایران را تحلیل کرد. توضیح اینکه، مدل Sugarscape از اپستین و اکستل، نابرابری اقتصادی حاصل از محدود بودن منابع در محیط و توزیع نامتوازن آن میان مردم را شبیهسازی میکند. براساس هدف اصلی این تحقیق که عبارت از بررسی مدل بهینۀ خیریهها در فضای آزمایشگاهی است، این مدل توسعه داده شده است و خیریهها و مکانیزمهای مرتبط با راهبری آنها در مدل این مقاله، به مدل Sugarscape افزوده شدهاند. سپس با بهرهگیری از سناریوهای مختلف، به شبیهسازی تأثیر فعالیت خیریهها مدل راهبری بهینۀ خیریهها در محیط پرداخته شده است.
بحثی دربارۀ سناریوهای مختلف
چنانکه گذشت دو پرسش اصلی که این تحقیق عهدهدار پاسخ به آنها عبارت از اینها است: 1- وجود خیریهها در مدل Sugarscape اپستین و اکستل چه تغییراتی در وضعیت کلی جامعه ایجاد میکند؟ 2- نقش دولت در سیاستگذاری و چینش نظام حکمرانی درست چه تغییری در نوع و میزان اثرگذاری خیریهها در جامعه دارد؟ سناریوهای مختلف، بازتابدهندۀ وضعیتهای مختلفی از نوع چینش عوامل سیستم هستند که با تفسیر نتایج حاصل از اجرای آنها در محیط شبیهسازیشده، پاسخ به این پرسشها به دست میآید.
سناریوی نخست به بررسی نابرابری حاصل از مدل Sugarscape اپستین و اکستل و اجرای مدل اصلی بدون فعالیت سازمانهای مردمنهاد و خیریه میپردازد. در این سناریو چنین انتظاری وجود دارد که به دلیل تعاملات اقتصادی میان عوامل و متفاوت بودن رفتار عوامل با یکدیگر، نابرابری اقتصادی به وجود میآید. اما از آنجا که در این سناریو خیریه وجود ندارد و منطبق بر مدل اصلی Sugarscape اپستین و اکستل است، نتایج به دست آمده از آن، معیار مقایسهای برای سناریوهای دیگر در نظر گرفته میشود.
اما در این بخش باید از مدل مفهومی اجرای سناریوی اول سخن به میان آورد که در آن، جریان توزیع ثروت میان طبقات برخوردار با طبقات متوسط و محروم مطرح میشود که در آن خیریهها حضور ندارند. با بررسی نتایج حاصل از اجرای این سناریو در شبیهسازی، مشخص میشود که ضریب جینی در طول مدت 20 سال یک روند صعودی داشته و در پایان سال بیستم به مقدار 0.479 رسیده است. افزون بر این، براساس گزارشها، تعداد زیادی از افراد جامعه از لحاظ میزان ثروتِ در اختیار، جزو دهکهای پایین جامعه و در دستهبندی افراد فقیر یا کمبرخوردار جامعه قرار گرفتهاند.
سناریوی دوم به بررسی تأثیر ورود خیریهها به سیستم بدون راهبری بهینۀ خیریهها و آسیب توزیع منابع به صورت ناهماهنگ توسط خیریهها میپردازد. تفاوت این سناریو با سناریوی پیشین در این است که موجودیت خیریهها به سیستم افزوده شده است و خیریهها جریان انتقال ثروت از دهکهای بالای جامعه به سمت دهکهای پایین را ایجاد میکنند. البته به دلیل فقدان نظام حکمرانی مناسب در این سناریو، در زمینههای مختلف خیریهها با مشکل مواجه میشوند.
در تحلیل روند تغییرات شاخصها در اجرای سناریوی دوم باید گفت که به صورت میانگین، ضریب جینی در سناریوی دوم از سناریوی اول کمتر است و این موضوع بازتابدهندۀ این است که وجود سازمانهای خیریه با ایفای نقش ایجادکنندۀ جریان انتقال پول از دهکهای بالا به سمت دهکهای پایین درآمدی منجر به کاهش ضریب جینی و نابرابری اقتصادی شده است و پیشفرض مدل اپستین و اکستل مبنی بر ایجاد نابرابری اقتصادی را تغییر میدهد. افزون بر این، مقایسۀ نتایج حاصل از این دو سناریو، میتواند فرضیه تحقیق را تأیید کند که عبارت از این فرض است: خیریهها میتوانند بر کاهش نابرابری اقتصادی در مدل اپستین و اکستل موثر باشند.
