کد خبر:۳۵۷۴

خیریه‌ای که در حادثۀ بندرعباس، سنگ تمام گذاشت

سید عبدالله هاشمی؛ مدیرعامل انجمن خیریه و خدمات اجتماعی بندرعباس در گفت‌و‌گو با خیر ایران از خدمات و امدادرسانی این مؤسسه به خانواده‌های متوفیان و آسیب‌دیدگان در حادثه انفجار بندر شهیدرجاییِ بندرعباس سخن می‌گوید. این خیّر پیشکسوت از اکبر رجبی (مدیرعامل جمعیت طلوع بی‌نشان‌ها) قدردانی می‌کند که با یک تیم از خیریه در بندرعباس حضور یافتند و منزل به منزل، به خانواده‌های داغدار سرکشی کردند. هاشمی همچنین می‌گوید مردم از سراسر ایران برای کمک به خانواده‌های متوفیان و یا آسیب‌دیدگان حادثه بندرعباس، هنوز می‌توانند با "انجمن خیریه و خدمات اجتماعی بندرعباس" ارتباط برقرار کرده و کمک‌های نقدی خود را ارسال کنند.
خیریه‌ای که در حادثۀ بندرعباس، سنگ تمام گذاشت

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، مدیرعامل انجمن خیریه و خدمات اجتماعی بندرعباس در گفت‌و‌گو با خیر ایران از خدمات و امدادرسانی این مؤسسه به خانواده‌های متوفیان و آسیب‌دیدگان در حادثه انفجار بندر شهیدرجاییِ بندرعباس سخن می‌گوید. این خیّر پیشکسوت از اکبر رجبی (مدیرعامل جمعیت طلوع بی‌نشان‌ها) قدردانی می‌کند که با یک تیم از خیریه در بندرعباس حضور یافتند و منزل به منزل، به خانواده‌های داغدار سرکشی کردند.

 هاشمی همچنین می‌گوید مردم از سراسر ایران برای کمک به خانواده‌های متوفیان و یا آسیب‌دیدگان حادثه بندرعباس، هنوز می‌توانند با "انجمن خیریه و خدمات اجتماعی بندرعباس" ارتباط برقرار کرده و کمک‌های نقدی خود را ارسال کنند. متن این گفت‌وگو در ادامه از نظر می‌گذرد:

- در ابتدا خودتان را معرفی کنید و از خیریه‌تان بفرمایید.

سید عبدالله هاشمی هستم از استان هرمزگان. خیریه ما حدود سال ۱۳۵۰ به ثبت رسیده و تا الان هم کار‌های خوبی در آن انجام شده است. در کنار خیریه، درمانگاهی نیز برای نیازمندان تأسیس کرده‌ایم. البته کسانی که وضع مالی خوبی دارند، هزینه ویزیت را پرداخت میکنند.

- خود شما از سال ۱۳۵۰ دارید در این خیریه فعالیت می‌کنید؟

خیر. من از سال ۱۳۶۵ در این خیریه مشغول به کار شدم. اما از سال ۱۳۵۰ خیریه تأسیس شده است و بزرگان دیگری بوده‌اند.

- شغل شما چیست؟

من چندین شغل داشته‌ام. ابتدا تعمیرکار رادیو و تلویزیون بودم و بعد هم کار‌های عکاسی را انجام دادم و الان هم به بتن‌کاری مشغولم.

- فکر می‌کنید مهم‌ترین دستاورد‌های مؤسسه خیریه شما چه بوده است؟

هرکدام از فعالیت‌ها در زمان خودش خیلی خوب بوده است و نمی‌شود به یک مورد اشاره کرد. برای نمونه در زلزله بم، زلزله کرمانشاه، سیل بلوچستان یا دیگر رخداد‌ها حضور داشته‌ایم و همه هم در زمان خودش خوب بوده است. اخیراً هم حادثه بندر شهید رجایی در بندرعباس به وجود آمد و ما وارد شدیم و برخی افراد آسیب‌دیده را شناسایی کردیم و مبلغی را نیز به حسابشان واریز کردیم. برای عزیزانی که مشکل درمان دارند نیز در درمانگاه در خدمتشان هستیم و تعهد داده‌ایم که تا شش ماه کسانی که مشکل درمان دارند می‌توانند به ما مراجعه کنند. خیلی‌ها هم نیازمند پانسمان و ... هستند و برای اینها نیز پرستار مخصوص می‌فرستیم. کار دیگری که الان داریم می‌کنیم این است که افرادی که بی‌نام‌ونشان بودند یعنی مدارکی نداشتند و از زیر فنس وارد محوطه کار می‌شدند و از بین رفته‌اند یا آسیب دیده‌اند را نیز مورد حمایت قرار داده‌ایم و اطلاع‌رسانی کرده‌ایم که بیایند و کمک دریافت کنند.

