به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، مهندس علی راد؛ مدیرعامل جامعه یاوری فرهنگی در میزگرد تخصصی «مدرسهسازی و مدرسهیاری در ایران» که با هدف بررسی چالشها و فرصتهای این حوزه و طرح انتظارات از سیاستگذاران و دولت، دیماه سال 1403 به همت پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران و با همکاری مؤسسه خیریۀ نیکگامان جمشید برگزار شد، به ایراد سخن پرداخت.
راد در این نشست با اشاره به چالشهای موجود در زمینه مدرسهسازی بیان کرد: یکی از چالشهایی که وجود دارد، سیاستهای متفاوت رؤسای سازمانهاست. جامعه یاوری فرهنگی 40 سال سابقه در این زمینه دارد و از ابتدا هم با هدف مدرسهسازی تشکیل شده است و در 15 سال اخیر درگیر مدرسهیاری هم بوده است، اما سیاستهای متفاوتی در رؤسای سازمان دیده شده است. البته نام نمیبرم، زیرا براساس حرکتی که صورت گرفته، فراز و فرودها مشخص است. اگر در سازمانی سند جامعی شکل بگیرد شاید بتواند به مدرسهسازی کمک کند که سازمان نوسازی متولی اصلی این کار در ایران است و طبیعتاً تمام مؤسسات و افراد باید با آن هماهنگ شوند؛ از جمله خود جامعه خیرین مدرسهساز به عنوان یک مؤسسه بزرگتر و جامعه بزرگتر که این فضای همکاری را دارند. اگر در آنجا اتفاق مهمی بیفتد و این انسجام شکل بگیرد قطعاً تأثیرش را میگذارد.
عدم هماهنگی میان آموزش و پرورش و سازمان نوسازی مدارس
وی تصریح کرد: در وزارت آموزش و پرورش و سازمان نوسازی مدارس، نکتهای که در این مدت حس کردیم این است که گویی در دو جزیره متفاوت حرکت میکنند؛ در صورتی که سازمان نوسازی، بازوی عمرانی آموزش و پرورش است. گاهی اوقات اتفاقاتی که در نوسازی تجربه میکنیم به اینصورت است که گویی آموزش و پرورش کاملاً با آن بیگانه است و در دو فضای متفاوت حرکت میکنند. همین تغییر در دو تا سه نوبت، موجب تشخیص اولویت یا از طرف آموزش و پرورش یا نوسازی بود برای اینکه در چه مناطقی چه مدارسی ساخته شود. بنابراین این نکته قابل تعمقی است که چرا وزارت آموزش و پرورش با بازوی عمرانی خود یعنی سازمان نوسازی انقدر فاصله دارند.
مدیرعامل جامعه یاوری فرهنگی در ادامه افزود: یکی از نکاتی که موجب دلسردی خیرین میشود مربوط به محتواها است. گاهی اوقات با افرادی مواجه میشویم که برای ساخت مدرسه تمایل دارند اما موضوعات محتوایی، آنها را دلسرد میکند. آموزش و پرورش فضایی است که همه فضای آماری کشور با آن دستوپنجه نرم میکنند. به این معنا که به هر شخصی مراجعه کنیم بالأخره یکی از وابستگانش با آموزش و پرورش ارتباط دارد، اما عدم توانمندی در موضوعات محتوایی و شکلگیری یک آموزش مؤثر از این طرف در ساخت مدرسه نیز تأثیر میگذارد. گاهی با خیرین صحبت میکنیم و میگویند مدرسه بسازیم که چه بشود؟ بنابراین اگر آموزش و پرورش در جای خودش تأثیرش را به درستی بگذارد، شاید مدرسهسازی نیز بتواند رشد مؤثری داشته باشد.
برخی در سازمان نوسازی به خیّر نگاه صرفاً مادی دارند
راد اظهار داشت: سازمان نوسازی بیشتر خیّر را مانند یک بانک نگاه میکند گویی که فقط جیب او مهم است. واقعیت ماجرا اینطور است و کمتر مشارکت یک خیّر و افزایش اثرات اجتماعی کار یک خیّر در آموزش و پرورش دیده میشود. البته در برخی از قسمتها و استانها این نگاه وجود دارد. از دستاندرکاران سازمانهای نوسازی یک جملهای میشنویم و آن اینکه به خیّر میگویند شما پول بدهید و با بقیهاش کاری نداشته باشید. یعنی گویی فقط و فقط روی پول متمرکز هستند. بنابراین مسئولین نگاهشان عمیق نیست و باید این رویه را اصلاح کنند.
