05 مهر 1403
بررسی کارکردها و چالش‌های وقف در جامعۀ امروز ایران
همزمان با هفته وقف، کارشناسان وقف با حضور در میزگرد پایگاه خیری تحلیلی  خیر ایران درباره مهم‌ترین کارکردها و چالش‌های فعلی نهاد وقف در ایران به  گفت‌وگو و تبادل نظر پرداختند و پیشنهاداتی را برای بهبود وضعیت وقف مطرح  کردند.

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، میزگرد بررسی کارکردها و چالش‌های وقف همزمان با هفته وقف، با حضور حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر محمد ابراهیمی ورکیانی؛ پژوهشگر وقف، نادر ریاحی سامانی؛ پژوهشگر وقف و دکتر محمد مولایی؛ مدیرکل برنامه‌ریزی، نظارت و تحول سازمانی سازمان اوقاف و امور خیریه با همت پایگاه خبری خیر ایران برگزار شد.

 در این نشست، کارشناسان به طرح بحث در زمینه مزیت‌های وقف نسبت به سایر امور خیریه و وضعیت فرایند وقف در کشور و چالش‌های آن پرداختند و در پایان نیز از پیشنهادهای خود برای بهبود و تحول در زمینه وقف سخن به میان آورند. در ادامه گزارش کامل این نشست را می‌خوانید؛

 - پرسش نخست این است که آیا وقف از منظر دینی، حقوقی و کارکردی، مزیت‌هایی نسبت به سایر کارهای خیر دارد؟

ابراهیمی ورکیانی: مسئله وقف در مقایسه با دیگر راه‌هایی که اسلام برای تأمین حقوق عمومی در نظر گرفته قابل بحث است. برای نمونه در حدیثی از امام کاظم (ع) آمده است که «بعد الخمس الأنفال و الأنفال كل أرض خربة قد باد أهلها ...». حاکم اسلامی اموالی را در اختیار دارد که یکی از آن‌ها خمس است که البته در این زمینه نیز میان شیعه و سنی اختلاف‌نظر وجود دارد که آیا مراد خمس غنائم است یا تمام اموال را شامل می‌شود. اما پس از خمس، انفال است که مصادیق فراوانی دارد. همه اراضی‌ای که مالک نداشته یا داشته و مالکین، آن را رها کرده‌اند جزء اموال عمومی محسوب می‌شوند. همچنین همه جنگل‌ها، دریاها و معادن نیز در ردیف انفال قرار می‌گیرند که یکی از این معادن در کشور ما نفت است. بنابراین تمام اینها جزء اموال عمومی است.

 همچنین هرآنچه افراد از خود به ارث می‌گذارند اما وارثی برای آن‌ها وجود ندارد نیز در اختیار حاکم اسلامی است، با این تفاوت که در مسیحیت شرایط اینگونه است که اگر کسی وصیت نداشته باشد، تمام اموالش متعلق به دولت است و در آیین مسیحیت قانون ارث وجود ندارد. همچنین افراد دوست دارند به سبب آنچه که وصیت می‌کنند نامشان را باقی بگذارند و قهرا وصیت‌ها نیز به کارهای خیر تعلق می‌گیرد.

 اما بیمه نیز یکی از مصادیق حقوق عمومی محسوب می‌شود. امام علی (ع) در شهر انبار یا در یکی دیگر از شهرهای عراق مشاهده کرد که کسی در حال تکدی‌گری است. حضرت فرمودند: این چه وضعی است که کسی نیازمند باشد و برای تأمین نیاز خود تکدی‌گری کند؟ به امام (ع) گفتند که ایشان مسلمان نیست بلکه یهودی یا مسیحی است که اداره‌اش بر عهده هم‌کیشان اوست و وقتی آن‌ها کمک نمی‌کنند مسلمانان به او کمک می‌کنند. امام (ع) فرمود «اِسْتَعْمَلْتُمُوهُ حَتَّى إِذَا كَبِرَ وَ عَجَزَ مَنَعْتُمُوهُ أَنْفِقُوا عَلَيْهِ مِنْ بَيْتِ اَلْمَال» تا زمانی که حال داشت او را به کار گرفتید و حالا که از کار افتاده او را رها کرده‌اید؟ بر این اساس این بودجه عمومی به نحوی است که تمام نیازمندی‌های جامعه باید با آن اداره شود.

 از موقوفات استفاده بهینه‌ای نمی‌کنیم

 خمس، زکات، غنائم جنگی، وصیت به یک‌سوم اموال و ارثی که برای آن وارث وجود نداشته باشد از جمله این اموال عمومی محسوب می‌شوند اما هیچ‌کدام از این‌ها نقش وقف را ایفا نمی‌کنند. از آغاز اسلام همیشه وقف یکی از سرفصل‌های مهم بوده است و بزرگ‌ترین واقف در اسلام پیامبر اکرم (ع) و دومین واقف بزرگ در اسلام، امام علی (ع) است. برخی تصور می‌کنند که امام علی (ع) که زندگی زاهدانه‌ای داشت تهی‌دست بوده است اما اینچنین نیست و ایشان به قدری از خود موقوفات باقی گذاشت که چند قرن میان فرزندان امام حسن (ع) و امام حسین (ع) بر سر تولیت آن بحث بود. این سنت حسنه پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) و دیگر ائمه (ع) در جامعه اسلامی به بهترین وجه تعقیب شده است و اگر متأسفانه امروز مشاهده می‌کنیم که از موقوفات استفاده بهینه‌ای انجام نمی‌شود معلول این است که موقوفات به خوبی اداره نمی‌شوند. اما مردم انتظار دارند موقوفاتشان به بهترین شکل اداره شوند.

 در کشورهای اسلامی وزارت اوقاف وجود دارد، در این حالی ما در ایران سازمان اوقاف داریم که این خود یک نقص بزرگ است. چرا ما باید به جای وزارتخانه اوقاف، سازمان داشته باشیم؟ اگر قرار باشد ارقام نجومی وقف به درستی اداره شود باید کار بزرگی صورت بگیرد و قهراً بهترین روش برای تأمین نیازمندی‌ها از همه مصادیق ثروت‌های عمومی، موقوفات است. اگر کسی به تاریخ وقف و اوقاف در مدینه و اقصی‌نقاط جهان اسلام که شکل گرفته است نگاه کند و به محاسبه آن بپردازد مشخص می‌شود که کار بسیار مهمی انجام شده است اما از نظر نتیجه، شرایط به نحوی است که اگر نذوراتی که داخل ضریح امام رضا (ع) می‌ریزند نباشد، برای اداره خدمه مشکلاتی ایجاد می‌شود.

 مرحوم ابوی ما که می‌خواست یک‌سوم مالش را وقف کند با یکی از عالمان مشهد مشورت کرد و ایشان فرمود با توجه به اینکه سازمان اوقاف در کشور ما سرنوشت خوبی نداشته است، شما وصیت کن که یک‌سوم مالت در راه نیازمندان، به‌خصوص نیازمندان فامیل صرف شود. این چیزی است که خیلی جای تأمل دارد و امیدوارم مؤسساتی مانند خیر ماندگار، راهنمایی کنند و از موقوفات به صورت صحیح بهره‌برداری شود.

 ریاحی سامانی: در پاسخ به این پرسش که بخواهیم ویژگی‌های نهاد وقف را در این فرصت کوتاه مرور کنیم کار دشواری است اما اگر این پرسش را به وقف و شبه وقف توسعه بدهیم و قدری به عقب برگردیم، می‌توانیم مواجهه بهتری با موضوع داشته باشیم. یعنی وقتی که شما با وقف و شبه‌ وقف مواجه می‌شوید که عبارت از یک اندیشه نوع‌دوستانه، کمک به غیر و یک خدمت بی‌منت است، سابقه آن به قبل از اسلام خواهد رسید. برای نمونه می‌توانیم این موضوع را در دیدگاه‌های فلاسفه عالم اعم از افلاطون و ارسطو بررسی کنیم که از این نهاد که امروز ما آن را وقف می‌دانیم با نام خیر و فضیلت یاد می‌کنند. اغلب فلاسفه از حدود پنج‌هزار سال قبل به نوعی به این نکته پرداخته‌اند و دیگر اینکه بشر از روزی که زندگی اجتماعی خود را آغاز کرد یکی از راه‌های جلب رضایت خالق توجه به معابد و پرستش‌گاه‌ها بود که با وقف و شبه‌وقفی که در معابد و ... انجام می‌داد احساس می‌کرد که دارد رضایت خالق خود را جلب می‌کند.

