14 کتابخانه در 14 بخش بیمارستان فوق تخصصی کودکان اهواز
 می‌توانست یک موسسه خیریه باشد در بیمارستان و فقط همّ و غمش تامین نیازهای مالی درمانی بیماران باشد؛ اما دکتر فروزان صادقیان، مدیرعامل مؤسسه خیریه ابوذر، تصمیم گرفت که بیمارستان فوق تخصصی کودکان اهواز را تبدیل به خانه‌ای دوم برای بچه‌ها کند. او در کنار فعالیت‌های فرهنگی مختلف، انبوهی از کتاب‌های رنگارنگ را در  گوشه و کنار بیمارستان در اختیار بچه‌ها و والدین قرار می‌دهد؛ کتاب‌هایی  که نو به نو می‌شوند.

 به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، از همان ابتدای شروع خدمت، از همان روز اولی که قسم بقراط را خورد، با خودش و خدا عهد بست تا گره‌گشا باشد؛ دکتر فروزان صادقیان، رئیس موسسه خیریه کودکان ابوذر و پزشک عمومی که دلش پر از مهرمانی است و برای خدمت به خلق و انجام کارهای داوطلبانه می‌‎تپد، او اما راه و روش خود را برای کمک به دیگران دارد. 

تولد یک جمع مهربان

 سال تولد موسسه خیریه کودکان ابوذر، سال 92 است، زمانی که صادقی، در بیمارستانی که کار می‎‌کرد در بیمارستان فوق تخصصی کودکان ابوذر اهواز و در بخش اورژانس شاهد مراجعینی بود که با مشکلات شدید مالی دست و پنجه نرم می‌کردند؛ غم بیماری به اضافه غم مشکلات مالی، روی سر خانواده‌ها سایه انداخته بود و صادقی می‌دید که چه طور مراجعینش، دغدغه درمان و مشکلات مالی را دارند. خانم دکتر همه این‎ها را می‌دید و با خودش فکر می‌کرد که چه طور می‌توان مشکلات کودکان بیمار و خانواده‌هایشان را حل و فصل کرد. جرقه تاسیس یک موسسه خیریه، همین جا در ذهن مدیرعامل موسسه روشن شد. البته که این طور نبوده است که فروزان، با کمک کردن و کار خیرخواهانه، آشنایی نداشته باشد، او سال‌ها با انجمن حمایت از افراد مبتلا به تالاسمی شهرش، اهواز، در ارتباط بوده و پیشینه کمک کردن و دستگیری را داشته است؛ او می‌گوید: «برای شروع کار و تاسیس موسسه هم با یکی از خیرینی که با بیمارستان به کودکان کلیوی، در ارتباط بود و از آن‌ها داوطلبانه پرستاری می‌‎کرد، مشورت کردم.» حمایت این خانم خیر و دیگر خیرانی که او در انجمن تالاسمی می‌شناخت و با آن‌ها در ارتباط بود، شد، اهرمی برای تاسیس موسسه خیریه کودکان ابوذر.

 به گفته فروزان، موسسه خیریه، در ابتدا، با هدف کمک به هزینه‌های درمان کودکان بیمار مراجعه‌کننده به بیمارستان ابوذر، تاسیس شد و به فراخور زمان، حمایت‌های دیگری هم به لیست پروپیمان، حمایت‌هایش اضافه شد، نیاز خانواده‌ها باعث شد تا تامین تجهیزات پزشکی که بچه‌ها در بیمارستان به آن‌ها نیاز داشتند، تامین بسته‌های معیشتی و حتی به صورت موردی، خرید وسایل خانه هم در دستور کار قرار گیرد، یکی از حمایت‌های مهم موسسه خیریه اما حمایت فرهنگی و ارتقای سطح آموزشی بچه‌ها بوده است.

