28 آذر 1403
در کمک به نیازمندان، کرامت نفس و حق انتخاب آن‌ها را پاس بداریم / جشنواره نشان نیکوکاری منجر به دیده شدن خیریه‌ها و افزایش اعتماد می‌شود
یوسف اصلانی؛ مدیرعامل مؤسسه خیریه بهشت امام رضا (ع) در گفت‌وگو با دبیرخانۀ جشنواره ملی اعطای نشان نیکوکاری، ضمن ارائۀ تحلیلی از وضعیت امور خیریه در کشور از جشنواره حمایت کرد.

  به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، یوسف اصلانی؛ مدیرعامل مؤسسه خیریه بهشت امام رضا (ع) در گفت‌وگو با دبیرخانۀ جشنواره ملی اعطای نشان نیکوکاری، ضمن ارائۀ تحلیلی از وضعیت امور خیریه در کشور از جشنواره حمایت کرد. آنچه در ادامه می‌آید، حاصل این گفت‌وگوست:

- به عنوان پرسش نخست، بفرمایید که دغدغه شما در مجموعه بهشت امام رضا (ع) چیست و چه طرح‌های توسعه‌ای را دنبال می‌کنید؟ به خصوص با این توجه که مجموعه شما به خوبی در ماه‌های اخیر دیده شد و بازدیدی که ریاست محترم جمهور و وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی داشتند نیز در این زمینه مؤثر بود.

 مجموعه بهشت امام رضا (ع) به صورت تخصصی کار می‌کند؛ زیرا درد معلولان را به دلیل نگهداری قابل توجهی از عزیزان معلول حس می‌کند. مجموعه ما در 9 قسمت از بچه‌های معلول بی‌سرپرست به صورت ویژه نگهداری می‌کند. دغدغه ما نیز حضور معلولان در جامعه است و ما برای کل جامعه همین دغدغه را داشته‌ایم که همه در جامعه حضور داشته باشند. اینکه یک معلول در چارچوب خانه‌اش بماند و نتواند در جامعه حضور یابد خیلی سخت است. البته که وارد کردن این معلول به جامعه نیازمند فراهم آوردن یکسری شرایط است. 

 مثلا در بحث توسعه بهشت امام رضا (ع)، در منطقه پردیس، یک مجموعه بزرگ نگهداری از سالمندانِ بیمارِ رهاشده را تأسیس کرده‌ایم ولی هنوز به صورت رسمی افتتاح نشده است، با اینکه پذیرش در آن صورت می‌گیرد. اما وقتی به منطقه پردیس رفتیم، متوجه شدیم خانواده‌هایی که بچه‌های معلول دارند به دلیل اجاره‌های سنگین ملک، به شهر پردیس مهاجرت کرده‌اند و شاید شش یا هفت‌هزار پرونده به پرونده عزیزان کم‌توان به منطقه پردیس افزوده شد. وقتی این‌ها وارد آنجا شدند، عزیزان معلول و کم‌توان نیاز به امکاناتی مانند مراکز فیزیوتراپی، کاردرمانی، گفتاردرمانی، شنوایی‌سنجی، بینایی‌سنجی و ... داشتند. همچنین مدارس برای حضور بچه‌های استثنایی نیاز بود که این منطقه نداشت. 

 بر همین اساس، خیلی سریع بعد از افتتاح مرکز سالمندان، دو پروژه بزرگ را آغاز کردیم؛ یکی برای 200 دانش‌آموز استثنایی منطقه پردیس، رودهن و بومهن مدرسه ساختیم که بحمدالله 70 درصد پیشرفت دارد و قصد داریم در سال جدید تحصیلی از آن استفاده کنیم و عزیزان معلول و استثنایی را از خانه‌هایشان بیرون آوریم و بتوانند ثبت‌نام کنند و مدتی را به تحصیل بپردازند. در کنارش نیز احداث یکی از بزرگترین مراکز توانبخشی شامل فیزیوتراپی، کاردرمانی و دندان‌پزشکی را در شرق تهران آغاز کرده‌ایم. در غرب تهران چندسال قبل چنین مجموعه‌ای را افتتاح کردیم و این مجموعه شرق را نیز در دست احداث داریم. 

 همچنین در منطقه 12 تهران، اولین شیرخوارگاه را داریم برای عزیزان معلول ذهنی می‌سازیم. ما در یک فضای اجاره‌ای داریم این عزیزان را نگهداری می‌کنیم که ظرفیتمان نیز حدود 70 نفر است و تکمیل شده است و بچه‌ها دارند افزوده می‌شوند. بنابراین تصمیم گرفتیم با حمایتی که سازمان اوقاف از ما کرد، تأسیس چنین مجموعه‌ای را آغاز کنیم که حدود 70 درصد از پروژه پیشرفت کرده است و ان‌شاالله در ماه‌های آینده هر سه مجموعه باهم افتتاح می‌شوند.