 ما در ایران مطابق آخرین بررسی‌ها، حتی از دوران هخامنشی آثاری در استان فارس داریم که شبه‌ وقف هستند. برای نمونه در فیروزآباد فارس در دوهزار و 500 سال قبل، پُلی ساخته شده است و به عبارت زبان آن روزگار آمده است که اگر کسی از روی این پل عبور کرد، برای بانی آن طلب خیر و رحمت کند. بنابراین اگر بخواهیم به این موضوع به عنوان شبه‌ وقف بپردازیم سابقه آن به چندهزار سال قبل برمی‌گردد. همچنین در دو قرن اخیر و در کشورهای اروپایی که برخی از آن‌ها مانند آلمان و فرانسه به لحاظ حقوقی نزدیک ما بودند، آرام‌آرام به دلیل تحولاتی که در اقتصادشان به وجود آمد، در بحث کارتل‌ها، تراست‌ها و تراستی‌ها وارد شدند و این شکل نوع‌دوستی و کمک از آن مفهوم اختصاصی به نام وقف قدری فاصله گرفت.

 اما اگر بخواهیم نهاد وقف را از نقطه‌نظر فقهی و حقوقی بررسی کنیم و ببینیم دیدگاه اسلام در این زمینه چیست باید بگوییم وقف یکی از نهادهایی است که فقهای ما به تعبیر بسیار درستی، شکل‌گیری‌اش را از زمانی می‌دانند که مالک مال را از خود جدا می‌کند و به قبض وقف می‌دهد و در این زمان است که موضوع، شکل حقوقی به خود می‌گیرد. وقتی شما می‌خواهید شرکتی را تأسیس کنید، به تنظیم اساسنامه و امضای صاحبان سهام نیاز دارید و سپس باید به انتخاب هیئت‌مدیره و بازرس بپردازید و در نهایت در ثبت شرکت، شماره ثبت می‌گیرید که در اینجا این شرکت شخصیت حقوقی پیدا می‌کند. یا اگر دولت یک شرکتی را در مجلس مصوب کند، شخصیت حقوقی شکل می‌گیرد.

 نهاد وقف نیز با جاری شدن صیغه وقف یا به قبض وقف دادن مال به وقف، تعیین متولی و تعیین مصرف شکل می‌گیرد و به این ترتیب این نهاد شکل حقوقی پیدا می‌کند. ماده سه قانون اوقاف نیز می‌گوید موقوفه شخصیت حقوقی است که اوقاف نماینده این شخصیت است. 

 شباهت وقف و وصیت

 در پرسش شما آمده است که این نهاد چه خصوصیت‌هایی دارد. آیا مواردی مشابه وقف در عالم حقوق وجود دارد؟ به این موضوع اشاره گذرایی صورت گرفت، اما در مورد اینکه ما در مقایسه با نهاد وقف در مبانی فقهی و آثار دینی چه عناوین مشابهی داریم باید بگویم که وصیت یکی از این موارد است. وقتی کسی وصیتی را انجام می‌دهد و بعد می‌گوید یک‌سوم از مالم را برای این موضوع اختصاص می‌دهم یا یک کسی مالی را به یک نهادی صلح می‌کند و می‌گوید باید این صلح تا روز قیامت باقی بماند یا عناوینی مشابه قرض‌الحسنه، انفاق و هبه که در فقه، وقف و اخوات آن دانسته می‌شود جریان می‌یابد، نهاد وقف شکل گرفته است.

 بنابراین همه اینها موارد متعددی از نوع بخشش، کمک، نوع‌دوستی و ورود به حل‌وفصل خلأهای جامعه است که این عناوین ورود می‌کنند و ناترازی‌ها را از بین می‌برند و جامعه را به عدالت اجتماعی نزدیک می‌کنند. یعنی وقف یکی از مواردی است که کمک می‌کند تا آن مجموعه‌های عقب‌افتاده و خلأها پُر شوند. پس نقش وقف در تحقق عدالت اجتماعی یک نقش تعیین‌کننده است. 

 اما چرا این نهاد وقف با دیگر عناوینی که از آن‌ها سخن به میان آمد هم در فقه و هم در حقوق فرق می‌کند؟ برای اینکه نهاد وقف یک نهاد ماندگار است. برای نمونه شما صدقه می‌دهید اما تمام می‌شود، یا قرض‌الحسنه می‌دهید اما این برمی‌گردد، هرچند که ثواب خاص خودش را دارد و در قرآن هم نسبت به آن تصریح شده است. اما جایی که این نهاد به عنوان وقف شکل می‌گیرد و می‌گوید «حبس العین و تسبیل المنفعه»، یعنی مال حبس می‌شود و منافع آن به امور خیریه اختصاص پیدا می‌کند. بر این اساس، وقتی مال از فرد جدا شد، اصل آن باید باقی بماند و منافع آن استفاده شود. از این‌رو منافع مصرفی قابل وقف کردن نیست. مثلاً موبایل قابل وقف است، چون اصل آن قابل استفاده است، اما برنج، روغن، گندم و آرد که خودشان مصرفی هستند قابل وقف نیستند. 

 بنابراین وقف و شبه‌ وقف از روزی که بشر زندگی خود را آغاز کرد شروع شده و ادامه پیدا کرده است و امروز هم در دنیا به شکل دیگری وجود دارد. همچنین وقف در نهاد دینی و در قانون مدنی ما به دلیل ماندگاری‌اش یک ویژگی منحصر به فرد دارد و در بند هفت ماده یک اوقاف نیز که چند سال قبل به تصویب رسید آمده است. در اینجا یک ظرفیت جدیدی را تعریف کرده و گفته است که اگر کسی آمد و یک مالی را به امر خیر اختصاص داد اما فراموش کرد که نام آن را وقف بگذارد و ثابت شد که این مال برای امر خیر اختصاص یافته است، این در حکم وقف است و اگر متولی شرعی نداشته باشد اوقاف می‌تواند آن را مدیریت کند تا این فرصت و سرمایه از بین نرود. 

 پس یکی از خصوصیات نهاد وقف این است که ماندگار است. مالی قابل وقف است که خود مال قابل بقا باشد. با تنظیم وقف‌نامه شخصیت حقوقی آن شکل می‌گیرد و متولی یا مدیر برای آن تعیین می‌شود و منافعش را معین می‌کنند که کجا مصرف بشود. اگر روزگاری کارکرد این موقوفه از بین رفت، اینکه آن موقوفه برای کجا صرف شود در وقف‌نامه گفته می‌شود و به آن تبدیل به احسن می‌گویند و اگر هم در وقف‌نامه بیان نشود در مواد 88 تا 91 قانون مدنی تکلیف کار روشن شده است.

 ماندگاری؛ خصوصیت بارز وقف

 ماندگاری وقف یکی از خصوصیات بارز آن است و امروز در کشور موقوفاتی داریم که هشت‌ قرن از وقف آن‌ها می‌گذرد. مثلاً موقوفات میرزاعنایت و میرزاهدایت در شیراز، موقوفه سادات‌رضوی در خراسان، موقوفه گوهرشاد با شش‌قرن سابقه و موقوفات مدارس علمیه متعدد در اصفهان با حدود پنج‌قرن سابقه از این جمله‌اند. پس این بنگاه اقتصادی و این نهاد فرهنگی به دلیل اینکه ویژگی‌هایی دارد که می‌ماند و اداره می‌شود و مدیران متعددی می‌آیند و آن را اداره می‌کنند و برای هر نوع دخل و تصرفی در آن مجاز نیستند، از مزیت برخوردار می‌شود و به همین اندازه که باید این بنگاه بماند و اصول و چارچوبش حفظ شود باید تلاش کنیم تا برای آن قابلیت‌افزایی ایجاد کنیم و نباید بگوییم چون وقف است باید در همین مرحله متوقف شود. 

 یکی از اساتید ما می‌گفت یکی از حقوق‌دانان فرانسوی 30 سال قبل به من گفته بود که حسن و قوت نهاد وقف شما در ماندگاری آن است ولی اشکالش این است که به زمین چسبیده است و تا می‌آیید یک تغییری در آن ایجاد کنید تا منافع آن بیشتر شود می‌گویند وقف است و قابل واگذاری، تبدیل و فروش نیست. بنابراین ضمن اینکه این خصوصیات منحصر به فرد است باید با توجه به نیاز امروز و تحولات اقتصادی و اینکه ابزارهای اقتصادی و تولید درآمد از بخشی به بخش دیگر عبور کرده است و با شرایط ویژه‌ای مواجه هستیم، همه حقوق‌دانان و فقها باید تلاش کنند تا گردش و چرخش سرمایه قدری سرعت بگیرد.

 مولایی: مزیت اساسی وقف چنان‌که گفته شد ماندگاری آن است و در آن گفته می‌شود که «حبس العین و تسبیل المنفعه» است که یک عینی برای همیشه ماندگار می‌شود و منافعش برای همیشه جاری خواهد شد. این اولین خصوصیت منحصر به فرد وقف نسبت به امر خیر است. شاهد این مدعا وجود موقوفات فراوانی از صدر اسلام تاکنون است. اگر به مدینه مشرف شوید آنجا چاه‌های علی (ع) که وقف شده‌اند یا باغ فدک یا موقوفات پیامبر (ص)، قابل مشاهده است و در راستای نیت آن واقفین بزرگ به مصرف می‌رسند. این مربوط به اسلام تا امروز است اما سابقه این کار را می‌توان به قبل از اسلام هم رساند که به شکل‌های مختلفی وقف برای معابد و ... وجود داشته است.

