خیرین از مسئولین، تسهیلگری و احترام می‌خواهند نه عکس یادگاری / الگوی ساماندهی «صندوق‌های قرض‌الحسنه» می‌تواند الگوی ساماندهی خیریه‌ها شود

محمدحسین رضایی؛ پیشکسوت خیریه و مشاور وزیر بهداشت در امور خیرین در نخستین نشست از سلسله‌نشست‌های تخصصی حکمرانی امور خیر در ایران که به همت پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران برگزار شد، با بیان اینکه خیرین از مسئولین، تسهیلگری و احترام می‌خواهند نه عکس یادگاری اظهار کرد: الگوی ساماندهی «صندوق‌های قرض‌الحسنه» می‌تواند الگوی ساماندهی خیریه‌ها شود.
خیرین از مسئولین، تسهیلگری و احترام می‌خواهند نه عکس یادگاری / الگوی ساماندهی «صندوق‌های قرض‌الحسنه» می‌تواند الگوی ساماندهی خیریه‌ها شود

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، این رسانه سلسله‌نشست‌هایی را با عنوان «حکمرانی امور خیر در ایران» برنامه‌ریزی کرده است و هر نشست به یک مسئله در حوزۀ حکمرانی خیر اختصاص دارد. این جلسات که با رویکرد کاربردی و حل مسئله پیش‌بینی شده است، در رسانه خیر ایران منعکس می‌شود و گزارش‌های سیاستی آن برای مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی ارسال خواهد شد.

 نخستین نشست از این سلسله‌نشست‌ها، روز سه‌شنبه ۱۳ آبان‌ماه با موضوع «هماهنگی و هم‌افزایی میان دستگاه‌های مرتبط با نیکوکاری» برگزار شد؛ مسئلۀ این نشست آن است که فارغ از وجود یا عدم وجود هماهنگی خیریه‌ها با یکدیگر، بنظر می‌رسد دستگاه‌های حاکمیتی که با خیریه‌ها مرتبط هستند با یکدیگر هم‌افزایی و همکاری کافی را ندارند؛ برای مثال انتظار این است که سازمان بهزیستی، جمعیت هلال احمر، کمیته امداد و ... همکاری و هم‌افزایی بیشتری داشته باشند و اگر هم‌افزایی لازم شکل نگرفته است، دلایل آن باید واکاوی شود. 

 در این نشست، سهیل معینی (رئیس هیئت‌مدیره انجمن باور)، محمدحسین رضایی (مشاور وزیر بهداشت در امور خیرین)، سیدمحمدجواد آل احمد (عضو دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس مجمع خیرین استان قم)، احمد شرفخانی (رئیس مرکز خیریه سازمان اوقاف و امور خیریه) و حمزه علی کوهساری (مدیرکل شبکه‌های مردمی کمیته امداد) به اظهار نظر پرداختند. مجری‌گری و دبیری این نشست را نیز حسام عزت‌آبادی‌پور (کارشناس ارشد مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی) بر عهده داشت.  

آنچه در ادامه می‌آید، خلاصه‌ای از سخنان محمدحسین رضایی (پیشکسوت خیریه و مشاور وزیر بهداشت در امور خیرین) در این نشست است:

در مورد موضوعی که الآن در این جلسه مطرح است، با توجه به حضور آقای شرفخانی، آقای سعادت و سایر عزیزانی که احتمالاً در این جلسات بوده‌اند، اجازه بدهید ابتدا شما را ارجاع بدهم به یک زحمت جدّی و فشرده که در زمان ریاست‌جمهوری مرحوم شهید رئیسی انجام شد. همان نکاتی که آقای معینی فرمودند و بخشی از مواردی که آقای آل‌احمد اشاره کردند، آن‌جا محور بحث قرار گرفت.