سومین سناریو به بررسی نقش ایجاد سیستم توزیع مناسب منابع خیریهها در جهت تنظیمگری و جهتدهی فعالیت خیریهها اختصاص دارد. این سناریو با وجود خیریهها و سیستم توزیع مناسب منابع خیر با تعداد 1000 عامل مردم در مدت 20 سال اجرا شده است. نتایج حاصل از اجرای این سناریو در شبیهسازی، بازتابدهندۀ چنین درکی است که ضریب جینی در مدت 20 سال سیر نزولی داشته است.
جمعبندی و نتیجهگیری از بحث
در این تحقیق مدل اپستین و اکستل برای تأثیر خیریهها توسعه یافتند و عامل خیریه به این مدل افزوده شد. افزون بر این، مدل رفتاری مردم نیز توسعه یافت و رفتار خیر برای آنان مدلسازی شد. پرسشهایی که برای این موضوعات طرح شد عبارت از این موارد بودند: آیا ایجاد نهاد خیریه و رفتار خیر توسط مردم تأثیری بر نابرابری اقتصادی میگذارد؟ و دوم اینکه، نقش وجود سیستم توزیع مناسب منابع خیر در مدلهای مختلف چگونه است؟ در همین راستا، دو نوع مختلف مدل رفتاری خیریهها توسعه داده شد. در مدل نخست، خیریهها، به عاملهایی که به آنها مراجعه کردهاند کمک میکنند که این مدلها، دارای ضعفهای مختلفی است. چهاینکه، باید سیستمی وجود داشته باشد تا خیریهها بتوانند خدمات خود را در قالب آن ارائه دهند و در سطح کلان جامعه، منابع خیر بهنحو مناسب و هدفمندی میان افراد کمبرخوردار توزیع شود.
افزون بر اینها، برای بررسی پرسشهای تحقیق از سه سناریو سخن به میان آمد. در سناریوی نخست، مدل اصلی اپستین و اکستل اجرا و سپس گزارشهای مختلفی از وضعیت اقتصادی جامعه ارائه شد. در سناریوی دوم، خیریه و رفتار خیر به مدل اضافه شد و نتایج حاصل از اجرای شبیهسازی آن بررسی شد. در مقایسۀ سناریوی اول و دوم مشخص شد با وجود اینکه مکانیزم رفتاری خیریهها بهینه نیست، نسبت به عدم وجود خیریهها، سطح نابرابری اقتصادی در جامعه بهبود یافته است. این مسئله بازتابدهندۀ تأثیر وجود خیریهها و رفتار خیر در کاهش نابرابری اقتصادی در مدل اپستین و اکستل است. از سوی دیگر، سناریوی سوم برای بررسی تأثیر وجود پلتفرم راهبری بهینۀ خیریهها طراحی شده است. در این سناریو خیریهها زیر نظر یک بانک اطلاعاتی متمرکز فعالیت میکنند و با استفاده از آن میتوانند نیازمندان واقعی را شناسایی کنند و از ارائۀ خدمات موازی توسط چند خیریه به یک عامل، جلوگیری شود.
در نهایت میتوان از این مطلب سخن به میان آورد که این تحقیق را میتوان به مثابۀ یک مدل برای پژوهشگران اقتصادی دانست. توضیح اینکه، براساس مدل این تحقیق، میتوان به بررسی تأثیر وجود رفتار خیر پرداخت. از طرفی این مدل قابلیت بهبودیافتن را نیز دارد و میتواند تا جایی پیش برود که به یک مدل واقعی نزدیکتر شود.
یادداشت از دکتر مرتضی اوحدی
پژوهشگر و مدرس دانشگاه
دیدگاه خود را بنویسید