 یکی دیگر از مزیت‌های وقف نسبت به دیگر کارهای خیر این است که مالی که وقف می‌شود قابلیت خرید و فروش ندارد که البته استثنای آن موارد خاص است. مثلاً اگر بیم خون‌ریزی وجود داشته باشد یا مثلاً زمین‌های وقفی در مسیر طرح‌های شهری و عمومی شهرداری‌ها و روستاها قرار گرفته باشد شرایط استثنایی پیش می‌‎آید که در این حالت با مجوز شرعی که از مقام معظم رهبری یا نماینده ایشان که امروز رئیس سازمان اوقاف است، این موقوفات قابلیت تبدیل به احسن پیدا می‌کنند و با عوایدی که حاصل می‌شود عینی شبیه آن مال خریداری و به همان شکل و شیوه وقف می‌شود. بنابراین ماندگارشدن و ماندگاربودن وقف تا اینجا در دو موضوع قابل لمس است.

 در وقف رابطه واقف با جهان هستی قطع نمی‌شود

 ویژگی دیگر وقف این است که رابطه واقف با جهان هستی قطع نمی‌شود؛ یعنی گرچه واقف می‌میرد و عمر طبیعی‌اش پایان می‌یابد اما این رابطه همچنان ادامه دارد و تا زمانی که زمین و حیات و زندگی‌ای هست می‌ماند و تا زمانی که از موقوفه بهره‌برداری می‌شود ثوابش به روح آن واقف می‌رسد.

 یکی دیگر از موضوعاتی که در سؤال بود، کارکردهای وقف است. وقف یک موضوع چندکارکرده است؛ برای نمونه دارای کارکردهای اقتصادی، اجتماعی، دینی، آموزشی، درمانی و ... است. درباره کارکرد دینی آن می‌توانیم بگوییم که از صدر اسلام، مساجد یکی از موقوفات بوده‌اند؛ یعنی وقتی یک مسجدی ساخته می‌شد، همانجا وقف‌نامه آن را می‌نوشتند و صیغه‌نامه آن را قرائت می‌کردند و با اولین نمازی که در آن‌جا می‌خواندند این وقف تحویل موقوفٌ علیهم که نمازگزاران بودند می‌شد. همچنین موقوفات زیادی در ایران اسلامی داریم که بر تعزیه‌داری و روضه‌خوانی حضرت سیدالشهدا (ع) وقف می‌شود و بیش از 80 درصد موقوفات در این راستا یعنی امور مذهبی و دینی وقف شده‌اند.

 اما کارکرد دیگر وقف، کارکرد اقتصادی آن است. موقوفه از زمانی که شخصیت حقوقی شکل می‌گیرد شروع به کار می‌کند. مثلاً اگر وقف انتفاع باشد به یک نوع و اگر وقف منفعت باشد به نوع دیگر. در وقف منفعت، ملک موقوفه که می‌تواند باغ، زمین کشاورزی یا یک واحد مسکونی باشد به اجاره داده می‌شود و همین که به اجاره داده می‌شود، درآمد کسب می‌شود و این به معنای کار اقتصادی است؛ زیرا ایجاد اشتغال می‌کند. بنابراین درآمدی به وجود می‌آید و موجب گردش پول می‌شود. در زمینه کارکردهای آموزشی وقف نیز باید بگوییم که مدارس و دانشگاه های زیادی را داریم که وقفی هستند و از زمانی که واقف، آن مدرسه و دانشگاه را ایجاد کرده است، تا امروز دایر و سرپا هستند و مردم دارند از آن‌ها استفاده می‌کنند که ثوابش به روح آن واقف می‌رسد.

 این نکته را هم باید مورد توجه قرار داد که امروزه خیرین مدرسه‌ساز می‌روند و مدرسه را می‌سازند و با تشویق آموزش‌و‌پرورش هر ساله مورد تجلیل هم قرار می‌گیرند اما غافل از این هستند که همین مدرسه‌ای که ساخته‌اند شاید در یک یا دو دهه بعد که آن خیّر هم ممکن است نباشد، تغییر کاربری بدهد یا اینکه فروخته شود و با پول آن، برنامه دیگری را اجرا کنند. بنابراین یکی از تفاوت‌های وقف این است که ماندگار است؛ یعنی اگر عزیزان خیرین مدرسه‌ساز پس از ساخت مدرسه آن را وقف کنند، می‌تواند خیالشان راحت باشد که همیشه به عنوان مدرسه و فضای آموزشی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. بنابراین در کارهای خیر مانند هبه و انفاق امکان تغییر وجود دارد که یکی از نمونه‌های آن همین مدارس خیّرساز هستند که ممکن است تغییر کاربری پیدا کنند اما وقف اینطور نیست.

 در حدیثی به نقل از امام صادق (ع) آمده است که انسان وقتی از دنیا می‌رود رابطه‌اش با جهان هستی قطع می‌شود، مگر از سه طریق: نخست، فرزند صالحی که برایش طلب استغفار کند، دوم، کتاب یا اثری که از او باقی بماند و دیگران مطالعه کنند و سوم، صدقه جاریه‌ای که از او باقی بماند که امروز از وقف به عنوان صدقه جاریه یاد می‌شود.

 تنوع انواع وقف به نسبت دیگر امور خیر

 یکی دیگر از تمایزهای دیگر وقف نسبت به دیگر کارهای خیر، تنوع در انواع آن است. برای نمونه وقف در انتفاع، وقف در منفعت و وقف معاطات داریم. وقف منفعت این است که مالی وقف و درآمد آن صرف نیت واقف می‌شود. در وقف انتفاع اینطور است که مکانی برای مسجد، حسینیه، یتیم‌خانه، بیمارستان، مدرسه و ... وقف می‌شود که درآمدی ندارد اما اصل و عین آن برای نیتی که واقف وقف کرده است مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 در وقف منفعت کسب درآمد می‌شود و درآمد صرف نیت واقف خواهد شد. امروزه در سازمان اوقاف، وقف‌نامه‌های مختلف را که بررسی کنیم می‌بینیم بیش از 810 نیت برای وقف‌های ما در طول سده‌های گذشته شناسایی شده است؛ از خرید دانه و ارزن برای مرغان آسمان در فصل زمستان و خرید غذا برای سگان ولگرد گرفته تا مصارف عام‌المنفعه آموزشی، درمانی و ... . همچنین یکی دیگر از تنوعاتی که در انواع وقف وجود دارد، وقف عام و خاص است. مثلاً منعی وجود ندارد که کسی وقف خود را برای اولادش انجام بدهد. ما امروزه موقوفات زیادی را داریم که وقف اولاد هستند؛ یعنی آن واقف برای اینکه ثروت در خانواده‌اش حفظ شود و منحصر به یک نسل نشود، وقف خاص انجام می‌دهد؛ یعنی می‌گوید این زمین‌ها، مغازه‌ها یا این باغ و باغچه وقف می‌شود و درآمد آن باید در مسیر کمک به معیشت، درمان کودکان و ... صرف شود. بنابراین وقف خاص هم وجود دارد؛ یعنی هیچ منعی در این زمینه نیست.

 یکی دیگر از اتفاقات خوب در وقف این است که شخص می‌تواند تولیتش را تا زمانی که زنده است خودش بر عهده بگیرد و امروز سازمان اوقاف اصراری ندارد که یک نفر وقف کند و تولیت آن را به سازمان بدهد. سازمان اوقاف بنا بر اضطرار، موقوفات زمین‌مانده‌ای را که هیچ واقفی ندارد و کسی دنبال آن نمی‌آید و تولیتش را بر عهده نمی‌گیرد، مدیریت می‌کند. بنابراین موقوفات زیادی را داریم که واقف خودش متولی است و بعد از خودش هم گفته است که متولی باید اولاد ذکور باشد. در برخی وقف‌نامه‌ها نیز واقف متولی را حاکم شرع قرار داده است یا مثلاً موقوفه‌ای داریم که واقف گفته رئیس دیوان عالی کشور و دادستان کل کشور متولی آن باشند. همچنین تعیین ناظر توسط واقف انجام می‌شود. مثلاً موقوفه‌ای در شیراز داریم که واقف گفته است ناظر این موقوفه باید دادستان باشد که الآن هم در آن‌جا یتیم‌خانه‌ای در حال ساخت است. دادستان شهر نیز هر کسی که باشد، ولو که تغییر بکند متولی خواهد بود. بنابراین این هم از تمایزات وقف با کار خیر است.

 کار خیر نیز در قرآن و روایات بسیار مورد تشویق و تحسین قرار گرفته و از آن به عنوان امر به معروف یاد شده است تا مردم به آن رغبت داشته باشند، اما یکی از تفاوت‌های وقف با کار خیر این است که حقوق عامه یا بیت‌المال نیست بلکه وقف، وقف است؛ یعنی متعلق به دولت و بیت‌المال نیست بلکه متعلق به موقوفٌ علیهمی است که واقف مشخص کرده است که می‌توانند مستمندان، زائرین، درراه‌ماندگان و ... باشند.