- ان‌شاالله. وضعیت امور خیریه را چطور تحلیل می‌کنید؟ مهم‌ترین نقاط قوت و ضعف فعالیت‌های خیریه در ایران را چه مواردی می‌دانید؟

از جمله نقاط قوت رویکردی است که دولت و ارکان نظام نسبت به کار اجتماعی پیدا کرده‌اند و پی برده‌اند باید کار اجتماعی به دست مردم سپرده شود. وقتی 20 سال قبل این فعالیت را آغاز کردیم، چنین رویکردی نداشتیم. در آن زمان اصلاً با کلمه خیریه، ان‌جی‌او، گروه‌های جهادی و ... سازمان‌ها و نهادهای اجتماعی آشنایی نداشتند و اصلاً قبول نداشتند. سیستم‌های اجتماعی نیز به دست ارگان‌های دولتی اداره می‌شد. اما الان پذیرفته‌اند و جامعه به نقطه‌ای رسیده است که کار اجتماعی باید به دست مردم واگذار شود و این نقطه بسیار مثبتی است که مردم وسط آیند. سازمان بهزیستی، کمیته امداد، هلال احمر و دیگر ارگان‌های اجتماعی به این نتیجه رسیدند که نظارت کنند و کار را به مردم بسپارند. 

اما نقطه ضعفی که در حوزه اجتماعی من را آزار می‌دهد و نه‌تنها آسیب مراکز خیریه است، بلکه مراکز نظارتی مانند سازمان‌های اجتماعی نیز این ضعف را دارند، نگاه به فراوانی افراد تحت پوشش است. یعنی ما تا نگاهمان این باشد که به عنوان خیریه این تعداد تحت پوشش دارم و بهزیستی بگوید من این تعداد تحت پوشش دارم و بخواهیم تعداد تحت پوششی‌ها را افزایش بدهیم، نمی‌توانیم مسئله اجتماعی را حل کنیم و به ریشه‌کن کردن فقر در کشور بپردازیم. وقتی به آن نقطه رسیدیم که هرسال گزارش کار این باشد که منِ یوسف اصلانی چند نفر را توانستم در بهشت امام رضا (ع) از فقر جدا کنم و توانمند سازم که توانستند وارد جامعه شوند، وضعیت بهبود می‌یابد.

اما این نگاه در کشور ما نیست و تا این نگاه نباشد سر این دعوا داریم که کدام مرکز تعداد بیشتری از افراد را تحت پوشش دارد و کمی‌گرایی حاکم می‌شود. این روند فعلی یعنی ما داریم علناً اذعان می‌کنیم که هرسال کشور ما دارد فقیر می‌شود و تعداد فقرای بیشتری را تحت پوشش قرار داده‌ایم. اما این نگاه خوب نیست و باید امتیاز و رتبه را زمانی به آن نهاد اجتماعی و به آن رئیس نهاد خیریه‌ بدهیم که گزارش کارش در یک سال نشان‌دهنده خودکفایی عده‌ای باشد.مراد ما نیز خودکفایی واقعی است نه اینکه با یک وام خوداشتغالی و مستمری حاصل شده باشد. به بیان دیگر مراد این است که پرونده این فرد بسته شود و به نحوی وارد اجتماع شود که خودش یا خانواده‌اش نگویند تحت پوشش جایی هستیم.

این نقطه ضعفی است که به نظر بنده باید به آن توجه شود و امتیازها بر این اساس تخصیص داده شود. باید به نقطه‌ای برسیم که خیریه‌ها جمع شود و آرزوی من و خیریه بهشت امام رضا (ع) این است که بهشت امام رضا (ع) جمع شود و اصلاً نیازمند یا فقیری وجود نداشته باشد که ما از آن حمایت کنیم. اگر به آن نقطه برسیم، ریشه‌کن شدن این موضوع و حل شدن مسائل اجتماعی را خواهیم دید.

- آیا پیشنهاداتی برای مدیریت بهتر عرصه خیر در کشور دارید؟

بله. ما به تعداد زیاد افراد تحت پوشش نگاه نکنیم. مثلاً یک سبد حمایتی را می‌گذاریم و قطره‌قطره آن را به تعدادی از افراد می‌دهیم و همیشه تعدادی آدم هستند که دستشان دراز است که از روی ناچاری است. اما خوب است که یک پروند‌ه‌ای را ببندیم و یک خانواده را به طور کامل خودکفا کنیم و بعد به سراغ خانواده بعدی برویم. یعنی نیاییم و قطره‌چکانی کار کنیم کنیم. مثلاً می‌آییم و در ایام بازگشایی مدارس، لوازم‌التحریر می‌دهیم اما تا چه زمانی قرار است این کار را بکنیم؟ هرسال هم به این لوازم‌التحریر افزوده می‌شود. این نشان می‌دهد که به تعداد آدم‌های نیازمند اضافه می‌شود و باید این‌ها را کم کرد. 