ما آن‌جا مسئله را این‌طور صورت‌بندی کردیم که: «اگر خیریه‌ها دور هم جمع شوند و از ما دولتی‌ها بپرسند که از شما چه می‌خواهیم، چه خواهیم گفت؟» یعنی سؤال را برعکس کردیم؛ گفتیم الان خیریه‌ها و فعالان نیکوکاری در کشور، چه مشکلاتی دارند و چه توقعاتی از دولت دارند؟ دوستان از استان‌ها آمدند، در تهران جمع شدند، همه صحبت کردند و ما هم شنیدیم. به نظرم اگر آن مجموعۀ مسائل را ببینید، پاسخ بخش زیادی از سؤالی که شما از من کردید، همان‌جا آمده است. من فایلش را دارم، می‌توانم در اختیار شما قرار بدهم و حتی در فضای مجازی منتشر کنید. در آن فرایند، فکر می‌کنم حدود ۱۶ یا ۱۷ سؤال و مطالبه اصلی از سوی خیریه‌ها و فعالان امر خیر استخراج شد؛ اما فقط به فهرست مشکلات اکتفا نکردیم.

 سعی کردیم برای هر مشکل، بلافاصله بگوییم: اگر بناست این مشکل حل شود، چه باید کرد؟ آیا باید یک بخشنامه اصلاح شود؟ باید یک دستورالعمل نوشته یا اصلاح شود آیین‌نامه‌ای در دولت تغییر کند؟ یا حتی قانون عوض شود؟ یعنی فقط «اشکال» را نگفتیم، بلکه «راه‌حل» هم پیشنهاد دادیم؛ با تمام وجود. خوشبختانه این مجموعه به صورت یک نامۀ رسمی خدمت مرحوم آقای رئیسی ارسال شد. ایشان هم ـ انصافاً تا وقتی در مسئولیت بودند ـ فعالانه پای کار حل مشکلات خیرین و خیریه‌ها ایستادند و شخصاً پشتیبانی کردند.

من همین مجموعۀ مسائل را خدمت آقای پزشکیان هم ارائه کردم؛ به دولت هم داده شد. الآن هم فکر می‌کنم آقای ربیعی دارد این موارد را در کمیسیون‌های مختلف دولت پیگیری می‌کند. اگر آن بسته را ببینید، می‌بینید که چه نکاتی مطرح شده و چه پیشنهادهایی برای اصلاح وضعیت داده شده است؛ از جمله همین مسائل چندگانه بودن مراجع صدور مجوز، تداخل وظایف و نبود هماهنگی.

غیر از آن ۱۶–۱۷ مورد، یک موضوع دیگر را ما جداگانه و برجسته مطرح کردیم؛ و آن، بحث مالیات بود. مالیات برای خیرین و فعالیت‌های نیکوکاری مسئلۀ بسیار مهمی در کشور بوده و هست. مثال بزنم: فردی می‌گفت در دنیا وقتی من مالیات بدهکار هستم، می‌توانم آن را در قالب حمایت از پروژه‌ای که دوست دارم در محله‌ام اجرا شود پرداخت کنم؛ چه در حوزه سلامت، چه آموزش و … ما در کشور خودمان تا قبل از برنامه هفتم، چنین سازوکاری نداشتیم؛ قبل از انقلاب نمونه‌هایی بوده، اما بعد از انقلاب عملاً تعطیل شده بود. برای اولین بار در برنامه هفتم، ماده ۲۰ برای این موضوع آمد و بحث «اعتبار مالیاتی» برای امور خیر مطرح شد. یعنی شدنی است؛ اگر دل مردم را به یک موضوع جلب کنیم، می‌توانیم راه حقوقی و اجرایی‌اش را هم پیدا کنیم.

یکی از گلایه‌های جدی خیرین این بود که: «چرا باید چهار وزیر، کلید طلایی امضا را در دست داشته باشند تا من بتوانم کمکم را به عنوان هزینه قابل قبول مالیاتی ثبت کنم؟» یعنی اگر خیریه‌ای به این وزرا دسترسی نداشت، عملاً از امکان استفاده از این ظرفیت محروم می‌شد. این مسئله هم با پیگیری‌های متعدد، تا حد زیادی اصلاح شد، البته دوباره در دیوان عدالت اداری به چالش کشیده شد و شکایت‌هایی صورت گرفت و مسائل تازه‌ای پیش آمد.