 - بخش دوم نشست را با این پرسش آغاز می‌کنم: بعضی معتقدند فرایند وقف امروز سخت شده است. آیا با این ادعا موافقید؟ اگر موافقید، بفرمایید چه موانع و چالش‌هایی در مسیر وقف وجود دارد؟

ابراهیمی ورکیانی: این نکته که می‌گویید امروز وقف با مشکلات ویژه‌ای روبه‌رو شده است از این حیث قابل تأمل است که بدانیم مشکلات در گذشته بیشتر بوده است و امروز باید بگوییم که سهولتی در این مسئله مشاهده می‌شود. اگر مشکل وجود دارد مشکلی است که از دیرباز با آن رو‌به‌رو بوده‌اند. در گذشته ثبت اسناد وجود نداشت؛ یعنی وقف‌نامه‌هایی که می‌نوشتند به مرور زمان نابود می‌شد.

 در ایران سابقه قدیم‌ترین موقوفات از چند قرن بیشتر تجاوز نمی‌کند و مساجد وقفی نیز بیشتر مربوط به دوران صفویه است، با این تفاوت که در دوران صفویه موقوفات در مسیر خانقاه و عرفان در نظر گرفته می‌شد اما از دوران قاجاریه، مسئله به عکس شده است و بیشتر موقوفات برای عزاداری امام حسین (ع) استفاده می‌شود. البته عزاداری سنبل موقوفات است نه اینکه واقعاً هدف از آن موقوفات فقط عزاداری باشد. ما برای امام حسین (ع) عزاداری می‌کنیم اما در حقیقت این عزاداری مایه بقای اسلام و احکام اسلام است؛ یعنی در جلسات عزاداری، همیشه گویندگان فرصتی دارند که احکام اسلامی را بررسی کنند و بگویند و از این طریق است که پیامبر اکرم (ص)، امام حسین (ع) را سفینة‌النجاة معرفی کرد. بنابراین امروز ثبت اسناد و پیشرفت در نگهداری‌ از اسناد گذشته، راه زیبایی است که برای بقای وقف می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد. با این روش امروز واقفین و خیرین با اطمینان بیشتری می‌توانند نسبت به اثر وقف خود امیدوار باشند.

 وقف اولاد با چالش مواجه است

 اما باید بیاییم و چالش‌ها را از بین ببریم. برای نمونه یکی از مسائل موقوفه، وقف اولاد است. در اینجا طرف می‌خواهد ثروتش برای نیاکانش استفاده شود و در فامیل نامش به نیکی برده شود. همچنین می‌خواهد فرزندانش در آینده تأمین اجتماعی داشته باشند و بتوانند از موقوفاتی که برای این کار در نظر گرفته می‌شود بهره‌مند شوند. اما بحث این است که وقتی می‌گویند وقف اولاد، مشخص نیست که چقدر فرد از خودش اولاد باقی بگذارد. یعنی فقط نسل اول مشخص است و هر نسلی که از بین بروند جمعی به این عنوان اضافه می‌شوند. مثلاً در اصل یک موقوفه برای صد نفر کفایت می‌کرده است اما به تدریج این آمار به هزاران نفر می‌رسد و به مرحله‌ای می‌رسد که دیگر نمی‌شود محاسبه کرد که این از چه طریقی به آن اصل بازمی‌گردد. این عامل از بین رفتن وقف است و همیشه هم بوده است.

 درست است که فدک را در آغاز غصب کردند اما به تدریج خلفا اصلاحاتی را در آن ایجاد کردند. بنی‌امیه تصرف غاصبانه داشتند اما بنی‌عباس می‌کوشیدند تا این مال به اولاد حضرت زهرا (س) بازگردد. سرانجام مأمون عباسی لایحه‌ای داد و دستور اکید صادر کرد که فدک باید به همان صورتی که برای اولاد حضرت زهرا (س) بوده است در اختیار آن‌ها قرار بگیرد. اما اولاد حضرت زهرا (س) چقدر هستند؟ اصلاً سادات امروزه قابل شمارش هستند؟ امروز اگر بخواهیم تعداد سادات را مشخص کنیم، میلیون‌ها نفر می‌شوند و باید ببینیم فدک چه نیازی را می‌تواند از فرد فرد اینها تأمین کند.

 اگر این چالش‌ها حل نشود به اهداف وقف نزدیک نمی‌شویم و یکی از راه‌های ارزشمندی که می‌تواند در رفع این چالش‌ها کمک کند، اعمال ولایت حاکم اسلامی است. حتی در مواردی که خطر مالی و جانی یا مسئله سوء استفاده‌هایی در مورد موقوفات مطرح است، حل مشکل نیازمند این است که حاکم اسلامی اعمال ولایت کند و موقوفات را در مسیر صحیح خود قرار بدهد. پس درست است که امروزه مشکلات ویژه‌ای به وجود آمده است اما حقیقت این است که شرایط از گذشته بهتر است. اما چه بخواهیم چه نخواهیم چالش‌ها سر راه وجود دارد و باید دولت و حاکم اسلامی آن‌ها را حل‌وفصل کنند.

 ریاحی سامانی: ما اگر قدری به مسیر تاریخ برگردیم و سرنوشت موقوفات را ببینیم، شاید در این پاسخ زودتر به نتیجه برسیم. هر دوره‌ای از ادوار قبل، سلاطین و پادشاهان به نهاد وقف توجه کرده‌اند و این توجه موجب رشد یا انحطاط این نهاد شده است. این بنگاه اقتصادی نه اموال دولت است و نه اموال بخش خصوصی. امروز در قانون اساسی، اقتصاد کشور به سه بخش تقسیم می‌شود: دولتی، خصوصی و تعاونی. در گذشته نیز مأموریت اصلی دولت‌ها تقریباً در دو بخش خلاصه می‌شد که خراج و مالیاتی که از مردم می‌گرفتند برای تأمین نیازهای سربازان و اداره امور دولتی خرج می‌کردند.

 این موقوفات به دلیل اینکه مصرف خاص خودشان را داشت و باید در مسیر خاص خود حرکت می‌کرد، همیشه با طمع‌کاران یا دلسوزان مختلف رو‌به‌رو بوده است. وقتی که ریشه‌های استعمار را در کشورهای اسلامی می‌بینید که از جمله آن‌ها استعمار فرانسه در الجزایر و سوریه است، مشخص می‌شود وجود موقوفات خصوصاً در لبنان، عراق و الجزایر برای کشورهای توسعه‌یافته فرصتی بوده است. مستندات زیادی داریم که در الجزایر به چه صورتی مدیریت اراضی وقفی را دست گرفتند و سال‌ها در اختیار خودشان قرار دادند. 

 وقف همواره هواخواه و مخالف داشته است

 بنابراین اینکه گفته می‌شود امروز شرایط و فرایند وقف سخت است، باید توجه کنیم در دوره‌های پیشین نیز این نهاد با مسائل مختلفی مواجه بود؛ کما اینکه حافظ می‌گوید: «فقیه مدرسه دی مست بود و فتوا داد/ که مِی حرام ولی بِه زِ مال اوقاف است». این نشان می‌دهد که همیشه این بنگاه و امکان، هواخواهان و مخالفان جدی داشته است. در ادوار تاریخ اوج شکوفایی وقف را در دوران صفویه می‌بینیم و بعد در دوران زندیه، افشاریه و قاجاریه این رشد را مشاهده می‌کنیم اما در دوران نادرشاه در یک مقطعی موقوفات مورد بی‌مهری قرار گرفت و در دوران پهلوی اول و دوم نیز شرایط خاص خودش را دارد که قانون اصلاحات ارضی قبل از انقلاب یکی از مسائل اساسی و مهم است.

 به نظر می‌رسد این بنگاه اقتصادی که هم اشتغال ایجاد می‌کند، هم در تحقق عدالت اجتماعی کمک می‌کند و هم به عنوان سرمایه‌ای متعلق به مردم است، خصوصیات خاص خود را دارد اما در دو سه دهه اخیر فرصت‌های دیگری برای مشارکت در امر خیر برای مردم به وجود آمده است که از جمله آن‌ها تشکیل مؤسسات خیریه است. خیرین مدرسه‌ساز از جمله تشکل‌های موفق سه‌دهه اخیر هستند. حالا اگر آمار بگیریم می‌بینیم میل مردم و خیرین برای تشکیل مؤسسات خیریه بیشتر بوده است تا وقف. این خودش یک پرسش بسیار مهم است که باید ببینیم چرا اینطور شده است؟ باید ببینیم امروز از 10 واحد که در جامعه ما صرف کار خیر می‌شود، چرا یک تا حداکثر دو واحد آن عنوان وقف پیدا می‌کند اما باقی موارد عنوان غیروقف دارند؟

 یکی از دلایل به وجودآمدن این وضعیت به متصدیان امر برمی‌گردد. چند نکته ظریف را باید مورد توجه قرار بدهیم؛ در تنظیم وقف‌نامه‌هایی که انجام می‌شود، وقتی که سازمان اوقاف می‌خواهد اعلام موضع کند که این سند تحقق یابد، باید با سرعت بیشتری عمل کند و اصرار نکند تا در اداره موقوفات اعمال نظارت بیشتری کند. همچنین در موقوفاتی که در وقف‌نامه‌ها متولی شرعی دارند، باید تلاشی صورت بگیرد که این متولیان شرعی که از خانواده‌های واقفین هستند و نیاکان آن‌ها از واقفین بودند، وقتی می‌خواهند تولیت موقوفه را بگیرند، باید فرایندها سریع‌تر طی بشود. همچنین نام و یاد واقفین باید حفظ شود؛ یعنی اگر در مواردی نام واقفین بر سر در آن مکان از بین رفته است حتماً باید برگردد و اگر جایی به موقوفه کمک و مساعدتی می‌شود، باید نام برده شود.