اما یک مورد جالب توجه که باید به آن اشاره کنم، تشکر از «عمو اکبر» (اکبر رجبی؛ مدیرعامل جمعیت طلوع بی‌نشان‌ها) است. وقتی ایشان با تیمشان آمدند، به خیلی از خانه‌ها سرکشی کردیم و به افرادی که عزیزانشان را از دست داده بودند دلداری دادند و گفتند ما در کنار شما هستیم. خانواده‌ای بود که دو میلیارد بدهی برای ماشینشان داشتند و ماشینشان بیمه بدنه هم نداشت که به آنها دلداری داریم و اخیراً مطلع شدیم که یک نفر کل هزینه بدهی آنها را تقبل کرده است. این یکی از کار‌های بزرگی است که انجام شده است. چند روز قبل از این، عمو اکبر اطلاعیه‌ای داده بود که کسی نرفته و رسیدگی نکرده است. اما من گفتم اینطور نیست و تیم شما کمک‌های خوبی کردند. دیگر عزیزان که آمدند نیز کمک‌های خوبی کردند. همچنین باید اشاره کنم که ۱۷ نفر از فوتی‌ها اهل هرمزگان و بقیه از استان‌های دیگر بودند که به همه آنها کمک‌رسانی کردیم و اگر کسی از قلم افتاده است، می‌توانند مراجعه کنند.

- آیا جای سرمایه‌های ملی و فرهنگی کشور و چهره‌های خیلی معروفی که در کشور تأثیرگذار هستند در حادثه بندرعباس خالی نبود؟

آنها حضور داشته‌اند و نیازی نیست نامشان را ببرم. یکی از آنها (رسول خادم) با تیمشان آمدند و به خانه‌هایی که عزیزانشان را از دست داده بودند کمک کردند. در حال حاضر نیز خیلی نیازی نمی‌بینیم؛ زیرا خیلی از این عزیزان بیمه هستند. اگر به کمک این عزیزان نیاز باشد به سراغشان می‌رویم.

- خانواده‌هایی که ماشینشان از بین رفته و بیمه نبوده است، خیریه شما به آنها کمک کرده است؟

فعلاً همان یک مورد بود. یک اکیپ حقوقی هم تشکیل داده‌ایم که بیمه ماشین‌ها را پیگیری کنند. اتاق بازرگانی و اتاق ایران نیز دنبال کار‌ها است و احتمالش هست که بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان کمک‌رسانی کنند.

- در حال حاضر اگر کسی بخواهد به خانواده‌ای آسیب‌دیده در بندرعباس کمک کند، چطور می‌تواند این کار را انجام بدهد؟

اگر کسی خواست می‌تواند با انجمن ما تماس بگیرد و ما به آنها شماره حساب می‌دهیم. اگر هم نیت خاصی داشت و مثلاً می‌خواست سرپرستی خانواده‌ای را بر عهده بگیرد نیز انجمن ما در خدمتشان خواهد بود. (آدرس سایت: anjomanbnd.ir)

- اجناس و لباس و پوشاک را هم قبول می‌کنید؟

ما در زلزله کرمانشاه که لباس بردیم، دیدیم به دردشان نمی‌خورد. اینجا نیز همینطور است؛ بنابراین بهترین چیز کمک نقدی است. 

- نقش دستگاه‌های دولتی و شبه‌دولتی مانند هلال احمر و ... را در امدادرسانی حادثه بندر شهید رجایی چطور دیدید؟

خیلی خوب بود. مخصوصا هلال احمر که یک یا دو نفر از آنها جانشان را از دست دادند. شهرداری و بقیه نهاد‌ها نیز تمام موادی که لازم بود را تأمین کردند. همچنین آتش‌نشانانی هم از سیرجان، کرمان، لار و ... آمده بودند؛ بنابراین جا دارد که از آتش‌نشانی‌ها نیز تشکر کنم.

البته باید توجه کنیم که کسانی که از بیمارستان‌های دولتی ترخیص می‌شوند، باید بعد از این برای درمانشان هزینه بدهند. ما گفتیم که اینها به درمانگاه همزه که وابسته به خیریه است، ارجاع شوند. تا شش ماه درمانشان را مجانی انجام می‌دهیم.

- انتظار شما از مردم و خیریه‌های ایران نسبت به بندرعباس چیست؟ 

انتظار من این است که مردم همه در صحنه باشند و احساس مسئولیت کنند و در هر کجا اتفاقی افتاد حاضر باشند. همچنین خواهش ما این است که در آن منطقه اگر انجمن خیریه خوشنامی هست، با آن انجمن همکاری کنند. 

- حادثه بندرعباس تلخی‌های زیادی داشت. اما در میان همه تلخی‌ها، زمانی که امدادرسانی می‌کردید آیا خاطره خوبی دارید که حس کنید صحنه زیبایی بوده است؟

صحنه‌ها که همه سنگین و دلخراش بود. اما چیزی که هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم این بود که یکبار به خانه‌ای رفتیم که پدر خانواده از دنیا رفته بود و سه فرزند داشت. یکی از بچه‌ها که دو سالش بود مرتب پیش پدربزرگ می‌آمد و می‌رفت دم در و برمی‌گشت. این صحنه مانند خوره به جان من افتاده و هر وقت یادم می‌آید، اشکم جاری می‌شود که این بچه منتظر پدر است. خوشبختانه خانواده‌ای که گفتم کسی پیدا شد که هزینه‌هایش را بدهد همین خانواده بود. امیدواریم برای بقیه هم بتوانیم خدمت‌رسانی کنیم و بچه‌هایشان حس نکنند اگر پدر از دست دادند کسی حامی آنها نیست.

 


ارسال دیدگاه
captcha