همین دیروز من نامۀ جدیدی را گرفتم که به نوعی به حذف آن مانع کمک می‌کند. خدا خیر بدهد جناب آقای درویش‌وند، دبیر محترم آن بخش را؛ من، آقای اعتمادیان و آقای مصطفی نظری خدمتشان رفتیم، صحبت کردیم، ایشان قانع شدند که آن اصلاح، کار درستی بوده است و نامه‌ای به تاریخ ۸/۱۲ صادر شد. اگر این روند کامل شود، معنایش این است که: هر خیریه‌ای در کشور، اگر کمک از یک شرکت یا مؤسسه‌ای دریافت کند و آن خیریه شرایط لازم را داشته باشد (مثلاً سه سال از فعالیتش گذشته باشد، شفاف باشد و …)، آن شرکت بتواند این پرداخت را به عنوان «هزینه قابل قبول مالیاتی» ثبت کند.

 من این مثال‌ها را زدم تا بگویم: وقتی می‌خواهیم از «هم‌افزایی و هماهنگی» صحبت کنیم، امکان آن وجود دارد؛ ولی چرا عمل اتفاق نمی‌افتد؟ عوامل متعددی دارد.

 یک عامل مهم این است که عده‌ای اساساً نگاه مثبتی به خیریه‌ها ندارند؛ برخی ما را افرادی می‌دانند که به اسم خیر و خیریه، سوءاستفاده می‌کنیم، پولشویی می‌کنیم، کمک‌های مردم را در جای دیگری هزینه می‌کنیم و برای اهداف دیگری خرج می‌کنیم؛ یعنی ما به اندازه کافی «اعتماد» و «شفافیت» ایجاد نکرده‌ایم. این نگاه بدبینانه، دست کسانی را که می‌خواهند از ما حمایت کنند یا ساختارها را تسهیل کنند، می‌بندد و توجیهی برای کنترل و سخت‌گیری بیشتر به وجود می‌آورد.

 از طرفی، نظارت امری لازم و بدیهی است و من خودم به‌شدت به لزوم نظارت باور دارم. در یک پژوهش، ۳۰ کشور دنیا را بررسی کرده‌اند که ببینند خیریه‌ها و وقف‌ها را چگونه اداره و نظارت می‌کنند. واقعاً سخت است بگوییم کدام کشور بهترین مدل را دارد؛ اما هر جا «نظارت درست» و «سازوکار روشن» تعریف شده، هم خیریه‌ها توانسته‌اند کار کنند، هم دولت خیالش راحت‌تر است.

 در کشور خود ما، یک تجربه خوب، همین سامان‌دهی «صندوق‌های قرض‌الحسنه» بود. زمانی که در وزارت کشور بودم، بحث تعطیلی بخشی از صندوق‌های قرض‌الحسنه مطرح شد و همان حرف‌هایی که امروز درباره خیریه‌ها می‌شنویم، آن روز هم شنیده می‌شد: «این‌ها پولشویی می‌کنند، این‌ها مسئله‌دارند» و … . ما گفتیم: «صندوق قرض‌الحسنه شوخی نیست که یک‌شبه جمعش کنیم! از قدیم بوده، ریشه دارد. به‌جای بستن، بیاییم اصلاح کنیم.»

 امروز اگر بخواهیم نمونه بیاوریم، سازمان اقتصاد اسلامی را داریم که کاملاً مردمی اداره می‌شود، هیچ فردی از حاکمیت در مدیریت آن نیست، اما عملاً مسئول سامان‌دهی و نظارت بر صندوق‌های قرض‌الحسنه در کشور است. گزارش حسابرسی تهیه می‌شود، این سازمان آن را تأیید می‌کند و به اداره ثبت می‌فرستد. این یک نمونه موفق مردمی است؛ نشان می‌دهد می‌شود هم نظارت داشت، هم استقلال نسبی را حفظ کرد.