 به نظر می‌رسد در مدیریت این بنگاه اقتصادی در مقایسه با سایر بخش‌هایی که به امر خیر اختصاص پیدا می‌کند، قدری در جامعه ضعیف عمل شده است. برای نمونه در افزایش مال‌الاجاره موقوفات بسیار باید دقت کرد. هیچ‌کس موافق این نیست که مال‌الاجاره واقعی موقوفات از مستأجرین وصول نشود اما از آن طرف هم نباید بدون توجه به حقوق مستأجر عمل کرد و قیمت‌ها را به‌روز کرد. طبق آمار بیش از دویست‌هزار موقوفه داریم که از این تعداد نزدیک به دومیلیون مستأجر در بخش‌های تجاری و مسکونی و ... حضور دارند. ما دو میلیون مستأجر داریم که با احتساب خانواده آن‌ها به طور متوسط این تعداد به 20 ‌میلیون نفر می‌رسد؛ یعنی موقوفات با نزدیک به 30 درصد جمعیت کشور ارتباط مستقیم دارند. اگر مسئولان امر نسبت به ارزیابی دقیق این امور اقدام نکنند یا بخواهند ناعادلانه این عدد و رقم را تعیین کنند، این تعداد از افراد که چندمیلیون خانوار هستند، تبدیل به بلندگوی مخالفین می‌شوند.

 بنابراین اگر بخواهیم توجه به وقف را به لحاظ قوانین، سازمان، ساختار یا توجه مقامات عالی کشور نسبت به قبل مقایسه کنیم باید بگوییم که شرایط بهبود یافته است و موقوفات فراوانی احیا شد و به چرخه وقف بازگشت، اما اگر بخواهیم میزان مشارکت و حضور مردم را در ورود به کارهای خیر در عنوان وقف مقایسه کنیم، به نظر می‌رسد در مقایسه با بخش خیرین نهاد وقف نتوانسته است سهم قابل قبولی را به خودش اختصاص بدهد و باید سازمان اوقاف با مطالعه، بررسی و دقت لازم در جهت برطرف کردن این ایراد بپردازد و برای مشارکت مردم بسترسازی کند.

 مولایی: در پاسخ به این سؤال باید بگویم که خیر، اینطور نیست. برای نمونه اگر واقف قصد داشته باشد وقف خود را به صورت عادی و بدون ثبت در دفاتر اسناد رسمی انجام بدهد، خیلی ساده می‌تواند این کار را انجام بدهد و در منزل وقف‌نامه را بنویسد و چند نفر شاهد بگیرد و با رعایت احکام وقف، قبض و اقباض را انجام بدهد و درآمد و منافعش را در آن امر خیر جاری کند. البته رسم بر این است که امروز که ثبت اسناد در کشور شکل گرفته است باید این نقل و انتقال در ثبت اسناد انجام شود که البته فرایند آن خیلی تسهیل شده است. یعنی اگر آن ملکی که قرار است وقف شود مشکل ثبتی و حقوقی نداشته باشد کار با سهولت انجام می‌شود. 

 گاهی اوقات یک نفر مراجعه می‌کند به ادارات اوقاف تا مال خود را وقف کند اما هنگامی که به اداره ثبت معرفی می‌شود تا مالکیتش احراز شود یا برای تنظیم وقف‌نامه رسمی به دفترخانه می‌رود، در استعلاماتی که انجام می‌شود به موانع حقوقی برخورد می‌کند که از اداره تشکیلات اداری سازمان وقف خارج است و کاری نمی‌تواند انجام بدهد و باید پیش برود تا آن مشکل حل بشود.

 مشکلی در فرایند ثبت وقف وجود ندارد

 به نظر بنده در حال حاضر مشکلی در فرایند ثبت موقوفات وجود ندارد و خود واقف می‌تواند مراجعه کند یا وکیلش را بفرستد. مثلاً موقوفه‌ای داشته‌ایم که واقف در خارج از کشور ساکن بوده اما وکلیش این کار را انجام داده است. البته موارد لازم مانند نوشتن وقف‌نامه باید رعایت شود و کلیه ارکان وقف نیز مشخص باشند که مراد مشخص بودن واقف، متولی و ناظر است. سازمان اوقاف هم اصراری ندارد که خودش ناظر شود و واقف می‌تواند از خود و خانواده خود ناظر را انتخاب کند. در نهایت مصرف موقوفه یا جهت هزینه‌کرد درآمد موقوفه نیز باید مشخص شود. 

 در موقوفه انتفاعی نیز اینطور است که یک مکان برای فعالیت‌های دینی، تربیتی و ... وقف می‌شود که این نیز باید مشخص باشد. در انتها نیز صیغه وقف جاری می‌‎شود و قبض و اقباض صورت می‌گیرد؛ یعنی واقف می‌گوید وقف را انجام دادم و تحویل دادم و موقوف علیه/علیهم می‌گوید وقف را تحویل گرفتم که اگر متولی، خود واقف باشد در این موارد آن ید مالکانه واقف به ید امانی تبدیل می‌شود؛ یعنی مال وقف به صورت امانت در اختیار واقف خواهد بود و نه به عنوان مالک به این معنا که رابطه ملکیت و مالکیت با مالک قطع می‌شود.

 اما شاید جهت سوال را بتوانیم به وقف‌های مشارکتی تعمیم بدهیم. مقام معظم رهبری یک سال و نیم قبل با وقف پول موافقت کردند. ما در گذشته می‌گفتیم وقف «حبس العین و تسبیل المنفعه» است اما ایشان فرمودند که وقف «حبس ‌الاصل و تسبیل المنفعه» است؛ یعنی اگر اصل مال هم باقی بماند که می‌تواند پول باشد که مالیت دارد، وقفش که در گذشته عالمان و مراجع آن را ممتنع می‌دانستند جایز می‌شود.

 شاید فرایند ثبت وقف درباره وقف‌های مشارکتی، همگانی و وقف پول تا حدودی برای این سؤال که مطرح شد مصداق داشته باشد که البته این فرایند را هم سازمان اوقاف تسهیل کرده است و بر روی میز خدمت خودش قرار داده است که افراد خیلی آسان بتوانند در نیت‌هایی که مشخص شده است وقف انجام دهند. در حال حاضر 15 نیت مشخص شده است و گاهی اینطور است که طرف می‌خواهد خانوادگی وقف کند و خودش هم متولی باشد که در اینجا اصلاً با اوقاف کاری ندارد که با این مورد کاری نداریم اما اگر لازم باشد، اوقاف در راستای صدور شناسه ملی و ... کمک می‌کند. امروز طبق قانون فقط شناسه ملی تکلیف سازمان اوقاف شده است و اوقاف هم با اسناد، مدارک، اطلاعات و مستندانی که از واقف دریافت می‌کند، شناسه ملی را با دسترسی‌ای که سازمان اسناد و املاک به او داده استف به سرعت صادر می‌کند.

 اما در موقوفاتی که شخص خودش برنامه‌ای به صورت خانوادگی ندارد، بحث متفاوت است. مثلاً یک نفر می‌خواهد امروز یک میلیون تومان وقف کند که امروز این شرایط در بستر وقف مشارکتی یا همگانی یا وقف پول فراهم شده است و طرف تصمیم می‌گیرد که چه نوع وقفی می‌خواهد داشته باشد. 

 از صدر اسلام تاکنون مساجد را داشته‌ایم که مسجدی توسط عموم ساخته و وقف می‌شد. بنابراین واقفین این مسجد همان کسانی بودند که آن را ساختند. در مورد وقف پول نیز اطلاع‌رسانی شده است و سوال می‌کنیم که واقف می‌خواهد در چه نیتی وقف کند. در اینجا 15 نیت اصلی ارائه شده است که از جمله آن‌ها کمک به تحصیل بازماندگان، کمک به بیماران صعب‌العلاج، آزادی زندانیان، کمک به تعظیم شعائر دینی و مذهبی، وقف برای امور دانش‌بنیان از آن جمله هستند. بنابراین شخص انتخاب می‌کند و اگر وقف پول باشد، پول سرمایه‌گذاری یا سپرده‌گذاری می‌شود و پس از اطمینان از حفظ اصل آن پول و مالیت آن و اطمینان از اینکه از ارزش آن کم نمی‌شود، درآمدش صرف آن نیت می‌شود.