همچنین باید از کارهای نمایشی دوری کنیم و عزت نفس را به خانواده‌ها هدیه بدهیم اما می‌آییم و می‌گوییم امسال فلان نهاد اجتماعی می‌خواهد یک میلیون سبد کالا بدهد یا یک میلیون لوازم‌التحریر بدهد و بعد برای تأمین این لوازم چند شرکت به‌روز کشور را دعوت می‌کنیم، پول هنگفتی را به این‌ها می‌دهیم، لوازم‌التحریر را از این‌ها می‌گیریم و در نهایت به میزان 500 هزار تومان به یک شخص کمک می‌کنیم. اما با این فرایند، آیا برندها ثروتمند شدند یا فقر این‌ها برطرف شد؟ ما داریم تعداد اندکی از جامعه‌ را با یک روش غلط ثروتمند می‌کنیم؛ مثلاً میلیاردها تومان به 10 نفر می‌دهیم و 250 هزار تومانش به یک نفر می‌رسد. 

در این شرایط ثروتمند، ثروتمندتر می‌شود. در حالی که چرا ما باید خودمان تصمیم بگیریم که چه چیزی برای چه کسی بخریم؟ چرا من باید تصمیم بگیرم که این کیف را با این برند لوازم‌التحریر بخرم و خودم آن را به خانه یک مددجو بدهم تا دیده شوم؟ این روش بدی است. خیلی راحت می‌شود قدرت خرید و اجازه خرید را به خانواده داد تا خودش تصمیم بگیرد چه نوع کالایی را تهیه کند. چرا من باید سبد کالا بخرم؟ چرا باید دو میلیون سبد کالا تهیه کنم و این حجم از مواد غذایی را در حد 10 روز از بازار خالی کنم و موجب کمبود کالا در کشور شوم و این کالا با افزایش مواجه شود و بعد از این حجم خرید، 500 هزار تومان را به یک خانواده بدهم؟ می‌شود این‌ها را تجمیع کرد و می‌توان در حساب شخصی آن خانوار ریخت و به او اجازه داد تا لذت خرید کردن و انتخاب کردن نیز به سرپرست خانوار واگذار شود و در اینصورت عزت نفسش نیز حفظ می‌شود و از خیریه و سازمان ما هم سبد کالا نمی‌گیرد و تبلیغات هم صورت نمی‌گیرید.

- پس موافق پرداخت مستقیم هستید؟

بله، و اینکه اجازه خرید را به خانواده بدهند تا اختیار عمل داشته باشند. یکی از لذت‌های همه خانم‌ها و بچه‌ها خرید کردن است و این کار یک بار روانی مثبت برای آن‌ها دارد. پس ما هم بگذاریم خودشان تصمیم بگیرند و در طی سال این خریدها انجام شود.

- برخی معتقدند ممکن است سرپرست خانوار اعتیاد و بیماری داشته باشد و پول به بچه‌ها نرسد یا اینکه این پول اسراف شود. در این زمینه چه نظری دارید؟

خیر، اینطور نیست و خیلی کم این موارد وجود دارد. چرا فکر می‌کنیم کسی که فقیر است، فرهنگ خرج کردن هم ندارد؟ چرا فکرمی‌کنیم کسی که ناتوان است، سطح فرهنگی‌اش هم پایین است و این پول را اسراف می‌کند؟ من می‌گویم شاید نیاز به خرید یک لباس شیک داشته باشد، چرا این حق را از او می‌گیریم؟ مثلاً طرف می‌آید تشکیل پرونده بدهد و می‌بیینم خانم لباس ‌مرتب پوشیده است. در اینصورت تصور می‌کنیم وضعش خوب است. اما چرا باید این آدم به خودش نرسد؟ این فرد هم در جامعه زندگی می‌کند و اتفاقاً خیلی خوب است که به خودش می‌رسد.

- یک نگرانی این است که می‌گویند دادن پول را تا چه زمانی باید ادامه دهیم؟ چه‌اینکه شاید عادت کند و مدام بخواهد پول بگیرد.

بله، اما آن سبد کالا را که داریم می‌دهیم نیز همین پول دادن است. من به طور کلی می‌گویم باید کاری کنیم که اصلاً دیگر کمکی صورت نگیرد اما الان که داریم سبد کالا و لوازم‌التحریر را می‌دهیم این اختیار را به خودش بدهیم. شما جلسه می‌گذارید و برندهای لوازم‌التحریر را دعوت می‌کنید و میلیاردها تومان از یک نفر خرید می‌کنید و 500 هزار تومان نیز به یک نفر کمک می‌کنید. اما وقتی پول به نیازمند داده شود تصمیم می‌گیرد از چه کسی خرید کند و پول به حساب چند تولیدکننده نمی‌رود، بلکه به حساب هزار تولیدکننده خواهد رفت.