 جمع‌بندی من این است که: ما باید ابتدا «وضع موجود» را خوب ببینیم، بعد «وضع مطلوب» را تعریف کنیم؛ آن هم نه فقط بر اساس خیال، بلکه بر اساس تجربه‌های جهانی و امکانات جدیدی مثل هوش مصنوعی و … . وقتی وضع مطلوب را شناختیم، باید یک مفهوم دیگر را جدی بگیریم: «وضع مقدور». یعنی ببینیم در کشور ما، با توجه به شرایط و محدودیت‌ها، چه میزان از آن مطلوب، قابل تحقق است. به نظرم بخشی از این «وضع مقدور» دارد کم‌کم اتفاق می‌افتد. یکی از آرزوهای منی که خادم این مجموعه‌ها بوده‌ام، این بود که بتوانیم همه خیریه‌های کشور را در یک «سامانه مشترک» جمع کنیم تا با هم مرتبط باشند.

 امروز، بحمدالله از زمان دولت آقای روحانی، با پیگیری آقای جهانگیری و حمایت رؤسای‌جمهور بعدی، سامانه «سَخا» شکل گرفته است. کمیته امداد در این مسیر کمک کرده، دو دانشگاه با ۱۴ استاد دانشگاه پشتیبانی علمی داده‌اند و یک نرم‌افزار بسیار قوی نوشته شده است.

 آقای بختیاری؛ رئیس کمیته امداد صریحاً در جلسه وزارت کشور گفتند: «ما نمی‌خواهیم این سامانه را اداره کنیم؛ اصلاً نباید دولت اداره کند. ما فقط در ساختن و راه‌اندازی کمک کردیم؛ حالا خیریه‌ها و خیرین بیایند خودشان مدیرش باشند.» این یک آرزوی قدیمی بود که الآن به نقطۀ قابل قبولی رسیده است. یا آرزوی دیگر این بود که خیریه‌های ما به‌سمت تخصصی شدن بروند؛ چون الآن بعضی خیریه‌ها سفره‌ای گسترده پهن کرده‌اند که همه چیز در آن هست: سلامت، پیشگیری، آموزش، معلولان، زندانیان و … .

من همیشه گفته‌ام ما تنها کشور دنیا نیستیم؛ در بسیاری جاها خیریه‌ها به‌تدریج تخصصی شده‌اند. مثلاً آقای معینی در حوزه‌ای مشخص، تمام خیریه‌های مشابه را جمع کرده، در عمق موضوع رفته و همان را پیگیری می‌کند؛ در حوزۀ سرطان نیز خیریه‌هایی که فقط روی سرطان کار می‌کنند، حرف برای گفتن دارند. این تخصصی شدن، دومین عارضه‌ای است که باید به سمت حل آن برویم.

این‌که چرا این اتفاقات خوب، دیر رخ می‌دهد یا گاهی اصلاً رخ نمی‌دهد، ریشه‌های عمیق و فهرست بلندی دارد که اگر بخواهیم باز کنیم، نیم‌ساعت دیگر زمان می‌خواهد؛ اما در یک جمله: وضع موجود ما همین گرفتاری‌ها و چندپارگی‌هاست، وضع مطلوب، تا حدی روشن است و دنیا و فناوری‌های نو به ما نشان می‌دهند چه می‌شود کرد، و وضع مقدور، همین نمونه‌هایی است که اشاره کردم؛ مثل سامانه سخا، اصلاحات مالیاتی، و حرکت به سمت تخصصی شدن.

من دو جمله را هم به آقای رئیسی گفته بودم و هم به آقای پزشکیان منتقل کردم: «آقایان! خیرین و خیریه‌ها دیگر از شما عکس یادگاری و تابلو نمی‌خواهند؛ واقعاً نمی‌خواهند. من وسط خودشان هستم و می‌دانم. این‌ها فقط دو چیز می‌خواهند: تسهیل‌گری و رفع موانعشان در حکومت و حاکمیت؛ و این‌که آن‌ها را شریک راهبردی خود بدانید، نه پیمانکار.

این‌ها پیمانکار پروژه‌های شما نیستند؛ آنان را محترم بدانید، پای کار بنشانید؛ خیلی‌هایشان از شما بهتر می‌دانند در حوزۀ تخصصی خود چه باید کرد و چگونه باید عمل نمود.»

 

ارسال دیدگاه
captcha