 در مورد وقف‌های مشارکتی هم ممکن است اشخاص خودشان پروژه‌ای را پیشنهاد بدهند و بگویند می‌خواهیم از طریق مشارکت همگانی یک مغازه بسازیم یا می‌خواهیم یک زمین را برای فلان موضوع وقف کنیم. در این زمینه  اطلاع‌رسانی می‌شود و افرادی که تمایل دارند، پول خود را می‌دهند و زمانی که این کار به اتمام رسید و این ساختمان ساخته شد، در آن زمان تمام کسانی که کمک کردند؛ اعم از کسانی که در وقف پول یا وقف مشارکتی کمک کرده‌اند، واقفین این موقوفه جدید می‌شوند. 

 شاید امروز وقف با گذشته تفاوتش در همین باشد. در گذشته مثلاً آیت‌الله‌العظمی حاج محسن عراقی در اراک 70 پارچه آبادی را وقف کرده است. این به معنای این نیست که ایشان مالک این آبادی‌ها بوده است بلکه یعنی ایشان با ثروتی که در اختیار داشتند و با کار کردن و درآمدزایی و اضافه‌کردن این موقوفه، این آبادی‌ها را خریده و گفته است اینجا را به قیمت فلان‌قدر می‌خرم که اسناد فروش آن‌ها نیز وجود دارد که او اینها را خریده و وقف کرده است. شاید یکی از دلایل صحت این موقوفات این باشد که در یک روستای قدم‌گاه که روستاها شش‌دانگی هستند، ایشان آمده و گفته 92 شعیر از 96  شعیر را وقف کردم. گاهی می‌گویند ایشان به زور اینها را گرفته است اما اگر به زور گرفته بود، آن چهار شعیر را هم باید می‌گرفت. 

 بنابراین در ثبت وقف مشکلی وجود ندارد و می‌تواند توسط افراد و ادارات اوقاف انجام شود. سعی کرده‌ایم کار را تسهیل کنیم و به تکریم واقفین بپردازیم. حتی اگر موقوفه کار ثبتی و حقوقی دارد، به همکاران اوقاف گفته‌ایم تا بروند و پیگیری کنند تا واقف که دارد از مالش می‌گذرد، اذیت نشود که بخواهد کارهای اداری را دنبال کند. بر این اساس گفته‌ایم این را کارکنان حوزه ثبتی انجام بدهند که با کمترین زحمت و دردسر این فرایند وقف انجام شود. امروز در استان‌ها و برخی شهرستان‌های بزرگ، دفاتر مشاوره وقف گذاشته‌ایم و اگر کسی آمد مالش را  وقف کند به او مشاوره می‌دهیم که امروز نیازهای روز جامعه چه مواردی است. بر این اساس، دفاتر مشاوره وقف هم وجود دارد و به محض اینکه واقف تصمیم قطعی خود را گرفت، همه فرایند انجام می‌شود.

 این خبر خوب را هم بدهم که در میز خدمت الکترونیکی سازمان اوقاف، زمینه ثبت وقف به صورت الکترونیکی فراهم شده است و شرایط مهیا شده است تا شخص حتی در منزل خود وقف را به صورت الکترونیکی انجام بدهد تا قبض و اقباض انجام شود و وقف صورت بگیرد.

 - سومین و آخرین محور این گفت‌وگو و میزگرد است که برای تحول در وضعیت وقف از مرحله ثبت تا مرحله اداره‌ کردن آن چه پیشنهادات و راهکارهایی دارید؟ به چند مورد اشاره بفرمایید.

 ابراهیمی ورکیانی: آنچه که مهم است و امروز ضرورت جدی دارد نحوه مدیریت و اداره موقوفات است و الا وقف چنانکه تعبیر می‌شود میراث جاودان است و ارقامش نیز نجومی بوده است. در تهران سه موقوفه بزرگ و اعجاب‌آور داریم؛ یکی از آن‌ها از ونک تا اوین است که دانشگاه شهید بهشتی در بخشی از این موقوفات قرار گرفته است. یکی دیگر از آن‌ها باغ فردوس است و سومین مورد نیز از شوش تا شاه‌عبدالعظیم است اما متأسفانه هنوز از نظر قانونی، قضایی و عملی تصمیمی درباره آن‌ها گرفته نشده است و این به نظر من یکی از بزرگ‌ترین عوامل بازدارنده افراد از وقف است.

 اگر ما موقوفات را به صورت درست اداره نکنیم، همیشه با مشکل رو‌به‌رو هستیم. در یکی از شماره‌های مجله مهتدین که وابسته به سازمان اوقاف است، آقای مصلحی رئیس اسبق سازمان اوقاف و وزیر اطلاعات دوره آقای احمدی‌نژاد می‌گوید: از شش‌هزار مغازه بازار تهران، دوهزار و 200 مغازه وقف است و خجالت می‌کنم که بگویم درآمد این موقوفات چقدر است. این حرف یعنی گاهی اوقات خرج مأمورینی که باید به امورات موقوفات رسیدگی کنند هم تأمین نمی‌شود و بر همین اساس کارمندان سازمان اوقاف از دولت حقوق می‌گیرند و اوقاف کارمندان خودش را اداره نمی‌کند. این قهراً یکی از عوامل بسیار ناامیدکننده است و الا اگر افراد ببینند که موقوفات دارد آثار مثبت از خودش به‌جا می‌گذارد، افراد برای وقف آمادگی دارند و داوطلب همیشه بوده است و حالا هم خواهد بود. اگر امروزه مردم عقب‌گرد کرده‌اند و از عنوان وقف دوری می‌کنند، به دلیل این است که ما درست این موقوفات ر اداره نمی‌کنیم.

 در شهرهای بزرگی مانند قم و مشهد، موقوفات بار منفی ندارند؛ یعنی خانه‌ها و زمین‌های وقفی با زمین‌های ملکی تفاوت ناچیزی دارند، چون قلم درشتی از ارقام متعلق به وقف است و قهراً برای آن حساب باز می‌کنند، پس بار منفی ندارد، اما اگر به شهرهای کوچک بروید و بگویید این زمین وقفی است، کسی مشتری آن نمی‌شود. آقای حاج‌حسین ملک در مشهد 70 پارچه آبادی را یکجا به آستان قدس هدیه کرد که یکی از آن‌ها وکیل آباد است.

 سازمان اوقاف کافی نیست؛ وزارتخانه لازم است

 ما باید نسبت به این‌ها اهتمام داشته باشیم و چنانکه بیان شد باید وزارت اوقاف داشته باشیم. سازمان اوقاف برای موقوفات کفایت نمی‌کند و باید تشکیل وزارت مطرح باشد. یکی از راه‌‌ها برای اشتغال‌زایی در کشور ما همین سرمایه‌گذاری اوقاف است که باید افراد زیادی را به کار بگیرند و قهراً بتوانند در این زمینه نقش ایفا کنند. فکر می‌کنم به اینکه یکی از راه‌های بسیار مفید برای این کار، تأسیس بانک اوقاف است.

 نکته مهم در این زمینه اینکه در مکتب امامیه و مکتب حنبلی وقف پول جایز نبوده و علتش این است که در عنوان وقف آمده «حبس العین و تسبیل المنفعه»؛ یعنی چیزی که عین آن باقی نمی‌ماند را نمی‌توانیم وقف کنیم. بنابراین پول که لحظه‌به‌لحظه به افراد مختلفی تعلق می‌گیرد و جا‌به‌جا می‌شود و مالک ثابتی ندارد، وقفش جایز نخواهد بود.  در حالی که مکاتب حنفی، شافعی و مالکی این مشکل را مطرح نمی‌کردند. اما امروز فقها آمده‌اند و در این زمینه تجدیدنظر کرده‌اند. 

 در این زمینه استفتائاتی را از مراجع کردیم که نوعاً می‌گفتند ما به جای وقف نذر کنیم که این مشکل خاص برایش پیش نیاید که در نذر شرط «حبس العین» وجود ندارد، اما مقام معظم رهبری و آیات مکارم شیرازی، گرامی و صانعی در تجدیدنظر خود گفتند بقای شیء به حساب خودش است. یک بانک اگر ریال من را تبدیل به دلار کند کسی نمی‌گوید که پول از بین رفته است. اگر پول را به فرد در قالب مضاربه وام بدهیم و به ما سود بدهد این مال از بین نرفته است بلکه بر ضمه او باقی مانده است و وقتی برمی‌گردد، همان مال به حساب می‌آید، هرچند که طلا تبدیل به اسکناس یا تومن تبدیل به دلار شده باشد.

 بنابراین یکی از راه‌های مفید این است که سازمان اوقاف روی وقف پول و بانک قرض‌الحسنه سرمایه‌گذاری کند و مشوق بسیار خوبی برای جامعه باشد. اگر اوقاف بیاید و تحت عنوان وزارت، کار ثابتی را پی بگیرد این میراث جاودان احیا می‌شود و بهترین نفع را می‌تواند به جامعه ما برساند.