- الان شما در مجموعه بهشت امام رضا (ع) مستقل کردن افراد را نیز دنبال می‌کنید؟

بهشت امام رضا (ع) یک اساسنامه‌ای دارد که مشتمل بر سه چیز است: تحصیل، اشتغال و ازدواج. بچه‌ای که پیش ما زندگی می‌کند استقلالش زمانی است که ازدواج کند. رفتنش از مجموعه نیز اینطور است که شغلش فراهم شده و تحصیلات را هم ادامه داده و ازدواج کرده است؛ یعنی به نقطه‌ای می‌رسد که شغلی دارد و درسش را نیز تا جایی که مستعد بوده خوانده است و امکانات رفاهی را برایش فراهم می‌کنیم. 

حضرت رسول (ص) فرمود از بچه یتیم سرپرستی کنید تا بی‌نیاز شود. در اساسنامه بهشت امام رضا (ع)، بی‌نیازی را به تحصیل، اشتغال و ازدواج معنا کرده‌ایم. اینها را فراهم می‌کنیم و مراسم عروسی هم می‌گیریم. در شبکه‌های اجتماعی و ... نیز این اتفاقات را در بهشت امام رضا (ع) دیده‌اید. بچه‌ها سر خانه و زندگیشان می‌روند و با شرکت‌های مختلف برای شغل آن‌ها رایزنی می‌کنیم و در شرکت‌های متعددی مشغول می‌‌شوند و حقوق می‌گیرند. یک بچه‌ای هم داریم که تمام نکات دوربین‌های مداربسته و ... را یاد گرفته و خودش را مستقل کرده است و دو برادرش که در بهشت امام رضا (ع) بوده‌اند را نیز کنار خودش برده است و مادرش که اعتیاد داشت را ترک داده است. یک بچه با توانمندی، خودش و اعضای خانواده‌اش را تحت پوشش قرار داد و دیگر از بهشت امام رضا (ع) پول نمی‌گیرد، بلکه می‌آید و به ما سر می‌زند. بنابراین تعداد زیادی داشته‌ایم که مستقل شده‌اند و طی سال، حدود 200 نفر از بچه‌های ما دارند مستقل زندگی می‌کنند.

- به عنوان پرسش پایانی از جشنواره نشان نیکوکاری می‌پرسم. این جشنواره تجربه جدیدی در کشور است و هدفش نیز هم‌افزا کردن تشکل‌ها و ارزیابی آن‌ها به منظور معرفی الگوهای برتر خیریه به جامعه است و چندین دستگاه دولتی و غیردولتی هم در آن سهیم هستند. نظر شما دربارۀ این حرکت ملی چیست؟

قطعاً تشویق و حمایت، کار زیبایی است و اینکه ان‌جی‌اوها دیده می‌شوند و مردم به سمت آن‌ها می‌آید کار قشنگی است. جشنواره موجب اعتمادسازی هم می‌شود. اما پیشنهاد می‌کنم به دوردست‌ها برویم و محدود به تهران نباشیم. خیلی‌ها دارند در کوچه‌پس‌کوچه‌های ایران و در دورترین نقاط کار می‌کنند ولی دیده نمی‌شوند. سراغ آن‌ها برویم تا دیده شوند و مردم، آن‌ها را بشنوند و حمایت‌ها از چند ان‌جی‌‌اوی خاص کاهش یابد و از همه حمایت شود. مردم نیز قدرت انتخاب داشته باشند.

- شما به کار جمعی اعتقاد دارید که مثلاً چند خیریه تخصصی شبکه‌ای را تشکیل بدهند؟

بله، قطعاً همینطور است. همچنین، باید کار تخصصی شود؛ یعنی یک خیریه همه‌کار انجام ندهد. حالا که دارد کار نظام‌مند می‌شود ان‌جی‌اوها تخصصی شوند و فقط یک کار را درست انجام دهند.

- مشکل این است که برخی پول زیاد دارند و نمی‌دانند چه‌ کار کنند و بر این اساس در همه حوزه‌ها وارد می‌شوند.

می‌توانند در حوزه‌های تخصصی ورود کنند. هیچ کار ما به ثمر نرسیده است که بگوییم مثلاً کار در حوزه معلولان تمام شد. پس باید این‌ها به سمت کارهای تخصصی هدایت شوند و در اساسنامه‌هایشان، تعریفشان این نباشد که همه کار انجام می‌دهند.


لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...