وی بیان کرد: تأثیرات اجتماعی خیرین در ساخت مدرسه بسیار فراوان است که بخش مالی آن بسیار کوچک است. ما به عنوان یک مؤسسه خیریه در خیلی از پروژهها حدود 20 درصد از مبلغ کل را پرداخت میکنیم اما حضور مردم و حضور پتانسیلهای اجتماعی برای همافزایی مؤثری که در آموزش و پرورش باید اتفاق بیفتد، پارامتر بسیار مهمی است که گاهی اوقات خیلیخیلی کم دیده میشود. در بسیاری از استانها با تغییر یک مدیرکل، فضای استقبال و پذیرش خیّر عوض میشود.
مدیرعامل جامعه یاوری فرهنگی گفت: یکی دیگر از موضوعات، مربوط به ماده 172 است. شاید اگر نوسازی یک رفتار هماهنگی را ایجاد کند یا جامعه خیرین مدرسهساز به عنوان بخشی از پذیرش این مبالغ در نظر گرفته شوند، مشکل حل شود. در ماده 172 اصل ماجرا این است که هزینههایی که میشود با تأیید ذیحساب مورد پذیرش اداره دارایی قرار میگیرد که از درآمدهای شمول مالیات است. این کلیت موضوع است اما مشکل اصلی این است که در چند مورد که داشتیم، پولها به مجامع پرداخت میشود و بعد اداره دارایی به درستی ایراد میگیرد که ذیحساب نمیتواند این را تأیید کند؛ زیرا به صورت مستقیم اشاره شده است که وازیر به حسابهای دولتی بوده است. اگر این اتفاق میافتد پس باید یک سیاست جامع و یکدستی در جامعه رخ بدهد که اداره دارایی، مجمع خیرین را قبول کند به عنوان اینکه واسطه دریافت پول و واریز آن به حسابهای دولتی یا پیمانکار است.
راد اظهار داشت: برای یکی از این موضوعات، سال 1390 در مجموع عملکردمان اداره دارایی برای ما 258 میلیون تومان مالیات برید. استدلال آنها نیز درست است، چون پول به حسابهای دولتی واریز نشده است. اما گاهی اوقات نوسازیها به عمد برای اینکه پروژه را به ظاهر گران نکنند میگویند پول را به حساب مجمع خیرین بریزید و بعد مُمیز مالیات میتواند آن را قبول نکند و نمیپذیرد. در برخی از موارد نیز پذیرفته میشود. از این منظر شاید به یک اصلاح اساسی و یکدست شدن و تصمیم اساسی یکپارچه برای این موضوع نیاز است.
عدم استفاده از نام خیّر برای مدرسه بیاخلاقی است
وی تصریح کرد: موضوع بعدی تغییر نام است که گاهی اوقات با بیاخلاقی این اتفاق میافتد. یعنی روزی که تفاهمنامه نوشته و امضا میشود، تعهد دولت به نامگذاری مدرسه به نام خیّر با آگاهی کامل مدیرکل همراه است؛ یعنی او میداند که مدرسه تخریبی است و نام قدیمی روی آن است و میداند که بعد از افتتاح نیز نام مدرسه عوض نمیشود، اما با این حال چنین تفاهمنامهای را امضا میکند. یک وقت شما دچار برخی اتفاقات ناگهانی میشوید که میگوییم اشکالی ندارد اما در این زمینه با بیاخلاقی چنین اتفاقی میافتد و به اعتماد اجتماعی آسیب میزند. این موضوع حتی به آموزش هم صدمه وارد میکند. گاهی به مدیران مدارس میگفتیم مگر اولین چیزی که در این مدرسه یاد میدهیم اخلاق نیست؟ حال آنکه وقتی یک کسی کارنامهاش را میگیرد مهر مدرسه یک چیز و نام مدرسه یک چیز دیگر است.