نقطه‌ای امیدی به نام کتابخانه

 صادقیان معتقد است: «ما دوست داریم بچه‌ها به دید یک زندان و یا یک جای بد به بیمارستان نگاه نکنند، بیمارستان پر از درد، دارو و رنج است و قرار نیست که روزهایی که بچه‌ها در بیمارستان بستری‌اند، در آن یک هفته و یا چند ماه، بیمارستان تبدیل به شکنجه‌گاهشان شود.» با همین تفکر بود که مدیر موسسه خیریه ابوذر، تصمیم گرفت که بیمارستان را تبدیل به خانه‌ای دوم برای بچه‌ها کند. در جمع خانوادگی هم، هم محبت و مهربانی وجود دارد و هم بازی و انجام کارهای فرهنگی. همین دیدگاه و البته حمایت‌های هم‌سو و همه‌جانبه خیرین این موسسه هم باعث شد که خیلی زود، قفسه‌های کتاب وارد یکی از اتاق‌های بدون استفاده شود و کتاب‌ها، رنگارنگ، کوچک و بزرگ، جای خودشان را در بین قفسه‌های کتاب، پیدا کنند. صادقی هنوز آن روزی را که در کتابخانه بیمارستان، به روز بچه‌ها باز شد، به یاد دارد؛ بچه‌‎ها، زرد، نحیف، با سرم و آنژیوکد به دست، با لباس‎های یک شکل بیمارستانی، وارد اتاقک تازه تاسیس شده وارد شدند، بعد اما لبخندی دلنشین بر روی لبشان نشست و صورتشان روشن شد. صادقی می‌گوید که از خوشی چشم‌هایشان برق زد و خودشان را با کتاب‌های درون قفسه‌ها سرگرم کردند. 

کتابخانه برای همه

 مدیر موسسه خیریه کودکان ابوذر، تعریف می‌کند که پس از آن، کار بچه‌ها این شد که بعد از گرفتن داروهایشان و انجام پروسه درمان، با مادر و یا دیگر اعضای خانواده در کتابخانه حاضر شوند، کتاب بخوانند و یا این که نه، نقاشی بکشند. بعد از استقبال بالای بچه‌ها از کتاب و کتابخوانی، خیلی زود، در همه بخش‌ها، در همه 14 بخش‌ بیمارستان، یک کتابخانه احداث شد تا بچه‌هایی که نمی‌توانستند در محل کتابخانه هم حضور پیدا کنند، بتوانند کتاب بخوانند. حتی ایده جالب دیگری هم برای بقیه بچه‌هایی که به خاطر شکل بیماری‌شان توان حرکت و پایین آمدن از تختشان را هم ندارند، برنامه‌ریزی شد، این که یک نفر به صورت داوطلبانه در اتاقشان و در تختشان حاضر شود و برایشان کتاب بخواند. اتفاقاتی که به نظر صادقی، باعث حس خوش‌آیندی در بچه‌ها شد، این که تا حدودی محیط پر از درد بیمارستان برایشان، لذت‌بخش شود. کتابخانه‌های این بیمارستان اما قانون جالبی هم دارد؛ اول این که هیچ عضویتی در کتابخانه‌ها وجود ندارد، حضور و استفاده از محصولات فرهنگی برای همه بچه‌هاست و مهم‌تر این که هر کسی می‌تواند کتابی را بردارد، بخواند و حتی دوباره به قفسه‌های کتابخانه برنگرداند. پزشک عمومی گزارش ما می‌گوید که به خاطر همین قوانین کتابخانه، همیشه کتاب‌هایی برای کتابخانه‌ها لازم است و اتفاقا این مسئله برای خیرین همیشه در صحنه و دست به خیر موسسه نیکوکاری، خیلی مهم است و آن‌ها هم همیشه برای خرید کتاب، پای کارند.

 صادقیان می‌گوید: «شاید بسیاری از افراد بگویند که کودکان بیمار، نیازی جز تامین هزینه‌های درمان ندارند و لزومی ندارد که موسسه در این حوزه ورود کند، اما برای من و خیرین مهم است که کودکان بیمار، از هر شهر و هر طبقه اجتماعی، به سطح بالایی از فرهنگ و دانش برسند و رسیدن به این هدف هم فقط با کتاب خواندن و در فضای فرهنگی قرار داشتن امکان‌پذیر است.» به خاطر همین هم، در روزهایی که کودکان در بیمارستان هستند و امکان حضور در مدرسه و پشت میز درس نشستن را ندارند، معلمان داوطلبی از طرف موسسه، در اتاق‌های کودکان، حاضر می‌شوند و با آن‌ها درس کار می‌کنند تا از دانش‌آموزی به دور نباشند. صادقی معتقد است که ترک تحصیل به خاطر بیماری و یا شرایط بد مالی، نباید برای هیچ کودکی اتفاق بیفتد. 

 همین تفکر باعث شده است که بسیاری از خیرینی که به موسسه خیریه ابوذر کمک می‌کنند، بچه‌هایی هستند که او از انجمن تالاسمی می‌شناسد، افرادی که روزی او و دیگر خیرین برای بهتر شدن شرایط زندگی‌شان کمک کردند و حالا که خود به جایی رسیدند و برای خودشان کسی شدند، خود دست‌گیر کودکان هستند. صادقیان می‌گوید: «روزی را می‌‎بینم که بچه‌های تحت حمایت در موسسه ابوذر، به موفقیت رسیده‌اند و این درک را پیدا کردند که به دیگران کمک کنند.»

 


لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...