 ریاحی سامانی: صحبت درباره ابعاد مختلف وقف اعم از ابعاد تاریخی، فرهنگی و ... فراوان است و در قالب پرسش‌های پیشین به اختصار توضیحاتی داده شد. اما به اختصار چند نکته را مطرح می‌کنم؛ توصیه نخست این است که کسانی که می‌خواهند وارد حوزه کار خیر و وقف شوند حتما مشورت‌های تخصصی داشته باشند و نیازهای امروز را بشناسند. اگر دیروز برای آب‌انبار وقف می‌شد امروز آن سیستم از بین رفته و پای هوش مصنوعی در میان است و تقویت مبانی فکری و ورود به عرصه‌های جدید و تحقیق و مطالعات راهبردی یکی از مسائل مهم است. در کشورهای توسعه‌یافته نیز از آنجا که بیمه مشکل نیازمندان را حل می‌کند اما آن بنگاه‌های اقتصادی که امکانات گسترده‌ دارند توانشان را صرف کارهای تحقیقاتی می‌کنند.

 نکته بعدی درباره تسهیل و بسترسازی و رفع موانع مشکلات اداری است که انتظار می‌رود زمینه برای این کارها به شکل بهتری فراهم شود. یک وقت ما درباره عملکرد سازمان اوقاف سخن می‌گوییم اما یک وقت هم درباره نهاد وقف سخن می‌گوییم. همه اصرار ما بر این است که در قرون متمادی نهاد وقف و شبه‌وقف به دلیل خصوصیاتی که داشته است ماندگار مانده و بخشی از فرهنگ و تمدن هر کشوری بوده است. 

 بر این اساس بخش امور خیریه و وقف باید خیلی به هم نزدیک باشند و نباید در کشور از مجموع 10 واحدی که وارد کارهای خیر می‌شوند، هشت واحد در قالب تشکل‌های خیریه باشد و دو واحد به وقف اختصاص یابد. چون کشور ما اسلامی است و قانون اساسی مرتقی و خوبی دارد و باید همه دست‌اندرکاران و متولیان امر تلاش کنند تا این دو نهاد به هم نزدیک شوند. به همت سازمان اوقاف و سایر نهادهای مرتبط و پیگیری شورای عالی انقلاب فرهنگی سند وقف و امور خیریه در حال تدوین است. در آنجا پیشنهاداتی برای نهادینه‌شدن این امر شده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنم.

 یکی از پیشنهادات اینکه باید در قوانین و مقررات بازنگری شود و این قوانین به‌روز شوند. مبتنی بر تحولات جامعه همواره قوانین اصلاح و تکمیل می‌شود. دوم بحث ارتقای نظارت و پاسخگویی بر عملکرد متولیان است و باید شفافیت افزایش یابد. سوم اینکه باید زیرساخت‌های فعالیت‌های نوین در ثبت رویدادهای مالی و موقوفات، فعال‌تر و به‌روزتر شود. 

 چهارم اینکه باید گزارش‌های دوره‌ای از اجرای نیت واقفین به جامعه داده شود. درباره فضاهای جدیدی که در اقتصاد دنیا به وقوع پیوسته است باید کارشناسان نظر بدهند. همچنین نیازهای روز جامعه باید پس از بحث‌های تحقیقی دیده شود. مورد بعدی استفاده از فعالیت‌های نوین جهت ترویج فرهنگ وقف است و باید ببینیم فضای مجازی چقدر دارد روی مردم مدیریت می‌کند. مورد بعدی تشکیل کمیسیون‌های مشترک وقف با سایر کشورهاست که قدم‌هایی برداشته شده است اما کافی نیست. مورد بعدی تشکیل صندوق بین‌المللی وقف با کشورهای اسلامی است و همچنین باید نمایشگاه‌های بین‌المللی برای انتقال بیشتر این ظرفیت برگزار شود. انتقال و تبادل دانش و تجربیات دست‌اندرکاران امر وقف و احیای این تفکر نیز مورد بعدی است و تنقیح قوانین مرتبط با امر وقف هم باید مورد توجه باشد.

 طراحی نظام ارتقای بهره‌وری نظام موقوفات، ارائه مدل‌هایی برای سرمایه‌گذاری و گسترش سرمایه‌گذاری در امور موقوفات و ایجاد ساز و کارهایی برای ورود و مشارکت مردم در سرمایه‌گذاری‌ها برای موقوفات از موارد مهم دیگر است؛ زیرا سرمایه‌گذاری برای موقوفات دارای دو جنبه است؛ هم اینکه سرمایه‌گذار به منافع اقتصادی خودش می‌رسد و هم اینکه یک موقوفه را احیا می‌کند. بسیاری از افرادی که به امر وقف مقید هستند، گاهی اوقات از ما مشورت می‌گیرند که می‌خواهم یک زمین وقفی را مطابق قوانین اجاره کنیم یا برویم و در یک زمین موقوفه سرمایه‌گذاری کنیم که درباره شبهات آن می‌پرسند و در پاسخ می‌گوییم اگر حق و حقوق موقوفه را به درستی بپردازید و این موقوفه را احیا کنید دو نتیجه می‌گیرد؛ یکی اینکه به منافع اقتصادی خودتان می‌رسید و دوم اینکه یک نهاد خیر را بارور می‌کنید و هرچه که در زمینه نیت واقف اجرا شود شما هم برابر باورهای اعتقادی و دینی خود در آن سهیم و شریک می‌شوید.

 توسعه بازاریابی، ترویج بین‌المللی وقف‌های جدید، هدایت و سامان‌دهی نیاتی که در بخشی از بحث‌ها اشاره شد، برندسازی و تبلیغ وقف، تبیین و عینیت‌بخشی به آثار و برکات وقف و ایجاد و توسعه برنامه‌های آموزشی وقف در مراکز علمی، آموزشی و دانشگاهی نیز از دیگر توصیه‌ها است. همچنین باید به ترویج و نهادینه‌سازی ارزش وقف که مبتنی بر اخلاق، عرفان و مسئولیت‌پذیری است نیز توجه شود. کسی که می آید و وارد عرصه وقف می‌شود نشان‌دهنده این است که یک نگاه اخلاق‌مدار برای حفظ اصول و چارچوب‌های جامعه دارد و باید در اینجا مشارکت بیشتری کند. اما پیشنهاد بعدی طراحی یک نظام برای مشارکت بیشتر مردم در احیای موقوفات و در اجرای نیت واقفین است. دوستان پیش از این کار بحث‌های مربوط به امین موقوفات را فعال کرده‌اند که این کار باید قدری سرعت بیشتری پیدا کند و دقیق انجام شود.

 باید یک برنامه‌ای ترتیب داده شود که ارتباط نزدیکی میان نهاد وقف و مجامع خیرین مدرسه‌ساز و سلامت ایجاد شود و کارهایی که آنها انجام می‌دهند تا جایی که امکان‌پذیر است با نگاه وقف باشد؛ یعنی وقف‌نامه‌هایی نوشته شود که این ملک قرن‌ها بماند؛ چون اگر مدرسه‌ای احداث شود اما وقف نشود تضمینی وجود ندارد که مثلاً 10 سال بعد کاربری آن تغییر نکند. افزون بر این‌ها، شفافیت و گزارش‌دهی به مردم و استفاده از ظرفیت‌های هنری برای تبلیغ و ترویج فرهنگ وقف نیز یکی دیگر از پیشنهادات محسوب می‌شود.

 وقف و امر خیر بخش سوم اقتصاد کشور است. وقف در مشارکت مردم و برای اینکه مردم بیایند و سهیم شوند و در اداره موقوفات، نظارت و اجرای نیت واقفین جایگاه مهمی دارد و همه امور جامعه با این فرهنگ مرتبط هستند. اگر مشارکت مردم به درستی در اداره، نظارت و اجرای نیات واقفین سهم داشته باشد، این فرهنگ گسترش پیدا می‌کند و موجب می‌شود که تحقق عدالت اجتماعی سرعت بگیرد و مسائل و گرفتاری‌های جامعه در کنار تلاش آن‌ها کمتر شود و جامعه رو به سوی تعالی و پیشرفت حرکت کند.

 مولایی: در موضوع تحول اول باید نقاط قوت و ضعف و فرصت‌ها و تهدیدها را بشناسیم  که غربی‌ها از آن به مدل اس دبلیو او تی (SWOT) تعبیر می‌کنند. در همین راستا تقریباً از چهارسال قبل به پیشنهاد وزارت ارشاد و تصویب هیئت‌ وزیران، سازمان اوقاف مکلف شد به عنوان یکی از هفت متولی حقوقی نهاد وقف در کشور سند ملی وقف را آماده کند. همانطور که آقای ریاحی گفتند در راستای تهیه این سند از متخصصین، متفکرین، متولیان، دست‌اندرکاران، مسئولینی که ارتباط داشتند، خبرگان و بازنشستگان اوقاف و مسئولین فعلی استفاده شد و ساعت‌های طولانی مصاحبه و گفت‌و‌گو صورت گرفت و در نهایت به مطالعه مستندات، سوابق، قوانین و مقررات، پایان نامه‌ها و رساله های دکتری و مقالات پرداخته شد که نتیجه همه اینها یک کار مطالعاتی شد که توسط دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم و با مسئولیت دانشگاه اصفهان تهیه شد که عبارت بود از سند ملی وقف و امور خیریه.