ضرورت توجه به هنرستانسازی و مهارتآموزی
راد گفت: موضوع اساسیای که در امر مدرسهسازی باید به آن اشاره شود، موضوع هنرستان است. اگر قرار است منطبق بر اسناد بالادستی حرکت کنیم، در برنامه پنج سالهای که داریم حداقل در برنامه هفتم باید 49 درصد از کل ظرفیت آموزش و پرورش به هنرستانها برسد. الان 27 درصد، سهم هنرستانها و آموزش فنیوحرفهای است که باید این رقم را دو برابر کنیم. اگر اسناد بالادستی ملاک ما باشد، مشکل اساسی را چطور میخواهیم حل کنیم؟ جامعه یاوری الان هنرستانهایی را دارد که هنوز تجهیز نشدهاند. در یک هنرستان با نزدیک به چهار هزار و 200 متر زیربنا، امروز 180 دانشآموز دارد تحصیل میکند. اما چرا باید یک فضای چهار هزار متری بسازیم؟ براساس مستندات بالادستی گفتیم که سهم آموزش فنیوحرفهای را بالا ببریم؛ زیرا بالادستی است، حوزه مهارت را گسترش دهیم، کارآفرینی رشد کند و دیگر اینکه آفتهایی که از بیکاری وجود دارد را رفع کنیم. بنابراین اینها وجود دارد و در کشوری مانند آلمان حدود 200 مدرسه فنیوحرفهای میبینید و به همین دلیل در این کشور رشد صنعتی و کشاورزی بسیار زیاد است. اما در ایران علیرغم اینکه در اسناد بالادستی این موضوع محل توجه قرار گرفته است، اما ظرفیت مالی و تخصصی را برای این توسعه ایجاد نکردهایم.
دو مشکل در فضای مدرسهسازی
وی در جمعبندی صحبتهای خود گفت: دو مشکل در فضای مدرسهسازی را بسط میدهم؛ یکی موضوع اعتمادآفرینی در فضای خیریهها است. موضوع مولدسازی را یک سال و نیم قبل با آقای قفلی مطرح کردیم که ورود به این موضوع آسیبزننده است. همینجا هم خواهش میکنم که آموزشوپرورش این کار را رها کند. همان شبی که این موضوع مطرح شد، بیش از 25 خیّر مدرسهساز به من پیام دادند و گفتند وقتی آموزشوپرورش میخواهد مدارس را تخریب کند و بفروشد، دیگر مدرسه نمیسازیم. نمونهاش یکی از مدارسی است که در پرویزآباد قائن است و تخریبش کردهاند که وقتی درباره دلیل تخریب پرسیدیم گفتند وقتی واگذار شده است، کسی که مدرسه را گرفته مدرسه را تخریب کرده است تا در آن کار دیگری بکند اما روستا خالی از سکنه شده و آن را رها کرده و رفته است.
راد با اشاره به قانون مربوط به مالیات بیان کرد: در سال 1390 به شورای حل اختلاف مالیاتی و ... رفتیم اما همچنان آن مبلغ 258 میلیون تومان به علاوه 28 و نیم میلیون تومان جریمه را باید پرداخت کنیم، فقط به این دلیل که پولهای ما به حساب جامعه خیرین واریز شده بود. آنها حتی کارشناسی ما را نیز قبول نکردند. ما 14 میلیون تومان پول کارشناس دادیم اما قبول نکردند. بنابراین قبول نمیکنند و تاکنون نمونهاش را سراغ ندارم. نکته دیگر اینکه باید در گزارشها طوری عمل شود که نگاه خیرین را عوض کنیم. اما باید اشاره کنم که این کار زیرساختهایی نیاز دارد که یکی از آنها موضوع معلم است. سال قبل سونامی کمبود معلم آغاز شد و با این فضا کمتر میتوانید یک خیّر را اقناع کنید که نام مدرسه مهم نیست و به او بگویید من به تو یک گزارش از اثربخشی مدرسهای که ساختی میدهم. چهاینکه میزان اثربخشی آموزش نیز در فضای آموزشی ما بسیار لاغر و با اندام نحیف است. بنابراین فکر میکنم اگر به آن سمت برویم عالی است اما نیاز به یک همافزایی مشترک میان آموزشوپرورش و سازمان نوسازی باید وجود داشته باشد.
وی تصریح کرد: موضوع دیگر بحث نظارتها است. یک مدرسه را ساختیم که بانی آن خارج از کشور بود. وقتی به ایران آمد و از مدرسه پس از یکسال بازدید کرد دید که تمام تایلهای سقف ریخته بود و این فرد گفت آمده بودم تا مدرسه دیگری بسازم اما دیگر نمیسازم. وقتی به نوسازی اعتراض میکنیم، میگویند مدرسه تحویل آموزشوپرورش شده است و آنها نیز پول نگهداری ندارند. بر این اساس نگهداری یک فرهنگ میخواهد.
دیدگاه خود را بنویسید