این سند ملی وقف و امور خیریه اگر اجرا شود که البته قبل از آن باید تصویب شود، تمام مسائل و مشکلات حوزه وقف حل خواهد شد. در آن سند به صورت کامل و جامع با راهبردها و اهداف مختلف پیش رفته‌ایم. بنابراین این تحول کاملاً مشهود است. بر این اساس مواردی از این تحول را بیان می‌کنم.

 سهولت در وقف‌کردن یکی از تحولات حوزه وقف است؛ یعنی مردم به راحتی بتوانند مال خود را وقف کنند. امروز میز خدمت سازمان که ایجاد شده به نحوی است که هر کسی می‌تواند با مراجعه به آن، فرایند وقف، دستورالعمل‌ها و بخشنامه‌های مربوط به وقف را ببیند و همچنین اگر قرار است وقف خود را توسط سازمان اوقاف انجام دهد، خیلی راحت می‌تواند جلو برود؛ اعم از وقف پول، مشارکتی یا همگانی. اگر هم بخواهد خودش انجام دهد باز هم توضیح داده شده است که باید چه کاری انجام بدهد.

 بنای سازمان اوقاف بر این است که موقوفات توسط متولیان مدیریت شوند؛ یعنی الان هر متولی‌ای که می‌آید و ادعای تولیت می‌کند، ما مخالفتی نداریم و همین که نسبتش اثبات می‌شود، موقوفه را تحویل می‌دهیم و می‌گوییم شما اداره کنید و ما نظارت می‌کنیم و سالیانه با رسیدگی به درآمد و هزینه آن موقوفه، برایش مفاصاحساب صادر می‌کنیم. بنابراین سعی کرده‌ایم واقف را به سمت متولی شدن توصیه کنیم. اما موقوفاتی هم هستند که متولی برای آن‌ها وجود ندارد و کسی هم مراجعه نمی‌کند که در اینگونه موارد اداره اوقاف آن‌ها را اداره می‌کند و سامانه جامعی را طراحی کرده که بخش‌های مختلف حقوقی، ثبتی، نرم‌افزارهای مالی و اتوماسیون اداری دارد و تمام این بخش‌ها در آن دیده شده است.

 همچنین اداره کردن موقوفاتی که دارای چند رقبه هستند را توصیه می‌کنیم که با مدل راهبری شرکتی یا مدل هیئت‌امنایی پیش ببریم. یعنی به دلیل اینکه کار راحت‌تر پیش برود یک جمعی به عنوان هیئت‌امنا یا اعضای هیئت‌مدیره شرکت این موقوفه را اداره می‌کنند که بودجه و سال مالی و درآمد آن‌ها مشخص است، مصارف و نیات واقف را پیش‌بینی می‌کنند و عملیات را انجام می‌دهند. در پایان سال نیز گزارش می‌دهند و حساب‌رس قانونی رسیدگی می‌کند. همچنین در پایان سال مجمع عمومی برگزار می‌شود و اطلاع‌رسانی لازم صورت می‌گیرد. این یک مدل خوبی است و از آن حمایت می‌کنیم و مشکلی هم در این زمینه وجود ندارد.

 پیشنهادهایی برای بالندگی و ترویج وقف

 اما در این بخش به برخی از پیشنهادهایی که می‌تواند به بالندگی و رشد وقف و تبلیغ و ترویج این فرهنگ غنی و سنت دیرینه نبوی کمک کند اشاره می‌کنم؛ ما باید به صورت مرتب دستاوردهای وقف را برای مردم بگوییم. اگر مردم بدانند که امروز مثلاً از درآمد یک موقوفه یک محصل بی‌بضاعت تحصیل کرده، بورس شده و به خارج از کشور رفته و برگشته است و حالا مردم دارند از خدماتش بهره‌مند می‌شوند و زندگی خودش نیز متحول شده است، موجب می‌شود مردم نگاه دیگری به وقف پیدا کنند. پس متولیان و اشخاص حقیقی و حقوقی و متولیان بزرگ مانند آستان قدس و دانشگاه تهران باید دستاوردهای وقف را برای مردم بگویند.

 دولت باید بیاید و برای رفع ناترازی‌ها در زمینه‌های تولیدی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی از وقف به عنوان یکی از پایه‌های اقتصادی استفاده کند. همچنین حمایت دستگاه قضایی در اصولِ حقوق از دست رفته موقوفات، در تصرفات غاصبانه اشخاص حقیقی و حقوقی بر موقوفات، می‌تواند در اینکه موقوفات رشد پیدا کنند و بهره‌ور و بالنده شوند مؤثر باشد. نکته دیگر اینکه هرکجا که می‌بینیم موقوفه‌ای آباد است و دارد در آن اجرای نیت می‌شود و اسم واقف بالای سر آن موقوفه قرار دارد، بهترین تبلیغ و ترویج فرهنگ وقف است. مگر نه این است که مقام معظم رهبری فرمودند بهترین تبلیغ و ترویج وقف اجرای امینانه به نیت واقف است. اگر متولیان محترم و سازمان اوقاف این کار را بکنند که آن را در دستور کار داریم، خودش این کار می‌تواند بزرگ‌ترین تبلیغ و ترویج فرهنگ وقف باشد. ترویج وقف‌های مشارکتی و همگانی توسط رسانه‌های گروهی لازم است و رسانه‌ها باید در این زمینه تبلیغ کنند.

 یکی دیگر از موارد، سوق دادن وقف به سمت‌وسوی نیازهای روز جامعه است. امروز موضوعاتی نظیر مشکل اشتغال، آسیب‌های اجتماعی، سامان‌دهی کودکان کار، تحصیل کودکان بازمانده از تحصیل و درمان بیماران صعب‌العلاج مهم است و شرایط به نحوی است که غم و رنج مردم در بیماری یک طرف است و هزینه‌های درمان یک طرف. یکی از کارهای خوبی که گروه انتخاب و بنیاد خیریه راهبری آلاء و مرکز مکسا انجام می‌دهند در همین راستا است که بسیار کار خوبی است. جامعه امروز به این موضوع نیاز دارد و باید وقف‌ها به سمت‌وسوی این نیازها سوق داده شود. 

 نکته دیگر تقویت نهاد وقف از حیث ساختاری است. مطالعه‌ای روی وقف در بسیاری از کشورهای عربی انجام دادیم و دیدیم 90 درصد کشورهای اسلامی وزارت وقف و شئون دینی دارند اما امروز سازمان اوقاف به عنوان یک سازمان زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفته است و وقتی که وزیر اوقاف در دولت نباشد و وقتی نماینده سازمان اوقاف در مجلس نباشد، باعث می‌شود قوانینی به ضرر وقف تصویب شود.

 نکته دیگر اینکه موقوفه‌خواری از مسائل مدرن است که باید با آن مبارزه شود که این مبارزه باید با اشخاص حقیقی و حقوقی باشد؛ چه‌اینکه بسیاری از دستگاه‌ها و سازمان‌های کشور، از بزرگ‌ترین موقوفه‌خواران‌اند. مورد بعدی استفاده از ظرفیت مردم در مدیریت موقوفات است. امروز سازمان اوقاف از ماده پنج قانون تشکیلات و اختیارات خود استفاده کرده است و برای اداره موقوفات و مدیریت آن از ظرفیت امین بهره برده است. ما همین امروز برای بیش از هزار و 500 نفر امین برای موقوفات حکم زده‌ایم که موقوفه را تحویل آن‌ها داده‌ایم و آن‌ها در حال اداره‌اش هستند. موقوفه‌ای داشته‌ایم که ظرف مدت 24 سال مجموعاً یک میلیارد و دویست میلیون تومان درآمد داشته است و از چهار سال قبل که آن را تحویل امین داده‌ایم، سال اول 20 میلیارد، سال دوم 30 میلیارد، سال سوم 50 میلیارد و امسال 100 میلیارد درآمد داشته است.

 موضوع دیگر مربوط به ایرانیان خارج از کشور است. خیلی از ایرانیان هستند که در کشورهای دیگر صاحب تمکن مالی هستند اما باید کسی باشد که آن‌ها را راهنمایی کند تا مالشان را وقف کنند. افرادی هستند که در کشورهای دیگر زندگی می‌کنند و به دلیل اینکه وارث ندارند، اموالشان توسط دولت آن کشورها ضبط می‌شود و اگر با آن‌ها رایزنی شود تا مالشان را وقف کنند می‌تواند اتفاق خوبی رقم بخورد. همچنین ایجاد بانک وقف و راه‌اندازی صندوق توسعه وقف میان کشورهای مسلمان نیز می‌تواند بسیار مؤثر باشد.

مشاهده فیلم کامل میزگرد


لطفا به این مطلب امتیاز دهید
Copied!

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...